; اما شباهت او به جدش محمد مصطفی (صلی الله وعلیه واله وسلم) خروج او با شمشیر است و این که او، دشمنان خدا و رسول اش و جباران و طاغوت ها را خواهد گشت و او با شمشیر و رعب یاری می شود و هیچ پرچمی از او باز نگردد .» .
جنگ و کشتار
در هر مقطعی از زمان یا مکان، نوع رفتار و برخوردها با مخالفان و دشمنان متفاوت است . مثلا، در زمان پیامبر اکرم (صلی الله وعلیه واله وسلم) رحمت و ترویج دین بود، و در زمان امام علی (علیه السلام) رحمت و منت گذاری بر مخالفان، و . . . حال باید دید که در هنگام ظهور، رفتار امام زمان (علیه السلام) با دشمنان چه گونه خواهد بود . برای پاسخ به این سؤال نگاهی به روایات می اندازیم .
حدیث 1 . . . - عن زرارة، عن ابی جعفر (علیه السلام) قال: قلت له . . . فقال: «اسمه اسمی » . قلت: «ایسیر بسیرة محمد (صلی الله وعلیه واله وسلم) ؟» . قال: «هیهات! هیهات! یا زرارة! ما یسیر بسیرته!» . قلت: «جعلت فداک لم؟» . قال: «ان رسول الله (صلی الله وعلیه واله وسلم) سار فی امته بالمن، کان یتالف الناس، والقائم یسیر بالقتل . بذاک امر فی الکتاب الذی معه ان یسیر بالقتل ولایستتیب احدا . ویل لمن ناواه!» <SUP> (28) ;
زراره از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده که . . . فرمود: «اسم او، اسم من است » . پس عرض کردم: «آیا به سیره و روش حضرت محمد (صلی الله وعلیه واله وسلم) رفتار می کند؟» . فرمود: «هرگز! هرگز! ای زراره! به سیره ی او رفتار نمی کند!» گفتم: «فدایت گردم! برای چه؟» . فرمود: «همانا رسول خدا (صلی الله وعلیه واله وسلم) با ملایمت و نرمی و مهربانی رفتار می کرد [تا دل ها را به دست آورد و مردم با آن حضرت الفت گیرند] . ، ولی حضرت قائم (عجل الله تعالی فرج الشریف) سیاست قتل را در پیش می گیرد و طبق دستوری که دارد، رفتار می کند و توبه ی کسی را نمی پذیرد . پس وای بر کسی که با او دشمنی کند!» .
حدیث 2 . . . - عن ابی بکر الحضرمی، قال: سمعت اباعبدالله (علیه السلام) یقول: «لسیرة علی بن ابی طالب، علیه السلام، فی اهل البصرة کانت خیرا لشیعته مما طلعت علیه الشمس . انه علم ان للقوم دولة، فلو سباهم لسبیت شیعته » . قال: قلت: «فاخبرنی عن القائم . ایسیر بسیرته؟» . قال: «لا; لان علیا (علیه السلام) سار فیهم بالمن لما علم من دولتهم، وان القائم (علیه السلام) یسیر فیهم بخلاف تلک السیرة لانه لا دولة لهم » . (29) ;
از ابوبکر حضرمی نقل می کند که گفت: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که می فرمود: «روش علی بن ابی طالب (علیه السلام) در میان اهل بصره، برای شیعیان اش، از آن چه خورشید بر آن می تابد، بهتر بود; زیرا، او می دانست که این قوم را دولتی در پیش است . اگر آنان را اسیر کرده بود، همنا شیعیان اش نیز اسیر می شدند .» . عرض کردم: «مرا از حضرت قائم (عجل الله تعالی فرج الشریف) مطلع بفرما که آیا ایشان نیز با اهل بصره همانند روش او رفتار می کند؟» فرمود: «نه; زیرا، حضرت علی (علیه السلام) می دانست که حکومت های بعد از او، به دست دشمنان است، لذا با آنان به ملاطفت و چشم پوشی رفتار می کرد، ولی حضرت قائم، چون پس از خود، دولتی برای آنان نمی بیند، برخلاف سیره ی حضرت علی (علیه السلام)، رفتار می کند .» .
البته این حدیث، از نظر سند، مورد اشکال است (30) چون، اسماعیل بن مرار، مجهول است . مرحوم اردبیلی در مجمع الفائده و مرحوم عاملی در مدارک الاحکام و مرحوم مجلسی به مجهول بودن او تصریح کرده اند . (31)
حدیث 3 . . . - عن یحیی بن العلاء الرازی، قال: سمعت ابا عبدالله (علیه السلام) یقول: «ینتج الله تعالی فی هذه الامة رجلا منی و انا منه، یسوق الله تعالی به برکات السماوات والارض، فتنزل السماء قطرها، و تخرج الارض بذرها، وتامن وحوشها و سباعها ویملا الارض قسطا وعدلا کما ملئت ظلما وجورا، ویقتل حتی یقول الجاهل لوکان هذا من ذریة محمد صلی الله علیه و اله، لرحم .» ;
یحیی به علا رازی گوید: از ابا عبدالله (علیه السلام) شنیدم که می فرمود: «خداوند متعال در میان این امت بیرون آورد مردی را که از من است و من از او هستم . خداوند تعالی به بسبب او، برکات آسمان ها و زمین را به خلائق عطا فرماید . پس آسمان، باران اش را فرود آورد و زمین بذرهایش را می رویاند، و حیوانات وحشی و درنده در امان می شوند، و زمین را پر از عدل و داد می کند، هم چنان که پر از ظلم و ستم شده باشد، و به حدی از بیدادگران و دشمنان را می کشد که جاهلان می گویند: "اگر این مرد از زریه ی محمد می بود، ترحم می کرد" .» .
