🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_94
_خانم سهیلی کیه؟
_همکار جدید.
کلافه گفتم:
_خوب چرا نرفتین خونه اونا.؟؟
_ترنج ولم کن. همه چی یهویی شد. کمک می کنی یا نه؟
نگاش کردم و با بدجنسی گفتم:
_یه ساعت اسپورت دیدم یه خورده گرونه بقیه اش می افته گردن تو.
_ترنج به خدا می کشمت.
رفتم به طرف پله و گفتم:
_پس به من چه!
دستم و گرفت و کشید. دستش و کرد توی جیب کتش و یه چک پول پنجاه تومنی درآورد و داد دستم.
_کافیه؟
_ای بد نیست.
_حالا بدو یه سری از اون شربتای خوشکلت بریز و بیار.
_چشم. راستی چند نفرین؟
_چهار نفر.
_برو اومدم.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_95
صاف رفتم تو آشپزخونه و سریع مشغول شدم.
تنها کاری که توی زندگیم بلد بودم همین بود.
لیوانای پایه بلند مامان و از بوفه برداشتم. شربت
غلیظ و ریختم توی لیوانا و تیکه های یخ مکعبی رو انداختم توش بعد آروم آروم آب ریختم روش که شربت با آب
قاطی نشه.
یه پرتقالم از یخچال برداشتم و حلقه کردم و زدم سر لیوانا.
نی های شیشه ای رو هم گذاشتم تو لیوانا و
بعد گذاشتمشون تو سینی.
با این روپوش و مقعنه نمی تونستم برم تو پذیرائی. دویدم رفتم تو اتاقم. تند یه شلوار لی و یه پیراهن آستین بلند یشمی هم پوشیدم.
شالمم برداشتم و دویدم پائین.شالمو انداختم روی موهام جلوی موهام بیرون بود. فقط بخاطر اینکه ارشیا اونجا بود.
می خواستم یه کم این حرکتم به چشم بیاد.سینی رو برداشتم و رفتم
طرف پذیرائی. از چیزی که میدیم شوکه شده بودم.
خانم سهیلی یه خانم جوون و خیلی ناز بود که درست نشسته بود کنار ارشیا و داشتن با هم صحبت می کردن.
این جناب ارشیا چی شده اینقدر ریلکس شد!
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_96
گرچه اصلا به خانم سهیلی نگاه نمی کرد ولی خیلی راحت با هم صحبت می کردن.
داشتم از غصه می مردم کاش ماکان و صدا زده بودم و
سینی رو داده بودم به خودش.
ماکان منو دید و اشاره کرد برم جلو.رفتم تو و آروم سلام کردم.
خودمم تعجب می کردم از این کارام من قبلل خیلی راحت بودم.
اصلا انگار نه انگار
حالا نمی دونم چرا اینقدر زود ناراحت میشدم و دلم
می خواست تنها باشم.
مااکان گفت: _خواهر کوچیکم ترنج
با سر اول با خانم سهیلی احوال پرسی کردم. ارشیا یه لحظه نگاهم کرد و با سر اونم سلام کرد.
یه آقایی هم نشسته بود کنار ماکان.سینی رو بردم و اول گرفتم جلوی خانم
سهیلی داشتم از فضولی می مردم بفهمم جریان این خانم سهیلی که اینقدر با ارشیا گرم گرفته چیه.
بش بیشتر از بیست و دو سه نمی خورد.
_بفرما.
_ممنون خانم کوچولو!
آخ خدا که دلم می خواست خره خره شو بجوم. فکر کرده خودش مامان بزرگه. زهر مارو خانم کوچولو.یه لبخند زورکی تحویلش دادم و سینی رو گرفتم جلوی ارشیا.
یه نگاه به شالم انداخت و با لبخند شربت و برداشت و گفت:
_چه خوشکل دستتون درد نکنه. زحمت شد.
وای که می خواستم سکته کنم. پس هم از شال پوشیدنم خوشش امده هم از شربتم.
به ماکان و اون آقا هم تعارف کردم و از پذیرائی بیرون اومدم تا کاری دست خودم ندم.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
9.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایتگری شهدایی قسمت 1034
🎥 روایت شنیدنی از شهید حاج قاسم سلیمانی
🔸از واکنش حاج قاسم به پیشنهاد نامزدی در انتخابات تا روزهداری در گرمای طاقتفرسا
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
13.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ عظم البلا ...
همخوانی شهدا ...
#پســت_پـایـــانـی
🕙سـاعـت عـاشقـے
⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔴 کانال ازاین ساعت الی ساعت 8:30 صبح تعطیل میباشد،⛔️
🤲اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
🤲التماس دعای فرج
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
🌷🕊🌷🕊🌷🕊
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد دلتنگ شهادت
#سلام_امام_زمانم 💚
موعـود خــــــــــدا مرد خطࢪ مےخواهد
آࢪے سفࢪ عشق جگࢪ مےخواهد
اے جمعیتـــــ میلیونے عصࢪ ظهوࢪ!
او سیصد و سیزده نفࢪ مےخواهد
🦋 صبحت بخیر آقا 🦋
🌸 اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#زیارتنامه_شهدا
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .
#یاد_شهدا_با_صلوات
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo