eitaa logo
« پُرسانــــــــــــــ پُرسانــــــــــــــ » «...ن‌...»
28 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1هزار ویدیو
20 فایل
بسم‌الله الرحمن‌الرحیم انا اعطیناک #الکوثر فصل لربک #وانحر ان شانئک هو #الابتر قرآن،حدیث،دعا،احکام،متن،شعر،و... (جهان، انقلاب اسلامی، ولایت فقیه) پُرسان‌پُرسان تا آسمان
مشاهده در ایتا
دانلود
🎋 به‌نام الله شادی ارواح طیبه شهدا؛ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🕯🕯🕯🌷🕯🕯🕯🌷🕯🕯🕯
❌ ⚠️ هشدار ⚠️ ❌ ⭕ میزان رعایت پروتکل‌های بهداشتی در کشور به ۳۵ درصد رسید/ استفاده از ؛ ۲۵ درصد 🔸️معاونت بهداشت وزارت بهداشت: 🔹️میزان رعایت پروتکل‌های بهداشتی در کشور در هفته منتهی به یکم مرداد ماه ۱۴۰۱ (از ۲۵ تیر تا ۱ مرداد ماه)، به حد خود یعنی بالغ بر ۳۵.۸ درصد رسیده است. 🔹️استفاده از ماسک در شاغلین و خدمت گیرندگان به تفکیک اماکن عمومی استان‌های کشور از ۲۲ تا ۲۹ تیر ماه بالغ بر ۲۵.۵۶ درصد بوده است. 🔹️کمترین میزان استفاده از ماسک مربوط به مراکز تفریحی با ۱۵.۵۶ درصد است. 🆔 @YjcNewsChannel
۳۴ بیمار کووید۱۹ و ۸۸۳۱ به بیماری در شبانه‌روز گذشته 🆔 @YjcNewsChannel را در باره هم اگر رعایت نکنیم از ثواب و ... دور می‌شویم !!!
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ‌ی ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ [ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ! ] ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻓﺮﻣﺎ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ ﺭﺍﻩ ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﻌﻤﺖ ﺩﺍﺩی، ﻧﻪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﻏﻀﺐ ﻭﺍﻗﻊ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻧﻪ ﮔﻤﺮﺍﻫﺎﻥ فاتحه - آیه ۶ و ۷
انقلاب غلط غربی موجب شد که در دوران حکومت طاغوت در این کشور، زنان به آرایش، تجمّلات، زینتهای بیخودی، تبرّج و خودنمایی تمایل پیدا کنند، که این هم از نشانه‌های است یکی از نشانه‌های مردسالارىِ غربیها همین است که زن را برای مرد میخواهند؛ لذا میگویند؛ زن آرایش کند، تا مرد التذاذ ببرد! این مردسالاری است، این آزادی زن نیست؛ این در حقیقت آزادی مرد است میخواهند مرد آزاد باشد، حتّی برای التذاذ بصری؛ لذا زن را به کشف و آرایش و تبرّج در مقابل مرد تشویق میکنند! ۱۳۷۶/۰۷/۳۰
✨ به نام الله ✨ یه وقتایی دل‌کندن ‌از یه ‌سری چیزای‌ خوب باعث میشه یه چیزای بهتری بدست بیاریم!!! ما برای تعجیل در و رسیدن به (عج) از چی دل‌ بکنیم؟! ✨✨✨✨✨✨✨
