🔺 مرکز دینپژوهی حنیف در همکاری با مرکز بینالمللی الهیات تطبیقی و مسائل اجتماعی دانشگاه بُن، برگزار میکند:
«روش و نظریه در الهیات تطبیقی»
✅ ۴ جلسه سخنرانی به زبان انگلیسی با پرسش و پاسخ
✅ پنجشنبهها از ۲ تا ۲۳ آذر | ساعت ۱۷:۳۰ تا ۱۹:۰۰ (به وقت تهران)
✅ در یک دهۀ گذشته اشتیاق به پژوهش در الهیات تطبیقی در جهان، و به تبع آن در ایران، رشد قابل توجهی داشته است. یک ویژگی متمایز این حوزه در ایران این است که پژوهشها به نسبت در تعامل و ارتباط با فضای جهانی شکل گرفتهاند. بهروز ماندن این حوزه در ایران نیازمند تعامل با آخرین دستاوردهای پژوهشی در سطح جهانی است.
✅ مجموعهٔ سخنرانیهای پیش رو، تلاشی است برای ارائهٔ شماری از پژوهشهای جدید در حوزهٔ روش در الهیات تطبیقی.
در این مجموعه، چهار تن از پژوهشگران برجسته الهیات تطبیقی در این باره سخن خواهند گفت:
✔️ کلاوس فوناستوش (دانشگاه بن) | ۲ آذر
روشها، رهیافتها و اهداف الهیات تطبیقی
✔️ کاترین کورنیل (کالج بوستون) | ۹ آذر
گونههای یادگیری در الهیات تطبیقی
✔️ فرانسیس کلونی (مدرسه الهیات هاروارد) | ۱۶ آذر
الهیات تطبیقی: یادگیری عمیق در فراسوی مرزهای دینی
✔️ مارین مویرت (دانشگاه کاتولیک لوون) | ۲۳ آذر
چرخش مناسکی در الهیات تطبیقی
✔️ ارائهها بر اساس منابع منتشر شده در این زمینهاند. پیش از هر سخنرانی، منابع مکتوب مرتبط با آن برای شرکتکنندگان ارسال خواهد شد.
✔️ جلسات بهصورت برخط (آنلاین) و در Zoom برگزار خواهد شد.
☑️ جهت ثبتنام (رایگان) از این لینک اقدام کنید:
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSfJ9Z4fjw_WxlU9CFUbhaGOzmzKvyTXbg_4kyEfjsM2xEqa_g/viewform
(مهلت ثبتنام: ۱ آذر ۱۴۰۲)
@hanifcrs
هدایت شده از مجمع عالی حکمت اسلامی
#ویژهبرنامه #علامه_طباطبایی
🔰بیست و نهمین برنامه از نهمین ویژهبرنامه بزرگداشت
🌐 نگاهی به استدلال نظم بر اثباتخدا از منظر علامه طباطبایی
🎤جناب آقای دکتر عبدی
🗓شنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۳۰
🖇 حضوری و مجازی
🏢قم، خیابان ۱۹دی، کوچه۱۰، کوچه۲، اتاق جلسات مجمع عالی حکمت اسلامی
🆔@hekmateislami
✅✅✅ به همت گروه کلام پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی منتشر شد.
✅✅ کتاب دفاع تبیینی از خداباوری (بررسی دیدگاه ریچارد سوینبرن) به قلم دکتر منصور نصیری در 350 نسخه و در 245 صفحه از سوی نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی روانه بازار کتاب شد.
پس هر ویژگیِ جدیدی که در مقدمات هر یک از استدلالها ذکر میشود قرینه یا شاهدی برای اثبات وجود خدا میشود و باعث میشود که احتمال وجود خدا با در نظر گرفتن آنها، بیشتر از احتمال آن بدون در نظر گرفتن آنها (و فقط با در نظر گرفتن ویژگی یا ویژگیهای قبلی) شود. برای مثال، استدلال از طریق نظم زمانی (یعنی استدلال از طریق یکنواختی واحد و یکپارچه جهان فیزیکی و رخدادهای آن، برای رسیدن به قوانین طبیعی ساده در جهان) نشان میدهد که احتمال وجود خدا، با در نظر گرفتن نظم، بیش از احتمال آن بدون در نظر گرفتن نظم است؛ چرا که وجود خدا (اگر وجود داشته باشد) تبیین میکند که چرا قوانین طبیعت وجود دارند، و هکذا. پس با اضافه شدن هر قرینه یا داده جدید در جهان (که همان ویژگیهای جهان است و در مقدمه هر یک از استدلالها ذکر میشود) احتمال وجود خدا با در نظر گرفتن آنها بیشتر از احتمال وجود خدا بدون در نظر گرفتن آنها (و فقط در نظر گرفتن دادههایی که پیش از این در نظر گرفته بودیم) میشود. ازاینرو، این روش سوینبرن را استدلال انباشتی مینامیم؛ گویی با انباشت قراین و دادههای جدید بر قراین قبلی احتمال وجود خدا بیشتر و بیشتر از قبل میشود.
