یکی از مهمترین عوامل شهادت امام کاظم علیه السلام سعایت و بدگویی برادرزاده های ایشان در نزد هارون الرشید بود. خبرچینی برادرزاده امام کاظم در نزد هارون، باعث شد امام کاظم از مدینه به بغداد فراخوانده شود و زندانی های طولانیمدت ایشان شروع شود که در نهایت منجر به شهادت ایشان گردید. به این حدیث توجه کنید:
على بن جعفر بن محمّد ( برادرِ امام کاظم) گفت:محمّد بن اسماعيل بن جعفر (برادر زاده امام کاظم) از من خواست تا از موسى بن جعفر براى او اجازه بگيرم تا بعراق برود و از او راضى شود و وصيت و سفارشى باو بفرمايد.
من به كناری رفتم تا امام عليه السّلام وارد وضوخانه شد و بيرون آمد موقع مناسبى بود كه من ميتوانستم در خلوت با او صحبت كنم. وقتى خارج شد گفتم:پسر برادرت محمّد بن اسماعيل اجازه ميخواهد كه سفر بعراق كند و شما باو سفارشى بفرمائيد. امام اجازه داد. وقتى به مجلس خود بازگشت، محمّد بن اسماعيل از جاى حركت كرده گفت:عمو جان مايلم يك وصيت و سفارشى مرا بفرمائيد. فرمود:بتو سفارش ميكنم از خدا بترس و در خون من شرکت مكن. گفت:خدا لعنت كند كسى را كه سعى در ريختن خون شما بنمايد.
باز گفت وصيتى بفرما مرا عموجان.فرمود:سفارش ميكنم كه از شركت از خون من بپرهيزى. آنگاه حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام كيسهاى كه محتوى صد و پنجاه دينار بود باو داد،محمّد گرفت باز كيسه ديگرى كه محتوى صد و پنجاه دينار بود داد گرفت براى مرتبه سوم كيسه صد و پنجاه دينارى ديگرى را باو داد.سپس دستور داد هزار و پانصد درهمى كه موجود داشت باو بدهند.
من اين همه پول را زياد انگاشتم و بموسى بن جعفر عليه السّلام عرض كردم. امام فرمود اين قدر دادم تا بيشتر دليل داشته باشم كه من صله رحم كردم و او قطع نمود.
محمّد بن اسماعيل بطرف عراق رفت به در خانه هارون آمد با همان لباسهاى سفر قبل از آنكه در محلى فرود آيد و اجازه ورود خواست.گفت:بگو محمّد بن اسماعيل بن جعفر بر در خانه اجازه ميخواهد.دربان گفت:برو اول لباسهاى سفرت را تغيير بده بيا تا بدون اجازه ترا وارد كنم حالا امير المؤمنين خوابيده است گفت:بامير المؤمنين خواهم گفت كه من آمدم ولى تو اجازه ندادى. دربان پيش هارون رفت و جريان را گفت اجازهى ورود داد محمّد وارد شد بمحض ورود گفت يا امير المؤمنين دو خليفه در روى زمين وجود دارد موسى بن جعفر در مدينه است كه برايش خراج مىآورند و تو در عراق خراج ميگيرى هارون گفت:ترا بخدا قسم راست ميگوئى؟ گفت:بخدا راست ميگويم دستور داد صد هزار درهم باو بدهند همين كه پولها را دريافت كرد همان شب دردى بر او عارض شد كه نيمه شب از دنيا رفت مال را دو مرتبه به بيت المال برگرداندند.
eitaa.com/pirepalandooz