eitaa logo
دخٺراݩ‌پویا‌/քօօʏaɢɨʀʟs
152 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
686 ویدیو
86 فایل
[…`°🌸🎨^…] 〖شاید مصلحٺ همونیھ کھ میخواے!😇〗 _خدا رو چھ دیدے؟!🌱 : ) [تولدکانال98/8/30💞] کپی؟!🕶 °|با‌ذکر‌یھ‌دونھ‌صلوات!☺ خادم امام زمان️🏖↫ 🎈| @Asma3184 ◎_◎ ادمین تبادلاٺ ☔️↫ 🎈| @ya_sahbazaman ^_^
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی کردن، نایاب ترین چیز در این دنیاست. لذت ببر، نفس بکش، عاشق شو، شکست بخور، پیروز شو، کارهای خارق العاده انجام بده، وگرنه زنده بودن را که همه بلدند، زندگی کن ☆⇨.. @Pooyagirls ..⇦☆
پیاده روی مجازی به طرف کوی معشوق🚩🚩🚩 سلام باتوجه به اینکه راهپیمایی بزرگ اربعین امسال برگزارنخواهد شد با کلیک بر روی لینک آبی زیر به صورت مجازی درسرزمین عشق و عاشقی قرار بگیرید لازم به ذکر است که تصاویربه صورت سه بعدی بوده وبا کلیک بر روی علامت قرمز که درهرتصویرمشاهده میشود به حرکت خود ادامه داده تا وارد کربلا ونقطه ی پایانی سفرشوید. التماس دعا 👇 http://haram360.ir/ بفرمایید زیارت👆👆 اللهم عجل لولیک الفرج: پیاده روی مجازی به طرف کوی معشوق🚩🚩🚩 سلام باتوجه به اینکه راهپیمایی بزرگ اربعین امسال برگزارنخواهد شد با کلیک بر روی لینک آبی زیر به صورت مجازی درسرزمین عشق و عاشقی قرار بگیرید لازم به ذکر است که تصاویربه صورت سه بعدی بوده وبا کلیک بر روی علامت قرمز که درهرتصویرمشاهده میشود به حرکت خود ادامه داده تا وارد کربلا ونقطه ی پایانی سفرشوید. التماس دعا 👇 http://haram360.ir/ بفرمایید زیارت👆👆 ☆⇨.. @Pooyagirls ..⇦☆
وابستگیِ زیاد نسبت به هر چیزی باعث میشه که شما آدم خوشحالی نباشید... ☆⇨.. @Pooyagirls ..⇦☆
🔴 سه دقیقه در قیامت(قسمت ۷) 📝مقدمه: ما که وسیله ایم و هیچ، اما بدونید واقعا خدا خیلی بهتون نظر داشته که توفیق خوندن این داستان رو بهتون داده... همه چیز مطابق با احادیث و روایات اهل بیت هست و واقعا مطالبیه که آدم رو زیر و رو میکنه... ♻️ادامه ماجرا: 💠خیلی ناراحت بودم،ای کاش کسی بود که می‌توانستم گناهانم را گردن او بیاندازم و اعمال خوبش را بگیرم. اما هرچی میگذشت بدتر میشد.. 🔆جوان پشت میز ادامه داد: وقتی اعمال شما بوی ریا بدهد پیش خدا هیچ ارزشی ندارد. اعمال خالصت را نشان بده تا کارت سریع حل شود. ✅ همانطور که با ناراحتی کتاب اعمال را ورق می زدم ناگهان دیدم بالای صفحه با خط درشت نوشته شده: 🔅نجات یک انسان🔅 🔷خوب به یاد داشتم که ماجرا چیست. به خودم افتخار کردم وگفتم: خدا راشکر این کار را واقعاً خالصانه برای خدا انجام دادم. 🔮 ماجرا از این قرار بود که یک روز در دوران جوانی با دوستانم برای شنا کردن اطراف سد زاینده رود رفته بودیم. رودخانه پر از آب بود. 🛡ناگهان صدای جیغ و داد یک زن و مرد همه را میخکوب کرد. یک پسر بچه داخل آب افتاده بود و دست و پا میزد. 🔵 من شنا و غریق نجات بلد بودم. آماده شدم که به داخل آب بروم اما رفقایم مانع شدن آنها گفتند اینجا نزدیک سد است و خطرناک... 