‌ ته پیاز و رنده رو پرت کردم توی سینک... اشک از چش و چارم جاری بود...! در یخچالو باز کردم و تخم مرغ رو شکستم روی گوشت، روغن رو ریختم توی ماهیتابه و اولین کتلت رو، کف دستم پهن کردم و خوابوندم کف تابه... برای خودش جلز جلز خفیفی کرد، که زنگ در رو زدن...!  پدرم بود... بازم نون تازه آورده بود... نه من و نه شوهرم حس و حال صف نونوایی نداشتیم.  بابام می گفت :  نون خوب خیلی مهمه... من که بازنشسته ام، کاری ندارم، هر وقت برای خودمون گرفتم، برای شما هم میگیرم... در میزد و نون رو همون دم در می داد و می رفت. هیچ وقت هم بالا نمی اومد، هیچ وقت...! دستم چرب بود، شوهرم در رو باز کرد و دوید توی راه پله... پدرمو خیلی دوست داشت. کلا پدرم از اون جور آدمهاست که بیشتر آدمها دوستش دارن، این البته زیاد شامل مادرم نمیشه...! صدای شوهرم از توی راه پله می اومد که به اصرار تعارف می کرد و پدر و مادرم رو برای شام دعوت می کرد بالا. برای یک لحظه خشکم زد.  ما خانواده ی سرد و نچسبی هستیم... همدیگه رو نمی بوسیم، بغل نمی کنیم، قربون صدقه ی هم نمیریم و از همه مهم تر، سرزده و بدون دعوت جایی نمیریم.  اما خانواده ی شوهرم اینجوری نبودن، در می زدن و میامدن تو... روزی هفده بار با هم تلفنی حرف می زدن... قربون صدقه ی هم می رفتن و قبیله ای بودن...!!! برای همین هم شوهرم نمیدونست کاری که داشت می کرد مغایر اصول تربیتی من بود... و هی اصرار میکرد، اصرار میکرد...! آخر سر، در باز شد و پدر مادرم وارد شدن... من اصلا خوشحال نشدم... خونه نا مرتب بود... خسته بودم... تازه از سر کار برگشته بودم... توی یخچال میوه نداشتیم... چیزهایی که الان وقتی فکرش رو میکنم، خنده دار به نظر میاد... اما اون روز لعنتی، خیلی مهم به نظر می رسید شوهرم اومد توی آشپزخونه تا برای مهمان ها چایی بریزه... اخم های درهم رفته ی من رو دید...! پرسیدم: برای چی این قدر اصرار کردی...؟! گفت: خب... دیدم کتلت داریم، گفتم باهم بخوریم. گفتم : ولی من این کتلت ها رو برای فردا هم درست می کردم. گفت : حالا مگه چی شده...؟! گفتم.: چیزی نیست...؟؟؟!!! در یخچالو باز کردم و چند تا گوجه فرنگی رو با عصبانیت بیرون آوردم و زیر آب گرفتم.  پدرم سرش رو توی آشپزخونه کرد و گفت: دختر جون، ببخشید که مزاحمت شدیم... میخوای نونها رو برات ببرم سر سفره...؟! تازه یادم افتاد که حتی بهشون سلام هم نکرده بودم...!!! پدر و مادرم تمام شب، عین دو تا جوجه کوچولو روی مبل کز کرده بودن...! وقتی شام آماده شد، پدرم یه کتلت بیشتر بر نداشت... مادرم هم به بهانه ی گیاه خواری، چند قاشق سالاد کنار بشقابش ریخت و بازی بازی کرد...! خورده و نخورده خداحافظی کردن و رفتن... این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت...!!! پدر و مادرم هر دو فوت کردن. چند روز پیش برای خودم کتلت درست میکردم که فکرش مثل برق از سرم گذشت... نکنه وقتی با شوهرم حرف می زدم پدرم صحبت های ما رو شنیده بود...؟! نکنه برای همین شام نخورد...؟! از تصورش مهره های پشتم تیر میکشه و دردی مثل دشنه ته دلم می شینه... راستی چرا هیچ وقت برای اون نون سنگک ها ازش تشکر نکردم...؟! آخرین کتلت رو از روی ماهیتابه بر میدارم... یه قطره روغن میچکه توی ظرف و جلز محزونی میکنه...! واقعا چهار تا کتلت چه اهمیتی داشت...؟! حقیقت مثل یک تکه آجر توی صورتم میخوره:  "من آدم زمختی هستم...!"  زمختی یعنی : ندانستن قدر لحظه ها،  یعنی نفهمیدن اهمیت چیزها،  یعنی توجه به جزییات احمقانه و ندیدن مهم ترین ها... حالا دیگه چه اهمیتی داشت وسط آشپزخانه ی خالی، چنگال به دست، کنار ماهیتابه ای که بوی کتلت می داد، آه بکشم...؟! آخ... چقدر دلم تنگ شده براشون... فقط… فقط اگه الان پدر و مادرم از در می اومدن تو، دیگه چه اهمیتی داشت خونه تمیز بود یا نه...! میوه داشتیم یا نه...! همه چیز کافی بود... من بودم و بوی عطر روسری مادرم... دست پدرم و نون سنگک...! پدرم راست می گفت که: نون خوب خیلی مهمه... من این روزها هر قدر بخوام می تونم کتلت درست کنم... اما کسی زنگ این در رو نمیزنه... کسی که توی دستهاش نون سنگک گرم و تازه و بی منتی بود، که بوی مهربونی می داد. اما دیگه چه اهمیتی داره...؟! چیزهایی هست که وقتی از دستش دادی اهمیتشو می فهمی...! زمخت نباشیم...!!! @FOTROSEMALAK

