۲ تیر ۱۴۰۳
و هرگاه که در آغوش میگیرمت و میگویم که تو اینجا امنی، _خودم ویرانم...
۳ تیر ۱۴۰۳
۵ تیر ۱۴۰۳
۶ تیر ۱۴۰۳
"فیفی از خوشحالی زوزه میکشد"
خاک بر سرم "او" به طرز بیرحمانه ای زیبا بود امروز :>
منظورش چیه که انقد موهاش نرم و خوش بوعه؟
۶ تیر ۱۴۰۳
۷ تیر ۱۴۰۳
از کتاب هایی که خواندم یادگرفتم که کائنات مهربان نیست، درواقع نه کائنات و نه انسان هایی که یک سر بر روی شانه هایشان دارند، مهربان نیستند.
البته نه که انسان دوست نداشته باشد مهربان باشد، بلکه ذاتش اینگونه است.
تنهایی پرهیاهو، بهو میل هرابال
۷ تیر ۱۴۰۳
هدایت شده از Never meant to belong
امیدوارم این نیز بگذرد...
۸ تیر ۱۴۰۳
هدایت شده از جنگل نمی خواهد بمیرد.
حتی میمون ها هم در برابر بی عدالتی ساکت نمی مونن!
۹ تیر ۱۴۰۳
هرجور حساب میکنم، حقم نیست انقدر خودمو از هزارتا فیلتر رد کنم تا فقط آدما گازم نگیرن
۱۰ تیر ۱۴۰۳
مادربزرگم بچه گربه ۳ قلو داره :) و میشینه برای هرکدوم یه بشقاب غذا میریزه و میگه پیشووو بیا بخورر :>>
کاش پیشو بودم
۲۱ تیر ۱۴۰۳