#جمعه_ها
#تلنگری_برای_اهالی_خودمان..👌😞
السلام علیک یا اباصالح
#المهدی_المنتظر ..!!
ما برای آمدنت #کاری_نکردیم..!
نه آستین های #همت را بالا زدیم..!
نه پای #اراده رادر رکابت گذاشتیم ..!!
فقط به #جمعه ها که رسیدیم..
دو سه خط #شعر نوشتیم برایت ..!!
و به نشانه ی #ارادت عکسی از
#جمکران را بالای پی نوشت هایمان گذاشتیم ..
و به دنبال #لایک جمع کردن هایمان بودیم که تو را #فراموش کردیم ..!!
و #دور شدیم از ماجرای #انتظار و
#منتظر بودن ..
#قصه_ی_پرغصه_ای_ست
اگر #بفهمیم ..!!
و کاش #بفهمیم..!!
ما از #حقیقت دور شده ایم و
#سرگرم_مجازمان هستیم ..
و چه #خوش سرگرمیم !!
بیشتر از آنکه در پی #تو و
#رضایت تو باشیم ..
در پی #تعریف هاو رضایت #جماعت
#بی_خبرازخودیم ..!!
#وای_برحال ما که #فراموش
کرده ایم تو را..
ما #مدعیان_توخالی شده ایم
که #ادعایمان گوش فلک را #کر کرده ..
ما به دنبال #پست_و_لایکیم !!
چه می فهمیم معنای #انتظار را !!
چه می فهمیم معنای #غریبی را !!
چه می فهمیم سال های #غیبت را !!
ما چه #می_فهمیم .. !!
و کاش #بفهمیم ..
تا #دیر نشده..
تا به #مرگ_جاهلی نمرده ایم !!
#غم_نامه..
#شیعه..
#راحت_طلب !!
#بی_درد!!!
👈♻️حداقل برای یک نفر ارسال کنید و در نشر حقایق سهیم شوید.
👈کپی هر مطلب با ذکر ۱۰صلوات بر چهره ی دلربای #مهدی (علیه السلام) و لاغیر #حرام میباشید🌹
🍃شادی روح شهدا امام شهدا صلوات🍃
❤️بر چهره ی دلربای #مهدی صلوات❤️
#انتشار_دهید
#بدم_المظلوم_عجل_لولیک_الفرج
#آمادگی_برای_ظهور
#انتظار
#تزکیه_نفس
🔹امام صادق عليه السّلام می فرمایند: یک شیعه باید هر صبح و شب منتظر امام زمانش باشد.
این به این معنا نیست که فقط بگوییم "یاصاحب الزمان" و "اللهم عجل لولیک الفرج"!!!
🔸مقام منتظر، مقام عظیم و بزرگی است که در پنج آیه قرآن خدای تعالی می فرماید: «انتظروا انی معکم من المنتظرین». منتظر باشید، منهم با شما منتظرم.
روایات می فرمایند: منتظرین امام زمان ارواحنافداه بهترین خلق خدا هستند.
و مانند هزار شهید از شهدای بدر و احد اجر دارند.
🔹یک منتظر واقعی که اینهمه مقام دارد چه کسی است؟
کسی که اهل جهاد با #نفس باشد.
کسی که در جهت یاری امام زمان ارواحنافداه قدم بر میدارد. نمی نشیند دست روی دست بگذارد. اولین قدم برای یاری امام زمان ارواحنافداه این است که انسان درونش را پاک بکند.
✍استاد حاج آقا زعفری زاده حفظه الله تعالی
#آمادگی_برای_ظهور
#انتظار
#تزکیه_نفس
🔹امام صادق عليه السّلام می فرمایند: یک شیعه باید هر صبح و شب منتظر امام زمانش باشد.
این به این معنا نیست که فقط بگوییم "یاصاحب الزمان" و "اللهم عجل لولیک الفرج"!!!
🔸مقام منتظر، مقام عظیم و بزرگی است که در پنج آیه قرآن خدای تعالی می فرماید: «انتظروا انی معکم من المنتظرین». منتظر باشید، منهم با شما منتظرم.
