eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.2هزار عکس
15.9هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀آن زمان... 🍂ثامن غریب وُ 🥀این زمان 🍂قائم غریب... ‌ 😔شیعیان در غفلٺ و 💔ُ بر لب، همہ أمَّن یُجیب 🏴 https://eitaa.com/piyroo
امیرالمؤمنین عليه السلام: اميدوارترين مردم به اصلاح نفْس كسى است كه هرگاه بر بدى هاى خود آگاه شود، در برطرف ساختن آنها شتاب ورزد أرجَى النّاسِ صَلاحا مَن إذا وَقَفَ على مَساويهِ سارَعَ إلَى التَّحَوُّلِ عَنها ميزان الحكمه جلد12 صفحه335 https://eitaa.com/piyroo 🕊
سلحشوری که هم می‌جنگید هم پشتیبانی، هم امدادگری و هم امداد رسانی می‌کرد رفتار و کردار و اخلاق مهربان و پدرانه اش با او را محبوبِ کم نظیر کرده بود 🌷 🏴 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اذان زیبا و غمناک شهید مهدی باکری_ بسیار نایاب👌🏻 یاد شهدا باشیم حتی با یک صلوات🌹 اللَّهمَّےﷺ صَلِّﷺ عَلَىﷺ🍃مُحمَّــــــــدٍ ﷺوآلﷺِ مُحَمَّد🌹 🏴 https://eitaa.com/piyroo
مسلم علاقه زیادی به قرآن داشت و هر شب پس از نماز عشاء، سوره واقعه را تلاوت می‌کرد و پس از نماز صبح زیارت عاشورا و سوره حشررا می‌خواند ☝️همچنین پس از هر نماز، آیت الکرسی، تسبیحات حضرت زهرا، سه بار سوره توحید، صلوات و آیات دو و  سه سوره طلاق را حتماً تلاوت می‌کرد😊تاکید ویژه‌ای به نماز شب داشت و اگر نماز شبش قضا می‌شد می‌گفت: شاید در روز گناهی مرتکب شده‌ام که برای نماز شب بیدار نشدم.😔 نخستین بار در مدینه و روبروی گنبد حرم حضرت رسول (ص) بحث رفتن به سوریه را مطرح کرد و جواب من را خواست؛ قبل از اینکه حرفی بزنم، گفت: گر جوابت منفی باشد، باید فردای قیامت جواب حضرت زینب (س) را بدهی.💔 من هم در جواب گفتم: رضایت دارم بروی و ان‌شاءالله صحیح و سلامت بر می‌گردی اما وی تاکید داشت که شهید می‌شود.😭 راوی:همسرشهیدمدافع‌حرم 🏴 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 💢قسمت صد و سی م: از حجله عروسی تا شهادت(۴) سربازهای عراقی بجز یه نفر همه رفتن و ما همه روی زمین دراز کشیده بودیم. اون سرباز عراقی هم آهسته آهسته در طول راهروی بند که تقریبا 70 متر بود قدم می زد، سرباز که از جلوی بند ما رد شد یکی از بچه‌ها که خیلی زیرک و سریع بود آهسته خودشو به پنجره نزدیک کرد و آهسته سرش رو بالا آورد. گفت بچه ها یه آمبولانس اومد داخل اردوگاه و رفت پشتِ بند دو. کسی نمیدونست ماجرا چیه؟ چه خبر شده که امروز عراقی ها این حرکت را انجام دادن، یادم نیست که نیم ساعت بود، یه ساعت بود تا اینکه بعثیا اون جاسوس رو آوردن داخل و گفتن یلا همه بشینید صف آمار. آمار گرفتن و راحت باش دادن و رفتن. همه بچه‌ها توی فکر این قضیه بودن. هر کسی یه تحلیل و تفسیری می کرد. من و حاج عباس کنار همدیگه نشسته بودیم که اون شخص اومد کنار ما نشست و با گریه آهسته به حاج عباس گفت: حاج آقا! مهدی رو کشتن. حاج عباس نگاهی بهش کرد و با تعجب پرسید کشتن؟! گفت: بعثیا اولش حسابی مهدی رو تا سر حد مرگ زدن و آخرِ کار هم عدنان با باطوم محکم کوبید توی فرقِ سرش و مغز از سرش بیرون زد و درجا جان داد و تموم کرد و بعثیا به من پتو و سیم تلفن دادن و دستور دادن که بزارمش داخل پتو و با سیم تلفن بپیچم. جنازه مهدی رو داخل آمبولانس گذاشتن و از اردوگاه بیرون بردن. همین ملعون که مسبب اصلی شهادت مهدی بود، یه بار از نگهبان سنی عراقی بنام امجد که خیلی هوای بچه ها رو داشت بخاطر لو دادن نماز جماعت کتک مفصلی خورد و بعد از اون همیشه وحشت زده و بی قرار بود. بعد از پذیرش قطعنامه که منافقین تبلیغاتی رو برای جذب اسرا راه انداخته بودن. ادامه دارد ⏪ 🏴 https://eitaa.com/piyroo
🍂 🔻 💢قسمت صد و سی و یکم: از حجله عروسی تا شهادت(۵) جاسوسِ بی حیا از ترس انتقام گیری بچه ها و مجازات در ایران به منافقین پناهنده شد، ولی بعد از سه ماه از تبادل اسرا و در آذر ماه ۶۹ بصورت مخفیانه به ایران برگشت. اهالی روستای زادگاهش او را راه ندادن. بناچار به روستای بنه کنار از توابع فریدونکنار که محل زندگی زن و بچه اش بود، رفت. ولی در آنجا هم مردم و خانواده شهدا اعتراض کردن و با خفت و خواری راهش ندادن. بعد از مدتی با شکایت تعدادی از آزاده ها دستگیر شد و مورد بازجویی قرار گرفت. در بازجویی ها مدام می گفت من اشتباه کردم، گول بعثیا رو خوردم. این تنها دفاع یک واداده ی ترسو برای توجیه خیانتش بود. او روسیاه و مهدی جاودانه شد. همیشه برگهای تاریخ رو با دو قلم می نویسن، قلمی که به شوق و مباهات می چرخه و صفحات زرین رو نگارش می کنه و قلمی که با شرم، صفحات تاریک و ننگین اون رو به تحریر می کشه. پیکر مهدی احسانیان(جویباری) ۱۵ سال در خاک غربت مدفون بود و در سال ۱۳۸۱ به همراه تعدادی دیگه از اسرای مظلوم تکریت ۱۱ از جمله شهید حسین پیراینده و در حالیکه بدنش تقریبا سالم بود به آغوش وطن بازگشت و در گلزار شهدای کوهی خیل جویبار به خاک سپرده شد. مزار این شهید بزرگوار امروزه زیارتگاه خیل مشتاقانیه که به پاس استقامت مثال زدنیش با دیدگان خونبار به زیارتش میرن. مهدی احسانیان در بخشی از وصیت نامه ش می نویسد: «به شما عزیزان توصیه می کنم به روحانیت احترام بگذارید و تابع ولی فقیه باشید تا جامعه ای سعادتمند داشته باشید و بدانید که رمز حفاظت از ارزش های انقلاب تبعیت از ولایت فقیه است. برای کسب روزی حلال تلاش کنید تا اسباب آمرزش گناهانتان فراهم شود. نماز خود را اول وقت و در مسجد بخوانید که موجب برطرف شدن گرفتاری و ناراحتی تان می شود و شیطان را از شما دور می کند.» تنها یادگار مهدی، دخترش مهدیه امروز با قلمی توانا و بیانی بلیغ جزو افسران جوان جنگ نرم علیه ناتوی فرهنگی دشمن و مدافعی پرتوان در سنگر تبلیغ و ترویج فرهنگ مقاومت و شهادت است. ادامه دارد ⏪ خاطرات طلبه آزاده رحمان سلطانی 🏴 https://eitaa.com/piyroo