اما روشن است که در مقابل دادههایی که سوینبرن برای افزایش احتمال فرضیه خداباوری مطرح میکند دادههایی هم وجود دارند که احتمال وجود خدا را کاهش میدهند. در این میان، میتوان به دادههایی نظیر وجود شرور و استدلال اختفای خدا اشاره کرد که از نظر سوینبرن شرور مهمترینِ آنهاست. از همین رو، به بحث دربارۀ شرور، به عنوان داده یا قرینهای میپردازد که از نظر ملحدان قرینهای بر ضد وجود خداست. اما از نظر وی، تأثیر مسئله شر اندک است به این معنا که این مسئله مقدار کمی از احتمال وجود خدا را کاهش میدهد؛ ازاینرو در مجموع دادههایی که فراروی ما هستند باعث افزایش احتمال وجود خدا میشوند. وی در نهایت مدعی است که استدلال از طریق پیوند کردن همۀ این قراین (یا داده یا مقدمات) و به تعبیر دیگر، استدلال از طریق در نظر گرفتن مجموعۀ این دادهها به صورت انباشتی، یک استدلال استقراییِ محتملساز را نتیجه میدهد؛ استدلالی که باعث میشود وجود خدا محتملتر از عدم آن گردد.
اما سؤال مهمی که در اینجا مطرح میشود مربوط به سازوکار سنجش احتمال است: احتمال هر یک از گزینههای رقیب چگونه و با چه دستگاهی سنجش میشود؟ سوینبرن برای این کار از نظریه یا دستگاه بیزی استفاده میکند؛ از این رو، در فصل ششم به معرفی دستگاه بیزی و چگونگی تطبیق بحث حاضر بر آن پرداختهایم. این فصل برای غیرمتخصصان ممکن است کمی سخت باشد؛ اما این امر نباید باعث نگرانی شود و چنانکه خود سوینبرن در رایانامهای به نگارنده اظهار کرد، اساساً این دسته از خوانندگان میتوانند از آن گذر کنند.
فصل پایانی را به بررسی دیدگاه سوینبرن اختصاص دادهایم و در آن نقدهایی را مطرح کردهایم. به امید آنکه گامی در راستای مباحث نوین فلسفه دین برداشته باشیم.
منصور نصیری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، پردیس فارابی (nasirimansour@tu.ac.ir)
چکیدۀ کتاب
روش رایج در علم این است که دانشمندان، نخست، پدیدهای را مشاهده میکنند و آنگاه برای تبیین آن، فرضیهای را مطرح میکنند که به بهترین نحو آن پدیده تبیین میکند. آنها، برای انتخاب بهترین تبیین، و به تعبیر دیگر برای دستیابی به فرضیهای که بیشتر و بهتر از سایر فرضیهها آن پدیده را تبیین میکند ملاکهایی را به کار میبرند. و از رهآورد به کارگیریِ آن ملاکها به بهترین فرضیه، یعنی به فرضیهای که بهتر از سایر فرضیهها پدیده یا دادههای مورد نظر را تبیین میکند، دست مییابند.
از نظر سوینبرن میتوان همین فرایند را در فلسفۀ دین نیز جاری کرد. در فلسفۀ دین و در مباحث خداشناسی نیز میتوان پدیدههایی را در نظر گرفت که نیازمند تبییناند. آنگاه، برای تبیین آنها، فرضیههایی را ارائه و سپس بهترین آنها را با توجه به همان ملاکهای مطرح در علم انتخاب کرد. بر این اساس، ساختار استدلالی وی، در قالب استنتاج بهترین تبیین پیش میرود. در این نوع استدلال، با توجه به دادههایی که در اختیار داریم، برای تبیین آن دادهها، فرضیه یا فرضیههایی را از آنها استخراج و استنباط میکنیم؛ سپس فرضیهای را که بهتر از سایر فرضیهها، دادههای موجود را تبیین کند، به عنوان «بهترین تبیین» انتخاب میکنیم.