🔸 اما یک لحظه با خودم گفتم: فقط برای خدا و پریدم توی آب. خدا را شکر که توانستم این بچه را نجات بدهم .او را به ساحل آوردم و با کمک رفقا بیرون آمدیم. ♦️پدر و مادرش از من تشکر کردند و شماره تماس و آدرس من را گرفتند. 💠 این عمل خالصانه خیلی خوب در پیشگاه خدا ثبت شده بود.خوشحال بودم که لااقل یه کار خوب با نیت الهی پیدا کردم. ⛔️اما یکباره مشاهده کردم که این عمل خالصانه هم در حال پاک شده است!! ❗️ با ناراحتی گفتم:مگر نگفتی فقط کارهایی که خالصانه برای خدا باشد حفظ می‌شود؟؟ من این کار را فقط برای خدا انجام دادم،پس چرا دارد پاک میشود؟؟ ☘جوان لبخندی زد و گفت: درست می‌گویی اما شما در مسیر برگشت به سمت خانه با خودت چه گفتی؟ ⚡️یکباره فیلم آن لحظات را دیدم.. نیت درونی من مشغول صحبت بود! من با خودم می گفتم: خیلی کار مهمی کردم.. اگر جای پدر و مادر این بچه بودم به همه خبر می دادم که یک جوان به خاطر فرزند ما خودش را به خطر انداخت. 💥اگر من جای مسئولین استان بودم یک هدیه حسابی تهیه می‌کردم و مراسم ویژه می گرفتم اصلا باید خبرنگاری ها و روزنامه ها با من مصاحبه کنند.. ❄️خلاصه فردای آن روز تمام این اتفاقات افتاد، روزنامه‌ها با من مصاحبه کردند. استاندار همراه با خانواده آن بچه به دیدنم آمد و یک هدیه حسابی برای من آوردند. ✨جوان پشت میز گفت: اول برای رضای خدا کار کردی اما بعد خرابش کردی! آرزوی اجر دنیایی کردی و مزدت را هم گرفتی درسته؟ 🍂گفتم راست می گویی.. همه اینها درست است. بعد با حسرت عظیمی گفتم: چه کار کنم دستم خیلی خالیه. ☘جوان پشت میز گفت:خیلی ها کارهایشان را برای خدا انجام می‌دهند اما باید تلاش کنند تا آخر این اخلاص را حفظ کنند. بعضی ها کارهای خالصانه را در همان دنیا نابود می‌کنند! 🌾حسابی به مشکل خورده بودم.. اعمال خوبم به خاطر شوخی ها و صحبت های پشت سر مردم و غیبت‌ها نابود میشد و اعمال زشت من باقی می ماند. 🍃البته وقتایی که یک کار خالصانه انجام داده بودم همان عمل باعث پاک شدن کارهای زشت می‌شد،چرا که در قرآن آمده بود: ان الحسنات یذهبن السیئات..کارهای نیک گناهان را‌ پاک میکند. 🌿زیارت های اهل بیت در نامه عمل من بسیار تاثیر مثبت داشت.البته زیارت های با معرفتی که با گناه آلوده نشده بود. 🌕اما خیلی سخت بود! هر روزِ ما دقیق بررسی و حسابرسی می‌شد کوچکترین اعمال مورد بررسی قرار می گرفت. 🍀به یکی از روزهای دوران جوانی رسیدیم اواسط دهه هشتاد! 🥀 یکدفعه جوان پشت میز گفت: به دستور آقا اباعبدالله الحسین ۵ سال از اعمال شما را بخشیدیم و این ۵ سال بدون حساب طی می شود. 💥با تعجب پرسیدم یعنی چی؟ گفت: یعنی پنج سال گناهان شما بخشیده شده و اعمال خوبتان باقی می ماند. ❄️نمیدانید چقدر خوشحال شدم.۵ سال بدون حساب و کتاب!! گفتم: علت این دستور آقا برای چه بود؟ 🍀 همان لحظه به من ماجرا را نشان دادند.. ادامه دارد.. ✨شادی روح امام خمینی صلوات ☆⇨.. @Pooyagirls ..⇦☆
