📹نماهنگ| لحظاتی از دیدار و گفت‌گوی رهبرمعظم انقلاب با جانبازان شیمیایی در بیمارستان

🔴ماهواره نور ۳ با موفقیت پرتاب شد ♦️ماهواره نور ۳ لحظاتی پیش با ماهواره‌بر قاصد و توسط نیروی هوافضای سپاه با موفقیت در مدار ۴۵۰ کیلومتری زمین قرار گرفت.

ما عادت کرده‌ایم صرفاً زخم‌ها را ببینیم ... این هفته نزدیک به ۱۰۰ هزار مدرسه در کشور بازگشایی شد و بیش از ۱۵ میلیون دانش‌آموز وارد مدرسه شدند. اعداد عجیبی که حاکی از بزرگی کار و سختی آن دارد. حالا در این میان چند مدرسه مسیر خطا و ابتذال را رفتند - که حتماً باید با آن‌ها برخورد شود - اما این مطلق‌انگاری را از کجا آورده‌ایم؟! چرا آن را به کل سیستم تعمیم می‌دهیم؟! چرا با انتشار معدود تصاویر از خانواده‌ها سلب اعتماد می‌کنیم؟! آموزش و پرورش صدها ایراد دارد و درست است. کادر آموزش و پرورش نیز نیاز به ترمیم جدی دارد و این هم حرف درستی است، اما شاید بد نباشد به #روان_مردم هم توجه کنیم! شخصاً بسیاری از مدارس را می‌شناسم و مطلعم که در روز اول مهر شادترین و معنوی‌ترین برنامه‌ها را برای بچه‌ها در نظر گرفته بودند و از قضا بسیار هم با استقبال بچه‌ها و خانواده‌هایشان روبرو شدند، اما متأسفانه طبیعت رسانه بر این است که این موارد را نبیند! #حمید_کثیری 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4

#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_وعجل_فرجهم 🚩 سنگر خاطره... توی بیمارستان شهدای تجریش بستری بودم که خبردار شدم حسن مقدم مجروح شده. دو سه روز بعد، آوردنش تهران در یکی از بیمارستان ها بستری شد. نگرانش بودم، شنیده بودم تیر دوشکا خورده توی کمرش. هر طوری بود شماره بیمارستان رو پیدا کردم و با کلی تلاش و خواهش از اپراتور بیمارستان به اطاقشون وصل کردن. حسن که گوشی رو گرفت و الو گفت تنم لرزید... صداش گرفته بود و به آرومی حرف میزد. گفتم: برادر_مقدم؟؟ گفت: بفرمایید. گفتم: حسن جون خودتی. گفت: آره جعفر خودمم. انگار همه ی دنیا رو به من داده اند. بدن خودم آش و لاش شده بود اما با شنیدن صدای حسن درد خودم یادم رفت. بعد از اینکه چاق سلامتی ها تموم شد گفتم: حسن جون!!! کجات ترکش خورده. اون هم خیلی جدی گفت تیر به لپ چپم خورده... من تعجب کردم آخه شنیده بودم کمر یا لگنش زخمی شده. گفتم: حسن لپ چپت؟! گفت: آره من ساده هم باور کرده، گفتم: حسن جون به لب و دندونت که آسیب نرسونده... تا اینو گفتم یه قهقهه ی بلندی زد و گفت: داداش جعفر: شوخی کردم، ترکش به باسنم خورده... دو تایی کلی خندیدیم😂🤣▫️راوی: جعفر طهماسبی 🌹شهید حسن مقدم سال ۶۵ در عملیات کربلای ۲ و در منطقه حاج عمران آسمانی شد 🌹🌹🌹🇮🇷🌹🌹🌹 🚩 سنگر خاطره... شب‌ها که خانه بود، کاغذۍرا دَست‌ می گرفت و علامت‌ می‌زد. شبۍ صدایم‌ زد و گفت: «عیال، این‌ کاغذ را دیده‌ای؟» گفتم: «نه. چه هست؟» گفت: «نامهٔ‌ عملم‌ است. حساب‌ و کتاب‌ کارهایم! میخواهم‌ بدانم‌ هر روز، دݪ‌ چند نفر را شکسته ام با چند نفر خوب‌ بوده‌ام‌ و چہ‌ کارهایۍ کرده‌ام. همهٔ‌ اینها را می‌نویسم گفتم‌ نشان‌ تو هم‌ بدهم؛ شاید دوست‌ داشتی برای خودت‌ درست‌ کنی.» ⁣⁣ 📕کتاب‌ طلایه داران‌نور #شهید‌_محمدعلی‌_خورشاهی 🌹🌹🌹🇮🇷🌹🌹🌹 🚩 سنگر خاطره... دو تا از بچہ هاے گردان، غولـی را همراه خودشان آورده بودند و های های می خندیدند. +"این کیه!؟" -"عراقی😬" +"چطوری اسیرش کردید؟"😐 می خندیدند. -"از شب عملیات پنهان شده بود. تشنگی فشار آورده با لباس بسیجی ها آمده ایستگاه صلواتـی شربت گرفتہ بود، پول داده بود!"🥴 اینطوری لو رفته بود، بچه ها هنوز می خندیدند...😅 🌹🌹🌹🇮🇷🌹🌹🌹 🚩 کلام شهید... وقتی کار فرهنگی را شروع میکنیم با اولین چیزی که باید بجنگیم "خودمان" هستیم وقتی که کارتان میگیرد و دورتان شلوغ میشود، تازه اول مبارزه است؛ زیرا شیطان به سراغتان می‌آید. #شهید_مصطفی_صدرزاده 💠 @sajdeh63

اگر حقوق کودکان مد نظر باشد این‌ها فقط بخشی از سوالاتی است که دنیا می‌تواند از آمریکایی‌ها بپرسد ... و رئیس‌جمهور در سفر به نیویورک مکرر از این سوالات پرسیدند. #حمید_کثیری https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4