همسران یهودی در بنی امیه👇
امیه برده رومی بود که توسط عبد شمس خریداری شد ،
امیه چون آدم باهوشی بود عبدشمس او را به پسرخواندگی برگزید ، امیه به مرور زمان کسب و کاری برای خود راه انداخت و خود را از برده گی نجات داد به مرور زمان توانست در قبیله قریش برای خود جایگاه مهمی ایجاد کند مادر و همسر امیه یهودی بوده مادران ابوسفیان ، معاویه و یزید هم همگی یهودی بودند
#بنی_امیه
#ملکه_های_یهودی
#تاریخ_اسلام
برای خواندن مطالب تاریخی با ما همراه باشید 👇
https://eitaa.com/joinchat/796197133C07c8a4f73a
امروز ولادت حضرت عیسی مسیح (ع) می باشد❤️
حضرت عیسی مسیح (ع) پیامبر مسیحیان و یکی از پیامبران اولوالعزم است. پیامبران اولوالعزم دارای کتاب الهی هستند و کتاب حضرت مسیح (ع) انجیل نام دارد. مسیح یکی از نامهای خاص حضرت عیسی (ع) است که در زبان عربی به معنای پاک کننده از گناهان و در زبان عبری به معنای نجات دهنده است.
#عیسی_مسیح
برای خواندن مطالب تاریخی با ما همراه باشید 👇
https://eitaa.com/joinchat/796197133C07c8a4f73a
شوشان دخت
شوشان دخت مادر بهرام گور ، همسر یزدگرد یکم و دختر راس جالوت یا شاه یهودیان آوره بوده
در زمان شوشان دخت یهودیان در منطقه اصفهان ساکن شدن و زندگی یهودیان ایران از نظر رفارهی رشد چشم گیری کرد.
یزدگرد یکم با یهودیان رفتار محبت آمیزی داشت تا جایکه یهودیان به یزدگرد یکم کوروش نو میگفتند .
راس جالوت همیشه در کاخ شاهنشاه رفت و آمد داشت
در کتاب تلمود (تورات شفاهی) آمده است ، وقتی یزدگرد بر تخت می نشست سه تن از یهودیان ایرانی هم حضور داشتند.😳
نکته عکس ، بشقاب طلا کاری شده که یزدگرد یکم را درحال شکار گوزن نشان میدهد
#شوشان_دخت
#ملکه_های_یهودی
#یزدگرد_یکم
#رأس_جالوت
برای خواندن مطالب جذاب تاریخی با ما همراه باشید 👇
https://eitaa.com/joinchat/796197133C07c8a4f73a
مریم خانم همسر فتحعلی شاه
او اهل مازنداران و یهودی تبار بوده در ابتدا همسر آغا محمدخان قاجار بوده و بعد از مرگ آغا محمدخان ، بین فتحعلی شاه و برادرش حسینقلیخان رقابتی برای ازدواج با مریم خانم بوجود آمد آخه مریم خانم زیبایی فوق العاده ای داشته و در نهایت مریم خانم همسر سی نهم فتحعلی شاه شد ، مریم خانم یازده بچه به دنیا آورد که شش تا به بزرگ سالی رسیدند
#ملکه_های_یهودی
#ایرج_میزا
#فتحعلی_شاه
برای خواندن مطالب جذاب تاریخی با ما همراه باشید 👇
https://eitaa.com/joinchat/796197133C07c8a4f73a
نفوذ در دربار و حرمسرای سلاطین عثمانی
نفوذ در دربار و حرمسرای سلاطین و امپراتوریهای مختلف بهعنوان سنّت تاریخی یهود شناخته میشود.
همانند ماجرای #استر، این بار یهودیان روکسلانه معروف به خرم سلطان را به دربار و حرمسرای سلطان سلیمان قانونی نفوذ دادند که به گفته بسیاری از مورخین با تحریکات خصمانه خرّم سلطان حملات عثمانیها از اروپا به سمت ایران و شیعیان منحرف شد .
