🟥 #ترمینولوژی_تایم
🟩 #واژگان_حقوقی
🔻بيع: فروش، خرید – هم به معنی خریدن و هم به معنی فروختن. تملیک عین است به عوض معلوم
🔻بيع سلف: مترادف بیع سلم است و آن بیعی است که ثمن حال و مبيع مؤجل باشد
🔻بيع مؤجل: بيع نسيه
🔻بيع محاباتی: بیع به کمتر از ثمن المثل را که عالما عامدا صورت گرفته باشد را گویند
🔻بيع وقف: بیعی که مبیع آن موقوفه باشد که در مورد استثنائی به تجویز قانون فروخته می شود
🔻بینونت: جدایی ، مفارقت
🔻بنت: از محارم نسبی هفتگانه مذکور در آیه ۲۳ سوره نساء است.
🔻پرداخت: اجراء تعهدی که موضوع آن وجه نقد باشد.
🔻پروتکل: صورت جلسات مجالس سیاسی که برای مذاکره و رسیدگی در امری منعقد شده باشد.
🔻تأسیس: یعنی پی نهادن و ایجاد نمودن. به معنی وضع قانونی است که در معرف و عادت وجود نداشته است
📗دانلودرایگان جزوه،کتاب ونمونهسوال از همه رشتهها↙️تلگرام💙وایتا🧡
📖📚➔ @Pnu100 👈📗📒📕📔📘
🎓🤖➔ @Pnu100bot 👈😍📋
🟨 #ترمینولوژی_تایم
🟪 #واژگان_حقوقی
🔻امارات: نشانه ها ، دلالت ، اشعار – اماره عبارت از اوضاع و احوالی است که به حکم قانون یا در نظر قاضی دلیل بر امری شناخته می شود.
🔻امتزاج: آمیخته شدن، آمیختگی – آمیزش
🔻امور حسبی: اموری که دادگاه ها مکلف اند به آن امور اقدام نموده و تصمیمی اتخاذ کنند بدون این که رسیدگی به آنها متوقف بر وقوع اختلاف و منازعه بین اشخاص و اقامه دعوی از طرف آنها باشد
🔻امي: منسوب به ام، مادری ، از یک مادر، در مقابل ابی
🔻اناث: زنان ، مادگان
🔻انتزاع: کندن، برداشتن، در علم اصول و فقه نوعی تجرید مفهوم است از خاستگاه آن
🔻اناطه: حالت توقف رسیدگی و اظهار نظر یک دادگاه بر ثبوت امر دیگری در دادگاه دیگر
🔻انتقال:زوال مالكيت مالک نسبت به مال معین به نفع مالك جديد
🔻انتفاع: نفع گرفتن، حقی است که به موجب آن شخص می تواند از مالی که عین آن ملک دیگری است یا مالک خاصی ندارد استفاده کند.
🔻انتفاعات: جمع انتفاع حقی که به موجب آن می توان از ملک دیگری استفاده کرد، اما نمی توان آن را به شخص ثالث انتقال داد.
🔻انحلال: در معنی از بین رفتن یک موسسه رسمی
🔻انحصار وراثت: حصر وراثت، دعوایی است که به موجب آن وراث متوفی از دادگاه تقاضای صدور تصديق به منحصر بودن وراثت به عدد و اشخاص معين و معلوم می نمایند.
🔻انفال: اموالی است که به موجب قانون متعلق به شخص اول اسلام می باشد.
🔻انفساخ: انحلال قهری عقد را گویند.
🔻انکار: در اصطلاح آئین دادرسی مدنی کسی که سندی علیه او ابراز شود و او مهر یا امضاء یا اثر انگشت منتسب به خود را نفی کند و آنها را از خود نداند این عمل را انکار گویند
🔻اهل: غير محجور را اهل می گویند و در لغت به معنی شایسته آمده است
🔻اهلیت: صفت کسی است که دارای جنون، سفه، صغر، ورشکستگی و سایر موانع محرومیت از حقوق باشد.
🔻ایجاب: واجب کردن، اعلام تعهد یا اعلام تملیک (عقد تملیکی)؛ مقابل قبول
🔻ايداع: نهادن مال نزد کسی به رسم ودیعه.
🔻ایفاء: در مورد پرداخت دین به کار می رود.
🔻ايقاع: عملی است تضایی و یكطرفی که به صرف قصد انشاء و رضای یكطرف منشأ اثر حقوقی شود.
📗دانلودرایگان جزوه،کتاب ونمونهسوال از همه رشتهها↙️تلگرام💙وایتا🧡
📖📚➔ @Pnu100 👈📗📒📕📔📘
🎓🤖➔ @Pnu100bot 👈😍📋