روایات می فرمایند: منتظرین امام زمان ارواحنافداه بهترین خلق خدا هستند.
و مانند هزار شهید از شهدای بدر و احد اجر دارند.
🔹یک منتظر واقعی که اینهمه مقام دارد چه کسی است؟
کسی که اهل جهاد با #نفس باشد.
کسی که در جهت یاری امام زمان ارواحنافداه قدم بر میدارد. نمی نشیند دست روی دست بگذارد. اولین قدم برای یاری امام زمان ارواحنافداه این است که انسان درونش را پاک بکند.
✍استاد حاج آقا زعفری زاده حفظه الله تعالی
:
.#دوکوهه
جایی که احساس می کنی یک گام به #امام زمان نزدیک تر شده ای؛
بعضی ها می گویند دلیلش #انتظار مقدسی است که #رزمندگان اسلام در این پادگان برای رسیدن به این عملیات و برای رسیدن به صف مجاهدان الله چشیده اند...
این جا انتظار یک بار تجربه شده است؛ انتظار #مقدسی که تو حالا باید برای رسیدن به صف یاوران #مهدی_موعود مزه مزه اش کنی...
بی دلیل نیست که #سید_شهیدان_اهل_قلم خطاب به دوکوهه می گوید:
دوکوهه!
آیا دوست داری که پادگان یاوران مهدی نیز باشی؟
پس منتظر باش...
.
دوکوهه را با نام های زیادی می شناسند:
#همت، #متوسلیان، کریمی، چراغی، زین الدین، دستواره، خرازی، کاظمی و هزاران #شهید دیگر که هر کدامشان می توانند #الگویی باشند برای رسیدنِ تو، به صف یاوران امام زمان...
.
.
موقعیت ها:
- حسینیهی حاج همت
- مزار شهدای گمنام
- حسینیهی شهدای تخریب
- میدان صبحگاه
- ساختمان گردان های کمیل، مقداد و ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠درس #انتظار فرج امام مهدی (عج)
💠سخنان زیباوسوزناک رهبرانقلاب و استادرائفی پوردرباره انتظارفرج امام مهدی عج
💔 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💔
https://eitaa.com/piyroo
----••••✾🌿•🌺💜🌺•🌿✾•••----
هر کس منتظر امام زمان(عج) است، باید منتظر #شهادت باشد.
اگر انتظار شهادت داریم، راه حق از کربلا می گذرد، این راه پر بلاست.
#انتظار
#شهادت
🕊🌹🕊 https://eitaa.com/piyroo
💓💫💓💫💓💫💓💫💓
💜🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس 🌸💜
قسمت #پنجاه_وسه
لبخندی رو لبم نشست از این احساسات سرشارش😊
گفت:
_ولی دیگه دل غمدیده ام شاد شد😉
لبخندم عمیق تر شد☺️🙈 اونم لبخندی زد و گفت:
_آخه تو چرا انقدر خوبی؟!😍
در جواب حرفش فقط سرمو انداختم پایین که گفت:
_اگه اجازه بدی رفع زحمت کنم، دوستان منتظرن☺️👈👥
به جایی اشاره کرد تازه متوجه دوستاش و محمد شدم که گوشه ای ایستاده بودن،
بلند شد ایستاد...
که یاد 💙انگشترش💙 افتادم و سریع گرفتم جلوش
- این دیشب اومده بود تو وسایلام😊
گرفتش و گفت:
_چقدر دنبالش گشتم
نگاه شیطنت باری بهم انداخت وگفت:
_پس این کوچولو تو رو کشونده تا اینجا😍☺️
خندیدم که گفت:
_آخ آخ یادم باشه اینو بازم جا بزارم .. معجزه میکنه ها😉
فقط به حرفاش میخندیدم،
این لحظات آخر چه قدر سعی داشت خوشحالم کنه
- خب معصومه جان حلالم کن، برام زیاد دعا کن، مراقب خودتم باش،یاعلی😊✋
خواست بره که یهو مردد شد و برگشت سمتم،
دست انداخت پشت گردنش و پلاکی رو از گردنش دراورد و گرفت جلوم
- روش” و ان یکاد” نوشته😊
خیره به 💫پلاک “وان یکاد” 💫تو دستش بودم که ادامه داد:
_یه یادگاری از طرفِ من😉
اروم گرفتمش،..
باز اشک بود که سعی داشت خودشو تو جشمام جا کنه😢
لبخندی زد😊
و خداحافظی کرد …و رفت …
چه ساده رفت …
مگه قرارمون از همون اول رفتنش نبود…
پس این همه بیقراری از کجا میومد …
به رفتنش نگاه میکردم و فقط زیر لب می گفتم …
“برگرد عباس …😢
برگرد …
تو باید برگردی …
باید زنده برگردی …
باید …
من تازه دارم عشق رو تجربه میکنم…
اصلا مگه ما چند وقته که کنار همیم …
برگرد … “😢🙏
#ادامه_دارد....
💚💛💚
💌نویسنده: بانوگل نرگس
#کپی_بدون_ذکرنام_نویسنده حرام_است
💓💫💓💫💓💫💓💫💓
🌳💫🌳💫🌳💫🌳💫🌳
💜🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس 🌸💜
قسمت #پنجاه_وچهار
روزها برام به سختی میگذشت،😣
همش مثل یه آدمی که منتظره کسیه چشمم به ساعت بود،👀😥
گاهی وقتا تا چند دقیقه فقط به ساعت زل میزدم،👀🕓
که شاید چند ساعت بگذره و عباس زنگ بزنه ..📞 خیلی کم زنگ میزد،
وقتی هم که زنگ میزد خیلی کوتاه حرف میزد و خداحافظی میکرد،😒
انقدر دلتنگ بودم که سمیرا هم از حال و روزم میفهمید دلتنگی رو،😕
همش منو به بهونه های مختلف میبرد این ور اون ور تا حالم بهتر بشه و انقدر تو خودم نباشم،
دست خودم نبود، گاهی حس میکردم زندگی ایستاده،😣
گاهی از دلتنگی انقدر خسته میشدم که فقط تنها پناهم 🌷گلزار شهدا🌷 بود و بس…
تو اتاقم نشسته بودم
و کتابی رو که دوست داشتم ورق میزدم،
اسمش📖 “خدا بود و دیگر هیچ نبود“
بود، دلنوشته های شهید چمران،
خیلی کتاب رو دوست داشتم،
حساس ارامش میکردم وقتی می خوندمش، خیلی از عباراتشو حفظ بودم ولی بازم میخوندم و لذت میبردم از خوندنشون،😊
هر از چند گاهی نگاهم از روی نوشته های کتاب سُر می خورد
و به ساعت روی دیوار خیره میشد که شاید چند ساعت بگذره و بتونم صدای عباس رو بشنوم،😢
آه که چقدر سخت بود دوری و #انتظــار…
کتاب رو بستم،📙 تمام تمرکزم رو از دست داده بودم،😕
اگه اینجوری پیش میرفت خودمو از بین میبردم،
نباید انقدر بی تابی میکردم،
بلند شدم که برم پیش مامان،به مهسا قول داده بودم که درمورد دانشگاهش با مامان صحبت کنم…😊👌
نگاهی به مهسا انداختم که خودشو با گوشیش مشغول کرده بود ..
بلند شدم رفتم پیش مامان، جلوی تلویزیون نشسته بود و داشت برنج پاک میکرد،😊
کنارش نشستم و کمی درمورد مهسا باهاش صحبت کردم،
مامان با چند تا از حرفای منطقی که زدم قانع شد به اینکه مهسا رشته ای رو بخونه که دوست داره،😍😊
بالاخره قبول کرد
و من خوشحال از اینکه تونستم برای خواهرم کاری کنم،
بلند شدم تا برم بهش بگم..
از جلوی در اتاق محمد که رد میشدم تصمیم گرفتم به محمد هم یه سری بزنم،
چند وقت بود با داداشم نتونسته بودم درست حرف بزنم از بس تو خودم بودم این چند روز،😅
در اتاقشو زدم و رفتم داخل
رو تختش نشسته بود و داشت با چند تا برگه ور میرفت، نشستم کنارشو گفتم: _چیکار میکنی برادرِ من؟!!😊
#ادامه_دارد....
💚💛💚
💌نویسنده: بانوگل نرگــــس
#کپی_بدون_ذکرنام_نویسنده_حرام_است #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
🌳💫🌳💫🌳💫🌳💫
✒️📃
👌یـــــــ❗️ــــک تلنــــــ⚠️ـــــگر
🏮 #تلنگر
آزاده باش...
قیمتی خواهی شد...
آنقدر قیمتی که خداوند خریدارت شود
آن هم به بالاترین قیمت؛ یعنی «ولایت»
سلمانش را با «مِنّا اهلَ البِیت» خرید
حُرَّش را با «حَلَّت بفِنائِک»
و یقین بدان تو را با «انتظار» خواهد خرید
و چه مقامیست این #انتظار ...🌺
#یک_تلنگر
ا_________________
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
.
-چه #خیال_خامی است رسیدن به #شهادت
وقتی هنوز #لذت_گناه را ترجیح می دهیم...
-و چه #درد شگرفی دارد ، #جا_ماندن
وقتی خوشیِ دنیا را همچنان بر #دل_کندن مقدم می داریم
-چه #انتظار عجیبی ست ، امید به لحظه #وصال...
وقتی هنوز #منتظر امامِ غائبمان هم نیستیم...
-و چه #غربت غریبی دارد ، قدم نهادن بر خاکی که
متصل به #معراج است اما #دل_آلوده کجا؟! معشوق کجا؟! یار کجا؟! همنشینی با #سیدالشهدا کجا؟!
.
🔻تا از دنیا دل نَبُریم
دل ها را نمی بَرَند ...
.
❗️تاریخ ولادت
و تاریخ شهادت
چه کسانی ثبت خواهد شد؟!
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
1_19880262.mp3
12.13M
یه مادر شهیدمو دلم رو پر پر میکنم
فقط با یاد پسرم زندگیم و سر میکنم...
🎙 سید رضا نریمانی
💝 تقدیم به مادران شهدا
🌹 #انتظار
😔
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#مهـــدےجان❤️
آقـانیامدےو شدم بےقـرارتر
تاخیر وصلڪردهمراغُصـہدارتر
این جمعہهم نشد ڪه بیایے
#امامِعشــق..
چشمانِ من شد از غم این
#انتظار..تـَـــر..
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#دلنــوشتـــــــــه📝
💟دل نوشتهای تقدیم به #همسر_سبکبالم(۱/۲)
❣غروب #بی_تو بودن را در حالی بر روی کاغذ📝 میآورم که این قلم توانایی روزهای #تنهاییام را ندارد.
#رضای_عزیزم_سلام:
✍با بندبند انگشتانم شمارش کردهام، که چند روز است از #سفر_عشق💖 بازگشتی نداشتهای. در روزهای نبودنت انتظار بازگشت را با #انگشتانم شمارش میکردم. اما افسوس که نیامدی😔 و مرا مات و مبهوت #تا_ابد در انتظارت گذاشتی.
✍هر بار که به نبودنت💕 فکر میکنم اشک از چشمانم سرازیر😭 میشود. روزی که خبر پر گشودنت🕊 را شنیدم با خود گفتم نه ... #میآید ... خودش قول داده بود میآید، #رضا روی قولش میماند، قرار نبود❌ نیمه راه یکدیگر را رها کنیم.
✍لحظهبهلحظهام پر از تپشهای قلبی💗 گذشت که قرار بود در #انتظار رسیدنت به شماره بیفتد. آمدی نه آن چنان که رفته بودی. #خوابیده بودی. خوابی آرام و #ابدی و بخواب! آرام بخواب! هوا اینجا ابری ست😭
✍زمین جای شما نبود🚫 در چهرهات میتوانستم #آرامش را ببینم. آرامش اینکه از امتحان سربلند بیرون آمدی👌 من نیز چون تو خوشحال و راضی هستم که زندگیمان را در راه #آرمانت که دفاع از حرم بیبی زینب(س)و مولایت حسین (ع) و اصحاب او بود صرف کردی.