با دسیسه های خرم سلطان ، سلطان سلیمان پسر بزرگ خود که ولیعهدش بود را کشت و سلیم پسر خرم سلطان بعد ها به سلطنت رسید.
اقدامات خرم سلطان در دربار عثمانی عامل اصلی شروع افول قدرت عثمانی بود.
#خرم_سلطان
#ملکه_های_یهودی
#سلیمان_قانونی
#عثمانی
برای خواندن مطالب جذاب تاریخی با ما همراه باشید 👇
https://eitaa.com/joinchat/796197133C07c8a4f73a
به مناسبت سال مرگ هارون الرشید عباسی 👇
هارون عباسی (۱۴۵ ـ ۱۹۳ق)
معروف به هارون الرشید پنجمین خلیفه عباسی
(حکومت:۱۷۰ ـ ۱۹۳ق) است
که هم عصر با امام موسی کاظم(ع) و امام رضا(ع) بود.
زندانی شدن امام کاظم(ع)، شهادت او و تحت فشار قرار دادن شیعیان در دوران هارون بوده است.
دوران حکومتش به جهت درآمد اقتصادی، رونق تجارت، پیشرفت علم، فلسفه و موفقیت در فتوحات، عصر طلایی دوران حکومت عباسی نامیده میشود.
در دوران خلافت هارون، جنگهای خارجی متعددی از جمله جنگ با رومیان درگرفت و ملکه روم مجبور به صلح و پرداخت غرامت به سپاه هارون شد.
در دوره او شورشهایی علیه حکومت واقع شد که مهمترین آن قیام یحیی بن عبدالله است.
از دیگر فعالیتهای هارون، پیشبرد علوم و افزایش ترجمه متون علمی به ویژه از یونانی به عربی بوده است.
درگذشت
بنا بر برخی منابع تاریخی،
در پی آشوبهای خراسان به وسیله رافع بن لیث و آرام نشدن منطقه به وسیله نماینده هارون،
خود خلیفه در سال ۱۹۲ق راهی خراسان شد
تا منطقه را آرام کند؛
ولی در طوس در روستایی به نام سناباد به علت بیماری در جمادی الاولی سال ۱۹۳ق در چهل و شش سالگی درگذشت و پسرش صالح،
نماز میت را بر او خواند.
بعدها محل دفن هارون به بقعه هارونیه معروف شد.
شب مرگ هارون در طوس، مردم با پسر او امین در بغداد بیعت کردند.
در سال ۲۰۳ قمری به خواست مأمون، امام رضا(ع) در این مکان در کنار هارون دفن شد.
#امام_رضا
#هارون_الرشید
#مامون
#طوس
برای خواندن مطالب جذاب تاریخی با ما همراه باشید 👇
https://eitaa.com/joinchat/796197133C07c8a4f73a
ماجرای عجیب مرگ هارون الرشید
داستان شگفت انگیز مرگ هارون الرشید یکی از حکایتهای عبرتآموز در تاریخ است.
.
زمانى که بیمارى هارون الرشید در خراسان شدید شد ،
فرمان داد طبیبى از طوس حاضر کنند ،
آنگاه سفارش کرد ادرار او را با ادرار گروهى از بیماران و از افراد سالم بر طبیب عرضه کنند ،
طبیب شیشه ها را یکى پس از دیگرى بررسى مى کرد و بى آنکه بداند از کیست ،
گفت : به صاحب این شیشه بگویید وصیتش را آماده کند ، زیرا نیرویش مضمحل شده و بنیه اش فرو ریخته است .
هارون از شنیدن این خبر از زندگیش مأیوس شد و این رباعى را خواند :
ان الطبیب بطبه و دوائه * لا یستطیع دفاع نحب قد أتى ما للطبیب یموت بالداء الّذى * قد کان یبرء مثله فیما مضى
طبیب با طبابت و دارویش قدرت دفاع در برابر مرگى که فرا رسیده ندارد ،
اگر قدرت دارد پس چرا خودش با همان بیمارى که در گذشته آن را درمان مى کرد مى میرد ؟!
در آن حال به او خبر دادند که مردم شایعه مرگش را پخش کرده اند،
براى این که این شایعه برچیده شود فرمان داد چهارپایى آوردند تا بر آن سوار شود و میان مردم ظاهر گردد ،
وقتى سوار شد ناگهان زانوى حیوان سست شد ،
هارون گفت :
مرا پیاده کنید که شایعه پراکنان راست مى گویند،
سپس سفارش کرد کفن هایى برایش بیاورند ،
از میان آنها یکى را انتخاب کرد و گفت : در کنار همین بسترم قبرى براى من آماده کنید سپس نگاهى در قبر کرد و این آیات را خواند :
( مَا أَغْنَى عَنِّى مَالِیَهْ * هَلَکَ عَنِّى سُلْطَانِیَهْ )
ادامه در پست پائین👇
ادامه از پست بالا 👆
مجرمى هستم که کارم از کار گذشته و زبان به این حقیقت مى گشایم که :
مال و ثروتم چیزى از عذاب خدا را از من برطرف نکرد و امروز که روز بیچارگى من است به دادم نرسید ،
نه تنها مال و ثروتم مشکلى را از من حل نکرد و گرهى را برایم نگشود ،
بلکه قدرت و سلطنتم نیز نابود شد و از دستم رفت .
برگرفته از کتاب داستانهای عبرت آموز، نوشته استاد حسین انصاریان
#هارون_الرشید
برای خواندن مطالب جذاب تاریخی با ما همراه باشید 👇
https://eitaa.com/joinchat/796197133C07c8a4f73a
حضرت زهرا سلام الله علیها
در مورد اموالش چنین وصیت می کند:
بنام خداوند بخشنده و مهربان
این وصیتی است که
فاطمه دختر محمد صلی علی الله علیه و آله و سلم آن را در مورد اموالش می نویسد :
اگر اتفاقی برایم افتاد هشتاد اوقیه از محصول مالم هرسال در ماه رجب پس از کنار گذاشتن خرج آبیاری و درو انفاق شود.
و وصیت میکنم که چهل و پنج اوقیه از محصول آن برای زنان پدرم محمد صلی علی الله علیه و آله و سلم داده شود و همچنین پنجاه اوقیه برای فقیران بنی هاشم و فرزندان عبدالمطلب .
و اما اصل مالم را ، چون که علی علیه السلام می خواهد آن را سرپرستی کند ، به ضمیمه اموال پدرم به او می سپارم تا هر دو را با هم جمع کرده ، و تا زمانی که زنده است سر پرستی کند ،
و اگر برای او نیز اتفاقی افتاد ، به فرزندانم حسن و حسین علیهما السلام واگذار کند .
پس من اکنون آنها را به علی علیه السلام سپردم ، و او نیز آن را با اموال پدرم محمد صلی علی الله علیه و آله و سلم جمع کرده و بعد از جدا کردن موارد انفاقی که گفتم ، هرگاه و در هر کجا خواست می تواند صدقه و یا انفاق کند ، و طبق مصلحتی که تشخیص می دهد عمل کند و هیچ باکی بر او نیست .
و اگر اتفاقی بر او افتاد ، پس از او فرزندانم حسن و حسین علیهما السلام
هر طور و هرکجا که خواستن می توانند آن را مصرف کنند و هیچ باکی بر آنها نیست .
و اما صندوق کوچک من ، و هرچه که از مالم ممکن باشد ، و نیز نعلین و نمد و توشه دان و زریبه و دو قطیفه خودم را به دختر ابوذر غفاری (جندب) بخشیدم .
ادامه در پست بعد👇