eitaa logo
آرشیوکنفرانس اتحادیه عماریون
11 دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
371 ویدیو
592 فایل
💮در شــــام شــــوم خــــواص کـــــور نــور بصیــــــرت عمـــــــارم آرزوست💮 🌐#مجری_طرح_اتحاد_گروه های_ولایی 🇮🇷#عمــــــاریون_رهبـــــریم 🆔 @ammareyon 🚫#کپی برداری از #طراحی گپشن ها و#تنظیمات کنفرانس ها بدون اجازه مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎ ‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ 🇮🇷 🇮🇷 🔍☆◁ 🕋☆◁ کار امام حسین علیه السلام 🔖☆◁ دوم ⏰ساعت:18/00 🗒تاریخ:1400/05/19 👤ارائه: حجه الاسلام 🗣◁طرح سوال 🆔 @ilyan313 🆔@ammareyon 🚫 برداری از و کنفرانس ها وگپشن ها بدون اجازه ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─ 🏴
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ عرض سلام ودرود ودعا خدمت جناب استاد بابایی وشما گرامیان ولایی 🔘طبق اطلاع رسانی انجام شده با شما همراه هستیم 🔍☆◁ 🕋☆◁ کار امام علیه السلام 🔖☆◁ دوم 👤باهـــــــمراهــــی جناب استـــــــاد ضمن سپـاس فراوان درخدمتتون هستیم لطفا شروع بفرمائید ... ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─ 🇮🇷
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─ 🌗◁بسیاری از مورخان، روز ورود حضرت را به کربلا، دوم محرم سال ۶۱ هجری دانسته‌اند، اما اینکه دوم محرم سال ۶۱، مصادف با چه روزی از هفته بوده است، مبتنی بر بررسی این موضوع است که روز عاشورا مصادف با چه روزی بوده است. وقتی کاروان امام حسین •علیه‌السلام• به کربلا رسید فرمود: اینجا فرود آیید. به خدا قسم، اینجا جایگاه کاروان ما و محل ریخته شدن خون ماست. به خدا قسم، همین جا، جای قبرهای ماست. به خدا سوگند، اینجا همان جایی است که اهل حرم ما به اسارت گرفته می‌شوند. جدم این خبر را به من داد. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔1⃣𖣔༅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─ 🌗◁باری، پس از فرود کاروان حسینی در کربلا، خیمهٔ امام حسین علیه‌السّلام و فرزندانش برپا شد و اقوام و خویشان آن حضرت خیمه‌هایشان را اطراف خیمه ایشان برپا کردند ●بنابر روایتی از امام باقر علیه‌السّلام، امام حسین علیه‌السّلام •پس از ورود به کربلا•هنگام نصب خیمه‌ها، نیزار و بوته زار را پشت سر قرار داد تا تنها از یک سو با دشمن مواجه باشد. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔2⃣𖣔༅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─ 🌗◁با عنایت به اینکه نام سرزمینی که امام حسین در آنجا به شهادت رسیدند کربلا بود این شعار مشهور شده است کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا.این عبارت پر معنا و مهم، در هیأت و دستجات عزاداری، همواره به عنوان یک شعار و حتی گاه دلیل و فلسفه ی بسیاری از مجالس حسینی مطرح می شود. اما متأسفانه در برخی موارد، به غلط، به عنوان حدیث و گفتاری از امام معصوم علیه السلام بیان شده است. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔3⃣𖣔༅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─ 🌗◁بلکه بیتی از اشعار یکی از شعرای معاصر امام صادق علیه السلام است. عبارت کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا درمجموعه ی بحارالنوار، کتب اربعه و مستدرک الوسائل نیست. آنچه در استفاده و اطمینان نسبت به این عبارت است اشاره امام خمینی•ره•است: دستور است برای همه، کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا. دستور است به اینکه هر روز و همه جا باید همان نهضت را ادامه بدهید. همان برنامه را.