eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
35.1هزار عکس
16.4هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 _خانم سهیلی کیه؟ _همکار جدید. کلافه گفتم: _خوب چرا نرفتین خونه اونا.؟؟ _ترنج ولم کن. همه چی یهویی شد. کمک می کنی یا نه؟ نگاش کردم و با بدجنسی گفتم: _یه ساعت اسپورت دیدم یه خورده گرونه بقیه اش می افته گردن تو. _ترنج به خدا می کشمت. رفتم به طرف پله و گفتم: _پس به من چه! دستم و گرفت و کشید. دستش و کرد توی جیب کتش و یه چک پول پنجاه تومنی درآورد و داد دستم. _کافیه؟ _ای بد نیست. _حالا بدو یه سری از اون شربتای خوشکلت بریز و بیار. _چشم. راستی چند نفرین؟ _چهار نفر. _برو اومدم. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 صاف رفتم تو آشپزخونه و سریع مشغول شدم. تنها کاری که توی زندگیم بلد بودم همین بود. لیوانای پایه بلند مامان و از بوفه برداشتم. شربت غلیظ و ریختم توی لیوانا و تیکه های یخ مکعبی رو انداختم توش بعد آروم آروم آب ریختم روش که شربت با آب قاطی نشه. یه پرتقالم از یخچال برداشتم و حلقه کردم و زدم سر لیوانا. نی های شیشه ای رو هم گذاشتم تو لیوانا و بعد گذاشتمشون تو سینی. با این روپوش و مقعنه نمی تونستم برم تو پذیرائی. دویدم رفتم تو اتاقم. تند یه شلوار لی و یه پیراهن آستین بلند یشمی هم پوشیدم. شالمم برداشتم و دویدم پائین.شالمو انداختم روی موهام جلوی موهام بیرون بود. فقط بخاطر اینکه ارشیا اونجا بود. می خواستم یه کم این حرکتم به چشم بیاد.سینی رو برداشتم و رفتم طرف پذیرائی. از چیزی که میدیم شوکه شده بودم. خانم سهیلی یه خانم جوون و خیلی ناز بود که درست نشسته بود کنار ارشیا و داشتن با هم صحبت می کردن. این جناب ارشیا چی شده اینقدر ریلکس شد! 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 گرچه اصلا به خانم سهیلی نگاه نمی کرد ولی خیلی راحت با هم صحبت می کردن. داشتم از غصه می مردم کاش ماکان و صدا زده بودم و سینی رو داده بودم به خودش. ماکان منو دید و اشاره کرد برم جلو.رفتم تو و آروم سلام کردم. خودمم تعجب می کردم از این کارام من قبلل خیلی راحت بودم. اصلا انگار نه انگار حالا نمی دونم چرا اینقدر زود ناراحت میشدم و دلم می خواست تنها باشم. مااکان گفت: _خواهر کوچیکم ترنج با سر اول با خانم سهیلی احوال پرسی کردم. ارشیا یه لحظه نگاهم کرد و با سر اونم سلام کرد. یه آقایی هم نشسته بود کنار ماکان.سینی رو بردم و اول گرفتم جلوی خانم سهیلی داشتم از فضولی می مردم بفهمم جریان این خانم سهیلی که اینقدر با ارشیا گرم گرفته چیه. بش بیشتر از بیست و دو سه نمی خورد. _بفرما. _ممنون خانم کوچولو! آخ خدا که دلم می خواست خره خره شو بجوم. فکر کرده خودش مامان بزرگه. زهر مارو خانم کوچولو.یه لبخند زورکی تحویلش دادم و سینی رو گرفتم جلوی ارشیا. یه نگاه به شالم انداخت و با لبخند شربت و برداشت و گفت: _چه خوشکل دستتون درد نکنه. زحمت شد. وای که می خواستم سکته کنم. پس هم از شال پوشیدنم خوشش امده هم از شربتم. به ماکان و اون آقا هم تعارف کردم و از پذیرائی بیرون اومدم تا کاری دست خودم ندم. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایتگری شهدایی قسمت 1034 🎥 روایت شنیدنی از شهید حاج قاسم سلیمانی 🔸از واکنش حاج قاسم به پیشنهاد نامزدی در انتخابات تا روزه‌داری در گرمای طاقت‌فرسا https://eitaa.com/piyroo
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 🔴 کانال ازاین ساعت الی ساعت 8:30 صبح تعطیل میباشد،⛔️ 🤲اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا 🤲التماس دعای فرج 🌷🕊🌷🕊🌷🕊 افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد دلتنگ شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 موعـود خــــــــــدا مرد خطࢪ مےخواهد آࢪے سفࢪ عشق جگࢪ مےخواهد اے جمعیتـــــ میلیونے عصࢪ ظهوࢪ! او سیصد و سیزده نفࢪ مےخواهد 🦋 صبحت بخیر آقا 🦋 🌸 اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸 https://eitaa.com/piyroo
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . https://eitaa.com/piyroo