eitaa logo
پایگاه شهید همت
176 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
135 ویدیو
8 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم از طرف من به جوانان بگویید چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دو‌خته شده است، بپا خیزید و اسلام خود را دریابید. (شهید حاج محمد ابراهیم همت🌹)
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب الحسين اینجانب مهدی مکرمی فرزند مجتبی به شماره ملی ۰۵۵۰۲۴۳۷۹۸ و کد پاسداری ۴۹۰۷۳۵۲۵ آرزوی شهادت داشته ام ولی ما کجا و شهادت کجا شرط شهادت شهید بودن است این وصیت نامه را می نویسم تا اگر به احتمالی این بنده روسیاه اگر به فیض شهادت نائل آمدم حرف های دلم را زده باشم من از ابتدا بگویم یک خواب شهادت دیدم که به رویای صادقانه شبیه بود و دلیل نوشتن این وصیت نامه همین می باشد این خواب را مدت های پیش دیدم و فکر کنم باز تکرار شد شاید اون بالا سری نظر خاص اش را به ما کرد از ابتدا بگویم وقتی وارد بسیج شدم قصد داشتم مثل یک بسیجی عادی بروم و بیایم و کاری به پست و مسئولیت نداشته باشم چون از مسئولیت هایی که حق الناس دارد را دوست نداشته ام چون میترسم حقی ناحق شود ولی نمی دانم چه شد که خود را وسط مسئولیت های گوناگون دیدم یکی از دیگری سخت تر و پرمسئولیت تر. الان که نگاه می کنم شاید خداوند میخواست من را آماده کند شاید به نظر من هم اینگونه است در سختی های بسیاری بوده ام . من از اول عشق به نظامی و نظامی گری داشته ام از کودکی تا به حال راه هایی را برای جذب رفته ام که نشد برای جذب در یکی از نهادهای نظامی رفتم که مرا به خاطر مدرک تحصیلی رد کرده اند که اینقدر ناراحت بودم که جلوی برادر بزرگم گریه کردم، هیچ وقت یادم نمی رود چون علاقه بسیار داشتم . برای یک قسمت از جذب افسری رفتم گفتن سنت بالاست ۳۰ ساله بود می گفتند که کسی را میخواهیم که تازه از کنکور به سمت دانشگاه میخواهد برود زیرا من دانشگاه دولتی محلات قبول شده بودم، ولی هنوز هم شوق استخدام در نیروهای مسلح را در سر می پروراندم این ها را گفتم که ناامید نشوید و تا دست آخر جذب یکی از ارگان های سپاه گردیم این ها را گفتم شاید زمینه ساز این خواب شهادته باشد ، می دانید چرا وقتی در سر کارم تپه ها و کوه ها را می بینم یاد خواب شهادتم می افتم که تیر میخورم و جان می دهم و نوری مرا فرا می گیرد وقتی سر این کار آمدم هم نفهمیدم چطور آمدم و هم سختی کشیده بودم وای! خدا کند که اتفاق بیفتد و شهید بشوم این خواب را خیلی سال پیش دیدم ولی انقدر حال خوب و واقعی به نظر می رسید و شبیه محل کار اکنون من بود و امید دارم به شهادت انشاالله . وقتی وارد سپاه شدم این عقیده را در سرم می پوراندم که این لباس را تشبیه کرده اند به لباس سیدالشهدا(امام حسین ع ) که هیچ کدام از ما تشبیه شدن مان به این حضرت واقعی به نظر نمی آید ما کجا و آن حضرت کجا ؟ اگر بتوانیم اگر قبول کنند اسم خادم الحسین داشته باشیم این لباس را به لباس امام حسین شبيه دانستم و خراب کردن و فساد و غیبت و تهمت و ... در این لباس را به شدت بد می دانم. چون علاوه بر گناه و ناراحتی خداوند ، به این لباس و جایگاه شهدا بی احترامی می شود. 