پاسخ استاد سبحانی به پست قبلی
جناب کمالیان چنان در امام موسی صدر محو و مبهوت است که گویا همه انسان، و سراسر تاریخ و پهنه جغرافیا در موسی صدر و لبنان او فرود آمده است :
۱.امام موسی صدر در یک زمان و مکان خاص به عرصه آمد و داوریهای ما هم باید به همان قلمرو محدود شود. اگر او در رسالت خویش توفیق یافت-که خواهم گفت این توفیق بزرگ و اما نسبی بود- به قیاس با شرایط واقعی او باید سنجیده شود. آری، امام موسی صدر بزرگ بود، چون اقتضائات زمان خود را شناخت و دیگران نیز باید فرزند زمان و نیازها و بایستههای عصر خویش باشند.
۲.همه ظرفیت موسی صدر، جامعه شیعیان لبنان بود که شکل گیری و استمرار این هویت مذهبی و اجتماعی مرهون تلاشهای شخصیتهائی چون شهیداول، شهیدثانی، نبطی بیاضی و ....سید شرف الدین بود که با پایمردی، سر و قلم بر راه مکتب گذاشتند و با اثبات و نقدهای جدی، راه روشن امروز را ساختند. براستی اگر امثال سید عبدالحسین شرف الدین و المراجعات و النص و الاجتهاد او(در جنوب) و شیخ حبیب آل مهاجر ومواجهههای مذهبی و مکتبی او (در بقاع) نبود، معلوم نیست که اساسا ظرفیتی در لبنان بود تا امام موسی صدر به میدان خدمت بیاید
۳. از یاد نبریم که امام موسیصدر یکی از شیعیترین کارهای تاریخ لبنان را پیریزی کرد و از شیعیان پراکنده و محروم، یک حزب تام و تمام در مقابل سنیان و مسیحیان ساخت. اگر موسیصدر همچون روشنفکران ما میخواست مدارای مطلق در پیش گیرد، نباید به لبنان می رفت و یا اگر می رفت نباید حزبسازی مذهبی را در پیش میگرفت. عصر موسی صدر در لبنان عصر درگیریهای سیاسی و نظامی میان گروههای رقیب بود و او هم با همین منطق به کارزار مقابله آمد. زمان و مکان امام موسی صدر به گونه بود که با تعامل فعال با جریانهای رقیب و ایجاد فضای تعامل، به اهداف خود می رسید و بیگمان او اگر در شرایطی قرار داشت که رسانههای وهابی و کانالهای تبشیری و حلقههای مخفیانه و اندیشههای فسونگر و آداب فسادگر صوفیانه در بین شیعیان لبنان به تخریب می پرداخت، همان روح انتقادی شرف الدین و آل مهاجر نیز در او بیدار می شد.
۴. امام موسی صدر اولویت خویش را کار سیاسی و نظامی گرفت و هر چند خود به صورت فردی در عرصه فرهنگی حضور یافت، اما پروژه اصلاح فرهنگ شیعی در لبنان و تربیت نسل مکتبی و فرهیخته را در حاشیه داشت. همین کم توجهی سبب شد که در دوستان و پیروان ایشان، سیاست بر دین و فرهنگ غلبه یابد و میراث صدر به یک تشکیلات سیاسی و اقتصادی فروکاهد و نمادهای آن در اصول مکتب، کممایه و کماثر و در التزامات دینی، سست و کمبنیه شدند.
۵. مروجان مرام امام موسی صدر بیش از هر چیز، نیازمند یک بینش تاریخی و روش اجتهادی هستند و هنوز نتوانستهاند از کمند احساسات نوستالوژیک و جمود و تکرار سخنان و رفتار او، فراتر روند. پیروان حقیقی موسی صدر کسانی اند که با شناخت دقیق شرایط و تفکیک میان مواضع و مواقف و با آگاهی از کیدها و کلیدهای زمان، به امتداد اهداف او در قالب راهبردهای جدید و تاکتیکهای تازه بیاندیشند.
آری، صدر هنوز هم حتی در میان یارانش تنهاست، چون نگاه او در ذهن تاریخی اصحاب و مبلغان او جا مانده و به جای اجتهاد در بازگشت روح اندیشه او، در جهد برای یافتن جسم او هستند.
رئیس همایش تصوف شاخصهها و نقدها:
مواضع صریح مراجع در مقابله با تصوف راهگشا است
به گزارش خبرگزاری«حوزه»، حجت الاسلام والمسلمین محمد تقی سبحانی در دیدار دست اندرکاران همایش علمی تصوف شاخصه ها و نقد ها با آیت الله العظمی مکارم شیرازی اظهارداشت: سه سال پیش کارگروهی در باب تصوف تشکیل شد و یکی از اولین اقدامات این کارگروه، شناسایی دقیق تصوف در کشور بود.