💢 ای شهیــد ... با همین هوشیـاری ؛ دیـده‌بـان قلـب‌مان بـاش که از هجوم شیاطین روزگار در امــان بمانــد ... 🌳 هادی 🏴 https://eitaa.com/piyroo
بدگویی دشمن یڪے از هم رزمان ، درباره ایشان چنین مےگوید: رفتیم تو قرارگاه. بچه ها نشسته بودند دورهم و گرم حرف زدن بودند و درباره برنامه دیشب رادیو عراق ـ که در آن از بدگویے ڪرده بودند ـ صحبت مےڪردند. گفتم: «پس ڪار خیلی دُرسته، بیش تر از اون چیزے ڪه فڪرش رو مےڪردیم. مگه اون صحبت امام رو نشنیدین ڪه مےگفتند: هر زمان شرق و غرب شما را تأیید رد، وامصیبتا! اما اگر بدگویے رد و ناسزا گفت، اون موقع شما بدونین ڪه ڪار خوبے مےڪنین. پس باید خوشحال بشیم ڪه رادیو عراق ارزش فرمانده ما را پیش ما بیش تر ڪرده است». 🏴 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5969968334865695946.mp3
7.3M
یا هوایی مشهد توام محمدحسین پویانفر ┏━🌹🏴🌴🏴🌹━┓ 🌴 @piyroo 🌴 ┗━🌹🏴🌴🏴🌹━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍راوی: یکی از دوستان شهید اواخر بود تازه از سفر کربلای اربعین برگشته بودیم... درد در ناحیه شکمش بود و خیلی اذیتش میکرد کف حجره میخوابید و به خودش میپیچید! گریه میکرد! میگفتیم: علی! انقدر درد داری که گریه میکنی!؟ قوی باش پسر... میگفت نه! دارم به یاد امام مجتبی گریه میکنم؛ میگن زهر پاره های جیگر آقارو کنده بود و... ‍ ◽️تاریخ ولادت : ۱۳۷۱ ◽️محل ولادت: تهران ◽️تاریخ شهادت : ۱۳۹۳/۱/۳ ◽️ محل شهادت : تهران ◽️مزار شهید : تهران - گلزار شهدای بهشت زهرا (س) 🏴 https://eitaa.com/piyroo
میگفت خسته نشدی از این همه با شهدا؟!😒 گفتم چرا بشم!؟ تازه دارم راه رو میرم...✅ میگفت سخت نیست داری مثل رفتار میکنی⁉️ گفتم خیلی سخته مثل نگه داشتن تو دسته ولی تازه دارم معنی ❤️ رو میفهمم....☺️ میگفت خوب باشه اصلا هر چی تو بگی ولی آخر این رفاقت چیه؟! گفتم: لیاقت نوکری (س)☺️ مُهر تایید✔️عمــہ سـادات مثل که عمـه سادات سرش را توی دامنش گرفت تا جان داد😔 برگشت گفت میشه منم با دوست بشم😊!؟ منم این رو میخوام... حالا باید چیکار کنم تا مثل شهدا بشم آخرش هم بشم😢 گفتم یه شرط داره☝️ گفت چه شرطی؟؟؟ گفتم 🌷 به شرط گفت باشه هرچند ولی میخوام زندگی کنم تا مثل شهدا بمیرم...😍☺️ ❤️ 🏴 https://eitaa.com/piyroo
🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺 پرسید: از سید مجتبی علمدار چه ميدانی🤔 گفتم: چطور!؟ گفت: خواهش ميکنم. مطلب مهمی پیش آمده، هرچه که ميدانی بگو😥 گفتم: پشت سر او خیلی حرف ميزنند. اما من از زمان جنگ با او دوست هستم. هیچ کدام این حرفها صحیح نیست.سیدمجتبی یکشهیدزنده است.