ادعای سوینبرن این است که در میان فرضیههایی که ارائه میشود، فرضیه «خداباوری» بهتر از سایر فرضیهها (نظیر مادیگرایی و انسانگرایی)، دادههای مورد نظر ما، نظیر نظم جهان، وجود جهان، تجربههای دینی و جز آن را تبیین میکند و ازاینرو، خداباوری بهترین تبیین برای این دادهها قلمداد میشود و به این ترتیب، عقلانیت خداباوری اثبات میشود. از نظر سوینبرن، فرضیه خداباوری حقایق حلناشده علم را تبیین میکند؛ حقایقی نظیر وجود جهان، قوانین علمی، نقش قوانین علمی در این جهان، اشتمال جهان بر انسانها و حیوانات هوشیار، معجزات، و تجارب دینی انسانها.
کتاب پیش رو، درآمدی بر تبیین و بررسی این دیدگاه سوینبرن است. فصلهای کتاب را برای رسیدن به این هدف به صورت زیر تدوین کردهایم: فصل نخست درآمدی بر معرفی سیر فکریِ سوینبرن و ساختار استدلالی اوست. با توجه به اینکه دیدگاه وی در چارچوب بحث تبیین پیش رفته، در فصل دوم به بررسی ماهیت تبیین و انواع آن پرداختهایم. این کار برای معرفی دو نوع تبیین (تبیین طبیعی یا علمی و تبیین شخصی) و توضیح تبیین نهایی که دو عنصر از عناصر اصلی دیدگاه اوست انجام شده است. فصل دوم در واقع، مباحث مربوط به توصیف تبیین را تشکیل میدهد. به همین مناسبت و در گام بعدی در فصل سوم به بحث دربارۀ توجیه تبیین پرداختهایم و معیارهای مربوط به توجیه تبیین را در دو بخشِ معیارهای احتمال پیشینی و معیارهای احتمال پسینی بررسی کردهایم تا ابزارِ اصلیِ انتخاب تبیینِ برتر را به عنوان تبیین نهایی به دست دهیم. در فصل چهارم به بحث دربارۀ خداباوری به عنوان یکی از تبیینهایِ رقیب با تبیینهای دیگر پرداختهایم. سوینبرن معتقد است که باید زنجیرۀ تبیینها به یک نقطۀ پایانی ختم شود؛ نقطهای که «پایانۀ تبیین» بوده و همۀ تبیینها به آن ختم میشود. از نظر سوینبرن، خداباوری شایستگیِ لازم برای این عنوان را دارد. برای اثبات این ادعا باید گزینههای دیگری را هم که به عنوان تبیین نهایی و پایانۀ تبیین مطرح شدهاند معرفی شوند و آنگاه همۀ آنها با توجه به دو دسته از معیارهای مربوط به سنجش احتمال پیشینی و احتمال پسینی سنجیده شوند. بر این اساس، در بخش دیگری از این فصل به معرفی سایر گزینهها و آنگاه سنجش آنها با توجه به دو معیار فوق پرداختهایم. در فصل پنجم، به استدلالهای مربوط به اثبات و رد وجود خدا پرداختهایم. این استدلالها در چارچوب تبیین مطرح شدهاند و هم از این رو، هر یک از آنها در مقدمات خود پدیده یا قرینهای را مطرح میکنند و در واقع، بهترین تبیین برای آن را خداباوری میدانند و به این نتیجه راهنمون میشوند که قرینه یا پدیدۀ مزبور بدون فرض خدا نامحتمل یا بسیار نامحتمل است و با فرض وجود خدا محتملتر میشود. معنای دیگرِ این سخن آن است که این قرینه یا داده باعث محتملتر شدن فرضیۀ خداباوری میشود. سوینبرن برای آنکه صحت این استدلال را نشان دهد میکوشد نشان دهد که احتمال پسینیِ خداباوری (یعنی احتمال خداباوری با در نظر گرفتن این جهان فیزیکی)، بیشتر از احتمال پیشینیِ آن (یعنی احتمال آن بدون در نظر گرفتن این جهان فیزیکی و صرفا با در نظر داشتن معرفت پسزمینهای) است. البته، نگاه سوینبرن به این استدلالها به نحو انباشتی است به این معنا که با لحاظ مجموع آنها در کنار یکدیگر وجود خدا با در نظر گرفتن آنها محتملتر از وجود خدا بدون در نظر گرفتن آنها (و صرفا در نظر گرفتن ویژگیِ قبلی) میگردد.
