بذارید نخندم🤣🤣🤣

دیروز همینجوری داشتم فکر میکردم فکر نکنم اون قدر ها که باید از کوه نور *الماس بزرگه که تو ایرانه* محافظت کنن و اینجوری بودم که فکر کن الهه اگه بری بدزدیش چقدر راحت میتونی فرار کنی یه کشور دیگه و الماسه رو بدی زندگی راحت تحویلی بگیری 🤣🤣🤡💀 گویا برادران هم نظرن باهام🤣 *البته که گوه میخورم پشتوانه ملی مون رو می دزدم

هر چه قدر تلاش کنیم باز هم نمیتونیم خود واقعی مون رو پنهان کنیم چرا؟ پس چرا ما اشرف مخلوقات هستیم به خاطر اینکه هیچ کدوم شبیه هم نیستیم قدرت انتخاب داریم اشرف مخلوقات این نیست که بی درد باشیم، هرگز تلخی زندگی رو نچشیم و زندگی رویایی داشته باشیم همه برتری ما به انتخاب هامونه به تفاوت هامونه به کارهایی که تو نقطه‌های تاریک زندگی مون میکنیم

راستش مشکل من اینه که نمی تونم خود واقعیم رو درست بروز بدم. یه حرفایی می زنم تو اکثر موقعیتا که واسم غریبه و مسخره‌ن اینجوریم که این حرفه از کجا اومد؟ چرا هر کار می کنم اونی که تو ذهنمه خارج نمیشه؟ حتی گاها راجب رفتارام هم همین پیش میاد. معمولا هم حس می کنم رفتارا و حرفام احمقانه‌ن ، شاید واسه همینه که به جای اونا یه کار دیگه می کنم.*البته اون کار جایگزین از اصلیه هم احمقانه تره.* کلا اینجوریم که خب الان اینو بگم /اینو انجام بدم میگن وای چه اسکلیه ، وای چرا اینجور می کنه ، وای چقدر رو مخه ، وای چقدر کسل کننده‌ست ، وای چقدر عقب مونده‌ست و...

ولی خیلی قشنگ حرف زدی و به نظرم آدرین بهتره * باید🔪* متوجه بشه که ما اینجا همه دوسش داریم و واسمون خیلی مهمه🫂

https://eitaa.com/Nummer_ett/4281 ممنان آخه همیشه راجب راهکار و اینا نیست وقتی یکی که نمی شناسمش میاد سر صحبت رو باز کنه هم من همینجور معذب میشم چرت و پرت میگم🤡🤣 https://eitaa.com/Nummer_ett/4282 آره معلومه ما هر دوشونو دوست داریم🎀

خانواده فقط پدر مادر نیست و دوست فقط همکلاسی یا بغل‌دستی که بشه دید نیست. ایستگاه خانواده مونه، اونا دوستامونن، آدرین و سولی ستون‌هامونن. خانواده پشت همن، سولی هیت بگیره مثل قضیه کتاب های ترند مت شمشیر نشون میدیم. آدرین ناراحت بشه شمشیر نشون میدیم. الان هم باید شمشیر نشون بدیم تا به آدرین ثابت کنیم متاسفیم که حتی یک لحظه حس کرد تنهاعه، آدری متاسفیم، نمیدونم کمکی می‌کنه یا نه ولی من خیلی دوستت دارم. تو جزو اولین ها بودی تو موزه که یه مکان خیلی خاصه تو قلبم. تو از بهترین‌ها بودی. و هستی.

_

خدایا کی حروف یونانی تموم میشه اینجا از خشکی در بیاد💔🤡 ۲۴ تا حرفه اگر با یه زبون دیگه اشتباه نگرفته باشمش ، که هنوز ۱۸ تاش موندههه🦦🤣

محیا محیا الان اونور گفتی خانم حیدری یاد یه خاطره‌ای افتادم. ما یه معلمی داشتیم (ادبیات بود) بعد قبل عید می‌خواست کتابا و دفترامونو را چک کنه ما هم بردیم دفتر نشون بدیم. بعد عمدا اولیه دور کتاب رو بردم، یه دور دفتر رو، بعد هر کدوم از دوستام که می‌خواست بره منم باهاش می‌رفتم، نیشمم دو متر باز بود هرکاری می‌کردم بسته نمی‌شد😂😂😂 بعد امسال با دوستم رفتیم پیشش بهم گفت چرا انقدر اخم کردی قبلا بیشتر می‌خندیدی.😂😂😂😂😂 #کرم_کتاب ~~~ وای💔🤣 منم هر زنگ که خانم حیدری رو می بینم می دوم میرم پیشش💅🏻🤣

نیمه چالش : مجبورین برای نجات من به دنیای زیرین نفوذ کنید! ولی چارون ( شارون یا کارون !) همون قایق ران و منتقل کننده ارواح با کت و شلوار های ایتالیایی متوجه میشه زنده اید ! چیکار میکنید ؟ رشوه میدید ؟ تهدید میکنید؟ معامله میکنید ؟ توضیح بدید کی هستید و از کجا وارد شدید . نقشه تون چیه و الان در برابر چارون چیکار میخواید بکنید ؟ #چالش

این بمونه اینجا تا بنویسمش✅