به نام الله طاهره اسماعیل‌نیا بانوی ایرانی است که به واسطه شغل همسرش، چندین سال به همراه همسر و فرزندان خود در کشور برزیل، زندگی کرده است می‌گوید: در یکی از تابستان‌هایی که در برزیل بودیم، فاطمه دختر کوچکم بیمار شد. با توجه به‌ مشغلاتی که همسرم داشت، با معصومه دختر سیزده ساله‌ام، راهی مطب پزشک شدیم. در مسیر بازگشت، تاکسی گرفتیم ، من و دخترم در حالی که مانتو و روسری بلند پوشیده بودیم، سوار تاکسی شدیم. در مسیر حدس زدم که نوع پوشش ما، توجه راننده را به خود جلب کرده است. راننده پس از دقایقی سکوت، با لحنی دلسوزانه در حالی که متوجه شده بود ما برزیلی نیستیم و خارجی هستیم، به ما گفت: الآن تابستان است و هوا بسیار گرم. شما با این لباس و پوشش خیلی اذیت می‌شوید. به نظر من اینجا که کشور خودتان نیست، راحت باشید. در کشور ما آزادی هست و می‌توانید حجاب خود را بردارید. من در جواب گفتم: بله ما هم گرمیِ هوا اذیت‌مان می‌کند؛ ولی ما به این پوشش اعتقاد داریم. من به‌ خاطر کشورم حجاب ندارم، حجاب من به خاطر دین و اعتقادم به خداوند جهانیان است. راننده‌ مسیحی که باورِ حرف‌هایم برایش سنگین بود، تاملی کرد و گفت: بله متوجه شدم؛ اما من شنیده بودم که همسرانتان شما را با کتک مجبور به داشتن حجاب می‌کنند! من لبخندی زدم و به آرامی گفتم: خُب اگر این طور بود، الآن که شوهر من اینجا و همراه ما نیست، دیگر ترسی از همسرم نداشتم و می‌توانستم حجابم را بردارم! راننده‌ تاکسی در حالی که با سَر حرف‌هایم را تائید می‌کرد، در فکر فرو رفت و گفت: خُب چرا دخترِ نوجوانت را مجبور کردی حجاب داشته‌ باشد؟ گفتم: می‌توانی از خودش بپرسی تا جواب سوالت را بگوید. سپس از دخترم پرسید: عزیزم! مادرت مجبورت کرده تا این‌گونه لباس بپوشی؟ اینجا دخترم معصومه با لحنی قاطع و محکم به راننده گفت: نه! نه! من حجاب را دوست دارم و به حجاب معتقدم و به این نتیجه رسیدم که حجاب به من امنیت می‌دهد و از من محافظت می‌کند. من هم مثل مادرم حاضر نیستم بدون حجاب باشم و به دستورات دینم عمل می‌کنم. من مثل راننده که از نگاهش معلوم بود از جواب معصومه خوشحال و فطرتش تا اندازه‌ای بیدار شده است در درونم از پاسخ دقیقِ دخترم به وجد آمده بودم و سکوت کردم. دقایقی بعد راننده بالحنی پُر از حسرت، آهی کشید و چند بار گفت: خوش به حال شوهرانتان، سپس ماشین را کنار خیابان نگه‌ داشت. من و دخترم کمی ترسیدیم، بعد دیدیم که راننده‌ جوان، سَر بر روی فرمانِ ماشین گذاشت و با لحنی محزون گفت: من این‌طور زندگی را بیشتر دوست دارم. زمانی که خانمِ من از خانه خارج می‌شود، نمی‌دانم با دوستانش کجا می‌رود، با چه کسانی سخن می‌گوید و حتی من اجازه ندارم از او این سوالات را بپرسم. من در زندگی‌ام آرامش ندارم و خیلی ناراحتم. اوقاتی که دلم می‌گیرد و غصه‌دار هستم، به خانه مادربزرگم که مثل شما انسان معتقدی هست می‌روم. مادربزرگم اعتقاد دارد که نباید لباس کوتاه پوشید و پوشش نسل جدید و بسیاری از کارهای آنان را قبول ندارد. به نظر من افرادی مثل مادربزرگ من، زنان بسیار خوب، پاک و خلاصه پایبند به