✍تحمل روزهای #بی_تو خیلی سخت است، 💥اما هنگامیکه به هدف🎯 و مقصودت میاندیشم خود را #دلگرمی میدهم که تو در همان راهی که آرزویش را داشتی گام نهادی👣 خوشا به توای کبوتر🕊 سفرکردهام ... .
✍خداوند را #سپاس میگویم که در این مسیر، هرچند کوتاه #همسفرت بودم و هدیهای برایم گذاشتی «یعنی #دخترت_نیایش»
#شهید_رضا_دامرودی 🌷
#شهید_مدافع_حرم
#سالروز_شهادت
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#تاریخ
#فهمیدن_محرم
💢نقطه #مشترک نامه های اهل کوفه؟!
جالب است بدانید، اهل کوفه پس از مرگ #معاویه و شنیدن خبر بیعت نکردن امام با یزید عموما در نامه هایشان یک #واژه را زیاد بکار میبردند!
در اکثر نامه ها آماده است که #حسین بسوی ما بیا که ما #منتظر توییم!!!
مثلا شبث بن ربعی، حجار بن ابجر، در #نامه_کوتاه خود نوشته بودند:
باغها سرسبز گشته و میوهها رسیده است، پس هرگاه که اراده کردی بیا که سربازان آماده برای یاری تو در #انتظار نشستهاند، والسلام.
📚ابصار العین، ص 216
حواسمان باشد، حسین را #منتظرانش به #گودال_قتلگاه کشاندند.
#اللہم_عجل_لولیڪ_الفـرجـــ
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🔰راز شهیدی که امام حسین علیهالسلام جمجمهاش را #کربلا برد...
🔆 قبل از #عملیات_بدر غلامرضا جلوی من و مادرش بدنش را برهنه کرد و گفت نگاه کنید، دیگر این جسم را نخواهید دید همانطور شد و در عملیات بدر مفقود گردید...
دوازده سال در #انتظار بودم و با هر زنگ به سمت در میدویدم تا اگر برگشته باشد اولین کسی باشم که او را میبینم تا اینکه یک روز خبر بازگشت او را دادند فقط یک #جمجمه از شهید برگشته بود که مادرش از طریق دندان؛ فرزند را شناخت...
در نزد ما رسم است که بعد از دفن، سه روز قبر بصورت خاکی باشد شبی در خواب دیدم که چند اسب سوار آمدند و شروع به حفر قبر کردند
گفتم: چکار میکنید؟
گفتند: مأمور هستیم او را به کربلا ببریم
گفتم: من دوازده سال منتظر بودم، چرا او را آوردید؟
گفتند: مأموریت داریم و یک مرد نورانی را نشان من دادند
عرض کردم: آقا این فرزند من است فرمود: باید به کربلا برود؛ او را آوردیم تا تو آرام بگیری و بعد او را ببریم یکباره از خواب بیدار شدم با هماهنگی و اجازه، نبش قبر صورت گرفت، اما خبری از جمجمه غلامرضا نبود و شهید به کربلا منتقل شده بود و او در جرگه عاشورائیان در کربلا مأوا گرفتهبود.
✍ راوی: احمد زمانیان پدر شهید
🔹منبع: نقل از سایت افلاکیان
#شهید_غلامرضا_زمانیان
https://eitaa.com/piyroo
✅چه کنیم تا از اصحاب امام زمان عج باشیم؟؟
📝جواب از لسان گهر بار امام صادق علیه السلام :
🔰عَنْ أبِي عَبْدِاللهِ عليه السّلام قالَ:
مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكونَ مِنْ أَصْحابِ الْقائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَلْيَعْمَلُ بِالْوَرَعِ وَمَحاسِنِ الْأَخْلاقِ وَهُوَ مَنْتَظِرٌ فَاِنْ ماتَ وَقامَ الْقائِمُ بَعْدَهُ كانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكهُ.