🔴سه دقیقه در قیامت(قسمت ۸) 💥بعد از سقوط صدام در دهه هشتاد چندبار به کربلا رفته بودم. دریکی از این سفرها پیرمرد کرولالی با ما بود که مسئول کاروان به من گفت: میتوانی مراقب این پیرمرد باشی؟ 🔰خیلی دوست داشتم‌ مثل تنها باشم و با مولای خود خلوت کنم اما با اکراه قبول کردم. ♦️پیرمرد هوش و حواس درست حسابی هم نداشت و دائم باید مواظبش میشدم تا‌ گم نشود.تمام سفر من تحت شعاع حضور پیرمرد سپری شد. 🍃حضور قلب من کم رنگ شده بود، هر روز پیرمرد با من به حرم می آمد و برمی‌گشت چون باید مراقب این پیرمرد میبودم. ✔️روز آخر قصد خرید یک لباس داشت فروشنده وقتی فهمید متوجه نمی شود قیمت راچند برابر گفت. جلو رفتم و گفتم:چه می‌گویی آقا؟ این آقا زائر مولاست،این لباس قیمتش خیلی کمتر است... 🍀 خلاصه اینکه من لباس را خیلی ارزانتر برای پیرمرد خریدم و او خوشحال و من عصبانی بودم. ♦️ با خودم گفتم:عجب دردسری برای خودم درست کردم! این دفعه کربلا اصلاً حال نداد... 🔆یکدفعه دیدم پیرمرد ایستاد روبه حرم کرد و با انگشت دستش من را به آقا نشان داد و با همان زبان بی زبانی برای من دعا کرد. 🌷جوان پشت میز گفت: به دعای این پیرمرد آقا امام حسین علیه السلام شفاعت کردند و گناهان ۵ ساله را بخشیدند. بید در آن شرایط قرار می‌گرفتید تا بفهمید که بعد از این اتفاق چقدر خوشحال شده بودم. 🍃 صدها برگ در کتاب اعمال من جلو می رفت،اعمال خوب این سال ها همگی ثبت شد و گناهانش محو شده بود. 💥در دوران جوانی در پایگاه بسیج شهرستان فعالیت داشتم شب های جمعه همه دور هم جمع بودیم و بعد از جلسه قرآن فعالیت نظامی و.. داشتیم. ❎ در پشت محل پایگاه، قبرستان شهرستان ما قرار داشت. ما هم بعضی وقت ها دوستان خودمان را اذیت می کردیم. البته تاوان تمام این اذیت ها را در آن جا دادم. ♻️یک شب زمستانی برف سنگینی آمده بود. یکی از رفقا گفت: کی میتواند الان به ته قبرستان و برگردد؟ 💠 گفتم: اینکه کاری ندارد. من الان می روم. او به من گفت باید یک لباس سفید بپوشی. من از سر تا پا سفید پوش شدم و حرکت کردم. 🔷 صدای خس پای من بر روی برف از دور شنیده می‌شد. اواخر قبرستان که رسیدم صوت قران شخصی را شنیدم... 🔸 یک پیرمرد روحانی از سادات بود شب های جمعه تا سحر داخل یک قبر مشغول قرائت قرآن می شد. 🔮فهمیدم که رفقا میخواستند با این کار با سید شوخی کنند! می خواستم برگردم اما با خودم گفتم اگر الان برگردم رفقا من را به ترسیدن متهم می کنند. 🛡 برای همین تا انتهای قبرستان رفتم هرچی صدای پای من نزدیکتر میشد صدای قرائت قرآن سید هم بلندتر می شد. از لحنش فهمیدم که ترسیده ولی به مسیر ادامه دادم. 📘 تا این که بالای قبر رسیدم که او در داخل آن مشغول عبادت بود. تا مرا دید فریاد زد و حسابی ترسید. من هم که ترسیده بودم پا به فرار گذاشتم. پیرمرد رد پایم را در داخل برگرفت و دنبال من آمد. 🌾وقتی وارد پایگاه شد حسابی عصبانی بود .ابتدا کتمان کردم اما بعد معذرت خواهی کردم و با ناراحتی بیرون رفت . 🍀حالا چندین سال بعد از این ماجرا در نامه عمل حکایت آن شب را دیدم! 🌒نمی دانید چه حالی بود وقتی گناه یا اشتباهی را در نامه عمل می دیدم مخصوصاً وقتی کسی را اذیت کرده بودم از درون عذاب می کشیدم. ⚡️از طرفی در این مواقع باد سوزان از سمت چپ وزیدن می‌گرفت.طوری که نیمی از بدنم از حرارت آن داغ می شد. وقتی چنین عملی را مشاهده کردم و گونه آتش در نزدیکی خودم دیدم دیگر چشمانم تحمل نداشت. 💫 همان موقع دیدم که این پیرمرد سید که چند سال قبل مرحوم شده بود از راه آمد و کنار جوان پشت میز قرار گرفت. 💥سپس به آن جوان گفت: من از این مرد نمیگذرم او مرا اذیت کرد و ترساند. من هم گفتم به خدا من نمی دانستم که سید در داخل قبر دارد عبادت می کند. 💮جوان به من گفت: اما وقتی نزدیک شد فهمیدی که دارد قرآن می‌خواند چرا برنگشتی؟ دیگر حرفی برای گفتن نداشتم... ♻️ خلاصه پس از التماسهای من، ثواب دو سال از عبادت هایم را برداشتند و در نامه عمل سید قرار دادند تا از من راضی شود. دوسال نمازی که بیشتر به جماعت بود...دو سال عبادت را دادم فقط به خاطر اذیت و آزار یک مومن...! ادامه دارد.. توفیق زیارت کربلا نصیب تون ☆⇨.. @Pooyagirls ..⇦☆
MohsenFarahmand-DoayeAhd.mp3
9.62M
دعای عهد هر صبح با امام زمانمان پیمانی مجدد میبندیم اللهم عجل لولیک الفرج🌷🌷🌷 ☆⇨.. @Pooyagirls ..⇦☆
● | صَباحاً اَتنفسُ بِحُبِّ الْمَهدی(عج) | ● هر صبح به مھدی نفس میکشم :)♥️ چون هَــرچِـھ دارم اَزْ او دارم..💕 ● 🍃🌹 ☆⇨.. @Pooyagirls ..⇦☆
🦋 🔹یڪی تو بیست و سه سالگی ازدواج می‌ڪنه و اولین بچه شو ده سال بعد به دنیا میاره، 🔸 اون یڪی بیست و نه سالگی ازدواج می‌ڪنه و اولین بچه شو سال بعدش به دنیا میاره. 🔹یڪی بیست و پنج سالگی فارغ التحصیل می‌شه ولی پنج سال بعدش ڪار پیدا می‌ڪنه، 🔸اون یڪی بیست و نه سالگی مدرڪشو می‌گیره و بلافاصله ڪار مورد علاقه شو پیدا می‌ڪنه. 🔹یڪی سی سالگی رئیس شرڪت می‌شه و در چهل سالگی فوت می‌ڪنه، 🔸اون یڪی چهل و پنج سالگی رئیس شرڪت می‌شه و تا نود سالگی عمر می‌ڪنه. 🔺تو نه از بقیه جلوترے نه عقب تر. تو توے زمان خودت زندگی می‌ڪنی؛ 🔺پس آروم باش، از زندگی لذت ببر و خودت را با دیگرےمقایسه نڪن! ☆⇨.. @Pooyagirls ..⇦☆
وقٺــ اذانہ✨🌤 نمازت سرد نشــہ رفیق:)🌱🌈 دعا ڪنیم برای ظہور آقاے بہــار🌸🍃 +الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج 💚 بدو رفیق وایســا پشٺــ سرِ امام زمانتــ😍😍🌻 📿
🔴سه دقیقه در قیامت(قسمت ۱۰) ✅در کتاب اعمال خودم چقدر گناهانی را دیدم که مصداق این ضرب‌المثل بود آش نخورده و دهن سوخته! ♨ شخصی در میان جمع غیبت کرده یا تهمت زده و من هم که غیبت را شنیده بودم در گناه او شریک شده بودم... ♨چقدر گناهانی را دیدم که هیچ لذتی برایم نداشت و فقط برایم گناه ایجاد کرد! خیلی سخت بود خیلی... 🔰 حساب و کتاب خود به دقت ادامه داشت اما زمانی که نقایص کارهایم را می‌دیدم، گرمای چپ گرمای شدیدی از سمت چپ به سوی من می آمد حرارتی که نزدیک بود و تمام بدنم را میسوزاند! 🔥همه جای بدنم می سوخت به جز صورت و سینه و کف دست هایم! 💥برای من جای تعجب بود چرا این سمت بدنم نمی‌سوزد.. جواب سوالم را بلافاصله فهمیدم. 