مدیر بنیاد فرهنگی امامت، با بیان این که ما از نظر اطلاعات میدانی در رابطه با تصوف ضعف جدی داریم و از این رو مخاطره این جریانها غالبا مغفول مانده است، افزود: در دو سال گذشته یک تیم متخصص جریان های تصوف در کشور را رصد کردند و امروز اطلاعات دقیقی از این جریان در سراسر کشور در اختیار داریم و بنا است که در قالب نمایشگاهی این فرقه ها برای افراد علاقهمند معرفی شوند و ابعاد پنهان این جریانات روشن شود.
رئیس قطب تعمیق ایمان و باورهای دینی دفتر تبلیغات اسلامی افزود: در کنار رصد اطلاعاتی تصوف، با نگاه به نیازها و خطراتی که متوجه نسل جوان کشور است و جریان های انحرافی برای آن ها دام پهن کرده اند چند کار پژوهشی انجام شده است؛ یکی از ضعف های ما در مقابل جریان تصوف این است که تصوف به خاطر جاذبه های ادبی و هنری که دارد، از طریق کتب درسی، استادان و دانشجویان را جذب می کند و شناسایی نمی شود.
وی با بیان این که حوزه های علمیه در زمینه پرورش متخصص در این زمینه تا کنون کار چندانی نکرده اند، گفت: امروز برخی از مشکلات ما ناآگاهی برخی از متدینان است که میان تصوف و عرفان حقیقی اهل بیت اشتباه می کنند. یکی از کارهای خوبی که دوستان ما در دفتر تبلیغات اسلامی انجام داده اند تربیت مجموعه ای از طلاب، دانشگاهیان و فرهنگیان در زمینه آشنائی و نقد تصوف است که در سطوح مختلف آموزش می بینند.
حجت الاسلام والمسلمین سبحانی مواضع روشن و صریح مراجع در مقابله با جریان های انحرافی و از جمله تصوف را راهگشا دانست و خاطرنشان کرد: صوفیان در سالهای اخیر فعالیت خود را گسترش دادهاند و در قالب همایش و اجتماعات علنی، اندیشه و آداب ناصواب و ناخردمندانه خود را رنگ و روی علمی می زند.
وی تصریح کرد: ما این نیاز را احساس کردیم که یک همایش علمی در این زمینه برگزار کنیم که به صورت علمی و روشمند، به روشنگری در این موضوع بپردازیم. بعد از فراخوان همایش با استقبال چشمگیری روبرو شد و از مجموع 320 چکیده و
260 مقاله که به دبیرخانه رسید، نهایتا نزدیک به 60 مقاله نهایی شد تا در قالب این همایش ارائه و منتشر شود.
رئیس قطب تعمیق ایمان و باورهای دینی دفتر تبلیغات اسلامی افزود: همچنین ویژه نامه ای تهیه شده و نظرات مراجع در رابطه با تصوف در آن بیان شده است و تاریخچه مواجهه تشیع با فرقه های انحرفی صوفی در قالب یک کتابشناسی که در حاشیه همایش منتشر خواهد شد.
http://hawzahnews.com/detail/News/463368
کانال اطلاع رسانی دکتر محمد تقی سبحانی:
@mtsobhani
✅ صدر هنوز میان حوزویان تنهاست
✍ محسن کمالیان
🔸 در خبرها خواندم که حوزویان همایشی برپا خواهند کرد بنام «تصوفشناسی انتقادی». صوفی نیستم. اما ملاحظاتی دارم که در زیر مینگارم:
🔸 امام موسی صدر دو دهه در لبنان به تبلیغ فرهنگ اهل بیت (ع) پرداخت. در برابرش هم سنیان قرار داشتند هم مسیحیان. روش صدر، اثبات تشیع بود نه نفی دیگران. نه تنها دیگران را نفی نکرد، بلکه آنها را احترام گذاشت، در آغوش گرفت، به گفتگو و تشریک مساعی در ساختن وطن مشترک دعوتشان کرد.
🔸 صدر هرگز همایش مسیحیتشناسی انتقادی برپا نکرد. به جای آن در الندوةِ اللبنانیة با بزرگان مسیحی گفتگوی اسلام و مسیحیت را راه انداخت. در کلیساها و دیرها نیز حضور یافت و ضمن تاکید بر مشترکات، معنویت پراکند. سخنرانی معروف اسلام و فرهنگ قرن بیستم در همین فضا ایراد شد.
🔸 صدر همایش تسننشناسی انتقادی نیز هرگز برپا نکرد. به جای آن در همایشهای اسلامی مصر، عربستان و الجزایر با بزرگان اهل سنت به مباحثه نشست و در فضای احترام و صمیمیت، فرهنگ اهل بیت (ع) را با صراحت تبیین کرد. سخنرانی معروف «روح تشریع در اسلام» در همین فضا ایراد شد.
🔸 مقدمهی صدر بر کتاب «تاریخ فلسفهی اسلامی» هانری کُربَن نمونهی لطیفی از روش وی در نقد علمی متفکران مسیحی است. وی براحتی میتوانست مقالهای علمی بنویسد با عنوان «نقدی بر کتاب کُربَن» و در یکی از مجلات فرهنگی لبنان یا فرانسه چاپ کند. اما کاری به مراتب زیباتر کرد: بر ترجمهی عربی کتاب کُربَن مقدمهای نوشت با عنوان «با هانری کُربَن، خاورشناس بزرگ» و ضمن تجلیل فراوان از وی، فراز به فراز کتاب را مورد نقد علمی قرار داد (نایونی، ۲۹۳).
🔸 نوشتهی صدر بر کتاب «الخوارج من الانصار الامام علی» شیخ سلیمان داود بن یوسف نیز نمونهی لطیفی از روش وی در نقد علمی متفکران مسلمان غیرشیعه است. نویسنده از رهبران فرقهی «اباضیه» (خوارج) در الجزایر بود. صدر کتاب را خواند و پس از تجلیل، نظرات خود را طی نامهای بیان کرد. آخرِ نامه، تکمیل کتاب را توصیه و تاکید کرده بود: «ارجو الا تتعبوا فان المهمة کبیرة و نتائجها لوحدة المسلمین کبیرة و اکبر» (یادنامه امام موسی صدر، ۵۱۴-۵۱۵).
🔸 صدر نیز به تصوف نگاه انتقادی داشت: «ایراد شیعه به متصوفه تنها ناظر به تنظیم روش و مسائل سیر و سلوک نیست. بلکه اختلاف عمیقتر از اینهاست و راه این دو از هم جدا و نقشهای رهبری بسیار متفاوت است» (نایونی، ۲۱۱-۲۱۲). اما روش تعامل وی با صوفیان هم محترمانه و سازنده بود. خاطرهی تکفیر شیخ هادی فخرالواعظین در این خصوص شنیدنی است:
🔸 فخرالواعظین طی ایام تحصیل صدر در نجف به آنجا سفر کرد و در مسجد هندی منبر میرفت. اهل فلسفه، عرفان و قویا شایع بود که به فرقهی صوفیهی ذهبیه تمایل دارد. آیتالله سید ابراهیم اصطهباناتی تکفیرش کرد. به گفتهی آیتالله سید محمدباقر حکیم: «امام صدر در اصلاح این مسئله نقش مهمی داشت. زیرا ارتباط گستردهای با مراجع و علما برقرار کرد و با آنان در بارهی این خطیب گفتگو کرد تا آنجا که آیتالله العظمی سید محسن حکیم از آن خطیب برای ایراد سخنرانی در مجلسی عمومی دعوت کرد و کارها به سامان درآمد و نگاه علما در قبال تفکر فلسفی و عرفانی اصلاح گردید» (گذرها و خاطرهها، ۱۲۵-۱۲۶).
🔸 صوفیان در ایران همان نقشی را دارند که اقلیتهای مذهبی در لبنان و خود شیعیان در جهان عرب. خوب است در جایجای جهان عرب همایش تشیعشناسی انتقادی برپا شود؟ اگر اقلیتهای مذهبی لبنان هر کدام همایش رقیبشناسی انتقادی برپا کنند، تکلیف صلح، آرامش و امنیت مردم در آن کشور چه خواهد شد؟
🔸 همچنین آیا صوفیان متقابلا اجازه دارند همایش تشیعشناسی انتقادی در ایران برپا کنند؟ اگر اقلیتها نیز چنین اجازهای دارند، تکلیف اتحاد ملی چه خواهد شد؟ اگر نیز اجازه ندارند و تنها حوزویان اجازهی برپایی چنین همایشهایی دارند، تکلیف اخلاق و جوانمردی چه خواهد شد؟ سخن حقی که در شرایط نابرابر، یعنی بشکل غیراخلاقی و ناجوانمردانه طرح شود، بر کدام دل خواهد نشست؟
🔸 نقدِ فکر پدیدهی مبارکی است. به شرط اینکه علمی و اخلاقی باشد. چه ضرورتی دارد که بارِ عنوان همایش، منفی باشد؟ آیا فقط ذیل عناوین نیشدار میتوان فکر را نقد کرد؟ نیز وقتی وطن و دینِ مشترک داریم، چرا راه گفتگو را طی نکنیم؟ از نفی رقیب چه خیر دیدهایم؟ طبیعتاً اولین شرط گفتگو، به رسمیت شناختن همدیگر و احترام متقابل است.