▫️امام صادق عليه السّلام فرمودند:
كسي كه دوست ميدارد از اصحاب امام قائم بشمار آيد، پس در #انتظار بسر ببرد و #ورع و #پارسايي را پيشه خود سازد و به #محاسن #اخلاق بپردازد، اين چنين كسي را منتظر گويند و اگر بميرد در حاليكه امام خود را زيارت نكرده باشد، پاداش وي بسان كساني است كه در ركاب امام حضور دارند.
📚 مستدرك سفينة البحار، ج ۶، ص ۱۸۴
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊
🔶 تو بیا بر لب ما شهد مکرر برسان
گوشه چشمی بنما #غصه به آخر برسان
#قصه ی رنج جهان را تو به داور برسان
ابرِ پاییزیِ آبستنِ #باران بفرست
بر تن خشک زمین آب سراسر برسان
دست مهری به سرِ چشمهی امید بکش
دل مأیوس، به سر منزل بهتر برسان
روح #دریا شده از شوق تماشا خالی
بر دل پاک #صدف یک سره گوهر برسان
کام ها #تلخ شد از حجم حوادث... ای داد
تو بیا بر لب ما #شهد مکرر برسان
شب شعرو غزلی وصف شما گفته دلم
بزن امضا و بکن مهر و به دفتر برسان.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شعر #امام_زمان #صاحب_الزمان
#فرج #ظهور #شیعه #فراق #منتظر #انتظار
🔶 باز حسرت به دلم ماند و نیامد یارم
باز #حسرت به دلم ماند و نیامد یارم
او چه کرده است ندانم همه شب بیمارم
نیت #روزه نمودم که به هیچ لب نزنم
یاد رخساره ی تو شد سبب افطارم
گر بُود صفحه ی روشن به کتاب عمرم
لحظاتی ست که خرج تو شده ای یارم
بس که از وصف تو گفتم همه مشتاق تواَند
لیک پرسند چگونه است رخ دلدارم
کاش تصویر گناهم به دو چشم تو نبود
تو به رویم نزدی من خجل از کردارم
گر نشانی ز تواَم بود همه رفت از دست
کاروان رفته و من گمشده ی دیدارم
از تو #دلگیر شوم گر به سرایم آیی
خواب باشم بروی و نکنی بیدارم
آرزویم همه این است که در خیمه ی تو
بنگرم از کرمت بنده ی خدمتکارم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شعر #امام_زمان #صاحب_الزمان
#فرج #ظهور #شیعه #فراق #منتظر #انتظار
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊
🔰این #پلاک را اولینبار که با هم به سوریه رفتیم به من دادید و گفتید بابا اینو به همراه داشته باش تا اگر اتفاقی برایمان افتاد، بدانند تو دختر من هستی... سکوت کردم و گفتم یعنی با هم شهید میشویم؟ گفتید: بله؛ با اینهمه اصرار برای کنار من ماندن💞 در همه جا، آخر با من شهید میشوی... بعد مکثی کردید و گفتید: البته من خوشحال میشوم تو با من #شهید شوی.
🔰هر سفر که با هم میرفتیم این پلاک را به همراه داشتم و منتظر لحظه شهادت🌷 با شما بودم... چه انتظار بیثمری شد... آخر به شما نرسیدم... و شما پر کشیدید🕊شاید بالهای من برای پرواز و اوج با شما خیلی کوچک بود و باید میماندم تا بالهایم را #قویتر کنم تا اوج بگیرم...
🔰امسال #تلخترین سال زندگیم شد و هر سال تلختر و تلختر خواهد شد. نمیدانم تا چند ساعت تا چند روز تا چند هفته تا چند ماه تا چند سال📆 باید #انتظار دیدن روی ماهتان را بکشم اما باور دارم در حال آماده شدن برای بازگشتید و با #مهدی_فاطمه خواهید آمد... آن روز دور نیست...