💠از نوجوانی در جلسات فرهنگی مسجد حضور داشتم. پدرم به من توصیه می‌کرد که وقتی برای آقا امام حسین علیه السلام و یا حضرت زهرا و اهل بیت علیه السلام اشک میریزی ✨قدر این اشک را بدان و به سینه و صورت خود بکش من نیز وقتی در مجالس اهل بیت گریه می‌کردند اشک خود را به صورت و سینه می کشیدم. ♦️حالا فهمیدم که چرا این سه عضو بدن نمی‌سوزد ✔️نکته دیگری که در آن واحد شاهد بودم به اشکال توبه به درگاه الهی بود و دقت کردم که برخی از گناهانم در کتاب اعمال نیست. آنجا رحمت خدا را به خوبی حس کردم... بعد از اینکه انسان از گناه توبه کند و دیگر سمتش نرود گناهانی که قبلاً مرتکب شده بود کاملا از اعمالش حذف می شود. 💥 حتی اگر کسی حق الناس بدهکار است،اما از طلبکار خود بی اطلاع است با دادن رد مظالم برطرف می‌شود. 💠 اما حق الناسی که صاحبش را بشناسد باید در دنیا برگرداند... اگر یک بچه از ما طلبکار باشد و در دنیا حلال نکرده باشد باید در آن وادی صبر کنیم تا بیاید و حلال کند از ابتدای جوانی به حق‌الناس بیت المال بسیار اهمیت می دادم. لذا وقتی در سپاه مشغول به کار شدم سعی می‌کردم در ساعاتی که در محل کار حضور دارم به کار شخصی مشغول نشوم و یا اگر در طی روز کار شخصی یا تلفن شخصی داشتم، کمی بیشتر اضافه کاری بدون حقوق انجام می‌دادم. ✨ با خودم میگفتم حقوق کمتر ببرم و حلال باشد خیلی بهتر است. 🌷این موارد را در نامه عمل می دیدم.. 🍃 جوان پشت میز به من گفت: خدا را شکر که بیت المال بر گردن نداری وگرنه باید رضایت تمام مردم ایران را کسب می‌کردی! اتفاقا در همانجا کسانی را می‌دیدم که شدیداً گرفتار هستند گرفتار رضایت تمام مردم،گرفتار بیت‌المال! 🔴 این را هم بار دیگر اشاره کنم که بعد زمان و مکان در آنجا وجود نداشت. 💠 من به راحتی می توانستم کسانی را که قبل از من وفات کردن ببینم یا کسانی را که بعد از من قرار بود بیایند. 🌿 یا اگه کسی را می‌دیدم لازم صحبت نبود به راحتی می فهمیدم که چه مشکلی دارد. ✔️ چقدر افرادی را دیدم که با اختلاس و دزدی از بیت المال و آن طرف آمده بودند و حالا باید از تمامی مردم کشور حتی آنهایی که بعدها به دنیا می آیند حلالیت می طلبیدند!! ☘اما در یکی از صفحات این کتاب قطور یک مطلبی برای من نوشته شده بود که خیلی وحشت کردم! ادامه دارد.. عمرتون مستدام تا ظهور امام زمان (عج) ☆⇨.. @Pooyagirls ..⇦☆
🔴سه دقیقه در قیامت(قسمت ۹) ☘اینجا بود که یاد حدیث امام صادق علیه السلام افتادم:حرمت مومن از کعبه بالاتر است. 💥 در لابلای صفحات اعمال خودم به یک ماجرای دیگر از آزار مومنین برخوردم،کسی از دوستانم بود که خیلی با هم شوخی داشتیم و همدیگر را سرکار می گذاشتیم. ✔️ یکبار در یک جمع رسمی با او شوخی کردم و بدجوری ضایعش کردم. موقع خداحافظی از او عذرخواهی کردم او هم چیزی نگفت. 🔅روز آخر که می خواستم برای عمل جراحی به بیمارستان بروم دوباره به او زنگ زدم و گفتم: فلانی به تو خیلی بد کردم تو را یک بار بعد ضایع کردم .بعد در مورد عمل جراحی گفتم تا گفت: حلال کردم،انشالله که سالم برمیگردی. 👌آن روز در نامه عمل همان ماجرا را دیدم. ✅ جوان پشت میز گفت: این دوست شما همین دیشب از شما راضی شد، اگر رضایتش را نمی گرفتی باید تمام اعمال خوب خودت را می دادی تا رضایتش را کسب کنی. 