《خدا کند پُستِمان، پَستِمان نکند》 خدا کند که پاک بشوم پاک هم بمانم و پاک شهید شوم میدانم خیلی دارم از شهادت حرف میزنم شهادت لیاقت میخواهد ولی میدانم خداوندی که سوره هایش با رحمان و رحیم شروع میشود اگر بخواهد گناهان ما را نمی بیند و می بخشد و شهید می کند به حق پیامبران و امامان مخصوصا پنج تن آل عبا (ع). جانم فدای خداوند بزرگ مرتبه و این بزرگواران که این قدر کریم و مهربان و بخشنده هستند ببین خدا چگونه است احساس میکنم مسیری جلویم باز شده که با تلاش در این مسیر که شهادت است برسم وقتی خانواده شهدا را می بینم ،وقتی همسران و فرزندان شهدا را می بینم حالم خیلی خراب می شود که ما چگونه میخواهیم اول جوابگوی خدا و بعد پیامبران و امامان و شهدا و این بزرگواران باشیم. وای خدای بزرگ قسمت میدهم به حق على واولادش و همسرش و پیامبر شهادت را نصیب این بنده روسیاهت کن نمی دانم چرا مینویسم ولی می نویسم : وقتی می بینم دختری با بد حجابی و پسری با بی عفتی و همچنین ما ها با گناهان مان زمینه ساز عقب افتادن ظهورمولایمان می شویم واقعا داغون می شوم . وقتی امام زمان و شهدا و خانواده شهدا را می بینم از خودم از گناه کار بودنم بدم می آید. خدای بزرگ یعنی می شود من هم شهید بشوم اگر تو بخواهی چرا نشود ؟ من ایمان دارم به شما ای پروردگار جهانیان دیگر این دنیا را دوست ندارم میدانی چرا شاید فکر کنید من افسرده ام و خواهان مرگ، نه این دنیا جای خوبی نیست این را از این جا میگویم که بعضی از این مردم نعوذ بالله پشت سر خداوند هم حرف میزنند قضاوتت میکنند و خودشان از قضاوت شدن متنفر هستند همه این ها را گفتم شاید خودم هم درگیرش باشم ولی دیگر این دنیا را دوست ندارم من پدرم را در سن ۱۱ الى ۱۲ سالگی از دست داده ام خیلی برایم سخت بود چون پدرم را خیلی دوست داشتم یکی گفت خداوند پدر یتیمان است رابطه من و خداوند به گونه دیگری است جای پدرم را هم برایم پر کرده است.
من در مشکلاتم و سختی ها با او صحبت ها کرده ام هرجا کارم گیر کرد و از مردم خواستم مشکلم حل نشد بعد که یادم می افتاد که اول باید از خداوند بخواهیم با این حال به سراغش میرفتم و اگر به صلاحم بود اجابت می کرد خیلی ها دلم را شکستند خیلی ها به من بدی کردند ولی به خدایم پناه بردم. خدا == عشق این را دلی می گویم که عاشق خداوند هستم ای کاش این عشق به اندازه ای که در دلم باشد بین هر دوی ما و بیشتر از این ها باشد . خداوندا وقتی به نماز می ایستم من تو را میخوانم یا تو مرا خداکند این خواستن ها دوطرفه باشد. ((خداکند شهید بشوم اگر شهید نشویم میمیریم و چه دردی از این بیشتر )) مهدی مکرمی بنده حقیر خداوند
پایگاه شهید همت
🔸 به مناسبت گرامیداشت روز تربیت بدنی و ورزش ،مسابقه فوتبال‌دستی بر گزار می گردد . علاقمندان برای شرک
🔶 برگزاری مسابقه "فوتبال دستی" به مناسبت روز تربیت بدنی و ورزش مورخ دوشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۰
♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️ با سلام. برگزاری حلقه های صالحین پایگاه یکشنبه ۲آبان بعداز نماز مغرب و عشاء_ مسجدالزهرا(س) 🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶
♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️ با سلام. برگزاری حلقه های صالحین پایگاه یکشنبه ۹آبان بعداز نماز مغرب و عشاء_ مسجدالزهرا(س) 🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶
🔸 حلقه صالحین شهید عباسی 🔸 1400/08/09 مسجد الزهرا (س) @phemat_e
🔸 حلقه صالحین شهید مظاهری 🔸 1400/08/09 مسجد الزهرا (س) @phemat_e
🔸 حلقه صالحین شهید محمد زهره وند 🔸 1400/08/09 مسجد الزهرا (س) @phemat_e
♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️♦️ با سلام. برگزاری حلقه های صالحین پایگاه یکشنبه ۱۶ آبان بعداز نماز مغرب و عشاء_ مسجدالزهرا(س) 🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶🔶
🔸 حلقه صالحین شهید مظاهری 🔸 1400/08/16 مسجد الزهرا (س) @phemat_e