🔰از خداوند منان خواستارم که امسال را سال پایان سختی مردم سرزمینم قرار دهد🙏
التماس دعا
#زینب_سلیمانی
#زینب_حاج_قاسم
#یقینا_کله_خیر
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
📝خاطرات حاج حسین آقا
▪️از مراسم سالگرد #ارتحال_امام خسته و کوفته😪 و با زبون #روزه برگشته بود خونه، لباساشو عوض کرده بود و راه افتاده بود که تولد محمدپارسا رو تبریک بگه به #آبجی جونش
▪️اما بیمارستان رو #اشتباهی رفته بود و فکــ💭ـر کرده بود همون بیمارستانی که #ریحان به دنیا اومده👶 اونم به دنیا اومده!
▪️وقتی تماس📞 گرفت که چرا اسم آبجی جون تو لیست #بستریا نیست❌ و متوجه شدیم که اشتباهی رفته، هممون از خنده روده بر شدیم😂 حق داشت اشتباه کنه، به فاصله نه روز🗓 دوبار #دایی شده بود.
▪️بچه ها انگار عجله داشتن که حتما #دایی جونشونو ببینن و باهاش عکس📸 داشته باشن! حالا ما موندیم و #انتظار رسیدن تو راهی که #هرگز داییشو ندیده😔 و عکس یادگاری هم باهاش نداره🚫 خدا کنه که بچه ها #راه داییشونو ادامه بدن
شهید #حسین_معزغلامی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_نهم
در تمام این مدت منتظر #شهادتش بودم و حالا خطش روشن بود که #عطش چشیدن صدایش آتشم میزد.
باطری نیمه بود و نباید این فرصت را از دست میدادم که پیامی فرستادم :«حیدر! تو رو خدا جواب بده!» پیام رفت و دلم از خیال پاسخ #عاشقانه حیدر از حال رفت.
صبر کردن برایم سخت شده بود و نمیتوانستم در #انتظار پاسخ پیام بمانم که دوباره تماس گرفتم. مقابل چشمانم درصد باطری کمتر میشد و این جان من بود که تمام میشد و با هر نفس به #خدا التماس میکردم امیدم را از من نگیرد.
یک دستم به تمنا گوشی را کنار صورتم نگه داشته بود، با دست دیگرم لباس عروسم را کنار زدم و چوب لباسی بعدی با کت و شلوار مشکی دامادی حیدر در چشمم نشست.
یکبار برای امتحان پوشیده و هنوز عطرش به یادگار مانده بود که دوباره مست محبتش شدم. بوق آزاد در گوشم، انتظار احساس حیدر و اشتیاق #عشقش که بیاختیار صورتم را سمت لباسش کشید.
سرم را در آغوش کتش تکیه دادم و از حسرت حضورش، دامن #صبوریام آتش گرفت که گوشی را روی زمین انداختم، با هر دو دست کتش را کشیدم و خودم را در آغوش جای خالیاش رها کردم تا ضجههای بیکسیام را کسی نشنود.
دیگر تب و تشنگی از یادم رفته و پنهان از چشم همه، از هر آنچه بر دلم سنگینی میکرد به خدا شکایت میکردم؛ از #شهادت پدر و مادر جوانم به دست #بعثیها تا عباس و عمو که مظلومانه در برابر چشمانم پَرپَر شدند، از یوسف و حلیه که از حالشان بیخبر بودم و از همه سختتر این برزخ بیخبری از عشقم!
قبل از خبر #اسارت، خطش خاموش شد و حالا نمیدانستم چرا پاسخ دل بیقرارم را نمیدهد. در عوض #داعش خوب جواب جان به لب رسیده ما را میداد و برایمان سنگ تمام میگذاشت که نیمهشب با طوفان توپ و خمپاره به جانمان افتاد.
اگر قرار بود این خمپارهها جانم را بگیرد، دوست داشتم قبل از مردن نغمه #عشقم را بشنوم که پنهان از چشم بقیه در اتاق با حیدر تماس گرفتم، اما قسمت نبود این قلب غمزده قرار بگیرد.
دیگر این صدای بوق داشت جانم را میگرفت و سقوط #خمپارهای نفسم را خفه کرد. دیوار اتاق بهشدت لرزید، طوریکه شکاف خورد و روی سر و صورتم خاک و گچ پاشید.