✅✅✅ دیدار اعضای هیئتهای علمی عراق و روسیه از پژوهشکدۀ فلسفه و کلام اسلامی
هیئتهای علمی از کشورهای عراق و روسیه، در راستای عملیاتی سازی تفاهم نامه همکاری علمی و تعامل بیشتر روز چهارشنبه 1 آذرماه 1402، از پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی دیدار کردند.
این هیئت ها ضمن دیدار از پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، با مدیر گروه فلسفه پژوهشکده های فلسفه و کلام اسلامی نیز دیدار و گفتگو کردند و در خصوص همکاری های علمی به بحث و تبادل نظر پرداختند.
❇️❇️ در این دیدار علمی دکتر حسن عبدی مدیرگروه فلسفه اسلامی افزون بر معرفی برخی فعالیت های پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی و همایش های علمی این پژوهشکده، درباره برخی مسائل فلسفی و کلامی مطرح در دنیای امروز مباحثی مطرح کردند و در ادامه با توجه به سوال یکی از میهمانان در خصوص حوادث غزه و نقش فلسفه و فقه در این حوادث اظهار داشت: در شهر قم گروه های علمی در خصوص فلسفه مقاومت و فقه مقاومت تشکیل شده است تا به حیث محتوایی به جبهه مقاومت کمک کنند .
وی در پاسخ به سوال یکی دیگر از میهمانان در رابطه با چالش هوش مصنوعی و سبک زندگی اسلامی در کشور عراق ابراز داشت: پژوهشگاه ظرفیت علمی خوبی دارد و آماده برگزاری همایش و نشست علمی در این خصوص در کشور عراق است.
میهمانان این نشست دکتر علیاکبراف، رئیس انستیتو شرقشناسی آکادمی علوم روسیه و دکتر عماد جاسم سلمان، قائم مقام وزیر فرهنگ عراق، دکتر مظفر عبید مریهج، معـاون امور بینالملل بیت الحکمه، دکتر محمدحسین عبدعلی محمد، رئیس دپارتمان فلسفه بیتالحکمه و دکتر مهندس عبدالحسن جلاب از اعضای هیئت علمی بیتالحکمه بغداد بودند
سلام علیکم
با تدبیر رئیس محترم پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی، آقای دکتر محمد سوری تلاش شد از زحمات رؤسای پیشین این پژوهشکده تقدیر گردد.
✅✅ به همت گروه فلسفه اخلاق پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی برگزار شد.
سمینار طرح پژوهشی «بررسی و مقایسه و تحلیل دادهپردازی اخلاق اجتماعی در متون مقدس اسلامی و مسیحی و یهودی» در روزیکشنبه مورخ 5/9/1402 در تالار شهید سلیمانی برگزار گردید.
- ❎ سمینار طرح پژوهشی بررسی و مقایسه و تحلیل دادهپردازی اخلاق اجتماعی در متون مقدس اسلامی و مسیحی و یهودی با اجرای حجت الاسلام والمسلمین آقای دکتر محمد صحاف کاشانی پژوهشگر پسادکتری پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و با نظارت استاد محمد تقی سبحانی برگزار گردید. نویسند ضمن ارائۀ گزارشی از روند طرح و محتوای آن گفتند که خلاصۀ آنچه در این تحقیق به آن رسیدیم این است که در مجموع دادههایی که در اسلام و مسیحیت وجود دارد، 19 درصد دادههامان دادههای مشترک است؛ دادههای اختصای در این موضوع در مسیحیت 3 درصد و در نقطۀ مقابل 78 درصد دادهها دادههایی است که در متون مقدس اسلامی یا به صورت صریح داریم ویا به صورت سیره داریم. در ادامه جلسه استاد سبحانی ضمن تأیید پژوهش حاضر پیشنهاداتی ارائه کردند، ازجمله اینکه نشست مشترکی بین علمای مسلمان و مسیحی در مورد ابعاد مسئله گذاشته شود.
- ❎ در ادامه گزارش کاملی از این سمینار علمی پژوهشی تقدیم میگردد:
اینکه برویم بگردیم درمتون مقدس اسلام و مسیحیت دربارۀ عدم تبعیض بیمار یا حریم خصوصی بیمار و موراد دیگر که برشمردیم، ما دادهای داریم؟ اینها موضوعات بروزی است که جامعۀ جهانی در این بیست سی سال به این عقلانیت رسیده که اینها را بیاورد. اول آن قدر مأیوس بودیم که بتوانیم به دادههای صریحی برسیم. ما بیشتر تأکیدمان این بود که داده موضوع حق و موضوع بیمار حتماً در آن وجود داشته باشد. وقتی وارد ماجرا شدیم، انصافاً هم کار دردسترسی نبود و دراین حوزه کسی وارد نشده که بیاید در مورد یکایک این حقوق کار کند، حالا دوسه تایش را چرا، و مقالاتی در حد دو سه مقاله نوشته شده، ولی به صورت ریز نه و آن هم صرفاً به صورت فقاهتی است، اگر قرار بود صرفاً اسلام را بررسی کنیم، به صورت فقاهتی خوب بود، ولی چون مسحیت هم هست، آنجا فقط باید یک فقیه مسیحی را بیاوریم که البته داریم این کار را به صورت تکمله انجام میدهیم با آقای جاستین جودی شمبری معاون وزیر بهداشت مارس و استاد تمام دانشگاه سن توماس ایتالیا که تفاهمهایی انجام دادیم که ایشان به عنوان نویسنده یا ناظر مسیحی بیاید و کار را ارزیابی کند. کار را همبه صورت انگلیسی برای ایشان ارسال کردیم. ولی به هر حال نتایجی که اینجا به دست آوردیم اگر بخواهم آماری بدهم دردادههای صریح تقریباً ما از سه دسته داده استفاده کردیم که اولین اولویت ما دادههای صریح بود که صرفاً در بارۀ موضوع بیمار است و در رابطه با این حق است؛ یعنی عدم تبعیض بیمار، حریم خصوصی بیمار، حق شکایت بیمار. ولی از نظر دادهها در متون مقدس اسلامی، ما تقریباً 150 موضوع را دادۀ مستقیم پیدا کردیم که صراحت دارد و این خیلی برای ما جالب بود. در متون مقدس مسیحی تقریبا 20 موضوع را ما توانستیم صریح پیدا کنیم که دربارۀ بیمار و دربارۀ این حق باشد؛ یعنی این دو تا همزمان باشد. یک سری را ما از سیره استخراج کردیم؛ یعنی یک مریض پیش امام میآید و امام یا او تعامل میکند؛ یعنی دستور مستقیم نیست، بلکه سیرۀ اهل بیت و قرآن و کتاب مقدس است. در اینجا ما حدود 23 تا از موضوعاتمان را از سیره استفاده کردیم در مسیحیت و اسلام. در مسیحیت حدود 8 تا استفاده کردیم. یک سری موضوعات هم ما در موردش هیچگونه دادهای نداشتیم؛ یعنی دادۀ مستقیم دربارهاش به دست نیاوردیم. اینها را دیگر از عمومات استفاده کردیم. از عموماتی استفاده کردیم که خود آن عمومات عقلی استخراج نشده؛ مثلاً ما از قواعد فقهی استفاده کردیم. نزدیک بیست سی قاعدۀ فقهی استفاده شده است.
خلاصۀ آنچه در این تحقیق به آن رسیدیم این است که در مجموع داده هایی که در اسلام و مسیحیت وجود دارد، 19 درصد دادههامان دادههای مشترک است؛ یعنی هم ما داده داریم هم مسیحیت. 3 درصد دادهها در متون مقدس مسیحیت وجود دارد و ما شبیه آن را نداریم. اما در نقطۀ مقابل 78 درصد دادهها دادههایی است که در متون مقدس اسلامی یا به صورت صریح داریم ویا به صورت سیره داریم. ما موارد عمومات را حداقلی استفاده کردیم. در عمومات هم تقریباً 33 مورد را در اسلام از عمومات استفاده کردیم و درمسیحیت هم از 23 مورد از عمومات مسیحیت استفاده کردیم.
البته این 78 درصد به صورت ریز دادههاست. به صورت کلاندادهها هم آماری دارد که عرض خواهم کرد. یعنی نمایههای ریز ریز زده شده است. اما در موضوعات کلان، یعنی ما در آن 26 حقی که در منشور وجود دارد، ما در اسلام 26 حق را روایت و داده پیدا کردیم و در مسیحیت 20 حق و داده پیدا کردیم. در مسیحیت البته خیلی کم کار شده بود، ولی خوشبختانه مسیحیها کتاب مقدس را بهگونهای نمایه زدند که فکر نمیکنم که دیگر تا صد سال دیگر کسی بتواند اینجوری نمایه بزند. مجموعه نمایههایی که اینها از کتاب مقدس استخراج کردند، خیلی زیاد است. ما نمایه قرآن ما 33 جلد است، درحالیکه کتاب مقدس آنها شاید 400 جلد شود؛ یعنی هر موضوعی شما را شما تصور بکنی اینها درسایتهایشان یک آیهای را میآورند و نمایهزنی کردند و این سایت اینها خاطرمان را جمع میکرد، البته بعد به کشیش هم میدادیم که تأیید کند. و مجموعاً ما به 20 داده رسیدیم.
طرح مقایسۀ اخلاق اجتماعی البته با تمرکز بر حقوق بیمار در متون مقدس اسلام و مسیحیت ایدهای بود که ازمدتها قبل دنبال میکردم و به دنبال آن بودیم که با این نگرش بیاییم مقایسۀ تطبیقی در دادههای اسلام و مسیحیت داشته باشیم. در این مقایسه چند هدف را بهطور کلان دنبال میکردیم. یکی اینکه ما اصولاً اگر بخواهیم از حق و باطل بودن ادیان صرف نظر بکنیم، جوابمان به این پرسش چیست که کدامیک از این ادیان جامعتر، کاملتر، اخلاقیتر و کاربردیتر است، چون جمع زیادی از جامعۀ بشری به عملگرایی روآوردند و از حق وباطل به نحوی عبور کردند، یعنی از مسائل کلامی ماجرا، آیا ما با این روش میتوانیم به صورت آکادمیک و کاملاً آزمایشگاهی به صورت راستیآزمایی این را اثبات کنیم. خلاصۀ ماجرا این است که یک روش جدید اثبات حقانیت اسلام است، اما نه با روش مرسوم قدیمی، بلکه با جدیدی که ما از روش کاربردیتر بودن یا جامعتر بودن بخواهیم حقانیت را اثبات کنیم. غیر از این هدف، اهداف دیگری هم هست که مثلاً پاسخ به این شبهه که میگویند اسلام کروتر مسیحیت و یهودیت را برداشته، بیاییم ببینیم که آیا بر یکایک مسائل دست بگذاریم و ببینیم که چقدر دادۀ جدید داشتیم و چقدر در این حوزهها تفاوت داشتیم. نکتۀ سوم این است که به هر حال ما به عنوان حوزۀ علمیۀ قم و به عنوان یک نهاد دین، درست است که باید به یک سری مسائل انتزاعی بپردازیم، اما یک عالمه موضوعات نو، کاربردی و مورد نیاز جامعه است که درمورد آنها کمتر کار کردیم و کمتر به پاسخ آنها پرداختیم و کمتر از نگاه دین به آنها توجه کردیم. این موضوعات را ما چگونه میتوانیم به دست بیاوریم. شاید یکی از راحتترین راهای پاسخ به این موضوعات که بتوانیم پویایی داشته باشیم کنوانسیونها ومنشورهایی است که چه سازمان ملل و چه نهادهای بینالمللی و چه کشورها به صورت یکسان تصویب میکنند، ووقتی به این حد میرسد که عقل جامعۀ بشری نسبت به آن کنوانسیون یا منشورتصویب میکند و همۀ کشورها این را انجام میدهند، پس حتماً این مسئله مسئلۀ مهمی است که جامعۀ جهانی این قدر به آن واکنش نشان میدهد، حالا سؤال این است که آیا برای ما هم این قدر مهم بوده است. ما در حوزه به آن پرداختیم یا نه؟ این کار حقوق بیمار تقریباً از سال 1994 جامعۀ جهانی به این فکر رسید که منشوری تصویب کند، اگرچه در کتابهای اخلاقی مثل بقراط دستورهای اخلاق پزشکی داشتیم، از قدیم پزشکان دستورالعملهایی را دادند که یک پزشک چه وظیفۀ اخلاقی نسبت به بیماران دارند، ولی هیچ وقت به صورت منشور و دستورالعمل درنیامد. تا سال 1994 در آمستردام هلند، 38 کشور اتحادیۀ اروپا منشوری را تصویب کردند، و دو سال بعد امریکا آمد درسال 2001 تصویب کرد و وزارت بهداشت ایران هم در سال 2002 نزدیک 8 سال بعد از اتحادیۀ اروپا منشور را تصویب کردند. البته معمولاً کشورها یکبارتصویب کردند و دوباره بازنگری کردند، ایران سال 1381 تصویب کرد و 1386 بازنگری کرد. و انصافاً منشور حقوق بیمار ایران بهطور مقایسهای، منشور کامل و جامع و خوبی است. حتی نسبت به اتحادیۀ اروپا برتریهایی دارد. حتی نسبت به آمریکا و چین نکاتی را رعایت کرده، گرچه منشور آفریقای جنوبی هم منشور نسبتاً جامع و خوبی است و حتی از ایران بهتر است. در ایران یکی ازافرادش هم آقای لاریجانی بوده است که منشور خوبی را تنظیم کردند. این منشورحقوق اصلیای را که بررسی کرده، اول حق دریافت مراقبتهای پزشکی با کیفیت، بادقت و استاندارد، بیمار حق دارد مراقبتهای پزشکی مطلوب دریافت کند، حق دریافت مراقبتهای پزشکی اورژانسی هست، حق بیمۀ ازکارافتادگی، بیمۀ درمانی و حمایت از بیماران نیازمند است، حق عدم تبعیض بین بیماران، حتی حق دارد که خدمات درمانی را به زبان خود بیمار به اواطلاعرسانی شود، یک حق خیلی مهمی که در معمول بیمارها مورد استفاده است، حق دریافت اطلاعات و دسترسی به پروندۀ پزشکی است و حتی کپی از آن داشته باشد. و حق خیلی مهم حق رضایت آگاهانه است؛ یعنی بیمار هر عملی که میخواهد رویش انجام شود، باید نسبت به آنآگاهانه رضایت داشته باشد، حتی حق پزشک دوم هم میتواند داشته باشد؛ یعنی نظرپزشک دوم را بخواهد. حق محرمانه بودن پروندۀ پزشکی و حریم خصوصی بیمارحفظ شود، حق شکایت کردن وجبران خسارت. اینها کلیات حقوقی است که معمولاً در منشورها ذکرمیشود. سؤال من اینجاست که آیا در دین اسلام و مسیحیت، البته منظورمن از دین فقها نیستند، منظور ما صرفاً متن مقدس است. آیادر متون مقدس دینی اسلام و مسیحیت نسبت به حقوق بیمار دادهای ما داریم؟ چنین نگاه و توجهی بوده یا نه؟ طبعاً پیداکردن چنین آیتمهایی، آنهم مخصوص بیمار کار بسیار سختی است.