💠مگر شوخی است آبروی یک مومن را بردی!! ♨️می خواستم همانجا زارزار گریه کنم.برای یک شوخی بی مورد دو سال عبادت هایم را دادم. برای یک غیبت بی‌مورد بهترین اعمال خوب من محو می‌شد... 🔘چقدر حساب خدا دقیق است،چقدر کارهای ناشایست را به حساب شوخی انجام دادیم و حالا باید افسوس بخوریم... 🍀 در این زمان جوان پشت میز گفت: شخصی اینجاست که ۴ سال منتظر شماست، این شخص اعمال خوبی داشته و باید به بهشت برزخی برود اما معطل شماست. 🔮با تعجب گفتم:از کی حرف میزنی؟ 🔶ناگهان یکی از پیرمرد های مسجد مان را دیدم که در مقابل هم و در کنار همان جوان ایستاد. خیلی ابراز ارادت کردوگفت:کجایی،چند سال منتظر تو هستم. 🔵بعد از کمی صحبت پیرمرد ادامه داد: زمانی که شما در مسجد و بسیج مشغول فعالیت فرهنگی بودید تهمتی را در جمع به شما زدم،برای همین آمدم که حلالم کنید. 📙آن صحنه برایم یادآوری شد که مشغول فعالیت در مسجد بودم،کارهای فرهنگی بسیج‌ و... 🔺ین پیرمرد و چند نفر دیگر در گوشه ای نشسته بودند و پشت سر من حرف می زدند که واقعیت نداشت. به من تهمت بدی زد و نیت ما را زیر سوال برد... 🔆آدم خوبی بود،اما من نامه اعمالم خیلی خالی شده بود. 🌼به جوان پشت میز گفتم: درسته ایشان آدم خوبی بوده اما من همینطوری از ایشان نمی گذرم ،دست من خالیست هرچه می توانی ازش بگیر. 🌺تازه معنای آیه ۳۷ سوره عبس را فهمیدم: "هر کسی در روز جزا برای خودش گرفتاری دارد و همان گرفتاری خودش برایش بس است و مجال این نیست که به فکر کس دیگری باشد." 🌹جوان هم رو به من کرد و گفت:این بنده خدا یک انجام داده که خیلی با برکت بوده و ثواب زیادی برایش می‌آید. 🌿یک حسینیه را در شهرستان شما خالصانه برای رضای خدا ساخته که مردم از آنجا استفاده می کنند. 🍃اگر بخواهی ثواب کل حسینیه اش را از اومی گیرم و در نامه عمل شما می گذارم تو او را ببخشی. ♦️با خودم گفتم: ثواب ساخت یک حسینیه به خاطر یک تهمت؟؟خیلی خوبه. 🔰 بنده خدا پیرمرد خیلی ناراحت و افسرده شد اما چاره‌ای نداشتیم. ☘ثواب یک وقف بزرگ را به خاطر یک تهمت داد و رفت به سمت بهشت برزخی. 🌾تمام حواس من در آن لحظه به این بود که وقتی کسی به خاطر تهمت به یک نوجوان یک چنین خیراتی را از دست می دهد پس ما که هر روز و هر شب پشت سر دیگران مشغول قضاوت کردن و حرف زدن هستیم چه عاقبتی خواهیم داشت.. 💥ما که به راحتی پشت سر افراد جامعه و دوستان و آشنایان خود هر چه می خواهیم می گوییم... 🌴 باز جوان پشت میز به عظمت آبروی مومن اشاره کرد و آیه ۱۹ سوره نور را خواند: کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان رواج یابد برای آنان در دنیا و آخرت عذاب دردناکی است. ✨امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه میفرمایند: هرکس آنچه را درباره مومنی ببیند یا بشنود برای دیگران بازگو کند از مصادیق این آیه است. 