درست وقتی فکر میکنی هیچی از این بدتر نمیشه، وافلهات هم خراب میشه:))))))
هدایت شده از بمون! هنوزم چای تازه دم داریم.
در این دنیا همهچیز به راحتی مرا غمگین میکند و هرچیز کوچک و بزرگی هم، ممکن است از غمم بکاهد. میشنوی؟! هیچچیزی آنطور عمیق و ماندگار خوشحالم نمیکند، تنها از غمگینیام کم میکند.
گونه اونایی که امشب برام آهنگ فرستادن و سعی کردن حواسم رو پرت کنن و از حالم پرسیدن رو میبوسم.
"فیفی از خوشحالی زوزه میکشد"
https://harfeto.timefriend.net/16992760001057 محض احتیاط
کاش یه برادر بزرگ مثل تو داشتم که بلد بود وافل بپزه و سعدی بخونه و وقتی ناراحت بود گریه کنه و وقتی خوشحال بود بخنده
`
کاش یه خواهر/برادر مثل تو داشتم که انقدر فهیم و فاخر باشه و باعث بشه اینجوری لبخند بزنم :》》》》
"فیفی از خوشحالی زوزه میکشد"
پرندهای آبی در قلب من هست که می خواهد پر بگیرد اما درون من خیلی تنگ و تاریک است برای او میگویم اش
there's a bluebird in my heart that
wants to get out
but I'm too tough for him,
I say, stay in there, I'm not going
to let anybody see
you.
there's a bluebird in my heart that
wants to get out
but I pour whiskey on him and inhale
cigarette smoke
and the whores and the bartenders
and the grocery clerks
never know that
he's
in there.
there's a bluebird in my heart that
wants to get out
but I'm too tough for him,
I say,
stay down, do you want to mess
me up?
you want to screw up the
works?
you want to blow my book sales in
Europe?
there's a bluebird in my heart that
wants to get out
but I'm too clever, I only let him out
at night sometimes
when everybody's asleep.
I say, I know that you're there,
so don't be
sad.
then I put him back,
but he's singing a little
in there, I haven't quite let him
die
and we sleep together like
that
with our
secret pact
and it's nice enough to
make a man
weep, but I don't
weep, do
you?
شرزین: این کتاب میگوید تازیان در نهایت نیکخواهی به ما حمله کردند و ما در کمال ناسپاسی از خود دفاع کردیم. آنها با خوشقلبی تمام شهرهای مارا ویران کردند، و ما از شدت بددلی تسلیم نشدیم. آنها در کمال دلرحمی مارا قتل عام کردند، و ما در نهایت سنگدلی سر زیر تیغ نگذاشتیم و دست به دفاع برداشتیم. تا آنجا که میگوید ((_آن معاندان نابکار خونخوار را به قعر اسفل درکات دوزخ فرستادیم.))
[کتاب را میبندد] یعنی ما!
کتابی سراسر ناسزاست به رگ و پی و ریشه و تبار من. آمیخته به انواع دروغ و بهتان!
`
فیلم نامه، طومار شیخ شرزین؛ بهرام بیضایی