هدایت شده از تحلیل سیاسی و جنگ نرم
💢 این جمهوری اسلامی هم عجب #معمای پیچیده ای شده برای دوست و دشمن، وسط حوادثی که خیلی ها سرگرم جیغ جیغِ چهارتا دخترک مغفول هستند، #تکنولوژی موشک فوق پیشرفته ی ماهواره بر، رو در یک روز ابری با موفقیت تست می کنه!
@pendarha
🇮🇷 تحلیل سیاسی و جنگ نرم
http://eitaa.com/joinchat/1560084480C6ad9c44032
🔺اینجا که من هستم دست در جیب بکنی گواهینامه در بیاوری پلیس حق دارد بزند / اگر تو را بکشند بعد از مرگ پر رو بازی در بیاوری پول گلوله ها را هم از تو میگیرند...
بسیار مهم / تجربیات رفقای خارج از کشور از رفتار پلیس / بخش دوم ...
اینجا ایرانیان خارج از کشور تجربیات خود در کشورهای مختلف را ، از رفتار پلیس با شما به اشتراک میگذارند.
بعد از این سوال میتوان بهتر به این سوال فکر کرد که آیا رفتار پلیس ایران در رو به رو شدن با نا آرامی های اخیر "شرافتمندانه" بوده یا "خیلی شرافتمندانه" بوده است...
پرچم بالاست ✌️🇮🇷
@mrtahlilgar1
عمامهی خدمت و عزت
سال ۸۱ وقتی از دانشگاه فردوسی مشهد فارغالتحصیل شدم، یکراست رفتم قم و طلبهی مدرسهی علمیهی معصومیه شدم.
در اولین عیدغدیری که طبق قوانین حوزه میتوانستم لباس مقدس روحانیت را بپوشم در سال ۸۷، بهدستان مبارک عارف فقیه «آیتاللهالعظمی بهجت»(رحمهالله) «معمَّم» شدم.
از آن تاریخ تاکنون بیش از ۱۴ سال میگذرد با خاطرات فراوان در ارتباط با مردم نازنین ایران.
خدا را گواه میگیرم که از آن زمان تا حال هزاران بار محبت و احترام و لطف از مردم نجیب و عزیزمان دیدهام و در برابر، تعداد اهانتهای عدهای قلیل از آنان، شاید به تعداد انگشتان دودست هم نمیرسد.
شاید خوانندهی ارجمند با خود بگوید حقیر در کنج حجره آرمیدهام و هیچگونه کنش اجتماعی نداشتهام تا از نوازشهای نوازشگران بهرهببرم!
کاملاً برعکس؛ ۴ سال در دبیرستان تیزهوشان با دانشآموزان نخبه و بعضاً ضددین و انقلاب بهترین سالهای عمر را گذراندم؛ ۶ سال در دانشگاه فردوسی با طیفهای مختلف دانشجو رفاقتهای عمیق داشتم؛ ۲ سال از مدیریت ۳ سالهی حقیر در مدرسهی علمیهی عباسقلیخان، مصادف با ایام رکود شدید بازار در ایام کرونا بود و جالب آنکه این مدرسه در مرکز بازار قراردارد! حتی برای یکبار از طرف کسبهی بازار به بندهای که تقریباً هرروز از میانشان عبور میکردم، جسارتی نشد؛ بلکه جز احترام ندیدم.
به موارد فوق بیافزایید، حضور در صدها مسجد و هیأت و مؤسسه و جلساتی که با مردم و جوانان داشتهام.
حال این سؤال مطرح است که این سطح از جسارتها و شکنجهها و شهادتها که این روزها روزی طلاب و روحانیون میشود، توسط چه کسانی اتفاق میافتد؟!
پاسخ کاملاً روشن است؛ در طول تاریخ شیعه، روحانیت ملجأ و پناه مردم در برابر طاغوتها بوده است. و برای جلوگیری از تعدی مستکبران، جانها و آبروها دادهاند چه رسد به عمامه!
روشناست که طاغوت آمریکایی و رضاخانی و صدام عفلقی و منافقین کوردل و اکنون سعودی پلید و وهابیت تکفیری و تجزیهطلبان ضدمیهن، با اندکی از مزدوران و مواجببگیرانِ حقیقی و مجازی، بخواهند مانع این مانع شوند؛ والا اگر قرار جدایی بین مردم و روحانیت بود، باید با این حجم از فعالیتی که بیش از ۲۰۰ شبکهی ماهوارهای و میلیونها صفحه و کانال مجازی در شبانهروز علیه روحانیت انجام میدهند، هرروز شاهد شهادت تعدادی از طلاب و روحانیون میبودیم.
البته انصاف قضیه آناست که باید پذیرفت، جمعی از روحانیون بهویژه تعدادی از آنان که به برکت انقلاب، مسئولیتهایی را عهدهدار شدهاند، بعضاً به وظایف شغلی و صدالبته صنفی خود آنگونه که باید عمل نکردهاند.
یکی از زیباترین و درعینحال سوزناکترین لحظات طلبگیام، لحظهی گلایه و درددل و شکایت مردمان نجیب این دیار است که در بسیاری از مواقع سخنشان بهجا و درخواستشان حق است.
ایکاش مسئولان روحانی و غیرروحانی که به برکت مجاهدت و نجابت این مردم، توفیق نوکری آنان را یافتهاند، قدر این فرصت اندک را بدانند و شبانهروز خدمت به آنان را افتخار خود بدانند؛ درست مثل امامین انقلاب و شاگرد پرفروغ مکتب آنان، حاجقاسم عزیز.
یقیناً تا زمانیکه این لباس برای صاحبش، لباس خدمت به دین و مردم باشد، هیچ انشقاق و افتراقی بین مردم و روحانیت ایجاد نخواهدشد.
تا باد چنین بادا.
انشاءالله
خدا لعنت کنه شیوخ کذاب حسن فریدونِ وخاتمی وکروبی وسید حسن خمینی واون گوربگورشده هاشمی رفسنجانی