با سر زانو وحشتزده از دیوار فاصله میگرفتم و زنعمو نگران حالم خودش را به اتاق رساند. ظاهراً خمپارهای خانه همسایه را با خاک یکی کرده و این فقط گرد و غبارش بود که خانه ما را پُر کرد.
نالهای از حیاط کناری شنیده میشد، زنعمو پابرهنه از اتاق بیرون دوید تا کمکشان کند و من تا خواستم بلند شوم صدای پیامک گوشی دلم را به زمین کوبید.
نگاهم پیش از دستم به سمت گوشی کشیده شد، قلبم به انتظار خبری از #تپش افتاد و با چشمان پریشانم دیدم حیدر پیامی فرستاده است.
نبض نفسهایم به تندی میزد و دستانم طوری میلرزید که باز کردن پیامش جانم را گرفت و او تنها یک جمله نوشته بود :«نرجس نمیتونم جواب بدم.»
نه فقط دست و دلم که نگاهم میلرزید و هنوز گیج پیامش بودم که پیامی دیگر رسید :«میتونی کمکم کنی نرجس؟»
ناله همسایه و همهمه مردم گوشم را کر کرده و باورم نمیشد حیدر هنوز نفس میکشد و حالا از من کمک میخواهد که با همه احساس پریشانیام به سمتش پَر کشیدم :«جانم؟»
حدود هشتاد روز بود نگاه #عاشقش را ندیده بودم، چهل شب بیشتر میشد که لحن گرمش را نشنیده بودم و اشتیاقم برای چشیدن این فرصت #عاشقانه در یک جمله جا نمیشد که با کلماتم به نفس نفس افتادم :«حیدر حالت خوبه؟ کجایی؟ چرا تلفن رو جواب نمیدی؟»
انگشتانم برای نوشتن روی گوشی میدوید و چشمانم از شدت اشتیاق طوری میبارید که نگاهم از آب پُر شده و به سختی میدیدم.
دیگر همه رنجها فراموشم شده و فقط میخواستم با همه هستیام به فدای حیدر شوم که پیام داد :«من خودم رو تا نزدیک #آمرلی رسوندم، ولی دیگه نمیتونم!»
نگاهم تا آخر پیامش نرسیده، دلم برای رفتن سینه سپر کرد و او بلافاصله نوشت :«نرجس! من فقط به تو اعتماد دارم! #داعش خیلیها رو خریده.»
پیامش دلم را خالی کرد و جان حیدرم در میان بود که مردانه پاسخ دادم :«من میام حیدر! فقط بگو کجایی؟» که صدای زهرا دلم را از هوای حیدر بیرون کشید :«یه ساعت تا #نماز مونده، نمیخوابی؟»
نمیخواستم نگرانشان کنم که گوشی را میان مشتم پنهان کردم، با پشت دستم اشکم را پاک کردم و پیش از آنکه حرفی بزنم دوباره گوشی در دستم لرزید.
دلم پیش اضطرار حیدر بود، باید زودتر پیامش را میخواندم و زهرا تازه میخواست درددل کند که به در تکیه زد و #مظلومانه زمزمه کرد :«امّ جعفر و بچهاش #شهید شدن!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: فاطمه ولي نژاد
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#سلام_امام_زمانم 💚
خودت گفتےوعده در بهار اسٺ
#بهار آمد دلم در#انتـــظار اسٺ
بهار هر ڪسے عید اسٺ و نوروز
بهار عاشقان دیدار یــــار است
🦋 صبحت بخیر آقا 🦋
🌸 اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#سلام_امام_زمانم 💚
بیا موعود هنگام قیام است
جهان مجروح یک جو التیام است
زمان لبریز شوقو#انتظار است
#زمین بر رجعتت امّیدوار است
🦋 صبحت بخیر آقا 🦋
🌸 اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🍁 #دختران
وقتی #بابا نیاید
#انتظار میکشند
#دختران
وقتی #بابا نباشد
دلشان میمیرد
یا رقیه جان
#شهـید_عبدالرحیم_فیروزآبادی🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo