#معرفی نامه
#شهیدمدافع_حرم
#فیروز_حمیدی_زاده
نام و نام خانوادگی : فیروز حمیدی زاده
نام پدر: عیسی
محل تولد: بجنورد
تاریخ تولد : ۵۷/۷/۳۰
تاریخ شهادت: ۹۴/۱۱/۱۲
محل شهادت: نبل و الزهرا، سوریه
محل دفن: بجنورد
وضعیت تاهل: متاهل
تعداد فرزندان : ۳
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
ٌ
🌸 #معرفی شهدا..🌸
✨داشتیم آماده میشدیم برای شب عملیات.
هرکسی به کاری مشغول بود . یکی داشت تجهیزاتش رو واسه شب آماده میکرد ، چندنفری داشتن وصیتنامه مینوشتند ، بعضیها باهم صحبت و خداحافظی میکردند ، دونفر ازبچه ها که خیلی باهم دوست بودند از بعدازظهر تا نزدیکیهای غروب فقط سرگذاشته بودن روی گردن هم و گریه میکردند و گریه ...
ساعتها با هم گریه کردن و صحبت و خداحافظی ، من و حاج حسین یلفانی داد زدیم بابا داره دیر میشه پس کی آماده میشید .
یواش یواش به ذهن بد من داشت خطور میکردکه دارند ریا میکنند اما به اخلاقشان نمیخورد.
خلاصه به زور از هم جداشون کردیم ، به یکباره دستورحرکت دادند اون دو نفرهرکدام دریک گروهان بودند ، حرکت کردیم برای عملیات تکمیلی کربلای پنج یعنی کربلا هشت.
شب را به صبح رساندیم فردا ظهر بعد از پایان کارخبر آمد دونفر ازبچه ها به شهادت رسیدند.🌹
همان دونفر ، خدایا مگه ممکنه ، خدایا مگه میشه فقط ازکل گردان دونفر هریک از یک گروهان اونم اون دونفر...؟
آخه خدا مگه سیدرضاجلیلی صدرعزیز و مسعود محمدزاده باهم چی گفتن؟
دست در گردن هم با خدا و همدیگه چه زمزمه ای کردن ؟ که اینچنین عارفانه وعاشقانه قبولشان کردی.
خدایا ببخش.✨🌸
🌸بچه های پاک کربلای۸ ، بی وفایی نکنید ، به ما هم راه رفتن رو نشون بدید ، بخدا اینجا خیلی سخت میگذره.
..
..
راستی از اونجاچه خبر ؟
🌸روحشان شاد و یادشان گرامی🌸
راوی:🌹جستجوگرنور
شهید علیرضاشمسی پور🌹
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#معرفی- شهدا
#شهید -آذر ماه
🌟 شهدا شمع محفل دوستانند، شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصولشان "عند ربهم یرزقون" اند و از نفوس مطمئنه ای هستند که مورد خطاب "فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی" پروردگارند.🌟
حضرت امام خمینی (ره)
🌺سی ویکمین شهیدسرافراز شهر درق✅#_سردار_شهید_اسماعیل_رمضانی
فرزند : یحیی
یگان رزمی:سپاه پاسدارن
مسئولیت: تعاون لشگر
محل شهادت : فاو
تاریخ شهادت: ۱٣۶۵/۰٩/۰٣
https://eitaa.com/piyroo
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
1⃣5⃣#قسمت_پنچا_ویکم
💢زن مى گریزد و خود را میان زنان دیگر، #پنهان مى سازد...
#حال_و_روزکاروان، رقت همگان را بر مى انگیزد.... آنچنانکه زنى پیش مى آید... و به بچه هاى کوچکتر کاروان، به #تصدق، نان و خرما مى بخشد.
تو زخم خورده و #خشمگین ، خود را به بچه ها مى رسانى، نان و خرما را از دستشان مى ستانى و بر مى گردانى و فریاد مى زنى : صدقه حرام است بر ما.
🖤پیرمردى زمینگیر با دیدن این صحنه ، اشک در #چشمهایش حلقه مى زند،... بغض، راه گلویش را مى بندد و به کنار دستى اش مى گوید:_عالم و آدم از صدقه سر این خاندان ، روزى مى خورند. ببین به کجا رسیده کار عالم که مردم به اینها صدقه مى دهند.همین #معرفی هاى کوتاه و ناخواسته تو، کم کم ولوله در میان خلق مى اندازد:...
یعنى اینان خاندان پیامبرند؟!
💢از روم و زنگ نیستند⁉️
این زن ، همان بانوى #بزرگ کوفه است !؟اینها بچه هاى محمد مصطفایند!؟
این زن، دختر على است !؟پچ پچ و ولوله اندك اندك به #بغض بدل مى شود... و بغض به گریه 😭مى نشیند...
و گریه، رنگ مویه مى گیرد... و مویه ها به هم مى پیچد و تبدیل به ضجه مى گردد... آنچنانکه #سجاد، #متعجب و #حیرتزده مى پرسد:_براى ما گریه و شیون مى کنید؟پس چه کسى ما را کشته است ؟
🖤بهت و حیرت تو نیز کم از سجاد نیست.رو مى کنى به مردان و زنان گریان و فریاد مى زنى :_#خاموش !اهل کوفه ! #مردانتان ما را #مى_کشند و #زنانتان بر ما #گریه مى کنند؟ خدا میان ما و شما #قضاوت کند در روز جزا و فصل قضاء.این کلام تو آتش پدید آمده را، نه خاموش که شعله🔥 ورتر مى کند،...
گریه😢 ها شدت مى گیرد و ضجه ها به صیحه بدل مى شود.دست فرا مى آرى و فریاد مى زنى :_✨ساکت!
💢نفسها در سینه حبس مى شود....
خجالت و حسرت و ندامت چون کلافى سردرگم ، در هم مى پیچد و به #دلهاى_مهرخورده مجال تپیدن نمى دهد....سکوتى سرشار از وحشت و انفعال و عجز، همه را فرا مى گیرد....
نه فقط زنان و مردان که حتى زنگ شتران از نوا فرو مى افتد. سکوت محض. و تو آغاز مى کنى:...
#ادامه_دارد....
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
- - ------••~🍃🌸🍃~••------ - -
https://eitaa.com/piyroo
- - ------••~🌸🍃🌸~••------ - -