🔸 امام صدر بیست سال قبل از پیروزی
انقلاب، در کشوری غریب، راه صحیح تعامل با اقلیتها را درک و دنبال کرد. نتیجه، عزتِ شیعیان و دوستی آنها با مسیحیان و سنیان لبنان و منطقه بود. برخی حوزویان ما اما شصت سال بعد، در کشور خودشان، هنوز راه صحیح تعامل با اقلیتها را نمیدانند و سرمست از بادهی قدرت، راه تفرقه را میپیمایند. براستی صدر هنوز هم میان حوزویان تنهاست.
🆔 @sadrpajouhi
استاد حسن انصاری در کانال تلگرامیش نوشت:
ما در اسلام سماع نداریم!
امروز یکی از دوستان مطالبی را فرستاد بابت نقد تصوف که گویا همینک در ایران برای آن بناست نشستی برگزار شود. نقد تصوف البته چیز خوبی است به دو شرط نخست اینکه واقعاً نقد باشد به معنی بررسی نظری ابعاد مختلف تصوف و دوم اینکه چنانکه مقتضی نقد و نقادی است دست اندرکاران شناخت درستی از تاریخ تصوف داشته باشند و آثار تحقیقی در این رابطه را درست خوانده باشند. بدون این نوع شناخت، کار نقد تصوف به همان پایه از سطح نازل می رسد که کتاب هایی مانند حدیقه الشیعه و آثار ملا طاهر قمی و آقا محمد علی کرمانشاهی در آن جایگاه قابل تفسیر است، یعنی نقد تصوف بر اساس پاره ای از توهمات و عدم آگاهی از درونمایه فکری تصوف و جایگاه آن در تمدن اسلامی. در این باره باز شاید مطلبی بنویسم. اینجا مقصودم چیز دیگری است. در میان آن نوشته ها دیدم یکی دو نفری گفته اند سماع در اسلام حرام است و ما چنین چیزی در اسلام نداریم. خوب، این بحثی بسیار قدیمی است و نخست خود نمایندگان تصوف خراسان در سده های چهارم و پنجم بدان پرداختند که آیا سماع صوفیانه در مجالس خانقاهی و ذکر حلال است یا نه؟ عده ای اول مخالفت کردند و آن را با شریعت منافی دیدند و البته به تدریج رساله ها و کتاب ها نوشته شد اندر حلیت سماع و رقص صوفیانه. من کاری به حلال و حرام آن ندارم. پرسش من این است که یعنی چه ما در اسلام سماع نداریم؟ مقصود از اسلام در اینجا چیست؟ آیا مقصود قرآن و احادیث نبوی است. خوب ما خیلی چیزهای دیگر هم در قرآن و حدیث نداریم اما آنها را اسلامی می دانیم ویا دست کم متعارض با اسلام نمی دانیم. آیا مقصود فقه است؟ خوب وقتی بسیاری از فقیهان اهل سنت آن را با شریعت منافی ندیده اند و با آدابی آن را پذیرفته اند دیگر چه معنا دارد بگوییم ما در اسلام سماع نداریم. فقه در واقع چیزی نیست جز اجتهادات فقیهان. اسلام هم چیزی نیست جز تفسیر فقیهان و متکلمان و عالمان از آن در طول تاریخ. مگر برای تشخیص حلال و حرام راه دیگری داریم؟ وانگهی مگر حکم همه پدیده های بشری را اسلام تعیین کرده است؟ سماع هم مانند بسیاری تظاهرات مذهبی دیگر بخشی از عادات و رسوم و مناسک و باورها و رفتارهای بشری است که در حول و حوش دین به مثابه ایمان به امر مطلق و اعتقاد به مبدأ مطلق شکل می گیرد و زیستی مستقل و در عین حال مرتبط با باورهای تنزیهی در ارتباط با خدا و همچنین باورهای مذهبی دارد. اسلام هم که در جزیره العرب آمد با همه این نوع مظاهر دینی که در شکل پاره ای آداب و مناسک عربی جلوه کرده بود مخالفت نکرد. سهل است برخی از آنها را داخل در شریعت جدید کرد (و فقیهان کردند). در عقیده اسلامی، اسلام دیانت خاتم است. بعد از اسلام طبق این دیدگاه بنا نیست شریعت تازه ای ظهور کند. دست کم از دیدگاه فقه و کلام در سنت اسلامی این بدین معنا بوده که برای هر چیز تازه ای و پذیرش و یا عدم پذیرش آن به عنوان امر مشروع نیازمند شریعت جدیدی نیستیم. آنان اندیشه ختم نبوت را بدین معنا نمی گرفته اند که پس هر چه بعد از ظهور اسلام به عنوان امور جدید شاهدش هستیم یا به کلی غیر مشروع است و یا باید منتظر شریعت جدید بود تا حکم آنها را اعلام کند. دست کم فقیهان چنین می اندیشیده اند. آنان با مبانی اصولی باورشان این بود که می توان با محک اجتهاد حکم امور تازه و بی سابقه را روشن کرد. در این مورد هم برخی از فقیهانی که مستقیم با این پدیده روبرو بوده اند آن را مشروع دانستند. البته مقصود آنان سماعی که امروز در قونیه شاهدش هستیم نبود. وقتی از سماع سخن می رود باید به مجالس ابو سعید ابو الخیر اندیشید و مجلس خوانی قوالان آن روزگار خراسان. در مقابل، گروه هایی باطنی بوده اند که معتقد بودند چاره کار تأویل باطنی شریعت است و یا حتی برخی حکم به تعطیلی شریعت می داده اند تا به گونه ای تفسیری متناسب از ختم نبوت و یا گریزگاهی از آن درست کنند. اما روش فقیهان این نبوده است. آنان اجتهاد را چاره کار می دیدند.
