eitaa logo
پیرِمُغان
90 دنبال‌کننده
61 عکس
33 ویدیو
0 فایل
مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش کو بتأیید نظر حل معما میکرد گفتم این جام جهان بین بتو کی داد حکیم گفت آن روز که این گنبد مینا میکرد. حافظ. https://harfeto.timefriend.net/16820217934052
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🌭 بخور بخور 🌭
نمیدونم چجوری منظورمو برسونم ولی من همیشه خیلی انسانِ ''الان حوصله ندارم ، حتما یادم بیار بعدا راجع بهش حرف بزنیم'' ای هستم.
هدایت شده از |حَ.نیفْ²|
به روز مرگ چو تابوت من روان باشد گمان مبر که مرا درد این جهان باشد ؛
من لبریزم از تمام بی حسی های دنیا .
به خواب نیز نمی‌بینمش،چه جای وصال!
الان دقیقاً همونجام که شاهرخ مسکوب میگه: «نمی‌دانم چرا این‌قدر خالی شده‌ام نه حرفی برای گفتن دارم و نه کاری برای کردن»
عُقدس اینا یا چی ؟
‌ امشب تو را به خوبی نسبت به ماه کردم تو خوب تر ز ماهی، من اشتباه کردم -فروغ‌بسطامی
هدایت شده از  حُره
Erfan-Tahmasbi-To-320.mp3
8.09M
چه اتفاقی افتاده با این قطعه؟ چرا تنور دل و ناخودآگاه داغ می‌کنه تا بچسبه و پخته شه. می‌فهمی؟ پخته
آدما وقتی برمیگردن که دیگه یاد گرفتی چجوری بدون اونا ادامه بدی.
هدایت شده از - ضحـیٰ²¹³
InShot_20230912_192151404_12092023.mp3
3.64M
- ✨🎤 - هر که غمت را خرید عشرت عالم فروخت.. (: - لطفا با چشم‌های بسته گوش دهید! - هندزفری لازم.. [ با نوای ِ مبتلا ] [ نویسنده : زاهِر ] - رادیو مهوا -
میگفت: "حس می کنم تعادل احساساتم ازبین رفته؛ یا انقد بی حس و ریلکسم که چیزی نمیتونه عصبی و ناراحتم کنه یا انقد حساسم که کوچیکترین چیز عصبیم میکنه."
برا رفیقمون دعا کنید❤️
یه روزی از خدا خواهم پرسید ...
پس از تحمل آن همه درد، کسی که به مقصد می‌رسد دیگر همانی نیست که به راه افتاده بود.
با تو بودن اجدادم با تو هستن اولادم
بی‌سنگ صبور است دل تنگ صبورم...
خوبیاتو تا ابد یادم می‌مونه امام حسین
دیدی آن را که تو خواندی به جهان یارترین؟ سینه را ساختی از عشقش سرشارترین؟ آنکه میگفت: منم بهر تو غمخوارترین! چه دل آزارترین شد چه دل آزارترین...
. . . !
‌ تو زندگی همیشه غمگین‌بودن از شادی آسونتره - آنا گاوالدا
:)
می روی با رفتنت مرگم ميسر می شود پنجره از بارش چشمان من تر می شود -رضا کمالی
هدایت شده از مُنیب ؛
با این جمله حق ، شبتان را گود میگوییم .
انگار به دلتنگی عادت میکنی، همیشه هست ولی خب اذیتت نمی‌کنه ..
یه شب که خسته نباشم، که سرم درد نکنه، که دستام زورش زیاد باشه، دست میندازم زیر پوستم، پاره میکنم این جلد بزرگ دروغو. اون ته تهای تاریکِ وجودم، یه بچه است که داره بازی میکنه و میخنده و خیالش راحته که اگه بخوره زمین مامانش دستشو بوس میکنه‌ و خوب میشه. دوباره میشم همون کوچولوی خوش شانس. خودمو می‌سپرم به بادکنکم، ازش می‌خوام منو ببره تو آسمونا...
تازگی‌ها، در برابر بی‌مهریِ آدم‌ها هیچ نمی‌گویم! سکوت و سکوت و سکوت... انگار که لال شده باشم؛ شاید هم کور و کر! دیگر نه انرژی توضیح دادن دارم و نه حتی حوصله‌اش را... - فروغ فرخزاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و سلام بر تو به تعداد دخترانی که از گور رهانیدی ..