🙂+ میدونستی تلگرام اطلاعات کاربر هارو در اختیار سرویس های جاسوسی قرار میده 😒- به جهنم من که یه شهروند ساده ام‌ چه اطلاعات خاصی دارم ! + خب پس بیا از پیام رسان داخلی استفاده کن. 😨- دیوونه شدی؟! استفاده کنم که اطلاعاتم رو بدزدند!! 😡+ چی شد؟! تو که یه شهروند ساده بودی #واقعا_که 😔😔😔😔😔 @FOTROSEMALAK

🚨 ویژه 📹 ببینید| رهبرانقلاب: در دو کلمه خدمت ملت عزیز ایران بگویم: ⛔ جنگ نخواهد شد، مذاکره نخواهیم کرد 🔺️ اینها استدلال پشت سرش هست، صِرف ادّعا نیست، صِرف گفتن و آرزو کردن و شعار دادن نیست. #عشق_فقط_سید_علی @FOTROSEMALAK

🎼 #مداحی_شهدایی 🔸 آی شهدا دلای ما تنگہ براتون 🎤🎤مجتبی رمضانی 🌹🍃🌹🍃 @FOTROSEMALAK

درستِ که #خانم_ها مرد نیستند اما خیلی هاشون #پدر یک خانواده اند. #مدافعان_حرم #مدافعان_خانواده

#تلنگر ذهن 🔸پسری با اخلاق و نیک سیرت، اما فقیر به خواستگاری دختری میرود... 👤پدر دختر گفت: 🔺تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمیدهم...!! 🔸پسری پولدار، اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود، پدر دختر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر میگوید: انشاءالله خدا او را هدایت میکند...! 👤دختر گفت: 🔺پدر جان؛ مگر خدایی که هدایت میکند، با خدایی که روزی میدهد فرق دارد؟؟!!!!... 🔅امام صادق (علیه السلام) : هر که از ترس تهیدستی ازدواج نکند ، به خدای متعال گمان بد برده است . خدای متعال می فرماید : « اگر تهیدست باشد خداوند از فضل خود توانگرشان می سازد » . 📚(نور الثقلین . ج3 . ص597)