@barrasihayetarikhi
... با پدیده های اجتماعی و بشری نمی توان با زبان حلال و حرام معمول فقهی گاه روبرو شد. خود اسلام و متن قرآنی چنین نکرده است در قبال بسیاری از عادات و رسوم عرب در دورانی که به جاهلیت موسوم است. صوفیان در واکنش به مدرسه های فقیهان خانقاه ها ساختند و در برابر شریعت فقه زده آنان از طریقت سخن راندند. در این منازعه البته مسئله اصلی، مسئله مرجعیت در تأویل دین و آثار اجتماعی و سیاسی آن در میان بود. آنان منتظر حکم فقیهان درباره حلال و حرام بودن سماع و رقص صوفیانه و قوالی کردن در مجالس نبودند. این فقیهان متمایل به تصوف بودند که به آن واکنش نشان دادند و البته به تدریج شماری از آنان آن را پذیرفتند. این منطق که پدیده ای تاریخی و انسانی و مبتنی بر تحول طبیعی جوامع بشری (در این مورد در نسبت با باورهای دینی و مذهبی و در شکل و قالب عادات و رسوم عامیانه و یا جمعی) را با این ملاک که اسلام از آن سخنی به میان نیاورده بخواهیم غیر مشروع جلوه دهیم نه تنها کاری کرده ایم بر خلاف سنت قرآن بلکه عملاً بدین معناست که اسلام در چارچوب سنت خود نمی تواند آنچه جدید است را پوشش دهد و نسبت خود را با تحولات طبیعی جوامع بشری و باورها و عادات و رسوم و ضرورت ها بیان کند. فقیهان البته چنین نمی اندیشیده اند. اما آنان که به تعطیل شریعت و یا ظهور شریعتی جدید حکم می کرده اند چنین می اندیشیده اند. در واقع رفتار فقیهان قشری و ظاهر گرا موجب شد که عده ای چاره را در تعطیل شریعت و اعلان نسخ آن ببینند.
با این حساب روشن است که این سخن که در اسلام ما سماع نداریم سخنی است ناصواب. پدیده ای بوده فراگیر در میان قشر وسیعی از دلدادگان به آداب خانقاهی که خود ریشه در سنت های اجتماعی و باورهای مردمی و تظاهرات مذهبی محلی داشته است. حکم آن را هم فقیهان گفته اند و بسیاری از آنها آن را با ذکر شرایطی پذیرفته اند. این یعنی اجتهاد و مواجهه تمدنی و حقوقی با پدیده های بشری.
@barrasihayetarikhi
برگزاری همایش تصوف، زیبنده دفتر تبلیغات نیست.
حوزه / حجت الاسلام والمسلمین جعفریان با اشاره به برگزاری همایش تصوف نوشت: دوستان عزیز! این که پژوهشی در باره تصوف یا هر مسأله دیگری بشود، تحقیقاتی صورت گیرد، آثاری از میراث آن، موافق و مخالف منتشر شود، مطلبی از جدای از این است که یک نهاد تبلیغی که کارش نهادینه کردن اخلاق دینی در جامعه است، به موضوعی بپردازد که بوی تفرقه و تشتت می دهد.
ادامه در سایت خبرگزاری حوزه:
http://hawzahnews.com/detail/News/463463
کانال اطلاع رسانی دکتر محمد تقی سبحانی:
@mtsobhani
کانال پژوهشکده در شب گذشته پاسخ استاد سبحانی به مطالب فوق را منتشر کرده بود.
واکنش محمدتقی سبحانی به یادداشت رسول جعفریان؛
نقد با تفرقه افکنی تفاوت دارد / از وضعیت صوفیه در ایران امروز، آگاهی چندانی ندارید
حوزه / حجت الاسلام والمسلمین سبحانی خطاب به حجت الاسلام والمسلمین جعفریان نوشت: حاضرم در یک جلسه علنی به گفت و گو با شما بنشینم تا معلوم شود که از وضعیت فرقه های صوفیه در ایران امروز، آگاهی چندانی ندارید و با قیاسهای تاریخی، در مورد شرایط کنونی داوری می کنید.
ادامه در سایت خبرگزاری حوزه:
http://hawzahnews.com/detail/News/463464
کانال اطلاع رسانی دکتر محمد تقی سبحانی:
@mtsobhani
◾️رییس دفتر تبلیغات اسلامی: بسیج تمام بخش ها برای حل مسائل روز فرهنگی کشور
🔺رییس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با اشاره به رویکرد مسأله محوری در این دفتر گفت: مبارزه با فرقه های وهابیت، جریان های تکفیری، مسیحیت تبشیری و تصوف بخشی از مسأله های اصلی ما است.
🔺به گزارش روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی، حجت الاسلام والمسلمین احمد واعظی رییس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در دیدار با آیت الله مکارم شیرازی با تسلیت حادثه تروریستی اهواز ابراز داشت: ما در دفتر تبلیغات اسلامی در چند سال اخیر رویکرد مسأله محوری را آغاز کردیم و به مسائل جدی حوزه فرهنگ حساس شدیم و میزهای تخصصی تشکیل دادیم و بسته های جامع اقدامات را تهیه و بخش های مختلف دفتر را در رابطه با حل مسائل روز جامعه بسیج کردیم.
🔺وی با بیان اینکه در راستای تحکیم بنیان خانواده در دفتر تبلیغات اسلامی بر روی مسأله طلاق متمرکز شده ایم، افزود: مسائلی از قبیل سبک زندگی، اخلاق فردی و اجتماعی، مبارزه با فرق انحرافی و تعمیق باورهای دینی و بسیاری از مسائل دیگر فرهنگی مورد توجه ما قرار گرفته و اقدامات اساسی پیرامون آن انجام می دهیم.
🔺 رییس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با اشاره به برگزاری همایش تصوف شاخصه ها و نقد ها به همت دفتر تبلیغات اسلامی، گفت: یکی از اهداف همایش ایجاد شبکه علمی برای کسانی است که در این زمینه کار می کنند و این همایش بهانه ای برای گردهمایی فعالان این عرصه است و انتظار از قم وجود دارد که بتوانند پشتوانه علمی نقد تصوف را فراهم کند.
هدایت شده از پژوهشکده فلسفه و کلام
یست و یکمین نشست از سلسه نشست های چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی با موضوع توسعه عرفان در چشم انداز چهل ساله انقلاب اسلامی
پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
هدایت شده از ویکی فقه؛ دانشنامه علوم اسلامی
http://eitaa.com/joinchat/609681418C9a83e3fcdf
🆔 @wikifeqh_ir
جدیدترین اثر آقای بهروز محمدی منفرد
«توجیه باور اخلاقی»
از پژوهشکده فلسفه و کلام پژوهشگاه
توسط اداره نشر بژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شده است.|https://eitaa.com/philtheo
✅بحث دربارۀ توجیه باور اخلاقی یکی از مباحث بنیادین در معرفتشناسی اخلاق بوده و نتایج به دست آمده جزء مبادی تصدیقی اخلاق هنجاری به شمار میآید. نوع نظریهای که برای توجیه باور اخلاقی پذیرفته شود، تأثیر بسزایی در پذیرش نوع نظریهی اخلاق هنجاری و همچنین شناسایی فضایل و رذایل اخلاقی خواهد داشت. در کتاب حاضر به بحث دربارۀ توجیه باور اخلاقی پرداخته میشود و هدف اصلی آن پاسخ به شکاکیت در این زمینه و ارائه نظریهای جامع در حوزۀ ساختار توجیه باور اخلاقی است.
با عدم دیدگاهی جامع در حوزۀ توجیه باورهای اخلاقی، ناهنجاریهای اخلاقی در قلمرو عمل، توجیه عقلانی شده و بستر برای اباحیگری با پشتوانه عقلانی فراهم میآید؛ ازاینرو یکی از دلایل اهمیت این پژوهش پاسخ به شکاکیت و جلوگیری از اباحیگری در حوزۀ اخلاقیات است.
