اسفند؛

قد زلفت رقیب میخواهم!

به نظرم اولین باری که تصمیم میگیری به اولین نفر بگی دوستش داری یا ببوسیش‌، اولین باری که بین خیانت و وفاداری شک میکنی، اولین باری که یه دروغ بزرگ و تاثیرگذار میگی، اولین باری که باید بین‌شرافت و شرارت‌ انتحاب کنی،... اینا بزرگترین امتحانای‌ عمرته اگه بخوام اینا رو با کنکور و انتخاب رشته و شغل و اینا مقایسه کنم میتونم بگم فرق عروسک بازی و بچه داری واقعیه.

تردید، هوس ِشروع ِمجدد در انتهای ِپایانی محکوم؛ پی‌نوشت: این هوس منزجرم‌ میکنه!

جلوی بدهکارو‌ اگه نگیری، طلبکار میشه!

...از ماشین پیاده شدم، دیدم کوها‌ سرجاشونن، ماشینا سرجاشونن، آدما دارن مثل همیشه میرن و میان؛ تعجب کردم! با خودم گفتم، چطوریه که هیچکدوم از اینا ویران نشده بود؟! "مگه اون‌ جمله ها ویران کننده نبود؟ چطوری کوه‌ها هنوز استوارن؟" _پادکست "دارای اختلال دو‌قطبی، یک دیوانه؛ آقای y"

و ما روزی دوباره خواهیم خندید؛ در مکانی دور از اینجا و حالا و شاید در کنار دیگران ولی حتما خواهیم خندید

و از خاطرات ما موزه ای می‌ماند برای خاطرات آنها؛

یادتون نره امروز به اندازه کافی آب بنوشید! چرا که همه ما گیاهان خانگی هستیم با احساسات پیچیده؛

تو گفتی دوستت دارم و من به خیابان رفتم؛ فضای اتاق برای پرواز کافی نبود! That girl☆