میری تو جمع بچه انقلابیا میشینی آیییی درد و دل میکنه میگه مردم بدبختن مردم بیچارن فقیرن و ال و بل بعد میبینی گوشیش پول خون همون مردمه ماشینش گرون قیمت و شاسی دوتا سه تا ماشین داره تو خونش هر سال میره سفر حج و سوریه و کربلا(پیاده نه کاروانی با پرواز و خرج زیاد) پدرجان مادر جان دم شما گرم ولی مگه آب با گرم شو گرم شو، جوش میشه؟! شمایی که خودت غرق در اشرافی گری و خودت و خانومت و دخترت ماشین و گوشی انچنانی و سبک زندگی اعیونی داری بگو ببینم شده بری یه پایگاه بسیج و مسجد و ... بگی آقا یه اردو جهادی راه بندازین برین تو فلان روستا یه خونه برا فقیر فقرا بسازید، #پولش_بامن شده بگی آقا من میخوام جهیزیه بدم؟! شده بری تحقیق کنی و چنتا جوان تحصیل کرده ی بیکار رو پیدا کنی براشون اندازه توانت یه شغل پایدار(تولیدی) ایجاد کنی؟! خب گیریم خودت پول نداری ولی شما که این همه قلمبه حرف میزنی، قطعا با بزرگان هم ارتباط داری شده از این بزرگان کمک بگیری برا کمک به این بندگان خدا یا نهههه همه چیو گردن دولت میندازی؟!(احمدی نژاد و روحانی و رئیسی هم فرقی نمیکنه) رفقا ما خودمون مشکل داریم تو فعالیت هامون همش که نمیشه پشت تلگرام و ایتا بشینی و غر بزنی بابا بسم الله یکم متحول باشیم از خودمون شروع کنیم ما اگه به داد مردم نرسیم و چه میدونم بگیم حسن کلید و حسن فلان و بهمان که مشکل مردم حل نمیشه باور کنید اگه فقط یه کار کوچیک واسه دل مردم انجام بدی شیفتت میشن وقتی ببینن داری بخاطرشون جون میکنی تا کارشون اوکی بشه، قطعا عاشق تفکرت هم میشن مگه مرید امیرمومنین نیستیم،! شنیدی میگن چاه میکند نخل میکاشت و رایگان به مردم هدیه میکرد؟! خب مثلا همین امام الگوی ماسا؟! @FOTROSEMALAK 👇👇👇

👆👆👆👆👆 آقاااا داداش ابجیی خیاطی، برو خیاطی کن برا فقرا تعمیرکاری، برو برا فقرا رایگان تعمیر کن نصابی، برو رایگان نصب کن اندازه مدرسی، بچه های کم بضاعت رو هفته ای یبار تدریس خصوصی کن معلمی، شاگر کم بضاعتت رو بهش اعتماد بنفس بده/آموزشش بده بازاری، تخفیف بده/قیمت خرید بده بهشون و ... ببینید رفقا چه قدرتی ما مردم داریم اگه دست به دست هم بدیم اگه هرکی یگوشه از کار رو برداره، چه میشه؟! میگین نمیشه؟! برید ببینید ژاپن چطوری ژاپن شد. @FOTROSEMALAK

. کسایی که پیام‌رسان‌های داخلی رو مسخره میکنن و غر میزنن که سطحش پایینه و امکاناتش کمه و سرعتش افتضاحه و و و یادشون میاد تلگرام اوایل چطوری بود یادتونه یک عوضی یهو وارد گروه میشد و صد تا پست غیراخلاقی و فحش و تصاویر و عکس مستهجن می‌ریخت گروه و برای همه اعضا می‌رفت و نمیشد کاریش کرد ؟؟ خاطرتونه یهو دست میزدی رو یک استیکر نامربوط و برا کل گروه می‌رفت و نمیتونستی درستش کنی و آبروت می‌رفت ؟؟ یادتونه یهو تلگرام قطع میشد و کلی کلافه بودی تا وصل بشه ؟؟ بدون اینکه روحت خبر داشته باشه یهو برات دیلیت اکانت میشد اگه سه چهارتا بیشتر گروه عضو می‌شدی, کل گوشیت هنگ میکرد و اعصابت خورد میشد و ... پس یه مقدار صبورتر باشید لطفا ... از تولید بومی حمایت کنید تا پیشرفت کنه و به روز بشه ... موفق باشید @FOTROSEMALAK