😃 بعد ادامه دادم: سید با سربازها خوب برخورد ميکند😊همه سربازها عاشق او هستند. اما برخی از پرسنل از این کار خوششان نميآید. سید به برخی از افراد تذکر ميدهد که کارشان را درست انجام دهند اما خیلی ها خوششان نميآید😏 بنابراين پشت سر سید حرف ميزنند و .. آن مسئول یک به یک سؤال ميکرد و من با دلیل جواب سخنان او راميدادم. در پایان گفت: خیلی از تو ممنونم. مشکل مراحل کردی!🙏 تعجب کردم. پرسیدم: چه مشکلی؟! نميخواست جواب دهد اما با اصرار من گفت: برای سید پرونده درست شده بود. قرار بود من پرونده را امضا کنم و به تهران بفرستم. دیروز آخر وقت ميخواستم امضا کنم. اما گفتم بگذار فردا پرونده را بخوانم بعد.😃 دیشب در عالم خواب شهید محلاتی، نماینده امام در سپاه، را دیدم. ایشان فرمودند: حضرت امام از تو راضی نیست!😱 من گفتم:چرا؟!🤔 گفتند: این پرونده چیست که ميخواهی امضا کنی؟!😐 من از خواب پریدم. تنها پرونده ای که قرار بود امضا کنم همین پرونده سید مجتبی بود. برای همین شما را صدا کردم 🏴 https://eitaa.com/piyroo
. . ↫شُهـ♡ـدا خوبـ طبیبانـ°👨🏻‍🔬ےاند بہ آنها ڪُنـ📿 ٺا الٺیامـ•🍃 بخشَند بالهاے سوخٺـ«🔥ـہ اٺ را 🏴 https://eitaa.com/piyroo
⚘﷽⚘ عصر سرش راگذاشته بود روی‌شانه‌ی من و به نوحه خوانی گوش می‌داد وبد جوری گریه میکرد؛ در همان حال که داشت های‌های گریه می‌کرد،گفتم جعفر یه چیزی بپرسم راستشو میگی؟ گفت:تاحالادروغ هم گفتم؟! نه ولی خواهشاً این رو درست جواب بده. توکه اینقدر عاشق نمازی چرا وقتی موقع سلام نماز میشه، بدنت شروع به لرزیدن میکنه؟ جاخورد نگاهی متعجب بهم انداخت وگفت: ولش کن چیز مهمی نیست. سعی کرد از جواب‌دادن طفره بره که بعد از التماس زیاد گفت : ببین، همان‌قدر که من" عاشق شروع‌نماز "هستم وقتی به سلام‌نماز که میرسم دست‌خودم نیست ناخودآگاه بدنم شروع به لرزیدن میکنه. نمیدونم چرا ولی فقط این رو می‌فهمم که انگار میگه "وای بدبخت شدی، نماز تمام شد". انقدرکه عاشق نمازهستم. می‌رم نماز شب می‌خوانم ،زیارت عاشورا می‌خونم تا کمی آرام شم. 🏴 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰شهیدی که بعد از شهادت ، به زیارت علیه السلام رفت ✅متولد بود و عاشق امام رضا علیه السلام 🔹 سال ۱۳۶۴ ، در ۸ به شهادت رسید. 🔸قبل از شهادتش نوشته بود: "ای کاش امام رضا را بار دیگر زیارت کنم" و چون عاشق یار بود، ثامن الحجج بار دیگه او را طلبید.😭 پیکر مطهرش را به جای خرم آباد به فرستادند و در حرم عشق طوافی نمود.💔 🏴 https://eitaa.com/piyroo
خدایا میگویندبزرگ ترین شڪست ازدست دادن ایمان است بصیرتے بہ من عنایت ڪن ڪہ دراین روزهای سخت امتحان روزگار،شرمنده ے شهدانشوم💔 🌷 🏴 https://eitaa.com/piyroo
اختصاصی کانال 🏴شب شهادت امام رضا علیه السلام دعاگوی همه عزیزان هستیم https://eitaa.com/piyroo
ساعت ها به وقت توکوک میشوند! حاجت ها در حرم تو روا می شوند! دل ها دررواق های تو آسمانی می شوند! بیا وساز ناکوک دل مارا کوک کن...❗️ https://eitaa.com/piyroo 🕊