من سعی دارم که کار را با تأیید آقای شمبری پیش ببریم، ولی چون سرشان خیلی شلوغ است و وقتشان پر و فشرده است، فکر نمیکنم تا شش ماه آینده بتوانم کار را به یک جایی برسانم. ولی تأیید ایشان را حتماً میگیرم؛ یعنی میخواهم یک کشیش متخصص بیاید این دادهها را ارزیابی کن. ولی من از این طرف نگرانی دارم. چون آنها دادههای خودشان را خیلی دقیق استخراج کردند، ولی اینجا اینطور نیست که مثلاًجایی باشد که آمده باشد حقوق بیمار را استخراج کرده باشد، بلکه من خودم باید بروم واینها را استخراج کنم. مثلاً در مورد محبت من با اقای پروفسوربارقلموئه بیرونه کتاب مشترکاً نوشتیم، من محبت را توی این سایتها پیدا کردم و دادم ایشان تأیید کنند، نزدیک 8 هزار تا آیه نمایه پیدا کردم. یک ایه 10 جا تکرارشده بود، ولی نمایههایش متفاوت بوده است. کل کتاب مقدس مثلاً شش برابر قرآن است. من توی یک کتابی مثلاً کتاب آقای ری شهری که استاد هستند، رفتند ازکل بحارالانوار در مورد محبت و دوستی 38 واژۀ متعارف را استخراج کرده است و هر چه دربارۀ این واژه بوده استخراج کرده، دویست صفحه شده؛ یعنی من نگرانیام آن طرف است. ما در اینجا تکنولوژیمان در حوزۀ نمایهزنی خیلی عقب ماندهتر از آنجاست. ولی به هر حال یک کشیش باید کار را تأیید کند و اگر تأیید کرد دیگر آن اتهام به ما زده نمیشود. ولی تقریباً میتوانم بگویم کهنمیتوانیم موضوعی را به دست بگیریم که ما در آن موضوع بالاتر نباشیم. حداقل من50 موضوع را به صورت ریزمقایسهای کارکردم، ما در آن زمینه جلوتریم.
اما در مورد متن مقدس ما و آنها، باید بگویم که متن مقدس ما قرآن و حدیث است و در مقدمه نوشتیم که چرا معتقدیم حدیث مقدس است. اما در مسیحیت متن مقدس طبعاً کتاب مقدس و عهد عتیق و جدید است. اگر بخواهیم کاتولیک خاص نگاه کنیم شورای اساسی کتاب را هم باید اضافه کنیم. ولی آیا سنت کلیسایی هم متن مقدس است یا نه؟ این یک مسئلۀ تقریباً بغرنجی است که از یک سری مثلاً اظهارات شاید یرآورد کنیم که سنت کلیسایی هم متن مقدس محسوب میشود. ولی من این را از چند نفر از اساتید متعدد مسیحی به صورت شخصی پرسیدم. چون بحث ما متن مقدس وحیانی است نه هر متنی را که یک عالم نوشته و آن علم برای ما مقدس است. ما معتقدیم کلام اهل بیت نور و وحیانی است. در مسیحیت چون هم من تحقیق میدانی داشتم و هم با خیلی از این کشیشها مباحثه کردم در مورد این موضوع وحتی متون مخالفان را آوردم، خیلی قاطعانه به من گفتند که جز کتاب مقدس عهد عتیق و جدید هیچ کتاب وحیانی دیگری نداریم. و آنچه هست درست است که مربوط به کلیسا هست، ولی آن وحیانی بودن درش لحاظ نشده است. ممکنه خطاناپذیر باشند، مانند اجماع، ولی وحیانی نیستند.
هدایت شده از م احمدی
✅موسسه آموزش عالی امام صادق(علیهالسلام) مرکز تخصصی علم کلام برگزار می کند:
💠 نشست علمی با عنوان:
📌"انسان مدرن و بحران معنای زندگی"
✍ بررسی راه برون رفت از این بحران به موجب نظام صحیح اعتقادی
✅ باحضور حجت الاسلام والمسلمین دکتر الهی راد، عضو هیات علمی موسسه امام خمینی(ره)
📆سه شنبه ۱۴۰۲/۰۹/۱۴، بعداز نمازمغرب و عشا
🏢 شهرک پردیسان، موسسه امام صادق(علیهالسلام)،سالن نشست ها
🔰پخش زنده از کانال مرکز تخصصی کلام :
@kalamcenter
📣⚡پژوهش های کلامی و حکمرانی
(با تاکید بر اندیشهنامه متکلمان امامیه)
⏳هماندیشی علمی چهارمین همایش علوم انسانی_اسلامی؛ پژوهش و فناوری
💺ارائه دهندگان: ي
🎙حجت الاسلام والمسلمین استاد محمدتقی سبحانی
🎙حجت الاسلام دکترصحاف کاشانی
🎙حجت الاسلام دکتر اقوام کرباسی
🎙 دکتر اصغر رمضانی
⏰ شنبه ۱۸ آذرماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۰
📌 پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی؛تالار شهید سلیمانی
🌐 لینک ورود به جلسه
╔═ 📜🖋 ═╗
@mtsobhani
╚═ 🖋📜 ═╝
#محمدتقی_سبحانی #حجت_الاسلام_والمسلمین_سبحانی