eitaa logo
مونولوگ
206 دنبال‌کننده
195 عکس
53 ویدیو
0 فایل
نرگس مالمیر ارشد فیزیک. تئاتر حرفه ای ورزش حرفه ای علاقمند به نوشتن. به جمهوری اسلامی ایران گفته ام آری.❤ راه ارتباطی @Yakhadijatalgharra
مشاهده در ایتا
دانلود
تهران، مهمان بودم. صبح زود، یک سجاده ی ملیله دوزی شده ی سفید و یاسی رنگ برداشتم و یاعلی برای نماز عید فطر. اولین نماز عیدی بود که پشت سر آقا می خواندم. بعداز مترو مصلی مسافتی را باید پیاده گز می کردم، مثل همه ی نمازگزارها. سال ۸۵ بود. تیپ ها و چهره های عجیبی به تورم خورد. یک گفتگو در فاصله ی یک متریم موقع پیاده روی به سمت مصلی از همه جالب تر بود، گفتگو بین یک خانم و آقا. هرسال عید فطر در ذهنم مرور می شود. خانم مانتویی باموهای رنگ شده که از شالش بیرون ریخته بود، خطاب به مرد پیرهن آستین کوتاه، با موهای دم اسبی (خفن ترین چهره های آن سال ها) خانم مانتویی: میدونستی سعیدم اومده! مرد مو دم اسبی: آره کل سال همین دو رکعت نمازو میخونه، میگه امام زمان بیاد بقیه نمازارو میخونم. خانم مانتویی: چه مقیدم هست به نماز عید. مرد مو دم اسبی: آره هر سال میاد، نماز جمعه م اگر فقط آقا بخونه میره. (هردو می خندند) من را میگویید؟ ازین مکالمه ی کوتاه چنان دلشاد شدم و احساس کردم خیالم بابت انقلاب راحت شده😁 . می دیدم کسانی با ظاهرهایی که گمان نمی کردم یک بار پیشانیشان به مهر خورده باشد، داشتند از" نماز خواندن پشت سر رهبری" که "آقا" خطابش میکردند، توسط یک نفر از خودشان عجیب تر می گفتند و می خندیدند. رفتیم برای نماز. چقدر من ناشی بودم. نماز که خوانده شده بود نشسته بودم به گوش دادن خطبه و تعقیبات، یکدفعه دیدم جمعیت دارند از روی سرو کولم رد می شوند. خطبه ها را تا رسیدن به وسایل نقلیه و بین راه می شنیدند. سجاده ی ملیله دوزی شده خاکِ خالی شد و از ترس اینکه گردنم نشکند، بلند شدم. اما هنوز توی جمعیت دنبال آن خانم و آقا بودم. گرچه مطمئنم از من حرفه ای تر بودند و زیر دست و پا نمانده بودند. https://eitaa.com/physicist_actor