کل یوم عاشورا و کل ارض کربلایعنی هر جا هستی آنجا را کربلا بدان و کار عاشورایی کن ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔4⃣𖣔༅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─ 🌗◁امام خمینی در سخنان خود منظور از این جمله را ضرورت گریستن همیشگی بر مصائب امام حسین نمی‌داند؛ بلکه معتقد است این جمله بیانگر لزوم مبارزه همیشگی با ظلم است هر چند ایشان در برخی موارد تفسیر دیگری نیز ارائه داده است. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔5⃣𖣔༅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─ 🌗◁امام خامنه‌ای نیز این جمله را چنین تفسیر می‌کند که در هر دوره‌ای انسان‌ها نقشی دارند که اگر آن نقش را به‌درستی، در لحظه مناسب، در زمان خود ایفا کنند، همه چیز به سامان خواهد رسید، ملت‌ها رشد خواهند کرد، انسانیت گسترده خواهد شد. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔6⃣𖣔༅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─ 🌗◁شهید مطهری در تبیین پیروزی واقعی امام حسین علیه السلام در نهضت عاشورا، می‌گوید این نهضت همواره در حال کسب پیروزی‌های جدید است و معنی «کل یوم عاشورا» این است که هر روز به نام امام حسین با ظلم و باطلی مبارزه می‌شود و حق و عدالتی احیا می‌شود. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔7⃣𖣔༅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─ 🌗◁هیچ وقت نباید امت اسلامى و جامعه‌ اسلامى ماجراى عاشورا را به عنوان یک درس، به عنوان یک عبرت، به عنوان یک پرچم هدایت از نظر دور بدارد. قطعاً اسلام، زنده‌ به عاشورا و به حسین‌بن‌على •علیه‌السّلام•است. همان‌طور که فرمود: و انا من حسین بنا بر این معنا، یعنى دین من، ادامه‌ راه من، به وسیله‌ حسین •علیه‌السّلام• است. اگر حادثه‌ عاشورا نبود، اگر این فداکارى عظیم در تاریخ اسلام پیش نمى‌آمد، این تجربه، این درس عملى، به امت اسلامى داده نمی‌شد و یقیناً اسلام دچار انحرافى می‌شد از قبیل آنچه که ادیان قبل از اسلام دچار آن شدند و چیزى از حقیقت اسلام، از نورانیت اسلام باقى نمی‌ماند. عظمت عاشورا به این است. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔8⃣𖣔༅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─ 🌗◁یکى از خصوصیاتی که در حادثه‌ى 9 دى هست، که باز آن را کاملاً به حوادث انقلاب نزدیک می‌کند، مسئله‌ عاشوراست. یعنى در حوادث اول انقلاب هم محرّم پیش آمد و امام آن نکته‌ عظیمِ عجیبِ تاریخى را بیان کردند: «ماهى که خون بر شمشیر پیروز است». این حرف کوچکى نیست: پیروزى خون بر شمشیر. ماها عادت کرده‌ایم، این حرف‌ها را هى تکرار می‌کنیم؛ کأنه عمقش گاهى از یادمان می‌رود. خون بر شمشیر پیروز می‌شود، مظلوم بر ظالم فائق مى‌آید، کشته بر کشنده فائق مى‌آید؛ این همان چیزى است که در عاشورا پیش آمد. امام این را در محرّم سال 57 مطرح کردند، در قضیه‌ 9 دى هم باز پاى امام حسین در میان بود، پاى عاشورا در میان بود. اگر آن حرکات سخیف و در واقع گریه‌آور از سوى این گروه‌هاى ایضاً سخیف، در عاشورا پیش نمى‌آمد، این حرکت عظیم و این تحرک عمومى مردم معلوم نبود به این شکل به وجود بیاید. اینجا هم پاى عاشورا در میان بود. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔9⃣𖣔༅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─ 🌗◁عاشورا اوج فداکارى و ایثار است. همه‌ تاریخ، همه‌ عالم، مسئله‌ عاشورا و حسین‌بن‌على علیه‌السّلام و اصحاب وفادار او را با این خصوصیت شناخته‌اند؛ فداکارى، ایثار در راه خدا و در راه تحقق اهداف الهى؛ لیکن مسئله‌ عاشورا فقط این نیست. بله، برجسته‌ترین و نمایانترین خصوصیت عاشورا، همین فداکارى و شهادت است؛ ولى در ماجراى عاشورا حقایق دیگرى هم وجود دارد. از آغاز حرکت از مدینه، بذر معرفت پاشیده شد - این یکى از خصوصیات حادثه‌ عاشوراست - بذر بصیرت پاشیده شد. اگر مردمى، امتى از بصیرت برخوردار نباشند، حقایق گوناگون، کار آنها را اصلاح نخواهد کرد؛ گره از مشکلات آنها گشوده نخواهد شد. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔🔟𖣔༅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─ 🌗◁ بنابراین اخلاص، موقع‌شناسى، پاشیدن بذر یک حرکت فزاینده‌ تاریخى، از خصوصیات مهم عاشوراست. ماجرا فقط در ظهر عاشورا تمام نشد؛ در واقع از ظهر عاشورا یک جریانى در تاریخ شروع شد، که همچنان رو به افزایش و گسترش است. بعد از این هم همین خواهد بود. امام حسین •علیه‌السّلام• براى اعلاى کلمه‌ حق و براى نجات خلق، همه‌ داشته‌هاى خود را به میدان آورد. این برخى از خصوصیاتى است که انسان به طور کلى در ماجراى عاشورا می‌تواند ببیند و نشان بدهد. ●این که گفتند: «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» به معنای این است که زمان می‌گذرد، اما حوادث جاری در زندگی بشر، حقایق آفرینش دست نخورده است. در هر دوره‌ای انسان‌ها نقشی دارند که اگر آن نقش را بدرستی، در لحظه مناسب، در زمان خود ایفا کنند، همه چیز به سامان خواهد رسید، ملت‌ها رشد خواهند کرد، انسانیت گسترده خواهد شد ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔1⃣1⃣𖣔༅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─ 🌗◁این چه حقیقتی است که گذشت زمان آن را خاموش نمی‌کند، بلکه روزبه‌روز برجسته‌تر می‌کند؟ مثل حادثه‌ کربلا. آن روز در آن بیابان خالی و بدون حضور دوستان و پُر از دشمنان، حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام و یارانش به شهادت می‌رسند، خانواده‌اش اسیر می‌شوند و آنها را می‌برند و تمام. امروز بعد از گذشت قرن‌ها، همان حادثه‌ای که باید در ظرف ده روز، پانزده روز اثری از آن نمی‌ماند و یادی از آن نمی‌شد، ببینید چقدر برجسته است؛ نه فقط در بین میلیون‌ها شیعه در کشورهای مختلف، در بین مسلمانان، بلکه در بین غیر مسلمانان، نام حسین‌بن‌علی مثل خورشیدی می‌تابد؛ دل‌ها را روشن می‌کند، راهنمائی می‌کند. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔1⃣2⃣𖣔༅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─ 🌗◁بسیارى از مسلمانانِ دوران اواخر شصت ساله بعد از حادثه هجرت - یعنى پنجاه ساله ى بعد از رحلت نبى مکرم - از حوادثى که می‌گذشت، تحلیل درستى نداشتند. چون تحلیل نداشتند، عکس‌العمل نداشتند. لذا میدان، باز بود جلوى کسانى که هر کارى می‌خواستند، هر انحرافى که در مسیر امت اسلامى به وجود مى‌آوردند، کسى جلودارشان نباشد؛ می‌کردند. کار به جائى رسید که یک فرد فاسقِ فاجرِ بدنامِ رسوا - جوانى که هیچ یک از شرایط حاکمیت اسلامى و خلافت پیغمبر در او وجود ندارد و نقطه عکس مسیر پیغمبر در اعمال او ظاهر است - بشود رهبر امت اسلامى و جانشین پیغمبر! ببینید چقدر این حادثه امروز به نظر شما عجیب مى‌آید؟ آن روز این حادثه به نظر مردمى که در آن دوران بودند، عجیب نیامد. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔1⃣3⃣𖣔༅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─ 🌗◁خواص احساس خطر نکردند. بعضى هم که شاید احساس خطر می‌کردند، منافع شخصى‌شان، عافیتشان، راحتشان، اجازه نداد که عکس‌العملى نشان بدهند. پیغمبر، اسلام را آورد تا مردم را به توحید، به پاکیزگى، به عدالت، به سلامت اخلاق، به صلاح عمومى جامعه بشرى سوق بدهد. امروز کسى به جاى پیغمبر مى‌نشیند که سر تا پایش فساد است، سر تا پایش فسق است، به اصل وجود خدا و وحدانیت خدا اعتقادى ندارد. با فاصله پنجاه سال بعد از رحلت پیغمبر، یک چنین کسى مى‌آید سر کار! این به نظر شما امروز خیلى عجیب مى‌آید؛ آن روز به نظر بسیارى از آن مردم، عجیب نیامد. عجب! یزید خلیفه شد و مأمورین غلاظ و شداد را گذاشتند در اطراف دنیاى اسلام که از مردم بیعت بگیرند. مردم هم دسته‌دسته رفتند بیعت کردند؛ علما بیعت کردند، زهّاد بیعت کردند، نخبگان بیعت کردند، سیاست‌مداران بیعت کردند. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔1⃣4⃣𖣔༅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─ 🌗◁در یک چنین موقعیتى که این قدر غفلت بر دنیاى اسلام حاکم است که خطر را درک و استشمام نمی‌کنند، چه کار باید کرد؟ کسى مثل حسین‌بن‌على که مظهر اسلام است، نسخه بى تغییر پیغمبر مکرم اسلام است - «حسین منّى و انا من حسین» - در این شرایط چه کار باید بکند؟ او باید کارى کند که دنیاى اسلام را - نه فقط آن روز، بلکه در طول قرن‌هاى بعد از آن - بیدار کند؛ آگاه کند؛ تکان بدهد. این تکان با قیام امام حسین شروع شد. حالا اینکه امام حسین دعوت شد براى حکومت در کوفه و حرکت کرد به کوفه، این‌ها ظواهر کار و بهانه‌هاى کار بود. اگر امام حسین علیه السّلام دعوت هم نمی‌شد، این قیام تحقق پیدا می‌کرد. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔1⃣5⃣𖣔༅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─ 🌗◁امام حسین باید این حرکت را انجام می‌داد، تا نشان بدهد که دستور کار، در یک چنین شرایطى، براى مسلمان چیست. نسخه را به همه مسلمان‌هاى قرن‌هاى بعدى نشان داد. یک نسخه‌اى نوشت؛ منتها نسخه حسین‌بن‌على، نسخه لفاظى و حرافى و «دستور بده، خودت بنشین» نبود؛ نسخه عملى بود. او خودش حرکت کرد و نشان داد که راه این است. ایشان از قول پیغمبر نقل می‌کند که آن وقتى که شما دیدید که اسلام کنار گذاشته شد؛ ظالمین بر مردم حکومت می‌کنند؛ دین خدا را تغییر می‌دهند؛ با فسق و فجور با مردم رفتار می‌کنند؛ آن کسى که در مقابل این وضع، نایستد و قیام نکند، «کان حقّا على اللَّه ان یدخله مدخله»؛ خداى متعال با این آدم ساکت و بى تفاوت هم مثل همان کسى که «مستحلّ حرمات اللَّه» است، رفتار خواهد کرد. این نسخه است. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔1⃣6⃣𖣔༅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─ 🌗◁عاشورا یک حادثه تاریخىِ صرف نبود؛ عاشورا یک فرهنگ، یک جریان مستمر و یک سرمشق دائمى براى امت اسلام بود. حضرت ابى عبداللَّه •علیه السّلام• با این حرکت - که در زمان خود داراى توجیه عقلانى و منطقى کاملاً روشنى بود - یک سرمشق را براى امت اسلامى نوشت و گذاشت. این سرمشق فقط شهید شدن هم نیست؛ یک چیزِ مرکب و پیچیده و بسیار عمیق است. سه عنصر در حرکت حضرت ابى عبداللَّه •علیه السّلام• وجود دارد: عنصر منطق و عقل، عنصر حماسه و عزت، و عنصر عاطفه. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔1⃣7⃣𖣔༅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─ 🌗◁عنصر منطق و عقل در این حرکت، در بیانات آن بزرگوار متجلى است؛ قبل از شروع این حرکت، از هنگام حضور در مدینه تا روز شهادت. جمله، جمله این بیانات نورانى، بیان‌کننده یک منطق مستحکم است. خلاصه این منطق هم این است که وقتى شرایط وجود داشت و متناسب بود، وظیفه مسلمان، «اقدام» است؛ این اقدام خطر داشته باشد در عالى‌ترین مراحل، یا نداشته باشد. خطرِ بالاترین، آن است که انسان جان خود و عزیزان و نوامیس نزدیک خود - همسر، خواهر، فرزندان و دختران - را در طبق اخلاص بگذارد و به میدان ببرد و در معرض اسارت قرار دهد. اینها چیزهایى است که از بس تکرار شده، براى ما عادى شده، در حالى که هر یک از این کلمات، تکان‌دهنده است. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔1⃣8⃣𖣔༅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─ 🌗◁عنصر دوم، حماسه است؛ یعنى این مجاهدتى که باید انجام بگیرد، باید با عزت اسلامى انجام بگیرد؛ چون «العزّةللَّه و لرسوله و للمؤمنین». مسلمان در راهِ همین حرکت و این مجاهدت هم، بایستى از عزت خود و اسلام حفاظت کند. در اوج مظلومیت، چهره را که نگاه مى‌کنى، یک چهره حماسى و عزتمند است. اگر به مبارزات سیاسى، نظامىِ گوناگونِ تاریخ معاصر خودمان نگاه کنید، حتى آنهایى که تفنگ گرفته‌اند و به جنگ رویاروى جسمى اقدام کرده‌اند، مى‌بینید که گاهى اوقات خودشان را ذلیل کردند! اما در منطق عاشورا، این مسأله وجود ندارد؛ همان جایى هم که حسین‌بن‌على علیه‌السّلام یک شب را مهلت مى‌گیرد، عزتمندانه مهلت مى‌گیرد؛ همان جایى هم که مى‌گوید: «هل من ناصرٍ» - استنصار مى‌کند - از موضع عزت و اقتدار است؛ آن جایى که در بین راه مدینه تا کوفه با آدم‌هاى گوناگون برخورد مى‌کند و با آنها حرف مى‌زند و از بعضى از آنها یارى مى‌گیرد، از موضع ضعف و ناتوانى نیست؛ این هم یک عنصر برجسته دیگر است. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔1⃣9⃣𖣔༅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─ 🌗◁عنصر سوم، عاطفه است؛ یعنى هم در خود حادثه و هم در ادامه و استمرار حادثه، عاطفه یک نقش تعیین‌کننده‌اى ایجاد کرده است، که باعث شد مرزى بین جریان عاشورایى و جریان شیعى با جریان‌هاى دیگر پیدا شود. حادثه عاشورا، خشک و صرفاً استدلالى نیست، بلکه در آن عاطفه با عشق و محبت و ترحم و گریه همراه است. قدرت عاطفه، قدرت عظیمى است؛ لذا ما را امر مى‌کنند به گریستن، گریاندن و حادثه را تشریح کردن. زینب کبرى •سلام‌اللَّه علیها• در کوفه و شام منطقى حرف مى‌زند، اما مرثیه مى‌خواند؛ امام سجاد بر روى منبر شام، با آن عزت و صلابت بر فرق حکومت اموى مى‌کوبد، اما مرثیه مى‌خواند. این مرثیه‌خوانى تا امروز ادامه دارد و باید تا ابد ادامه داشته باشد، تا عواطف متوجه بشود. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔2⃣0⃣𖣔༅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─ 🌗◁در فضاى عاطفى و در فضاى عشق و محبت است که مى‌توان خیلى از حقایق را فهمید، که در خارج از این فضاها نمى‌توان فهمید. این سه عنصر، سه عنصر اصلىِ تشکیل دهنده حرکت عاشورایى حسین‌بن‌على •ارواحنافداه• است که یک کتاب حرف است و گوشه‌اى از مسائل عاشوراى حسینى است؛ اما همین یک گوشه براى ما درس‌هاى فراوانى دارد. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔2⃣1⃣𖣔༅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─ 🌗◁ماجراى عاشورا هم درس است؛ درسِ اقدام و نهراسیدن از خطرات و وارد شدن در میدان‌هاى بزرگ. آن تجربه با آن خصوصیات و با آن دشوارى، از عهده حسین‌بن‌على علیه‌السّلام برمى‌آمد؛ از عهده دیگرى برنمى‌آمد و برنمى‌آید؛ لیکن در دامنه آن قله بلند و رفیع، کارهاى زیاد و نقش‌هاى گوناگونى هست که من و شما مى‌توانیم انجام بدهیم. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔2⃣2⃣𖣔༅═┅─
‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌─┅┅═༅🕊🕋🕊༅═┅┅─ 🌗◁ایام محرّم برای ما اهمیت تاریخی و معنوی و انسانی دارد؛ و حادثه محرّم، حادثه‌ای نیست که با گفتن و برگزار کردن، تکراری شود. ذکر و یادآوری است، همیشگی است و همیشه لازم است.انبیاء نجات‌دهندگان انسانند؛ لذا در قرآن، یک هدف بزرگ نبوت‌ها و رسالت‌ها، اقامه عدل معرفی شده است: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و أنزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم النّاس بالقسط». اصلاً انزال کتاب‌های الهی و ارسال رسل برای این بوده است که قسط و عدل در میان جوامع حاکم شود؛ یعنی نمادهای ظلم و زورگویی و فساد از میان برخیزد. حرکت امام حسین علیه‌السّلام، چنین حرکتی بود. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔2⃣3⃣𖣔༅═┅─