▶️ادامه در پایگاه انترنتی پژوهشکده فلسفه و کلام
www.phil.theo.isca.ac.ir
▶️کانال رسمی پژوهشکده فلسفه و کلام
https://eitaa.com/philtheo
#بهروز_محمدی|#پژوهشکده_فلسفه_وکلام |#توجیه_باور_اخلاقی|#آثار_پژوهشکده
جدیدترین اثر آقای جواد دانش
«مسولیت اخلاقی»
از پژوهشکده فلسفه و کلام پژوهشگاه
توسط اداره نشر بژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شده است.|https://eitaa.com/philtheo
✅چکیده کتاب مسولیت اخلاقی
این نوشتار، اساساً مهمترین و برجستهترین چالش فراروی مسئولیت اخلاقی در میان فیلسوفان اخلاق ـ یعنی نسبت مسئولیت اخلاقی و تعیّن علّی ـ را بررسی میکند؛ البته با عنایت به اهمیت بحث نگاهی اجمالی نیز به رابطۀ علم پیشین الهی و مسئولیت اخلاقی خواهد داشت. بدین منظور در گام نخست و در ضمن بخش کلیات، ابتدا مهمترین انحای مواجهه فیلسوفان در رویارویی با مسئلۀ نسبت مسئولیت اخلاقی و ضرورت علّی ازمنظر فیلسوفان غربی و متفکران مسلمان به دقت تبیین و سپس گونهشناسی اصطلاح مسئولیت اخلاقی و روابط مختلف محتمل میان این گونه¬ها کاملاً تشریح میگردد. در ادامه مفهوم مسئولیت منقّح شده و از تعریف مختار دفاع می¬شود.
فصل اول کتاب، شرایط و لوازم مسئولیت اخلاقی و بخصوص عنصر «اختیار و آزادی» را مطرح و آن گاه قلمرو این مسئولیت را در فعلها و ترک فعلها و نیز افعال مستقیم و غیرمستقیم و درنهایت افعال ناظر به زمان پیشرو (آینده¬نگر) و کنش¬های معطوف به گذشته(گذشته¬نگر) انسان دنبال میکند. آنچنانکه خواهیم دید گستره مسئولیت اخلاقی انسان از احساسات، عواطف و نیّات پنهان آدمی تا مواجهه او با حضرت حقّ را شامل میگردد و ذیل اصل بندگی و عبودیّت، زمینه کمال و تقرّب بنده را فراهم می¬آورد.
◀️ادامه در پایگاه اینترنتی پژوهشکده فلسفه و کلام
http://phil.theo.isca.ac.ir/
◀️کانال رسمی پژوهشکده فلسفه و کلام
https://eitaa.com/philtheo
#پژوهشکده_فلسفه_وکلام |#جواد_دانش|#کتاب_مسولیت_اخلاقی|#آثار_پژوهشکده
⚡️کسی که درس طهارت میگوید ضدانقلاب نیست
⚡️خودمان به نام اسلام، بانکها را به این روز انداختهایم و حالا مدام انتقاد میکنیم
⚡️اگر میخواهید برخی از مسایل در کلاسهای حوزه مطرح شود باید تحمل نظرات مخالف را داشته باشید
✔️آیتالله علوی بروجردی🔻
🔹بعضي از آقايان به حوزه اشکال کردهاند که حوزه سكولار است. اگر مرادشان اين است كه حوزه به زندگي و مشكلات و وضعيت و دغدغههای مردم كاری ندارد كه اين به شهادت تاريخ حوزه دروغ است؛ اصلا تشيع يك مذهب سياسي است و اصلا نميتواند نسبت به مردم بياعتنا باشد؛ آنكه به نظر این آقایان سكولار است حوزههاي ديگران است كه اطاعت از هر كسي را واجب ميدانند؛ آنهايي كه فقط براي حكومت ظالمين ايدئولوژي درست میكنند سکولار هستند نه حوزههاي شيعه كه مراجعش هر وقت در هر جریانی كه پیش آمده وارد شدند و ملجأ و پناه مردم بودند.
🔹اگر مرادشان از سکولار اين است بحثهايي كه در حوزه ميشود به دردنخور است من خيلي از بعضی تعجب ميكنم؛ گاهي از اوقات ميخواهند به حوزه فحش بدهند ميگويند آقايان علما در مسائل طهارت ماندهاند؛ ولی در همین طهارت، مسائل ما هنوز حلنشده باقی مانده است؛ در همین طهارت که از نظر این آقایان ساده و پیش پا افتاده است ما امروز مسائل حلنشده داريم؛ من مسائل بسیاری در طهارت به شما نشان ميدهم كه الان ابتلاي عجيب و غريب مردم است و ما براي آن جواب درست و حسابي نداريم.
🔹بله ما بحث حكومت و بحث حدود داريم؛ اما شما به مشكلاتي هم كه براي بحث كردن چنین موضوعاتی وجود دارد توجه داشته باشيد؛ حوزه دين و حوزه علم مثل حوزه هنر بايد آزاد باشد؛ يعني چه آزاد باشد؟ يعني اشخاص آزادانه بحث كنند و مبنا اختیار كنند و نظريهپردازي كنند و يقهشان را كسي نگيرد که چرا اينطور گفتي؟ نتيجه تحقيقات چرا اين شد؟ تكامل علوم به آزادي است؛ علم آزاد تكامل پيدا ميكند و از نتيجهاش ميتوانيد بهرهبرداري كنيد؛ اما اگر گفتيد اين بحث را نكن؛ اين بحث و آن بحث مصلحت نيست و اين مبنا اختيار نشود؛ اين نحوه كه بحث نميشود.
