هر وقت از سوریہ میومد
هیچ چیزی با خودش نمےآورد
میگفت:
من از بازار شام هیچ چیزی نمیخرم.
بازاری ڪه دراون حضرت زینب(س)رو چرخونده باشن خرید نداره...🏴
🥀🕊شهید روحالله قربانے بعد از تاسوعا و عاشورا،لباس مشکیاش را در نمیآورد.
حالت عزایش را هم حفظ میکرد.
همیشه میگفت:
تازه بعد از عاشورا، مصیبتهاے حضرت زینب (س) شروع میشه... عزادارے اصلے الانه.
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_362
آستینش خونی بود.
زخم وسعت زیادی نداشت ولی به شدت
عمیق بود.
خودش هم نفهمید به کجا خورده بود که حفره ای به ان عمق ایجاد شده بود.
داشت می رفت طرف تختش که ماکان با وسایل پانسمان وارد شد.
با دیدن چشمان اشک آلود ترنج گفت:
-درد داری؟
ترنج خوشحال شد که بهانه ای برای این گریه کردن دارد سر تکان داد و دوباره صورتش از اشک خیس شد.
پشت سرش ارشیا هم وارد شد.
ترنج نگاه خسته اش را از او گرفت و روی تختش نشست.
دلش نمی خواست نگاهش کند.
ارشیا در سکوت خیره اش شده بود.
خون ریزی به قدری بود که قطره های خون از انگشتش در حال چکیدن بود.
ماکان نگران گفت:
-این خیلی وضعش خرابه. چکار کنیم ارشیا؟
و باندی را زیر انگشتان ترنج گرفت تا خون روی فرش نچکد
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_363
صدای ارشیا خش دار بود انگار که او هم گریه کرده باشد.
-فکر نمی کنی مامانت اینجوری ببینش بدتر باشه؟
ماکان کلافه دستی توی موهایش کشید و گفت:
-نمی دونم.
درباز شد و مسعود وارد شد.
-چکار می کنین شما؟
بعد رفت طرف ترنج و گفت:
-بابا ترنج بذار دستت و ببینم.
ترنج احساس می کرد خم کردن آرنجش سخت تر شده. مسعود با دیدن دست
ترنج لبش را جوید و گفت:
-چکارش کردی؟
اشکهای ترنج حالا از درد دست و درد دلش با شدت بیشتری بی صدا
روی صورتش سرریز می کرد.
ماکان گفت:
-نشسته بود پائین من که خبر نداشتم زدم به دستم شاید مال همون
باشه.
مسعود بلند شد.
-من می رم به سوری بگم. اینو دیگه نمیشه پنهان کرد. بعدا هم بفهمه بدتر میکنه. بلند شو
ببرش درمونگاه این زخمش باز شده احتمالا.
ترنج دیگر حال اینکه مقاومت کند نداشت. همه چیز را به پدرش سپرده
بود.
اگر زخمش باز نشده بود هیچ کدام از این اتفاقات نمی افتاد.رو به ماکان گفت:
-تو کیفم یه بسته مسکن هست
بهم یه دونه میدی؟
صدای لرزان و بغض دار بود و نوعی مظلومت را نشان میداد. ماکان بلند شد و کیف ترنج را آورد. بسته مسکن را بیرون آورد
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_364
واقعا اشکهای ترنج تحت اختیارش نبود.
ارشیا با دل آشوبه به اشکهای ترنج نگاه می کرد.
آن روز که از پله افتاده بود دستش شکسته بود انگار ولی گریه نکرد.
این زخم چه دردی داشت که ترنج اینجور اشک می ریخت!
واقعا بخاطر دستش اشک می ریخت؟
ارشیا کلافه بود. بوی حرص را از ان حرف ترنج
احساس کرده بود.رفته بود تا فرصت گفتن حرفای دیگر را از خودش بگیرد.
از ترنج ناراحت نبود.
از خودش ناراحت بود که این اجازه را به خودش داده بود که به حریم شخصی ترنج پا بگذارد.
اصلا تصمیم نداشت ان حرف را بزند از
دهانش پریده بود.
