فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نذر که فقط با پلو و عدس نیست!
نذر کن که...
🆔️ eitaa.com/pmbshmbmm
🔆 #پندانه
✍ سعادت ما در گروی سعادت دیگران
🔹دوستی میگفت:
سمیناری دعوت شدم که هنگام ورود، به هر یک از دعوتشدگان بادکنکی دادند.
🔸سخنران بعد خوشامدگویی از حاضرین که ۵۰ نفر بودند خواست که با ماژیک اسم خود را روی بادکنک نوشته و آن را در اتاقی که سمت راست سالن بود بگذارند و خود در سمت چپ جمع شوند.
🔹سپس از آنها خواست که در پنج دقیقه به اتاق بادکنکها رفته و بادکنک نام خود را بیاورند.
🔸من به همراه سایرین دیوانهوار به جستوجو پرداختیم، همدیگر را هل میدادیم و زمین میخوردیم، هرج و مرجی به راه افتاده بود.
🔹مهلت پنج دقیقهای با پنج دقیقه اضافه هم به پایان رسید اما هیچکس نتوانست بادکنک خود را پیدا کند.
🔸این بار سخنران همه را به آرامش دعوت کرد و پیشنهاد داد که هرکس بادکنکی را بردارد و آن را به صاحبش بدهد.
🔹بدین ترتیب کمتر از پنج دقیقه همه به بادکنک خود رسیدند.
🔸سخنران ادامه داد:
این اتفاقی است که هر روز در زندگی ما میافتد.
دیوانهوار در جستوجوی سعادت خویش به این سو و آن سو چنگ میزنیم و نمیدانیم که سعادت ما در گروی سعادت و خوشبختی دیگران است.
🔹با یک دست سعادت آنها را بدهید و با دست دیگر سعادت خود را از دیگری بگیرید.
🆔 eitaa.com/pmbshmbmm
5.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیتفاوت نباشیم!
✊ از کنار زورگویی و یا مشکلات دیگران راحت رد نشیم و حواسمون بهم باشه
🆔️ eitaa.com/pmbshmbmm
🔆 #پندانه
✍ قایقهای خالی زندگیمان
🔹وقتى جوان بودم، قايقسوارى را خيلى دوست داشتم.
🔸يک قايق كوچک هم داشتم كه با آن در درياچه قايقسوارى مىكردم و ساعتهاى زيادى را آنجا به تنهايى مىگذراندم.
🔹در يک شب زيبا و آرام، بدون آنكه به چيز خاصى فكر كنم، درون قايق نشستم و چشمهايم را بستم.
🔸در همين زمان، قايق ديگرى به قايق من برخورد كرد. عصبانى شدم و خواستم با شخصى كه با كوبيدن به قايقم، آرامش مرا بههم زده بود، دعوا كنم.
🔹ولى ديدم قايق خالى است! كسى در آن قايق نبود كه با او دعوا كنم و عصبانيتم را به او نشان دهم.
🔸حالا چطور مىتوانستم خشم خود را تخليه كنم؟ هيچ كارى نمىشد كرد!
🔹دوباره نشستم و چشمهايم را بستم. در سكوت شب كمى فكر كردم. قايق خالى براى من درسى شد.
🔸از آن موقع اگر كسى باعث عصبانيت من شود، پيش خود مىگويم:
اين قايق هم خالى است!
🆔 eitaa.com/pmbshmbmm
#بریده_کتاب
💌 قسمت طلافروشیاش همه طلاها را پنجاه درصد تخفیف زده بود. از فکر اینکه «اگر در ایران طلافروشیها پنجاه درصد تخفیف بزنند، چه میشود؟» خندهام میگیرد. جلوی پیشخوانش حتی یک نفر هم نبود. گفتم شاید بدل فروشی است. جلو رفتم و پرسیدم که همهشان طلا هستند؟ گفت نه یک چندتایی هم نقره داریم! بس که ساده میگردند و ساده میپوشند.
📚 از کتاب «دهکده خاک بر سر» فائضه غفار حدادی
🆔️ eitaa.com/pmbshmbmm