🔹شما هم نباید توقع داشته باشيد كه حوزه فقط طبق سليقه شما بحث بكند و نظر بدهد؛ چنین چیزی در حوزه ممكن نيست؛ مثلا در همين اقامه حدود در زمان غيبت که آيا ما حدود را در زمان غيبت ميتوانيم جاري كنيم يا نه؟ شما ببينيد چقدر بحث شده است و اقوال را ببينيد و پخته كنيد؛ هیچ اشكالی ندارد افرادي اختيار كنند که اقامه حدود در زمان غيبت جايز نيست و فقط بر عهده امام علیهالسلام است؛ اين آقا اینچنین اختيار كرد آن آقايي كه مخالف است در مقابل اشکال بكند و جواب داده بشود؛ در اثر اين اشکال و جوابهاست كه علوم ترقي ميكند.
🔹در مسائل بانكها ما خيلي حرف زديم؛ گاهي حرف ميزنيم و از خود حوزه ما را نمیتابند؛ حرف را بايد گوش كنيد و در آن تامل كنيد؛ اين بساطی است كه ما با بانکها بر سر مردم آورديم و خودمان هم همگی اشكال ميكنيم اين بهرهها چیست که ميگيريد؟ سود و جريمه چیست که ميگيريد؟ اما اينها را چه کسی برای بانکها درست كرده است؟
🔹ما خودمان به نام اسلامي كردن بانكها اين بساط را درست كرديم؛ آیا قبلا بانكها اينجوري بوده است؟ ما به اسم اسلامي كردن نظريات بعضي از آقايان فقها را وارد كرديم؛ اما اين اشتباه بوده است؛ شما اقتصاد را هم بخواهيد تفسير كنيد بر اساس پيشدادهها و پيشذهنيتها آن را بحث نكنيد و آزاد بگذاريد؛ از طرفی هم به نظر شما اقتصاد اسلامي است ولی ما اين حرف را ميزنيم كه ما اقتصاد اسلامي يا فلسفه اسلامي يا روانشناسي اسلامي نداريم؛ اينها علوم ديگري هستند؛ بله اسلام در مقايسه با اين حقايق، مطالبي و ارشاداتي دارد که حرف ما اين است اين ارشادات را درست تبيين كنيم.
🔹حوزه بايد ريشهاي وارد شود و بحث كند؛ اين كه حوزه به همه مسائل بپردازد قطعا خواسته ما همين است؛ ما از خدا ميخواهيم كه درسها در همه زمينهها پختگي پيدا كند؛ اما بعضي فكر ميكنند فقط در حوزه درس خارج اگر کسی مثلا کتاب قضا بگوید خيلي خوب و انقلابي است اما اگر کتاب حج یا صلاة بگوید ضد انقلاب است؛ توجه داشته باشید که درس خارج براي تربيت افراد به جهت استنباط احكام است؛ يعني ما وارد ميشويم طرق استنباط احكام را ياد ميدهيم؛ يعني چه ياد ميدهيم؟ يعني فرق نميكند كتاب مورد بحث چه كتابی باشد؛ اين آقاي طلبه و فاضل اين رويه و روش استنباط را طبق مذاق استاد ميآموزد.
@namehayehawzavi
◀️ پایگاه اینترنتی پژوهشکده فلسفه و کلام
http://phil.theo.isca.ac.ir/
◀️کانال رسمی پژوهشکده فلسفه و کلام
https://eitaa.com/philtheo
#پژوهشکده_فلسفه_وکلام
انجمن علمی فلسفه دانشگاه مفید برگزار میکند
به مناسبت سالروز بزرگداشت مولانا
دوشنبه نهم مهرماه
ساعت: 10:30
تالارگفتگو
◀️ پایگاه اینترنتی پژوهشکده فلسفه و کلام
http://phil.theo.isca.ac.ir/
◀️کانال رسمی پژوهشکده فلسفه و کلام
https://eitaa.com/philtheo
هدایت شده از پژوهشکده فلسفه و کلام
یست و یکمین نشست از سلسه نشست های چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی با موضوع توسعه عرفان در چشم انداز چهل ساله انقلاب اسلامی
پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
بیست و یکمین نشست از سلسه نشست های چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی با موضوع توسعه عرفان در چشم انداز چهل ساله انقلاب اسلامی
پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده فلسفه و کلام