گذشته ترنج خصوصا این سه سال هیچ ربطی به او نداشت. اولین انتخاب ترنج ارشیا بود اگر
خودش نخواسته بود ترنج دلیلی نداشت که منتظر او بماند.دلیلی نداشت که دل به کس دیگری ندهد.
به چه امید اصلا می بایست برای او صبر می کرد.ماکان قرص را به دست ترنج داد و برایش کمی آب ریخت.
بعد جعبه دستمال را مقابلش گرفت و گفت:
-ترنج واقعا اینقدر درد داری؟
حرف ماکان آرامش که نکرد هیچ به جریان اشکش هم اضافه کرد. آب را تا ته خورد بلکه گریه اش را آرام کند. ولی انگار اشکهای پس زده سه ساله سر ریز کرده بود.
ارشیا هر لحظه بی قرارتر میشد. چرا اشک ترنج بند نمی امد!
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایتگری شهدایی قسمت 1148
روایتی شنیدنی از شهید مجید قربانخانی..
حتما ببینید
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ عظم البلا ...
همخوانی شهدا ...
#پســت_پـایـــانـی
🕙سـاعـت عـاشقـے
⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜
سلام و درود بر شهدا و امام شهیدان
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهداےِبجنورد دلتنگ شهادت
#سلام_امام_زمانم 💚
ای منتظران گنج نهان می آید
آرامش جان عاشقان می آید
بر بام سحر طلایه داران ظهور
گفتند که صاحب الزمان می آید
🌤اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#زیارتنامه_شهدا
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .
#یاد_شهدا_با_صلوات
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌹تــو بایـد باشی
تا روز هایم پر شود از#نور
پر شود از#عشــق ،
و دقایقم از #شهادت
و با#شهدا بودن لبریز گردد ...
تــو باید باشی
#صبحتون_شهدایی 🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
اللّهمَاغفِرلی الذُنوبَالَّتی تُنِزِلُالبَلا
و بلا...
یعنی دلتنگیات!
یعنی: فراق، از نقطه آرامش...
و قلب کسی که شیدای تو شد...
کجا آرام خواهد گرفت؟!
جز حریمی که قلب تو در خاکش مدفون است؟!
من هوایی توام حسین...
هرجا که هوای تو دارد...
نقطهی آرام من است!
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله❤️
16#_روز تا #اربعین🏴
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
【#نگاه_به_نامحرم❌】
یک نگاه به نامحرم میتواند سالها عبادتت را بسوزاند🔥
و یک نگاه نکردن میتواند برتراز سالها عبادت باشد..📿
• فقط یک نگاه را برگردان🚫
• چشمت را ببند👀
• باخدا معامله کن🕋
• چکهای خدا سر وقت پاس میشود.💵
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطره رهبر انقلاب از دوران جوانی سرلشکر فیروزآبادی و تذکر بجایی که وی در یکی از جلسات تفسیر قرآن مشهد در سالهای قبل از انقلاب داد
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✍دیروز
شما در قاب عڪسے جمع شدید
ونفهمیدیم ڪدامتان حسینــے شدید؟!
امــروز
ما نظاره میڪنیم
ایــن حلقــہے عاشــقانہ را،
و افسوس مےخوریم:
ڪہ جا ماندهایم ... 😔
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
وَ تو اے بـانو
هَميـטּ را بِداטּ و بَس⇣
صَدام و جَنگ و ميـטּ و تَركش،
هَمه اش بَهانه بود...
⇦شَهيد⇨فَقط خواست ثابت كُند
⇦چادر⇨در اين سرزَميـטּ
تـا بخواهـے فَدايے دارد...
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
شهید،شهیدمیشود
مامُردههاهم،خواهیممُرد ...
هرآنطورڪهزندگیڪنیم
همانطورمیرویم ..!❤️
#شهید_محمدرضا_دهقان🕊
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊شهید_مسعود_عسگری:
همیشه میگفت:نباید به #گناه نزدیک بشیم
باید برای خودمون #ترمز بذاریم
اگر بگیم فلان کارکه به گناه نزدیکه
ولۍحروم نیست رو انجام بدیم
تا گناه #فاصله نداریم
🌷🌷🌷🌷🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo