بچه های گلم !
هر جایی یک آدرسی دارد. آدرس خانهی ما، کوچه و محله و شهر و حتی کشور را نشان میدهد. هر چند تا کشور یک قاره میشوند و اگر بخواهیم نامهای به کشوری دور بفرستیم، اسم قاره را هم مینویسیم. مثلا ما در کشور ایران، قاره آسیا زندگی میکنیم. اما اگر بخواهیم نامهای به سیارهی دیگر بنویسیم چی؟ آنوقت باید اسم سیارهیمان را هم بنویسیم! بله، یک سیاره زمین هم باید به آدرسمان اضافه کنیم. اما اگر بخواهیم نامهای به یک جای خیلی خیلی دور بنویسیم چی؟ این جاست که آدرس ما کمی ناقص است. دانشمندان برای آدرس دادن زمین در آسمان هم یک راههایی بلدند. تا به حال اسم منظومهی شمسی را شنیدهاید؟ این آدرس زمین بین یک عالمه ستاره و سیارهی دیگر است. دوست دارید بدانید این منظومه شمسی کجاست و چرا چنین اسمی برایش گذاشتهاند؟
#شب_روز
کانال کشوری پیش دبستانی کیامهر
🌀🌀🌀🌀🌀🌀
🆔CHANNEL :
@PISHDABESTANIKIA
🌀🌀🌀🌀🌀🌀
خورشید
نور، گرما و حتی قدرتی که خورشید برای نگه داشتن سیارهها به دور خودش دارد، علت به وجود آمدن زندگی و طبیعت و سر سبزی روی کرهی زمین است. حتی بقیهی سیارهها هم زمانی از بخشی از خورشید به وجود آمدهاند و حالا به دور خورشید میچرخند.
به نظر شما میشود اسم خورشید را مادر منظومهی شمسی گذاشت؟
#شب_روز
کانال کشوری پیش دبستانی کیامهر
🌀🌀🌀🌀🌀🌀
🆔CHANNEL :
@PISHDABESTANIKIA
🌀🌀🌀🌀🌀🌀
واحد کار شب و روز
اهداف:
- آشنایی کودکان با مفاهیم شب و روز، اوقات، صبح، ظهر، غروب، شب و نیمه شب.
- آشنایی با حرکت وضعی کره زمین در مدار خورشید و چرخش ماه به دور زمین و به وجود آمدن تاریکی و روشنایی در ایام شبانه روز بر اثر این حرکت و چرخش.
- آشنا شدن کودکان با فعالیتهای متناسب با شب و روز همچون زمان وعدههای غذایی، زمان بازی و زمان خواب.
- آموزش تاثیر شب و روز بر زندگی گیاهان، جانوران و انسانها.
- آشنایی با حیوانات روززی و شبزی.
-آشنایی با انواع ساعتها
رومیزی – زنگدار – دیواری – مچی – ساعتهایی که در میدانها قرار دارند- ساعتهایی که به صورت لیزری روی زمین تعبیه شده – ساعتهایی که به شکل گردبند است- ساعتهای روی گوشی همراه – شکل ساعت کنار صفحه کامپیوترو......
- آشنایی با استفاده از ساعت در موقعیت های خاص واهمیت آن مثل :
حرکت هواپیماها- حرکت مترو – قطار- استفاده از ساعت به هنگام مصرف دارو- استفاده از ساعت در صنعت و کارخانه ها و........
- تصاویر مختلفی از ساعتها با کارایی های مختلف را به بچه ها نشان دهید.
#شب_روز
کانال کشوری پیش دبستانی کیامهر
🌀🌀🌀🌀🌀🌀
🆔CHANNEL :
@PISHDABESTANIKIA
🌀🌀🌀🌀🌀🌀
روز است و آسمان آبی
پر از ابر و یه خورشید طلایی
خورشید بسیار قشنگ است
نورش زرد ِ زرد است
ابرهای سفید و زیبا
مثل پارچه ای از حریر دیبا
روز وقت درس و کار است
وقت بیداری و نشاط است
حالا شب است و آسمان تاریک
ستاره است و یه ماه باریک
ستاره ها زیاد و بی شمارند
چشمک زن و دور ِ دورند
شب وقت خواب ناز است
وقت آرامش و نیاز است
##شب_روز
کانال کشوری پیش دبستانی کیامهر
🌀🌀🌀🌀🌀🌀
🆔CHANNEL :
@PISHDABESTANIKIA
🌀🌀🌀🌀🌀🌀
صبح شده آفتاب اومده
من تازه از خواب پا شدم
وای جواب مامان جونو
ای خدا چی بدم
اول جامو جمع می کنم
بعد چایی رو دم می کنم
حاضر می شم برای ورزش
ورزشهای ساده و نرمش
با صابون خوشبو، می شورم دست و رو
صورتم می شه از پاکی چو گلها
مامانم واسه من یه چایی می ریزن
بوسم هم میکنن، میگن: بفرما
#شب_روز
کانال کشوری پیش دبستانی کیامهر
🌀🌀🌀🌀🌀🌀
🆔CHANNEL :
@PISHDABESTANIKIA
🌀🌀🌀🌀🌀🌀
از پشت کوه دوباره
خورشید خانوم در اومد
با کفشای طلا و
پیرهنی از زر اومد
آهسته تو آسمون
چرخی زد و هی خندید
ستاره ها رو آروم
از توی آسمون چید
با دستای قشنگش
ابرا رو جابه جا کرد
از اون بالا با شادی
به آدما نگاه کرد
دامنشو تکون داد
رو خونه ها نور پاشید
آدمها خوشحال شدن
خورشید بااونها خندید
#شب_روز
کانال کشوری پیش دبستانی کیامهر
🌀🌀🌀🌀🌀🌀
🆔CHANNEL :
@PISHDABESTANIKIA
🌀🌀🌀🌀🌀🌀
#بازی
روی زمين یک خط مستقیم به طول دومتر رسم میکنیم پشت خط يک کوه هم اندازه خط می کشیم در ابتدای خط فرقی نمیکند کدام را سر وته بگیرید اما از چپ به راست بهتر است يک خورشید کوچک پشت کوه می کشيم یعنی دقیقا روبه روی سر خط،وسط خط يک خورشید کامل بالای کوه ميکشيم دقیقا باید خورشید کامل وجدا از کوه کشيده شود،در نیم متری آخر خط باز خورشیدی کوچک پشت کوه رسم میکنیم کوچکتر از خورشيدی که اول رسم کرديم در انتهای خط یک ماه بزرگ و دقیقا بالاي کوه می کشيم حال شروع میکنیم ،مربی خود ابتدا،در ابتدای خط قرار گرفته وبا پريدن به نقاط مختلف رسم خورشيد این شعر را میخواند.
ابتدای خط:صبح
روی خورشید بالای کوه :ظهر
روی خورشید پشت کوه:عصر
روی ماه شب
و پرش به اول خط نیمه شب
حالا به فرمان مربی یکی از بچه ها در ابتدای خط يه بچه ای قرار می گيرد با فرمان مربی به نقاط خواسته شده می پرد مثلا عصر واین بازی هم چنان ادامه داردتا مفهوم برای بچه جا بيفتد،همه بچه ها دراين بازی شرکت داشته باشند،این خط مستقیمی که رسم شد در پایه ابتدایی به مفهوم خط زمان معروف است.
بازی بعدی دادن کارت به نوآموزان است داخل این کارتها علامتی از علامت هايی که در بالا بيان کرديم رسم شده مثلا در کارت شماره1تصوير بچه ای وجود دارد که در حال مسواک زدن است از پشت پنجره اتاق او یک ماه پیداست کودک با ديدن این تصاویر فورا ميگويد شب است،کشیدن این تصاویر و درست کردن این کارتها نشان از هوش و خلاقیت بالای مربی و تعهدی است که نسبت به آموزش دارد.
#شب_روز
کانال کشوری پیش دبستانی کیامهر
🌀🌀🌀🌀🌀🌀
🆔CHANNEL :
@PISHDABESTANIKIA
🌀🌀🌀🌀🌀🌀
روز و شب
سیندی خرسه روی تختی از گلها نشست. پروانهها و زنبورها دور و برش پرواز میکردن و مشغول جمعکردن گردهٔ گل بودن.
سیندی بوی گلها رو خیلی دوست داشت؛ چون این بو خیلی دلپذیر و عطرآمیز بود. هر روز صبح که خورشید بالا میاومد، سیندی برای صبحانه یک ظرف عسل میخورد و بعد به باغ گلها میرفت. سیندی آفتاب رو موقعی که هوا صاف و بیابر بود خیلی دوست داشت. چون میتونست همهٔ گلها رو ببینه و حتی گلبرگهاشون رو بشماره. اون دوست نداشت در موقع تاریکی هوا از خونه بیرون باشه. سروصداهای بیرون، اون رو میترسوند: جغدها هوووو میکشیدن! مارها خشخشکنان از لای گلها حرکت میکردن، و موجودات ترسناک دیگه هم به این طرف و اون طرف میدویدن. سیندی روز رو خیلی بیشتر دوست داشت.
یک روز سیندی تکوتنها نشسته بود و گلبرگهای بنفش گلها رو میشمرد. اونقدر شمرد که خوابش برد. وقتی بیدار شد، خورشید غروب کرده و هوا تاریک شده بود. ماه وسط آسمون میدرخشید. ستارهها همهجا چشمک میزدن. سیندی صدای جیرجیر یک جیرجیرک رو شنید.
سیندی که از این صدا ترسیده بود، گفت: «این صدای چیه؟» جیرجیرک بالهاش رو میمالید و مثل این که داشت به سیندی نزدیکتر میشد. سیندی فریاد زد: «من میترسم!»
– هووو! هووو! هووو!
سیندی فریاد زد: «این صدای چیه؟» و در همین موقع جغدی که یک موش به منقارش گرفته بود پروازکنان از اونجا گذشت.
– هیسسس! هیسسس! هیسسس!
«این صدای چیه؟» ماری خشخشکنان از پیش پای اون لغزید و دور شد.
– میوو! میوو! میوو!
«این صدای چیه؟» گربهای از اونجا فرار کرد. همهجا مثل آسمون بالای سر، تاریک بود: «من تاریکی رو دوست ندارم! الان برمیگردم توی غار خودم.» سیندی ترسیده بود، اما نمیدونست چطور توی تاریکی به غار برگرده. تابهحال هیچوقت نشده بود که شب بیرون اومده باشه، و راه رو بلد نبود.
وقتی که دید چارهٔ دیگهای نداره، مثل یک گلولهٔ توپ خودش رو جمع کرد و سعی کرد که بخوابه. هر بار که صدایی میشنید، از جا میپرید و دور و برش رو نگاه میکرد. بالاخره خوابش برد. وقتی که بیدار شد، هوا روشن بود و خورشید داشت میدرخشید. سیندی میتونست گلها، زنبورها، و پروانهها رو ببینه: «خدا رو شکر که روز شده. حالا همهچیز رو میتونم ببینم. دیگه هیچوقت بیرون نمیخوابم.» این رو گفت، و بعد از اون هم دیگه هیچوقت بیرون نخوابید.
#شب_روز
#قصه
کانال کشوری پیش دبستانی کیامهر
🌀🌀🌀🌀🌀🌀
🆔CHANNEL :
@PISHDABESTANIKIA
🌀🌀🌀🌀🌀🌀
زمستون و تابستون
صبح سحر خروسخون
پر می زد از تو لونه
رو پشت بوم خونه
قوقولی قوقو بیدار شین
مشغول کار و بار شین
گاوه می گفت : "ما" باز که تویی وا!
بزیه می گفت: "بع" بذار بخوابیم، نع!
سگه می گفت: "عو عو" مردم آزار هو هو!
مرغه می گفت: قدقدقدا شلوغ نکن تو رو به خدا!
الاغه می گفت: "عرُ عرُ عر"، امان از این بوق سحر!
اما بازم خروسه می گفت: قوقولی قوقو صبح داره میاد به همه بگو.
بالاخره یه روز صبح
حیوونا شاد و خندون
جمع شدند تو میدون
یک جلسه گرفتند تو اون جلسه گفتند:
این خروسه چه لوسه، بدون عذر و بونه کله ی سحر میخونه.
از اینجا بیرونش کنیم ویلون و سیلونش کنیم.
خروسه شنید به مرغه گفت:
قوقولی قوقو مرغ پاکوتاه یه کاری بکن یه چیزی بگو.
آقا بزه گفت: "بعُ بعُ بع" ما تورو می خوایم؟ نعُ نعُ نع.
آقا سگه گفت: "عو عو عو" آقا خروسه از اینجا برو.
خروسه با چشم گریون
از توی ده رفت بیرون.
صبح روز بعد در تمام ده
هیچ کس نبود که صبح زود سرو صدایی به پا کنه
حیوونا رو صدا کنه.
آفتاب اومد تو آسمون
حیوونا خمیازه کشون
از لونه اومدند بیرون
مرغه می گفت: من خواب بودم تو لونه تموم شد آب و دونه
گاوه می گفت: امروز که خوابم برده سبزه ها رو کی خورده؟
غازه می گفت: دنیا رو آب برده غازها رو خواب برده.
گربه هه می گفت: گوشت قلمبه پس کو؟ چربی و دنبه پس کو؟
الاغه می گفت: دهی که خروس نداره اصلا نمیشه فهمید کی خوابه کی بیداره؟
صبح سحر خروسه باید بخونه تا هیچکس خواب نمونه.
حیوونا دسته جمعی رفتند پیش خروسه:
خروسه به خونت برگرد.
خروسه به خونت برگرد.
خروسه جوابشون داد:
من با شما قهر کردم بهتره برنگردم.
حیوونا گفتند :باشه برنگرد.
ما همه خوش زبونیم بهتر از تو می خونیم.
صبح روز بعد آقا سگه گفت:
واقُ واقُ واق بیدار شین
مشغول کارو بار شین
حیوونا گفتند:
آی آقا سگه
واقُ واق نکن بیکاری مگه؟
الاغه گفت:
عرُعرُعر بیدار شین
مشغول کارو بار شین.
حیوونا گفتند: عرُعر نکن
صداتو ببر ما رو کر نکن.
گربه هه گفت:
میو میو بیدار شین
مشغول کارو بار شین.
حیوونا گفتند: صداشو ببین
ونگُ ونگ نکن یه گوشه بشین.
آقا بزه گفت:بعُ بعُ بع بیدار شین
مشغول کارو بار شین.
حیوونا گفتند:
وای چه بد صدا!
بعُ بع نکن زیر گوش ما.
مدتی گذشت
شلمرود، ساکت و بی صفا شد
تنبلی ها حساب نداشت
کارها حساب کتاب نداشت.
آقا سگه گفت:
ده بی خروس که ده نیست
حیوونا گفتند: صحیح است.
آقا بزه گفت: خروسه چرا قهر کرده؟ یه کاری کنیم برگرده.
با همدیگه راه افتادند رفتند پیش خروسه.
گفتند: آقا خروسه، بدون عذر و بونه برگرد بیا به خونه.
صبح روز بعد قبل از طلوع آفتاب
خروسه بیدار شد از خواب
به ساعتش نگاه کرد
حیوونا رو صدا کرد
قوقولی قوقو بیدار شین
مشغول کار و بار شین
صبح اومده دوباره
پاشین که وقت کاره
حیوونا شاد و خندون
همه دویدند تو میدون.
#شب_روز
#قصه
کانال کشوری پیش دبستانی کیامهر
🌀🌀🌀🌀🌀🌀
🆔CHANNEL :
@PISHDABESTANIKIA
🌀🌀🌀🌀🌀🌀
روز است و آسمان آبی
پر از ابر و یه خورشید طلایی
خورشید بسیار قشنگ است
نورش زرد ِ زرد است
ابرهای سفید و زیبا
مثل پارچه ای از حریر دیبا
روز وقت درس و کار است
وقت بیداری و نشاط است
حالا شب است و آسمان تاریک
ستاره است و یه ماه باریک
ستاره ها زیاد و بی شمارند
چشمک زن و دور ِ دورند
شب وقت خواب ناز است
وقت آرامش و نیاز است
#شب_روز
کانال کشوری پیش دبستانی کیامهر
🌀🌀🌀🌀🌀🌀
🆔CHANNEL :
@PISHDABESTANIKIA
🌀🌀🌀🌀🌀🌀
شعر| واحد کار شب و روز | ماه
تو که ماه بلند آسمونی
منم ستاره می شم و دورتو می گیرم
تو که ستاره می شی دورمو می گیری
منم ابر می شم، رو تو می گیرم
تو که ابر می شی رومو می گیری
منم بارون می شم، نم نم می بارم
تو که بارون می شی، نم نم می باری
منم سبزه می شم، سر در میارم
تو که سبزه می شی، سر در میاری
منم گل می شم و پهلوت می شینم.
#شب_روز
کانال کشوری پیش دبستانی کیامهر
🌀🌀🌀🌀🌀🌀
🆔CHANNEL :
@PISHDABESTANIKIA
🌀🌀🌀🌀🌀🌀