📗و همچنين صفدي نيز در كتاب خود كلمات و عقايد ابراهيم ابن سيّار ابن هاني بصري معروف به نظّام معتزلي را نقل نموده تا آنجا كه مي‌گويد: نظّام گفته است: «انّ عمر ضرب بطنَ فاطمة عليهاالسلام يوم البيعة حتّي ألقتِ المُحسن من بطنها». یعنی👈 «روز بيعت عمر چنان به شكم فاطمه زد كه محسن از شكمش ساقط گرديد». ص۵

📜ذهبي مورخ مشهور (متوفي ۷۴۸) در كتاب📘 «لسان الميزان» با ذكر سند مي‌گويد: محمد ابن احمد كوفي (از حافظين حديث اهل سنت) گفته است: «بدون شک عمر چنان لگدي به فاطمه سلام الله زد كه محسن از او سقط شد». ص۶

📙مسعودي در «اثبات الوصيّة» تحت عنوان «حكاية السقيفة» مي‌گويد: «آنان در هجوم خود به خانه ي فاطمه عليهاالسلام سيّده ي زنان را در پشت درب چنان فشار دادند كه محسن عليهاالسلام را سقط كرد». ص۷

📕ابن شهر اشوب در كتاب «المناقب» از كتاب ابن قُتيبه ي دينوري، درباره ي اولاد فاطمه عليهاالسلام نقل مي‌كند: 👈فرزندان فاطمه عبارتند از: حسن و حسين و زينب و اُمّ كلثوم عليهم السلام و همانا «محسن» در اثر ضربه ي قُنفذ عدوي كشته شد. ص۸

دوستان عزیز❗️❗️ 👆👆👆ولي در چاپهاي جديد كتاب معارف ابن قتيبه چنين مطلبي وجود ندارد و پيداست كه آن را در چاپهاي بعدي حذف كرده اند، البته حذف و تحريف و دستبرد در كتب برادران اهل سنت بسيار است. ص۹

📜ابن ابي الحديد در شرح نهج البلاغه ي خود مي‌گويد: «محمد ابن اسحاق مي‌گويد: 👈 چون كه پيامبر صلي اللَّه عليه و آله اراده كرد كه ابو العاص را آزاد كند، با او شرط كرد كه《 زينب》 را به مدينه بفرستد 🔸 زماني كه ابو العاص به مكه رسيد، به زينب گفت: آماده شو كه به پدرت در مدينه ملحق شوي ، زينب نیز خود را آماده نمود. ص۱۰

✍محمد ابن اسحاق مي‌گويد: ابو العاص، برادرخود «كنانه ابن ربيع» را مأمور بردن زينب دختر رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله به مدينه كرد 🔺زينب در هودجي كه بر شتر بود، نشسته و كنانه ابن ربیع ريسمان شتر را گرفته و به طرف مدينه حركت كردند. 🔸اين خبر در مكه پيچيد و همه جا سخن از رفتن زينب بود عده اي از مشركين از جمله «هبّار ابن اسود» به قصد اذيت زينب، شتر او را تعقيب كردند. ص۱۱

🔷اول كسي كه از مشركين به ناقه ي زينب رسيد، 《هبّار ابن اسود》 بود وي به محض رسيدن نيزه اي به طرف هودج زينب رها كرد زينب كه حامله بود از اين حمله ترسيد چون به مدينه رسيد، سقط جنين كرده و بچه از شكم انداخت.◾️◾️◾️ ص۱۲

✍به همين خاطر روزي كه مسلمانان مكه را فتح كردند، پيامبر صلي اللَّه عليه و آله دستور داد كه هر جا 《هبّار ابن اسود》 را ديدند، آن را به قتل برسانند. ص۱۳

📜ابن ابي الحديد بعد از نقل اين خبر مي‌گويد: 👈 اين خبر را براي «نقيب ابي جعفر» كه خدايش رحمت كند، خواندم. 🔷 نقيب گفت: وقتي رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله به خاطر ترساندن زينب و افتادن بچه از شكم او، خون《 هبّار ابن اسود 》را مباح كرد 👈 معلوم است كه اگر در زمان فاطمه عليهاالسلام زنده بود بدون شک خون كساني كه فاطمه را ترسانده تا سقط جنين كرده، مباح مي‌كرد.👉 ص۱۴

جالبه! 🔷ابن ابي الحديد مي‌گويد: به نقيب گفتم: آيا مي‌توانم اين خبر را كه عده اي فاطمه را ترساندند، تا اين كه فرزندش محسن را از شكم انداخت از شما نقل كنم؟ 👈نقيب گفت: نه!! از من نقل نكن ولكن بطلان اين خبر را نيز از من نقل نكن چرا كه من درباره ي اين خبر نظر و عقيده اي نمي دهم.🔺🔺🔺🔺🔺🔺 ص۱۵

دوستان❗️❗️❗️ 👈 جريان به آتش كشيدن خانه ي زهرا عليهاالسلام و يا تهديد به آن مسأله اي است كه از دير زمان اذهان مسلمين را به خود مشغول داشته است و اين سؤال هميشه در ميان آنان مطرح بوده است كه آيا امكان دارد بزرگان صحابه چنين عمل را در مورد دختر پيامبر اكرم صلي اللَّه عليه و آله كه اينهمه احاديث در فضائل او از پيامبر روايت نموده اند به اجرا درآورند⁉️ و يا نه حداقلّ چنين تهديدي را روا دارند⁉️ ص۱۶