حافظ به طرز غریبی به قلب آدما آرامش میده، نمیدونم اگه چیز دیگه ای هم میتونه این حجم از آرامش رو به کسی بده یا نه.
"فیفی از خوشحالی زوزه میکشد"
Ian: how do you know if you love me? Micky:what the fuck are you talking about? Ian: I'm bipolar, I
I don't own the world Liyam, I just live in!
Debbie, shameless
سینمای ایران، عملا به یه سانتیمانتالیسم مضحک ِ بی محتوای بدرد نخور ِ(مطلقا)فقط عامه پسند تبدیل شده!
هدایت شده از چامه؛
دلا! خو کن به تنهایی؛
که از تنها بلا خیزد.
"فیفی از خوشحالی زوزه میکشد"
سلام بر امید ِمن؛ از رودهای پرتلاطم بهشت بگذر و آنطرف خط در جهنم به من بپیوند. بیشتر از هرچیزی آزمند
سلام بر امید ِمن؛
به من قول میدهی هرگز حقارت " آدم" هارا فراموش نکنی؟! تا ابد و هرروز بهیاد بیاور که چقدر حقیر و بیهودهاند.
برای اینکه تو آرامش بیشتری خواهی داشت و من نیز.
_نامه های ِکوتاه ِمسیحا
"فیفی از خوشحالی زوزه میکشد"
سلام بر امید ِمن؛ به من قول میدهی هرگز حقارت " آدم" هارا فراموش نکنی؟! تا ابد و هرروز بهیاد بیاور
"یک نفر" میشود تمام ِتو؛
و فقط زمانی که او رفته است میفهمی که او تمامت نشده بود، بلکه تمامت را با او معاوضه کرده بودی. در ازای تمام ِحقوق انسان بودنت، اتومبیلی گرفته بودی که اکنون ته ِاقیانوس است.
بله، حالا تو یک بازنده تمام عیار و حرفه ای هستی چرا که بارها تمامیتت را معاوضه خواهی کرد، با اطلاع از سقوط در کف اقیانوس.
و "آدم ها" همینقدر حقیرند! احمق ها فکر میکنند لحظه هایی خندیدن در کنار "او" برای یک عمر رستگاری کافیست، آنها واقعا نیاز دارند بفهمند که شب های اینجا روشن نیست، و وقتی همه آنها بفهمند، بالاخره دنیای لعنتی تمام شده است؛