همسر و زندگی خودشان هستند؛ به همین خاطر من او را خیلی دوست دارم، سر روی شانه‌اش می‌گذارم و ضمن دریافت آرامش، از او می‌خواهم تا برایم دعا کند. راننده‌ تاکسی با تمام احساس ادامه داد: واقعا خوش به‌حال همسرتان. شما برای من هم خیلی محترم هستید که حتی در نبودِ او هم، پوشش‌تان را حفظ کردید و با این‌که اینجا تنها بودید و هیچ‌کس هم نبود، با اصرار من، حاضر نشدید حجابتان را بردارید. سپس راننده تاکسی از ماشین پیاده شد، درب ماشین را باز کرد و گوشه‌ روسری من را گرفت و بوسید و ضمن معذرت‌خواهی گفت: دوست داشتم از زبان خودتان بشنوم که زن مسلمان به‌ زور حجاب نمی‌گذارد، خدا شما را حفظ کند. سایت روزنامه ‌همشهری ۲۴ تیرماه ۱۴۰۱
هدایت شده از 📃دیوار احادیث📃
علیه السلام در که بدترین زمان‌هاست، زنان بی و برهنه آشکار شوند و با زینت و آرایش بیرون آیند آنان از مرز دین خارج شده‌اند و در وارد گشته‌اند و به سوی شهوت‌ها مایل و شتاب دارند، حرام‌ها را حلال کنند و سرانجام در گرفتار ابدی خواهند شد - ج ۱۴ ص ۱۹ 🍂⚠️🍂⚠️🍂
🎋 ﷽🎋 🌼═══🌼═══🌼 اول صبح بگویید حسین جان رُخصت تا که از کرم سفره ارباب رسد 🕊⚘ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🕊⚘ 🌼═══🌼═══🌼
•┈••✾🕊🕊🕊✾••┈• ﺍﻟﻠّﻬُﻢَّ ﻧَﻮِّﺭ ﻗُﻠُﻮﺑَﻨﺎ ﺑِﺎﻟْﻘُﺮﺁﻥ خدایا؛ قلب هایمان را با قرآن نورانی کن •┈••✾🕊🕊🕊✾••┈•
📚 مختصر با ها در (•) نقطه نشانه درنگ است و در موارد زیر بکار میرود: ١) در پایان جمله های ساده و مرکب خبری؛ مثال: علی دیروز به شیراز رفت. ٢) در صورتیکه واژه ای به جای یک جمله بیاید، پس از آن نقطه گذاشته می شود؛ مثال:  آیا دیروز به مدرسه رفتی؟ بله. ٣) پس از حروفی که به عنوان نشانه اختصاری آمده اند؛ مثال: م.ت.ج  (محمد تقی جعفری) و ﮬ.ق ( هجری قمری) ٤) پس از اطلاعات کتاب شناختی کامل ؛ مثال: ناتل خانلری، پرویز، ١٣٦٥، تاریخ زبان فارسی، نشر نو. "نکته مهمی که فرد باید به آن توجه داشته باشد، این است که در پایان عنوان کتاب ها و عناوین اصلی و فرعی نوشته ها (حتی اگر این عناوین به صورت جمله کامل باشند)، نباید نقطه گذاشت و استفاده از نقطه، اشتباه است.  ■ (،) ویرگول نشانه درنگ کوتاه است و هرجا نویسنده، قصد مکث کردن دارد آن را بکار می برد. از ویرگول در موارد زیر استفاده میشود: ١) برای جدا کردن عبارات و کلمات یک جمله از هم و پرهیز از اختلاط مفاهیم؛ مثال: از بالای دیوار، شهر ما را میتوان دید. از بالای دیوار شهر، ما را می توان دید. ٢) برای عنوان هایی که پس از نام می آیند؛ مثال: سعدی، شاعر شیرین سخن شیراز، در نظامیه بغداد درس خواند. ٣) پس از کلماتی چون: بلی، آری، نه، بله و مانند آنها؛ مثال: نه، او را ندیده ام. ٤) بین دو واژه مشابه که در یک جمله، کنار هم قرار دارند؛ مثال: یکی از مهمترین شاخه های اقتصاد، اقتصاد نظری است. ٥) برای جدا کردن جمله های پایه