🍁ایستاده بودم و مات و مبهوت به کتاب اعمالم نگاه میکردم. یکی آمد و دو سال نمازهای من را برد. دیگری آمد و قسمتی از کارهای خیر مرا برداشت. بعدی.... ⚡️ بلاتشبیه شبیه یک گوسفند که هیچ اراده ای ندارد و فقط نگاه می کند من هم نگاه می‌کردم. چون هیچ گونه دفاعی در مقابل دیگران نمی شد کرد. 🌾در دنیا انسان در دادگاه از خود دفاع می‌کند و خود را تا حدودی از اتهامات تبرئه می‌کند ♻️ اما اینجا مگر می‌شود چیزی گفت؟ حتی آنچه در فکر انسان بوده برای همه نمایان است چه برسد به اعمال... ادامه دارد... ☆⇨.. @Pooyagirls ..⇦☆
💫 هر چقدر آسمان تیره تر باشه ✅ ستاره هاش بیشتره🌌 ☆⇨.. @Pooyagirls ..⇦☆
وقٺــ اذانہ✨🌤 نمازت سرد نشــہ رفیق:)🌱🌈 دعا ڪنیم برای ظہور آقاے بہــار🌸🍃 +الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج 💚 بدو رفیق وایســا پشٺــ سرِ امام زمانتــ😍😍🌻 📿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
MohsenFarahmand-DoayeAhd.mp3
9.62M
دعای عهد هر صبح با امام زمانمان پیمانی مجدد میبندیم اللهم عجل لولیک الفرج🌷🌷🌷 ☆⇨.. @Pooyagirls ..⇦☆
با هر نفسے سلام ڪردن عشق است آقا بہ تو احترام ڪردن عشق است اسم قشنگت بہ میان چون آید از روے ادب قیام ڪردن عشق است ✋سلام بر قطب عالم امڪان☀️ ☆⇨.. @Pooyagirls ..⇦☆
🥀روز شمار اربعین🥀 1روزمانده 💔 ☆⇨.. @Pooyagirls ..⇦☆
﷽؛ 🏴🏴🏴🏴 چند خط بگیم از .. میایین بریم کربلا؟! بسم الله.. -عمود های قرار که آخرش ۷ داشت -کبابش صف داره؟ +آره ولی سریع رد میشه بیا وایسیم🍡🍢 -یخ در بهشت های سبز و زرد و قرمز شارع العباس🍧🍧🍧🍨🍭 -جمله "زودتر بریم یه موکب تمیز پیدا کنیم "غروب شد -استحمام با آب خنک🚿 -خشک کردن با چفیه🌝🌞 -موکب مختار ثقفی با عکسِ فریبرز عرب نیا -آب لیمو عمانی و آب انگور تگری که تا نخوری ندانی🥃 -هلابیکم زوار -وای فای رایگان📲 -اَه آنتن ندارم! -چشمایی که با التماس میگفتن "یکی بردار" -برچسب اسمامون با دست خط های خرچنگ قورباغه پشت گوشیامون -مبل های نارنجی خسته کنار جاده -فنجان های قهوه عربی -صدای بلندگوی مرکز مفقودین🎙📢📢 : "سیده خدیجه الماجدی من اهالی البصره " -رانندگی های خطرناک و بدون گواهینامه عراقی ها🚗🚙🚕 -شهر بدون شهرداری -پیرزن های عرب ، این اسطوره ها و سلاطین حفظ تعادل و آن ساک دستی روی سرشان -نصف شکر ،نصف چای عراقی در لیوان یکبار مصرف -نون ماهی شکل🥟 -فلاف مشایه که این را هم تا نخوری ندانی🌮🌯 -تل پتو تشک های ته موکب -تل دمپایی های جلوی حرم👡👡 -لِه شدن تو تفتیش های چند ساعته ورودی حرم -شلوغی صف قورمه سبزی جلوی تل زینبیه🍛 -کالسکه های دوقلو با گاری -ترکیب سبد میوه و طناب با صدای بی وقفه کشیده شدن روی زمین🍎🍏🍇🍉 -کوه خرما و ارده و کنجد🍚 -مای بارد -بسته دستمال کاغذی دست بچه ها -گرمای پدر و مادر دار سر ظهر☀️ -سرازیری باب القبله -نیمروی اول صبح غرق در پاتیل روغن🍳🥚 -منقل ها و دود چشم سوزشان -قهوه جوش های طلایی☕️ -بوی عود -دود عودهای عربی -خورشید بغل جاده که میرود پایین🌞🌝 -از کجا اومدین شما؟ -"دنبال پتوی گلبافت نباش دخترجان!" -"مبیت للنساء" -آهنگ یوسف پیامبر ماشین حمل کپسول گاز🎶🎵 -صندلی های پلاستیکی با طناب به هم وصل شده ی رنگارنگ بعضاً شکسته -حرّک زایر -عمود ۳۱۳ و زیارت آل یاسین -راه قدس از کربلا میگذرد -موکب صوفی صفا و تلفظ های خنده دار ما نظیر سفا سیتی -پنکه های مه پاش آن خیابان بهشتی🌬 -گم شدن -دیدن یک آشنا میان میلیون ها آدم در مشایه -پیکسل دادن به بچه کوچولوهای عراقی -رفتن برق در مشایه و راه رفتن با چراغ قوه گوشی ها🔦📱 -موکب امام رضا -اضافه کردن "الـ" ابتدای تمام کلمات فارسی😂😅 -روضه رقیه -یادگاری دادن موکب دار های عراقی -خوابم یا بیدارم اینجا .. -بزن تو گوشم ببینم خواب نیستم! -پروفایل عازمم حلالم کنید -کنار قدم های جابر -صباحا اتنفس بحب الحسین -ماساژهای صلواتی.. -عمود ۵۰۲ موکب قطیفی ها و بغل های گرمشان -عمود ۱۱۸ ، عمود قرار امام حسنی ها ، روضه غربت -حاجی غصه نخور، یه روز مدینه کربلا میشه پیاده میریم زیارت امام حسن ع! -سلام آقا که الان روبروتونم جمله هایی که یادمان داده بودند در جواب به عراقی ها بگوییم -ان شاءالله تزرونی -آشت ایدیکم -الله اتقبل -مأجورین -العفو -سنگ های خنک کف حرم -هر قدم به نیت یکی -اعتیاد پیدا کردن به طعم چای عراقی و انرژی مازاد بعدش☕️🍪 -هرکس به نیابت یک -قدم قدم نذر ظهور تو -نماز های شکسته بین راهی -آشغال جمع کردن با کارتن -سامرایی که کنسل شد -ترکاندن تاول ها -"شما برید فلان عمود بایستید من خودم رو میرسونم های مشکوک" -مبیت موجود -ماهی کباب🦈 -وضو با آب یخ💦🚰 -نذر سایه -انبوه آدم هایی که جلوی صحن خواب بودند و قدم های با احتیاط که یک وقت نیفتی رویشان -آشنا بودن کوچه پس کوچه های نجف چنان که محلّه ی پدری .. -روز و شب تو دل جادّه -آقاجان!از کدوم مسیر میای؟ -قدرت بدنی باور نکردنی خانم های عرب -گرگ و میش های کله صبح مشایه -نشستن روی جدول خیابان های کربلا -فراموش کردن تمام حرف هایی که آماده کرده بودی در حرم بزنی و حالا فقط نگاه و دوخته شدن دهان -کمیل آخرین شب جمعه -کوله به جای بالشت -زیارت -حاج قاسم که شنیدیم می آید و میرود و خیلی مراقب امنیت تمام مشایه است -افسردگی موقع برگشت -حال عجیب تا مدّت های نامعلوم -صبح بعد از رسیدن به خانه که هنوز موقع بیدار شدن انتظار داری به جای خانه مشایه را ببینی اما در کمال تعجّب روبه رو میشوی با در و دیوار اتاق! و حالا -دلتنگی -دلتنگی -دلتنگی .. -و خدا رحم کند این‌همه دلتنگی را .. ☆⇨.. @Pooyagirls ..⇦☆
📸 قرائت زیارت اربعین، همنوا با رهبر انقلاب 🔹️ به یاد آزادکننده راه کربلا، حاج قاسم سلیمانی 🔹️ پنجشنبه ۱۷ مهر، ساعت ۱۰ 🔹️ پخش زنده از شبکه یک ☆⇨.. @Pooyagirls ..⇦☆
اگر چیزی تو را هیجان زده میکند، آن را دنبال کن💞 ☆⇨.. @Pooyagirls ..⇦☆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خودت را در بغل بگیر، صمیمانه با او صحبت کن بـرایش بگو از آرزو هایت از هدف هایت از خنده هایت که دلتنگشان هستی نیاز دارد کمی آرامش بگیرد . خودت، وقتی بداند دریـای پر امید،او را در بغل دارد مسیر درست را مشخص میکند!🌈💛 ☆⇨.. @Pooyagirls ..⇦☆
برای دهـ دقیقـ‌هـ حرف‌زدن با خــدا وقت‌نداری رفـیـق؟! 🌟•• 😇