eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
35.1هزار عکس
16.4هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰🔰 تمام دنیا رو بزاری رو ترازو.. جمله شهادت و یه طرف دیگه اینـ جمله میرزه به تمام دنیا... خلاص :)♥️ 🌱 @jomalat_talaei_olama_shohada
🔰🔰 ✨جنگ از ویژگی‌هایش این بود، یکی از چیزهایی که اطمینان خاطر می‌دهد به هر شهید دلده‌ای، وجود فرماندهان شهید و آن قله‌های برجسته دفاع مقدس است. ✨من مثال و نمونه می‌گویم خدمت شما، مهدی عادی نبود. این فرمانده شما بود توی صحنه جنگ، وقتی‌که شهید شد توی یک گودال بود در نوک، فرماندهی در جنگ ما امامت بود نه هدایت. برو نبود بلکه بیا بود. ✨ فرق است بین این دو کلمه، در کلمه برو و بیا. آن‌ها در نوک بودند فریادشان این بود، بیا نه اینکه برو. آن‌که می‌گوید بیا، آن امامت می‌کند. فرماندهان ما امامت می‌کردند بر صحنه‌های جنگ، فرماندهان شهید ما. او در گودال نشست، در گودال در کنار جاده اماره، این صدا ضبط است. ✨به شهید احمد کاظمی گفت،که شهید کاظمی تا آخرین لحظه زمان شهادتش از این درد به خود می‌پیچید، صدایش این بود و حرفش این بود:« احمد بیا اینجا. اینجا من چیزی می‌بینم اگر تو ببینی ازاینجا نخواهی رفت». https://eitaa.com/piyroo
🔰🔰 ✨﷽✨ 🔴مدارا ، ✍بكربن صالح، نقل میکند: به امام جواد علیه‌السلام نامه نوشتم: «پدرم ناصبى (دشمن امام علی) و خبيث است و از او بسيار سختى ديده ‌ام. براى من دعا كن و بفرما چه كنم، آيا رسوايش كنم يا با او مدارا نمايم؟» امام جواد علیه السلام در جواب نوشتند: «پيوسته ان شاء الله براى تو دعا می ‌كنم، مدارا کردن ، بهتر از افشاگرى است. پس ار هر سختى ، آسانى است. صبر كن. «ان العاقبة للمتقين» خدا تو را در ولايت كسى كه در ولايتش هستى ثابت قدم فرمايد. من و شما در امانت خداوند هستيم؛ خدايى كه امانتهاى خويش را ضايع نمی‌كند.» 🔹بكربن صالح می‌گويد: با پدرم مدارا کردم و پس از مدتی، پدرم اصلاح شد. 📚بحارالانوار ، جلد ۵۰ ، صفحه ۵۵ https://eitaa.com/piyroo
🔰🔰 🕊 •° گفتم: +ببینم توے دنیا چه آرزویے دارۍ؟ قدرۍ فکر کرد و گفٺ:🤔 -هیچے..! گفتم: +یعنی چے؟ مثلاً دلٺ نمی‌خواد یڪ کاره‌اۍ بشے، ادامه تحصیل بدۍ یا از این حرفها دیگہ..؟! -گفٺ:یھ آرزو دارم، از خدا خواستم تا سنم ڪمه و گناهم از این بیشتر نشده، شهید بشم…🙃🌱 💔 https://eitaa.com/piyroo
🔰 67 شروع فصل سوم 💠 روز چهاردهم ماه عظیم شعبان بود ، شور و شوق عجیبی تو چهره همه مردم بود ، هر کسی در هر لباسی و در هر شغل و با هر عقیده و ظاهری که داشت ، در حال خوشحالی بود و سعی میکرد یه گوشه از برپایی مراسمات و ایستگاه های صلواتی برای جشن نیمه شعبان رو بگیره و کمک کنه و کاری برای امام زمانش کرده باشه ✳️ یه پیرزنی با تمام خستگی و پیری و ضعف بدنی ، خودش رو به یکی از بچه ها که دستش بی سیم بود و به نظر می رسید مسئول یکی از ایستگاه های صلواتی هست رسوند و یه کتری خیلی کوچیک که دستش بود رو به اون آقا داد و بهش گفت پسرم تو خونه یه ذره زعفران و شکر داشتم ، با همون شربت درست کردم ، میشه بین مردم پخشش کنید؟ شرمنده امام زمانم هستم، بیشتر از این نداشتم تو خونه ، یه زن تنها هستم دیگه گریه اجازه نداد بقیه حرفش رو بزنه... 🌀 اون آقا با لبخند نشست تا هم قد اون پیر زن بشه، با مهربونی تمام کتری رو از دستش گرفت دست پیرزن که روی اون دستکش بود رو بوسید و تشکر کرد و گفت حتما همین الان جلوی چشم شما شربت رو می ریزیم توی لیوان ها و به مردم میدیم تا خیالتون راحت بشه 🔰 برق تو چشم های این پیرزن مهربون دیده میشد ، با دستهای لرزان خودش برای عاقبت بخیری این جوانها که پای کار امام زمان (عج) بودن دعا کرد و خوشحال از اینکه تونسته بود در حد وسع خودش کاری برای امام زمان (عج) انجام بده راهی منزل شد 💠 و ساسان که هم دوران ابتدایی و متوسطه اول (راهنمایی) رو با هم تو یه مدرسه بودن ، با هماهنگی خانواده هاشون تو یه مدرسه متوسطه دوم (دبیرستان) هم ثبت نام کردن تا با هم باشن تو این مدت کلی با هم دوست شده بودن و از همه چیز هم باخبر بودن تا میتونست تو این مدت از نظر دینی به ساسان کمک کرد و الان دیگه ساسان برای خودش یه پسر مودب با خدا و نماز خون شده بود هروقت مسجد حاج آقا عسکری که کنار خونه بود ، مراسم داشتند ، خودش رو می رسوند به اون مسجد و تو کارها کمک می کرد و پای منبر حاج اقا می نشست ار بس حاج اقا بیان شیرینی داشت و تو همه صحبت هاش از امام زمان (عج) می گفت ، ساسان هم عاشقش شده بود و تو جلساتش شرکت می کرد امشب بی قرار بود ، چون حاج اقا بهش گفته بود حتما بیا تا هم تو مراسم شرکت کنی و هم اینکه سخنرانی مهمی درباره امام زمان (عج) دارم که به درد خودت و میخوره ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا