ای کاش زندگی فقط میترسوندمون و بعد بغلمون میکرد ،محکم و طوری که توی بغلش جا بشیم.
دیشب از خواب که پریدم بیدار روی زمین نشسته بودم که از پنجره یه نور ضعیف و پخش از یه ستاره دیدم ،واضح نبود عینک نداشتم .
ولی با دیدنش یادم افتاد چقدر دیگه به آسمون نگاه نکردم و نتونستم دوستش داشته باشم...
هدایت شده از • خونه پیشولیا •
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو شمس منی؛
من... خورشید پرستم.