و پیرو؛ مثال: وقتی رسید، علی هنوز در خانه بود. ٦) برای جدا کردن ساخت های دستوری مشابهی، که به طور متوالی و پشت سر هم در جمله آمده اند؛ مثال: دانش آموزان، دانشجویان، ورزشکاران و تماشاگران در ورزشگاه جمع شده بودند. ٧) پس از منادا؛ مثال: ای پسر، این خیال باطل را از سر به در کن. ٨) پیش از حروف تعلیل، از جمله: زیرا، چون، چون که، چرا که، چه وغیره؛ ٩) پس ازقیدها و عبارت های قیدی که در ابتدای جمله آمده اند و پیش از قیدها وعبارت های قیدی که در وسط جمله قراردارند. از جمله این قیدها می توان به وانگهی، با این همه و به علاوه اشاره کرد؛ ١٠) برای جدا کردن اجزای تاریخ و نشانی از هم؛ مثال: دوشنبه، ١٤ مهر. کوچه یاس، خیابان انقلاب، تهران. ١١) پس از ارقام و حروف؛ مثال: دانش آموزان کلاس اول ابتدایی در هفته اول، باید ارقام ۱، ۲، ٣، ٤ و حروف الف، ب، پ، ت را به خوبی یاد بگیرند. ١٢) برای جدا کردن اطلاعات کتاب شناختی؛ مثال: ناتل خانلری، پرویز، ١٣٦٥، تاریخ زبان فارسی، نشر نو.  ■ (؛) به نقطه – ویرگول، مکث میانه میگویند. زمان درنگ نقطه – ویرگول، بیش تر از ویرگول و کمتر از نقطه است. این نشانه، در موارد زیر به کار می رود: ١) بین جمله هایی که از نظر دستوری مستقل، ولی از نظر معنایی به هم مربوط هستند می آید؛ مثال: روز خوبی بود؛ همه شاد بودند؛ هیچکس به فکر بدی ها نبود. ٢) بین جمله ها یا گروه های اسمی که پس از عباراتی چون: از این قرار است، عبارتند از، شامل این موارد است و عباراتی از این دست، می آیند؛ مثال: شرایط عضویت در باشگاه موارد زیر است: دارا بودن کارت پایان خدمت؛ عضویت در کمیته های ورزشی؛  داشتن سابقه قهرمانی؛ نداشتن سوء پیشینه؛   ■ (:) علامت دو نقطه، در موارد زیر بکار میرود: ١) قبل از نقل قول مستقیم؛ مثال: سعدی در گلستان چنین گفته است: نصیحت از دشمن پذیرفتن خطاست... ٢) هنگام بر شمردن اجزای یک امر کلی، پس از مواردی مانند از این قرار است، عبارتند از و غیره؛ مثال: علوم اسلامی عبارتند از: تفسیر، کلام، حدیث، رجال و .... ٣) برای معنا کردن واژه ها؛ مثال:  نقی: پاکیزه ■ (...) از سه نقطه، در موارد زیر استفاده میشود ١) به جای واژه ها یا عبارتهای محذوف؛ مثال: ما باید از جنبه های دینی، فرهنگی، اقتصادی و... پیشرفت کنیم. ٢) برای نشان دادن بخشی از نقل قول، که در متن آورده نشده است؛ مثال: به گفته ابوسعید ابوالخیر: ... و طریقت همه محو کلی و حقیقت همه حیرت است. ■ ( ) کاربرد پرانتز به صورت زیر است: ١) برای آوردن توضیح معادل. در واقع در این جا، پرانتز، معنی «یا» و «یعنی» می دهد؛ مثال:  کتاب فردوسی (شاهنامه)، اثری جاودان است. ٢) برای آوردن عبارات و جمله های تکمیل کننده ای، که اهمیت آن ها کمتر از مطالب اصلی است؛ مثال: پسر عموی او (همان که دیروز به مسافرت رفته بود)، به تازگی درسش را تمام کرده است. ٣) برای درج اصطلاحاتی که بعد از نام پیامبران و ائمه می آید؛ مثال:  حضرت محمد (ص) ٤) برای ذکر منابع، در هنگام نقل قول از متون؛ مثال: هر خواننده ای حد معینی از اصوات موسیقی را می تواند بخواند (خالقی،١۳۷۳) ٥) برای آوردن تاریخ و سال ها؛ مثال: ابوالفتح رازی (٦١٠-٥٩٢)، تفسیر خود را به پارسی نگاشت. ٦) برای معنا کردن واژه ها؛ مثال: چلنگر (قفل ساز) ادامه👇
( «» ) از گیومه، در موارد زیر استفاده می شود: ١) برای نقل قول مستقیم؛ مثال: به گفته سعدی: «هر نفسی که فرو می رود، ممد حیات است و چون برمی آید مفرح ذات.» ٢) هنگام بکار بردن کلمات نامتعارف، کم کاربرد و مهجور، نویسنده برای تأکید بیشتر و جلب توجه خواننده از گیومه استفاده می کند؛ مثال: ایشان عقیده دارند، شما «دپرس» شده اید. ٣) هنگامی که در مورد الفاظ و ارکان زبان فارسی بحث میشود؛ مثال: همه می دانند «من» ضمیر اول شخص مفرد است. ■ (؟) موارد استعمال علامت سؤال به شرح زیر است: ١) در پایان جمله های پرسشی مستقیم؛ مثال:  علی به مدرسه رفته است؟ آیا سارا اینجاست؟ ٢) هنگامیکه نویسنده در مورد نکته ای تردید و یا قصد استهزاء داشته باشد، علامت سؤال را درون پرانتز قرار میدهد؛ مثال: در جهان، مشکلی به نام مشکل محیط زیست وجود ندارد(؟) ٣) پس از کلماتی که به جای یک جمله پرسشی می آیند؛ مثال:  کجا؟   ،  چطور؟  ■ (!) از علامت تعجب، برای نشان دادن حالت هایی چون: تعجب، تحسین، استهزاء، خشم، درد و رنج، تهدید، امر کردن، دعا و افسوس استفاده می شود. البته اگر این حالات در جمله، با تأکید همراه نباشند، استفاده از علامت تعجب، الزامی نیست. مثال:  این باغ چقدر قشنگ است! سرم داره می ترکه! خدا خیرت بدهد!  ■ ( [ ] ) کاربردهای قلاب در نگارش فارسی به صورت زیر است: ١) هنگام تصحیح متون کهن ادبی، خود مصحح، مطالبی را درون قلاب قرار میدهد؛ مثال: مردان چهار [تن] بودند [در روزگار خویش]. یکی از ایشان [آن بود که] نه از سلطان ستدی نه از رعیت. ٢) برای نوشتن توضیحات و دستورهای اجرایی، در نمایش نامه ها؛ مثال: دختر گل فروش [با روسری آبی] : خواهش می کنم یک گل از من بخرید [پس از گفتن این حرف به زمین می افتد]. ■ (-) از خط تیره، در موارد زیر استفاده میشود: ١) در جملات معترضه، برای آوردن توضیحات فرعی از آن استفاده می شود؛ مثال: علی - که تعریفش را شنیده بودی - درسش تمام شده است. ٢) هنگام نشان دادن مکالمه، در داستان ها و نمایش نامه ها؛ مثال: - من کتاب را خوانده بودم. - کدام کتاب را؟ ٣) برای پیوستن اجزای یک کلمه مرکب دوجزیی؛ مثال: عملیات سیاسی – نظامی  ٤) از خط تیره، به جای کلمات «به» و «تا»، در بیان فاصله های زمانی، مکانی و مقداری استفاده می شود؛ مثال: سال ۱۳۵۷ - ۱۳۴۲ قطار تهران – مشهد - قم - شیراز مقدار ١٥ - ١٠ کیلو آلبالو °°°°°°°°°°° https://eitaa.com/niyazha