eitaa logo
مدرسه عشق
104 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
150 فایل
رسانه رسمی پایگاه مقاومت بسیج شهدای م.ب.م.م
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5773926970706364028.mp3
4.68M
🎧 ترتیل سوره مبارکه 🔹️ 🔸️سوره ۱۸ 🔹️جزء ۱۶ 💠مدرسه عشق 🆔️ eitaa.com/pmbshmbmm
4_5773926970706364029.mp3
3M
🎧 ترجمه سوره مبارکه 🔹️ 🔸️سوره ۱۸ 🔹️جزء ۱۶ 💠مدرسه عشق 🆔️ eitaa.com/pmbshmbmm
5.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بی‌تفاوت نباشیم! ✊ از کنار زورگویی و یا مشکلات دیگران راحت رد نشیم و حواسمون بهم باشه 🆔️ eitaa.com/pmbshmbmm
⚜سوره مبارکه ⚜ 🔹 🔸️سوره ۱۸ 🔹️جزء ۱۶ 💢مدرسه عشق 🆔️ eitaa.com/pmbshmbmm
4_5775872775575045187.mp3
4.49M
🎧 ترتیل سوره مبارکه 🔹️ 🔸️سوره ۱۸ 🔹️جزء ۱۶ 💢مدرسه عشق 🆔️ eitaa.com/pmbshmbmm
4_5775872775575045188.mp3
2.63M
🎧 ترجمه سوره مبارکه 🔹️ 🔸️سوره ۱۸ 🔹️جزء ۱۶ 💢مدرسه عشق 🆔️ eitaa.com/pmbshmbmm
🔆 ✍ قایق‌های خالی زندگی‌مان 🔹وقتى جوان بودم، قايق‌سوارى را خيلى دوست داشتم. 🔸يک قايق كوچک هم داشتم كه با آن در درياچه قايق‌سوارى مى‌كردم و ساعت‌هاى زيادى را آنجا به تنهايى مى‌گذراندم. 🔹در يک شب زيبا و آرام، بدون آنكه به چيز خاصى فكر كنم، درون قايق نشستم و چشم‌هايم را بستم. 🔸در همين زمان، قايق ديگرى به قايق من برخورد كرد. عصبانى شدم و خواستم با شخصى كه با كوبيدن به قايقم، آرامش مرا به‌هم زده بود، دعوا كنم. 🔹ولى ديدم قايق خالى است! كسى در آن قايق نبود كه با او دعوا كنم و عصبانيتم را به او نشان دهم. 🔸حالا چطور مى‌توانستم خشم خود را تخليه كنم؟ هيچ كارى نمى‌شد كرد! 🔹دوباره نشستم و چشم‌هايم را بستم. در سكوت شب كمى فكر كردم. قايق خالى براى من درسى شد. 🔸از آن موقع اگر كسى باعث عصبانيت من شود، پيش خود مى‌گويم: اين قايق هم خالى است! 🆔 eitaa.com/pmbshmbmm
💌 قسمت طلافروشی‌اش همه طلاها را پنجاه درصد تخفیف زده بود. از فکر اینکه «اگر در ایران طلافروشی‌ها پنجاه درصد تخفیف بزنند، چه می‌شود؟» خنده‌ام می‌گیرد. جلوی پیشخوانش حتی یک نفر هم نبود. گفتم شاید بدل‌ فروشی است. جلو رفتم و پرسیدم که همه‌شان طلا هستند؟ گفت نه یک چندتایی هم نقره داریم! بس که ساده می‌گردند و ساده می‌پوشند. 📚 از کتاب «دهکده خاک بر سر» فائضه غفار حدادی 🆔️ eitaa.com/pmbshmbmm
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
احکام: الکی قسم نخور ! 🔸احکامی که باید بدانیم 🔺️مدرسه عشق 🆔️ eitaa.com/pmbshmbmm
🔆 ✍ الفبای حق‌کشی 🔹خانم "الف" به بانک می‌رود و نوبت می‌گیرد، شماره‌اش ۱۳۵ است. همان‌جا دوستش را می‌بیند که سه ساعت زودتر از او آمده و دو شماره در دستش دارد. یکی ۲۴ و یکی ۲۵. شماره ۲۵ را از او می‌گیرد و کارش را زودتر از ۱۱۰ نفر دیگر انجام می‌دهد و خوشحال بانک را ترک می‌کند. 🔸آقای "ب" راننده تاکسی است. هر روز دقایقی را فریاد می‌زند تا مسافرانش تکمیل شده و حرکت کند. امروز باران شدیدی می‌آمد. آقای "ب" کسی را سوار نمی‌کرد و می‌گفت که فقط دربست می‌رود. 🔹خانم "پ" پنجره را باز می‌کند و زیرسفره‌ای را داخل کوچه می‌تکاند. 🔸آقای "ت" در اتوبان می‌بیند که همه‌ ماشین‌ها در ترافیک سنگینی هستند. وارد شانه‌ خاکی می‌شود و از چند صد نفر جلو می‌زند و بعد به داخل صف ماشین‌ها می‌آید. 🔹خانم "ث" فروشنده است. کیفی می‌فروشد با قیمت ۲۰ هزار تومان. توریستی از همه‌جا بی‌خبر می‌آید که کیف را بخرد. قیمت را می‌پرسد، در جواب می‌شنود: ۶۰ هزار تومان. 🔸آقای "ج" کارمند است. در ساعتی که اوج کار است و مراجعین صف کشیده‌اند، در اتاقش را بسته، چایی می‌ریزد و می‌نشیند کنار همکارش هرهر می‌خندد. 🔻یک لحظه با خودتان روراست باشید و بپذیرید که همه‌ ما به اندازه "توانمان" متجاوزیم و دیکتاتور و ضایع‌کننده‌ حق دیگران. ▫️حالا شما بیا و این عده‌ از مردمی که تجاوز به حق دیگری را هر روز و هر روز تمرین می‌کنند، بگذار به‌عنوان مسئول یک کشور. ▫️سوءاستفاده از قدرت و دیگر کارها، طبیعی‌ترین نتیجه‌ ممکن خواهد بود. ▫️مسئولین از هوا نازل نشده‌اند. 🆔 eitaa.com/pmbshmbmm
⚜سوره مبارکه ⚜ 🔹 🔸️سوره ۱۹ 🔹️جزء ۱۶ ✅مدرسه عشق 🆔️ eitaa.com/pmbshmbmm