نکته ی قابل توجه این که در این روایت، اقامه ی قسط و عدل و گسترده شده امنیت و مشمول برکات را با از میان رفتن جور و برطرف شدن جائران و قتل آنان مرتبط دانسته، و اعتراض به قتل را از ناحیه ی جاهلان و عدم آگاهی آنان به امور و واقعیات می داند .
البته، این روایت، از نظر سند نیز مورد اشکال است; زیرا، در سند آن، احمد بن عثمان الآدمی است که مجهول است . (3
2)
مدت جنگ ها
حدیث 1 - حدثنا ابو هارون . . . ، عن زر بن حبیش، سمع علیا (رضی الله عنه) یقول: «یفرج الله الفتن برجل منا، یسومهم خسفا، لایعطیهم الا السیف، یضع السیف علی عاتقة ثمانیة اشهر هرجا، حتی یقولوا . "والله ما هذا من ولد فاطمة لو کان من ولدها لرحمنا" . . . <SUP> (33) » .
از زر بن حبیش نقل شده که ایشان از علی (علیه السلام) شنید که می گوید: «خدا، به سبب مردی از ما، فتنه ها و آشوب ها را برطرف می سازد و آنان (فتنه گران) را خوار و ذلیل می کند، و به آنان جز شمشیر چیزی نمی دهد (آشوبگران را می کشد) و شمشیر بر دوش نهاده و هشت ماه به شدت مبارزه می کند تا این که می گویند: "به خدا قسم! این، از فرزندان فاطمه نیست! اگر از فرزندان فاطمه نیست! اگر فرزندان فاطمه بود به ما رحم می کرد! "» .
حدیث 2 . . . - عن عیسی بن الخشاب، قال: قلت للحسین بن علی (علیهماالسلام) : «انت صاحب هذا الامر؟» . قال: «لا; ولکن صاحب الامر الطرید الشرید الموتور بابیه، المکنی بعمه یضع سیفه علی عاتقه ثمانیة اشهر .» (34) ;
. از عیسی بن خشاب نقل شده که به امام حسین بن علی (علیهماالسلام) عرض کردم: «آیا شما صاحب این امر هستید؟» . فرمود: «نه; ولکن صاحب الامر، رانده شده، دور افتاده، خون خواه پدرش و دارای کنیه ی عمویش (35) است . شمشیرش را هشت ماه بر دوش خود می نهد .» .
حدیث 3 . . . - عن ابی بصیر، قال: سمعت ابا جعفر الباقر (علیه السلام)، یقول: «. . . ویضع السیف علی عاثقة ثمانیة اشهر هرجا هرجا، حتی یرضی الله .» . قلت: «فکیف یعلم رضا الله؟» . قال: «یلقی الله فی قلبه الرحمة . . .» . (36)
. از ابوبصیر نقل شده که گفت: شنیدم امام باقر (علیه السلام) می فرمود: «. . . شمشیر را هشت ماه بر دوش خود می نهد و به شدت مبارزه می کند; تا این که خداوند راضی شود .» . عرض کردم: «چه گونه رضایت خدا را می داند (از رضایت خدا آگاه می شود) ؟» . فرمود: «خداوند، به دل ایشان رحمت می اندازد . . .» .
ابن الاثیر می گوید: «الهرج: قتال و اختلاط .» (37) .
شاید مراد، این باشد که مدت عملیات تهاجمی لشریان حضرت قائم (عجل الله تعالی فرج الشریف) که منجر به تضعیف و شکسته شدن شوکت ظالمان و متلاشی شدن آنان می شود . هشت ماه به طول می انجامد و پس از آن، آنان، به عملیات ایذائی و موضعی و مقطعی روی می آورند که در فاصله های زمانی بعد، با آنان مقابله، و برای همیشه ریشه کن می شوند .
از نظر سند هر سه روایت که در آن هرج و مرج ذکر شد، ضعیف است; و چون عمر بن قیش و عیسی بن الخشاب، در سند روایت اول و دوم، مجهول اند و در سند روایت سوم، ابن ابی حمزه است که آن هم مورد بحث و تضعیف قرار گرفته است .
قاطعیت امام در برخورد با اشخاص و گروه های مختلف
ائمه ی طاهر، (علیهم السلام)، مهربان بودند و همه، منشا رحمت و برکات اند . امام رضا، (علیه السلام)، می فرماید: «الامام، الانیس الرفیق، والد الشفیق، والاخ الشقیق والام البرة بالولد الصغیر و مفزع العباد فی الداهیة الناد . . . ; (38) امام، همدمی رفیق، پدری دل سوز، برادری برابر، مانند دو نیمه ی خرما که به هم متصل باشند، مادر مهربانی نسبت به فرزند خردسال اش، پناه امت در گرفتاری های هول ناک است .» .
نیز ابوربیع شامی گوید: به امام صادق، (علیه السلام)، عرض کردم: «حدیثی از عمر بن اسحاق به من رسیده است .» . فرمود: «عرضه بدار .» . گفتم: «عمرو، پیش امیرالمؤمنین (علیه السلام) رفت و آن حضرت در چهره ی او زردی مشاهده کرد . حضرت فرمود: "این زردی چیست؟ " گفت: "به مرضی مبتلا بودم . " پس حضرت علی، (علیه السلام)، به ایشان فرمود: انا لنفرح لفرحکم ونحزن لحزنکم ونمرض لمرضکم وندعوا لکم فتدعون فنؤمن . . . فقال ابوعبدالله، (علیه السلام) : «صدق عمرو .» ; (39)
همانا، ما، در شادی شما شادیم و در غم و اندوه شما، اندوه ناک و در مریضی شما، مریض می شویم و برای شما دعا می کنیم . پس شما دعا کنید و ما آمین می گوییم . . . . پس امام صادق، (علیه السلام)، فرمود: «عمرو، راست گفت .» .
نظیر این جریان را رمیله از امیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل می کند . (40)
نیز امام عصر (عج) در توقیعی به شیخ مفید (ره) می فرماید: «. . . انا غیر مهملین لمرعاتکم، ولا ناسین لذکرکم ولولا ذلک لنزل بکم اللاواء واصطلمکم الاعداء; <SUP> (41) همانا، ما، سرپرستی شما را وا نگذاشته ایم [شما را مراعات و مواظبت می کنیم] و فراموش تان نمی کنیم، اگر جز این بود، گرفتاری ها، شما را از پای می انداخت و دشمنان، شما را از بین می بردند . . .» .
امثال این احادیث بسیار است: ائمه ی طاهر، (علیهم السلام)، مایه ی رحمت اند و مقتضی رحمت آنان برداشتن موانع از سر راه است . مقابله ی قاطع با ظالمان و مخالفان حاکمیت اسلام، یکی از مصادیق رافت و رحمت امام به مؤمنان است . با توجه به این که شرایط ویژه ی هنگام ظهور طوری است که جایی را برای کوچک ترین اغماض و مدارات با معاندان نمی گذارد، ق
اطعیت امام و یاران مقتدر و شهادت طلب آن حضرت در رویارویی با دشمنان و ایجاد رعب و وحشت در میان آنان، هر مخالف ستم پیشه ای را به تسلیم وا می دارد و آنان، چنان مرعوب می شوند که بعضا، خلع سلاح شده . و قدرت رویائی را ندارند . و بدین ترتیب دامنه برخورد نظامی و خون ریزی، تقلیل می یابد و به حداقل می رسد . از طرفی، زمینه ی گناه نیز از میان می رود; چون، امنیتی برای طاغیان و عاصیان نخواهد بود .
بنابراین، اکثریت مردم، مظلوم و ستمدیده و طالب خیر و صلاح و از کسانی خواهند بود که امام عصر (عج) آنان را مورد لطف قرار می دهد و تنها گروهی اندک مقاومت نشان می دهند . و این جا است که در چنین شرایطی، صلح و تقیه و رحمت و رافت با این گونه افراد و گروه ها و خطوط، معنا ندارد و چاره ای جز شمشیر و اعمال قوه ی قهریه و قضاوت های داودی و سلیمانی که در آن نیازی به شهادت شاهدی ندارد، (42) نیست .
پس اشخاص و گروه هایی مورد نقمت واقع می شوند که می خواهند مانع پیشرفت، و به اصطلاح سد راه و صد «عن السبیل » هستند . این جا است که طبق روایت، «وای به حال کسی که مانع حرکت حضرت بشود .» .
بعضی از آنان، قوم و نژاد خاصی اند و برخی پیرو ادیان دیگرند و گروه ها و فرقه هایی به ظاهر مسلمان ولی منافق صفت و یا مقدسان کج اندیش خواهند بود . امام زمان (عج) با هر یک، به شیوه ی خاصی برخورد خواهند داشت . با نقل روایاتی، این موارد را بازگو می کنیم .
1 - قوم عرب
در روایاتی که از قوم عرب صحبت به میان آمده است، شاید منظور، اهل مکه و قبیله ی قریش و مخصوصا بنی امیه و بنی عباس و بنی شیبه و یا حکومت های عربی دست نشانده باشد .
اینان، با اهل بیت، (علیهم السلام)، مشکل داشتند و عمده ترین سبب آن، جنگ بدر است .
در تاریخ نقل شده که در مکه، بیست و پنج قبیله بودند و بیست و سه قبیله متحد شدند و علیه پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) و مسلمانان جنگ بدر را ترتیب دادند . واقدی - که از علمای عامه است - در کتاب خود، هنگامی که مقتولان جنگ بدر را ذکر می کند، می گوید:
همه ی قبائل، کشته داشتند . در میان آنان، تعدادی را حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) به قتل رسانده بود .
لذا آنان، کینه ی شدیدی از امام علی و اهل بیت، (علیهم السلام)، داشتند .
از طرفی، حکومت های بعد از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) مردم را علیه امام علی (علیه السلام) تحریض و تحریک می کردند و موقعی که معاویه و بنی امیه، جبهه ی ائتلاف مخالفان را تشکیل دادند، همه ی طوایف و قبایل مذکور، اطراف محور بغض و کینه و انتقام جمع شدند . در طول تاریخ، بیش ترین مخالفت ها با اهل بیت، (علیهم السلام)، از ناحیه ی این گروه های انحرافی و نژاد پرست بوده است، در حالی که خود، مناقب اهل بیت، (علیهم السلام)، را می دانستند .
بنابراین، عمده ترین عوامل ضدیت قریش را با اهل بیت، (علیهم السلام)، در دو امر می توان بیان داشت:
1 - امام علی، (علیه السلام)، تعدادی از آنان را در جنگ ها کشته بود، لذا آنان کینه به دل داشتند . (43)
2 - رؤسای حکومت پس از پیامبر اکرم، (صلی الله علیه وآله وسلم)، با طرح مسائل فرعی و عاطفی مبنی بر این که علی، (علیه السلام)، اجداد آنان را کشته است، مردم را علیه آن حضرت تحریض و تحریک می کردند .
اینک، به احادیثی در مورد قریش و اهل مکه در شش بند اشاره می کنیم:
الف) اهل مکه و دشمنی با اهل بیت، (علیهم السلام)
ابوبصیر گوید: امام باقر، (علیه السلام)، در ضمن حدیث مفصل و طولانی فرمود: یقول القائم، (علیه السلام)، لاصحابه: «یا قوم! ان اهل مکة لایریدوننی ولکنی مرسل الیهم لاحتج علیهم بما ینبغی لمثلی ان یحتج علیهم .» . فیدعو رجلا من اصحابه فیقول له: «امض الی اهل مکة، فقل: یا اهل مکة، انا رسول فلان الیکم وهو یقول لکم: انا اهل بیت الرحمة، ومعدن الرسالة والخلافة، و نحن ذریة محمد وسلالة النبیین وانا قد ظلمنا واضطهدنا و قهرنا وابتزمنا حقنا منذ قبض نبینا الی یومنا هذا فنحن نستنصرکم فانصرونا .» . فاذا تکلم هذا الفتی بهذا الکلام، اتو الیه فذبحوه بین الرکن والمقام، وهی النفس الزکیة . فاذا بلغ ذالک الامام، قال لاصحابه: «الا اخبرتکم ان اهل مکة لایریدوننا . . .» . (44)
حضرت قائم به اصحاب خود می گوید: «ای قوم! همانا، اهل مکه، مرا نمی خواهند و لکن خدا مرا به سوی ایشان فرستاده به جهت این که بر ایشان حجت باشم به نوعی که به مثل من سزاوار است آن چنان اتمام حجت کند .» . پس مردمی از اصحاب خود را می طلبد و به او می فرماید: "به نزد اهل مکه برو و به ایشان بگو که من فرستاده ی فلانی هستم و او به شما می گوید که من از اهل بیت رحمت و معدن رسالت و خلافت ام و ماییم ذریه ی محمد، (صلی الله علیه وآله وسلم)، و سلاله و نسل پاک پیغمبران و همانا ما مظلوم شدیم و مقهور گردیدیم، و از وقتی که پیغمبر ما رحلت فرمود تا این روز، حق ما را گرفته اند و غصب کرده اند و ما از شما یاری می طلبیم پس
ما را یاری کنید" . همین که آن جوان این سخن را می گوید، اهل مکه، بر وی هجوم می آورند و او را در میان رکن و مقام ذبح می کنند . و او نفس زکیه است . پس هنگامی که این خبر به آن حضرت می رسد . به یاران خود می فرماید: "آیا من به شما خبر ندادم که اهل مکه ما را نمی خواهند؟ " . . .» .
ب) برنامه ی نو و ناسازگاری عرب
ابوبصیر، در ضمن حدیث طولانی از امام باقر، (علیه السلام)، روایت می کند که آن حضرت فرمود: «. . . اذا خرج یقوم بامر جدید و کتاب جدید و سنة جدیدة وقضاء جدید، علی العرب شدید ولیس شانه الا القتل، لایستبقی احدا، ولا تاخذه فی الله لومة لائم . . .» (45) ;
حضرت مهدی (عج) با برنامه ای نو، سنتی جدید، و قضاوتی تازه، قیام می کند . بر عرب ها روزگار بسیار سختی خواهد بود . شایسته ی شان و موقعیت او، جز کشتن دشمنان نیست و در اجرای امر الهی، سرزنش هیچ ملامت کننده ای او را تحت تاثیر قرار نمی دهد .
واضح است محور این روایت عرب است و آنان را مورد فشار قرار می دهد . و چنانچه اشاره شد، منظور حکومتهای دست نشانده عرب و یا قریش و بنی امیه و . . . می باشند .
ج) آغاز قیام و نخستین پایگاه دشمن
حدیث 1 - ابوبصیر گوید: امام صادق (علیه السلام)، فرمود: «. . . یجرد السیف علی عاتقه ثمانیة اشهر یقتل هرجا، فاول ما یبدا ببنی شیبة، فیقطع ایدیهم ویعلقها فی الکعبة، وینادی منادیه: "هؤلاء سراق الله"، ثم یتناول قریشا فلا یاخذ منها الا السیف ولا یعطیها الا السیف ولا یخرج القائم، (علیه السلام)، حتی یقرا کتابان: کتاب بالبصرة، وکتاب بالکوفة بالبرائة من علی (علیه السلام).» ; (46) «هشت ماه، شمشیر برهنه بر دوش دارد و به شدت و پی در پی می کشد . پس نخستین مرحله ی شروع اش، قبیله ی بنی شیبه (پرده داران کعبه) است که دست های آنان را قطع و آنان را در کعبه می آویزد و منادی آن حضرت ندا می دهد و اعلام می کند: " اینان، دزدانی هستند که از خدا دزدی می کردند . " سپس به قریش می پردازد و با ایشان جز با شمشیر برخورد نمی کند و به ایشان جز شمشیر نمی دهد .(یعنی فقط زبان سلاح و زور را می فهمند) و قائم (علیه السلام) قیام نمی کند تااین که دو کتاب مبنی بر بیزاری از امام علی، (علیه السلام)، خوانده می شود: فرمانی در بصره و فرمانی در کوفه .»
البته، سند روایت، مورد نظر و تامل است; چون، در سند، یونس بن کلیب است و او مجهول است .
نیز، ابن ابی حمزه، مورد تامل و بحث است .
حدیث 2 - سدیر صیرفی، از مردی از اهل جزیره نقل می کند که او کنیزی را برای خانه ی خدا نذر کرده بود . او را به مکه آورد . به ملاقات حجبه و پرده داران رفت و آنان را نسبت به نذرش مطلع ساخت . برای هر کس از آنان، موضوع را بیان می کرد، او می گفت: «کنیز را برای من بیاور که خدا نذرت را می پذیرد .» . هر کدام از پرده داران خانه ی خدا توقع داشت که کنیز را به او بدهند .
پس وحشت شدیدی از این موضوع بر او راه می یابد ماجرا را به یکی از یاران اش که اهل مکه بود می گوید . او می گوید «آیا از من می پذیری؟» . عرض می کند: «آری » . او می گوید: «نگاه کن! به مردی که رو به روی حجرالاسود نشسته و مردم دور او هستند . و او، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (علیهم السلام) است . به پیش او برو و ایشان را از این ماجرا آگاه کن و ببین به تو چه می گوید، به همان عمل کن .» .
وی می گوید، به نزد او رفتم و عرضه داشتم: «خدا، تو را رحمت کند! از اهل جزیره هستم . همراه من، کنیزی است که او را به خانه ی خدا نذر کرده ام و موضوع را به هر کدام از پرده داران گفتم، در پاسخ گفتند; «کنیزت را نزد من بیاور تا خدا نذرت را قبول کند .» و از این واقعه، وحشتی شدید به من دست داده است .» . حضرت فرمود: «ای بنده ی خدا! همانا، خانه، نه چیزی می خورد و نه می آشامد . پس کنیز خود را بفروش و در میان همشهریان ات که به زیارت این خانه آمده اند، جست و جو کن و بنگر هر کدام از ایشان که از خرجی خود عاجز و درمانده شده است، آن مبلغ را به او بده، تا بتواند به شهر خود برگردد .» . او نیز همان کار را می کنند . هریک از پرده داران که به او می رسند، حضرت را مردی دروغگو و ناآگاه می شمارند!
او، گفته ی آنان را به امام باقر (علیه السلام) عرض می کند . آن حضرت می فرماید: «تو، سخن آنان را به من گفتی، آیا از من نیز به آنان می گویی؟» . عرض می کند: «آری » . پس حضرت می فرماید: «به ایشان بگو، ابوجعفر به شما پیغام داد، چه گونه خواهید بود اگر دست ها و پاهایتان بریده شود و در کعبه آویخته گردد، سپس به شما گفته شود، فریاد کنید که "ما دزدان کعبه هستیم" .» .
هنگامی که می خواهد برخیزد . حضرت می فرماید: «البته، من، آن کار را انجام نمی دهم، بلکه آن را مردی که از من است، انجام خواهد داد .» (47) .
د) اهل مکه و جانشین امام
همان طوری که در بند «الف » همین بخش ذکر شد، اهل مکه، نه تنها فرستاده ی امام را به قتل می رسانند، بلکه جانشین آن حضرت را ن
یز شهید خواهند کرد . ابوخالد کابلی از امام باقر (علیه السلام) نقل کرده که آن حضرت فرمود: «یبایع القائم بمکة علی کتاب الله وسنة رسوله، ویستعمل علی مکة، ثم یسیر نحو المدینة فیبلغه ان عامله قتل، فیرجع الیهم فیقتل المقاتلة ولا یزید علی ذالک . . .» (48) .
با حضرت قائم (علیه السلام) در مکه، بر اساس کتاب خدا و سنت رسول الله بیعت می کنند و آن حضرت، جانشین را بر مکه می گمارد . به سوی مدینه حرکت می کند که در میان راه، به وی خبر کشته شدن جانشین اش را می رسانند . حضرت، بلافاصله بر می گردد و ایشان را با جنگ می کشد و بیش از این کاری نمی کند . . .
ه) اهل مدینه و جانشین امام
ابوخالد کابلی در خبر دیگری از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده که آن حضرت فرمود: «. . . یخرج الی المدینة فیقیم بها ما شاء، ثم یخرج الی الکوفة ویستعمل علیها رجلا من اصحابه . فاذا نزل الشفرة جاءهم کتاب السفیانی ان لم تقتلوه لاقتلن مقاتلیکم ولاسبین ذراریکم .» . فیقبلون علی عامله فیقتلونه، فیاتیه الخبر، فیرجع الیهم، فیقتلهم ویقتل قریشا حتی لایبقی منهم الا اکلة کبش ثم یخرج الی الکوفة ویستعمل رجلا من اصحابه فیقبل و ینزل النجف .» (49) ;
(. . حضرت مهدی (عج)) به سوی مدینه می رود و در آن جا هر قدری که بخواهد، می ماند . مردی از اصحاب خود را در آن جا جانشین خویش قرار می دهد . به طرف کوفه حرکت می کند . هنگامی که به «شقره » فرود می آید . کتاب و نامه ی سفیانی به اهل مدینه می رسد، مبنی بر این که اگر او را (قائم (عج)) نکشید . مردان شما را می کشم و زنان تان را اسیر می کنم . مردم مدینه بر والی هجوم آورده و او را به قتل می رسانند . این خبر به آن حضرت می رسد و به مدینه بر می گردد . و ایشان را می کشد و به نحوی قریش را نابود می کند که جز به مقدار خوراک و علف قوچ باقی نمی ماند . سپس به طرف کوفه می رود و یکی از یاران اش را جانشین و عامل خویش تعیین و بعد از آن به نجف روی آورده و در آن جا منزل می گزیند .
در این روایت نیز; فرض صحت سند، محور درگیری، قریش است و نه تمامی مردم . قریش نیز در اثر تعدی و اقدام به قتل و جنایت، به سزای اعمال خود می رسند .
و) آمار مقتولان قریش و سابقه ی آنان
حدیث 1 - عن محمد بن مسلم، قال: سمعت ابا جعفر (علیه السلام) «لو یعلم الناس مایصنع القائم اذا خرج لاحب اکثرهم الا یروه مما یقتل من الناس . اما انه لایبدا الا بقریش فلا یاخذ منها الا السیف حتی یقول کثیر من الناس: "لیس هذا من آل محمد، ولو کان من آل محمد لرحم . . .» (50) ;
محمد بن مسلم گوید: شنیدم امام باقر (علیه السلام) می فرمود: «اگر مردم [مخالفان] می دانستند که حضرت قائم (عج) چه برنامه ای دارد و چه کارهایی انجام می دهد، اکثر آنان، آرزو می کردند که هرگز آن حضرت را نبینند; زیرا، حضرت، کشتار زیادی می کند . به یقیین، اولین کشتار را در قبیله ی قریش خواهد داشت . از قریش نخواهد گرفت جز شمشیر و به آنان نخواهد داد مگر شمشیر، [حضرت کار را به جایی می رسانند] که بسیاری از مردم می گویند: این شخص، از محمد (صلی الله علیه وآله وسلم)، نیست و اگر از اهل بیت پیامبر بود، رحم می کرد" .» .
کلمه ی «ناس » در روایات، به معنای «مخالفان اهل بیت » است و کسانی که همیشه بنای دشمنی با آنان داشته اند و دارند .
حدیث 2 - روی عبدالله بن المغیرة، عن ابی عبدالله (علیه السلام) :» اذا قام القائم من آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلم)، اقام خمسمئة من قریش، فضرب اعناقهم، ثم اقام خمسمئة، فضرب اعناقهم، ثم خمسمئة اخری، حتی یفعل ذالک ست مرات!» . قلت: «ویبلغ عدد هؤلآء هذا؟» . قال: «نعم، منهم و من موالیهم .» (51)
عبدالله بن مغیره گوید: امام صادق (علیه السلام) فرمود: «هنگامی که قائم آل محمد (عج) ظهور می کند، پانصد تن از قریش را ایستاده، اعدام می کند . سپس پانصد نفر دیگر را به همین گونه اعدام می کند و این کار، شش بار تکرار می شود .» . عبدالله می پرسد: «آیا تعدادشان به این اندازه می رسد؟» . حضرت فرمود: «آری; خودشان و دوستان شان .» .
در روایات دیگر از «موالی قریش » به «احابیش » تعبیر شده است . منظور . کسانی است که در منطقه ی جبشی پایین مکه زندگی می کنند و با قریش همپیمان شدند که برای همیشه در کنار آنان باشند . (52)
حدیث 3 - عن ابی الجارود، عن ابی جعفر (علیه السلام) قال: «. . . فیقتل الفا خمسمئة قریشی لیس فیهم الا فرخ زنیة . . .» (53) ;
از ابوجارود، در ضمن حدیثی از امام باقر (علیه السلام) نقل شده که فرمود: «هزار و پانصد تن از قریش را می کشد که در میان آنان، جز زنازاده نیست . . .» .
در این روایت، محدوده ی مقتولان و هویت و تعداد آنان، کاملا، روشن شده است .
حدیث 4 . . . - عن الحارث الاعور الهمدانی، قال: قال امیرالمؤمنین (علیه السلام) : بابی ابن خیرة الاماء - یعنی القائم من ولده (علیه السلام) - یسومهم خسفا ویسقیهم بکاس مصبرة ولایعطیهم الا السیف هرجا، فعند ذال
پس بدون جنگ و خون ریزی متفرق می شوند . چون روز جمعه می رسد، باز آن حضرت، ایشان را دعوت می کند و اتمام حجت می کند . در آن حال، تیری از کمال بیرون می آید و بر یکی از مسلمانان اصابت می کند و او را می کشد . پس در آن حال گفته می شود: «فلانی کشته شد .» . در این هنگام، آن حضرت پرچم رسول خدا را می گشاید . وقتی که آن را گشود، ملائکه ی بدر به خدمت اش فرود می آیند . پس همین که وقت ظهور می رسد، نسیم فتح برای آن حضرت می وزد . آن حضرت، خود و اصحاب اش، بر ایشان حمله می کنند . خدای تعالی . او را بر ایشان غالب می گرداند . و از پیش اش می گریزند جمعی را نیز به قتل می رساند تا این که به خانه های کوفه داخل می شوند . منادی آن حضرت ندا می کند که "آگاه شوید که هیچ کس از شما فراریان را تعقیب نمی کند و زخمی ها را نکشد" . با ایشان به طریقه ای رفتار می کند که علی (علیه السلام) در جنگ جمل با اهل بصره کرد .» . (58)
در این روایت نیز با قطع نظر از صحت سند، محور خاصی را مورد تهاجم و قتل قرار داده و آن، لشکریان سفیانی است که اصولا . خودشان، به عراق و بلاد اسلامی تهاجم وسیعی می کنند و به قتل و غارت و تجاوز دست می زنند پس از شکست دادن آنان و فرار از صحنه و پناه بردن به خانه های کوفه، حضرت مهدی (عج) از تعقیب آنان نهی و جلوگیری می کند .
این روایت با آنچه که به حضرت نسبت می دهند، منافات دارد .
3 - اهل کتاب
ابوبصیر می گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «حضرت قائم (عج) تا پایان زندگانی، در مسجد سهله (کوفه) خواهد ماند؟» . فرمود: «آری » . پرسیدم: «اهل ذمه در نظرش چه گونه خواهد بود؟» فرمود: «با آنان، از راه مسالمت آمیز وارد می شود، همان طور که پیامبر اکرم (علیه السلام) رفتار می کرد . آنان در حال خواری، جزیه می پردازند .» (59) .
مرحوم مجلسی می گوید: «شاید این حکم، مربوط به آغاز قیام باشد; زیرا، ظاهر روایات، این است که از آنان جز ایمان پذیرفته نیست و اگر نپذیرند، کشته می شوند .» (60) .
طبق این روایت و طبق بیان مرحوم مجلسی . نسبت به اهل کتاب (یهود و نصاری نیز سیاست نرمش را پیش می گیرد . و از آنان مطالبه ی جزیه می کند، نه این که در همان ابتدا، به جنگ آنان برود و قتل عام کند .
آری، در مرحله ی بعد، فقط اسلام آورده و پذیرش دین حق را از آنان می خواهد؟ و در غیر این صورت محکوم به قتل و غنا هستند . البته، در هر مرحله ای، عده ای زیاد از آنان به اسلام می گروند و یا دفع جزیه را، پذیرند، و در آخر، درصدد کمی خواهد ماند که قطعا، جزء افراد عنود و لجوج هستند که چاره ای جز ریختن خون آنان، نخواهد بود .
4 - فرقه های انحرافی
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «. . . وان القائم (عج) یخرجون علیه فیتاولون علیه کتاب الله ویقاتلونه علیه .» (61) . ;
همانا قائم (علیه السلام) در شرایطی ظهور خواهد کرد که علیه او کتاب خدارا تاویل و بر مبنای آن با آن حضرت به جنگ بر می خیزند .
الف) زیدیه
در ضمن حدیث مفصلی از امام صادق (علیه السلام) چنین بیان شده: «سید حسن آن جوانمرد خوش روی دیلمی (62) خروج می کند . . . و دست بیعت به حضرت مهدی (عج) می دهد و خود و اصحاب اش با آن حضرت بیعت می کنند، اما چهل هزار نفر صاحبان مصاحف که به زیدیه معروف هستند، بیعت نمی کنند و می گویند: "این کار سحر بزرگی است . "» .
در ابتدای حدیث، آمده که حضرت مهدی . معجزاتی را نشان می دهد .
با این کلام، دو لشکر، با هم درگیر می شوند . حضرت مهدی (عج) به طرف طائفه ی منحرف آمده و آنان را نصیحت و به پیروی خویش دعوت می کند، ولی ایشان بر لجاجت و طغیان خود می افزایند و آن حضرت، فرمان به کشتن آنان می دهد . پس همه را از بین می برند . . . (63)
ب) بتریة (64)
. عن ابی الجارود، عن ابی جعفر (علیه السلام) : «. . . یسیر الی الکوفة فیخرج منها سته عشر الفا من البتریة، شاکین فی السلاح، قراء القرآن، فقهاء فی الدین . . .» (65) ;
ابوجارود، نقل می کند که امام باقر (علیه السلام) فرمود: «. . . هنگامی که حضرت قائم قیام کند، به سوی کوفه رهپسار می شود . در آن جا . . . شانزده هزار نفر از فرقه ی بتریه، مسلح در برابر امام می ایستند . آنان، قاریان قرآن و فقیهان دینی هستند و پیشانی آنان از عبادت زیاد پنیه بسته، چهره های شان در اثر شب زنده داری زرد شده است و نفاق سراپای شان را پوشانده است یک صدا فریاد بر می آورند و به حضرت می گویند: «ای پسر فاطمه! از همان جا که آمده ای باز گردد; زیرا . به شما نیازی نداریم .» . پس آن حضرت، شمشیر می کشد و همه را از میان بر می دارد . . .
این روایت نیز با قطع نظر از سند، محور خاصی را که همان خوارج از طائفه بتریه است، مورد بحث قرار می دهد، نه این که جهانیان را به قبل برساند و نفوذ بالله . کشتار راه بیندازد .
ج) خوارج
مروج الذهب . حدیث مرسله را از امیر المؤمنین (علیه السلام) نقل می کند که آن حضرت فرمود: امیرمؤمنان (علیه السل
ک تتمنی فجرة قریش لو ان لها مفاداة من الدنیا وفیها لیغفرلها . لانکف عنهم حتی یرضی الله . . . (54)
حادث بن عبدالله اعور همدانی گوید: امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمود: «پدرم فدای فرزند برگزیده ی کنیزان - یعنی قائم از فرزندان اش - بادا! او، آنان را خوار می سازد و جام شرنگ به ایشان می نوشاند و به آنان جز شمشیر خون ریز مرگ آخرین نخواهد داد . پس در این هنگام، زشتکاران قریش آرزو می کنند که ای کاش دنیا و هر آن چه در آن است، از آن ایشان بود و آن را فدا می دادند تا گناهان شان بخشوده شود، ولی دست از ایشان بر نخواهیم داشت تا این که خداوند راضی شود .» .
این روایات، شاید بر روایات دیگر حاکم باشد و آن روایات را نیز تفسیر و تبیین کند، چون، به طور واضح و آشکار می فرماید، محدوده ی قتل، همانا زشتکاران قریش است .
2 - اهل عراق (اهل السواد) </H3>
حدیث 1 . . . - عن رفید بن ابی هبیرة، قال: قلت لابی عبدالله (علیه السلام) : «جعلت فداک یابن رسول الله! یسیر القائم بسیرة علی ابن ابی طالب فی اهل السواد» . فقال: " لا; یا رفید! ان علی ابن ابی طالب سار فی اهل السواد بما فی الجفر الابیض، وان القائم یسیر فی العرب بما فی الجفر الاحمر .» . قال: قلت له: «جعلت فداک! وما الجفر الاحمر؟» . قال: «فامر اصبعه الی حلقه، فقال: «هکذا یعنی الذبح . ثم قال: «یا رفید! ان لکل اهل بیت نجیبا شاهدا علیهم شافعا لامثالهم .<SUP> (55) » ;
رفید، غلام ابن هبیره گوید: به امام صادق (علیه السلام)، عرض کردم: «یابن رسول الله! فدایت بشوم! آیا قائم (عج) در میان اهل سواد (اهل عراق) به سیرت و طریقه ی علی بن ابی طالب (علیه السلام)، رفتار می کند؟» . فرمود: «نه، یا رفید! همانا، علی بن ابی طالب، (علیه السلام) در میان اهل عراق، به طریقی رفتار کرد که در جفرا بیض است; یعنی، به طریق ملایمت با ایشان رفتار کرد، ولی قائم (علیه السلام) به روشی با عرب رفتار می کند که در جفراحمر است .» . عرض کردم: «فدای تو بشوم! جفراحمر چیست؟» . آن حضرت، انگشت خود را به حلق اش کشید و فرمود: » این گونه رفتار می کند .» ; یعنی سرهای دشمنان را می برد .
بعد از آن فرمود: «یا رفید! البته، با هر اهل بیتی نجیب و جواب دهنده ای است که به کرده های اهل خود شاهد است . و به امثال آنان شفاعت کننده است .» .
در مورد «رفید» ، مرحوم خوئی، ساکت است، ولی مامقانی گوید، از این روایت، حسن عقیده ی او ظاهر است (56) .
در این روایت نیز حدود محورها، کاملا، مشخص شده است و آن، این که تمامی عراق و تمای عرب مورد نظر نیست . خود حضرت علی با تمامی عراق و عرب، سر جنگ نداشت، اینکه خصوص ناکثین و عهد شکنان بودند . امام عصر (ع) نیز با خصوص ناکثین و مخالفان مقابله می کند .
حدیث 2 . . . - عن عبد الرحمان بن الحجاج، عن الصادق (علیه السلام) قال: «اذا قام القائم و اتی رحبة الکوفة » ، فقال برجله هکذا او اوما بیده الی موضع ثم قال: «احفروا ها هنا .» . فیحفرون، فیستخرجون اثنی عشر الف درع (واثنی عشر درع) واثنی عشر الف سیف، واثنی عشر الف بیضة لکل بیضة وجهان، ثم یدعو اثنی عشر الف رجل من الموالی من العرب والعجم فیلبسهم ذالک، ثم یقول: «من لم یکن علیه مثل ما علیکم فاقتلوه .» (57) ;
از عبدالرحمان بن حجاج نقل شده که امام صادق (علیه السلام) فرمود: «چون قائم (علیه السلام) قیام، کند، در رحبه ی کوفه (محله یا میدانی در کوفه است) می آید و به جایی اشاره کند و فرماید: «این جا را حفر کنید» . چون حفر کنند، دوازده هزار زره، دوازده هزار شمشیر و دوازده هزار کلاه خود، بیرون آرند . سپس دوازده هزار مرد از غلامان عرب و عجم را بخواند که اسلحه بر اندام شان بپوشاند و گوید: «هر که را چنین سلاحی در برندارد، بکشید .» .
این روایت، از نظر سند، مرفوعه و ضعیف است، شاید این اقدام، در ارتباط با نقطه ی خاصی از کوفه - رحبه - باشد، نه این که تمامی افرادی را که این فرم خاص از لباس را ندارند; زیرا، معنای آن، چنین می شود که تمامی ساکنان کره ی زمینی را باید نابود کنند!
حدیث 3 (قتال با سفیانی در کوفه) - چون حدیث . طولانی است، به ترجمه ی آن اکتفا می شود .
سیدعلی بن عبد الحمید، در کتاب الغیبة، حدیث مرفوعه ای را از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که آن حضرت فرمود: «قائم (علیه السلام) می آید تا این که به نجف می رسد . در آن حال، لشکر سفیانی، از کوفه به سوی آن حضرت و اصحاب او بیرون می آیند، در حالی که جمعیت خلایق با آن حضرت است . این قضیه، در روز چهارشنبه واقع می شود . آن حضرت . مردم را دعوت می کند و به حق خود سوگند می دهد و به ایشان خبر می دهد که من مظلوم و مقهور شده ام . و می فرماید: «هر که در خصوص خدا با من مصاحبه و گفت و گو کند، همانا، من، نزدیک ترین مردم به خدا هستم . . .» . در جواب اش گویند: «از هر جا که آمده ای بازگرد به همان جا، ما را به تو نیازی نیست، زیرا، ما، شما را شناخته و امتحان کرده ایم » .
ام) پس از شکست خوارج، هنگام گذشتن از گشستگان آنان فرمود: "آن کس شما را به کشتن داد که شما را فریفت .» . پرسید شد: «او کیست؟ » . فرمود: «شیطان و نفس های پلید» . اصحاب گفتند: «خداوند، ریشه ی آنان را تا پایان دنیا قطع کرد .» .
حضرت پاسخ داد: «نه; سوگند به آن که جان ام در دست او است! آنان در صلب های مردان و رحم زنان خواهند بود و پی در پی خروج خواهند کرد تا آن که بر سرکردگی شخصی به نام «اشحط » (66) میان رود دجله و فرات خروج کنند . در آن روزگار، مردی از اهل بیت ما، به جنگ او می رود و او را به هلاکت می رساند و از آن پس هیچ قیامی از خوارج تا روز قیامت نخواهد بود .» (67)
باز در این روایت مرسله، سخن از کشتار نیست . بلکه محور، بحث قتل رئیس و فرمانده خوارج به دست حضرت است . و پس از آن، هیچ گونه تحریکی از آنان صورت نمی گیرد .
د) مرجئه (68)
بشیر ابن اراکه نبال . روایت کرده که امام باقر (علیه السلام) فرمود: «ویح هذه المرجئة الی من یلجؤون غدا اذا قام قائمنا؟» . قلت: «انهم یقولون: "لو قد کان ذالک کنا و انتم فی العدل سواء" .» . فقال: «من تاب تاب الله علیه، ومن اسر نفاقا فلا یبعد الله غیره ومن اظهر شیئا اهرق الله دمه .» . ثم قال: «یذبحهم - والذی نفسی بیده! کما یذبح القصاب شاته .» و او مابیده الی حلقه . . . - » (69)
حضرت فرمود: «وای به حال مرجئه، هنگامی که قائم ما قیام کند، به چه کسی پناه خواهند برد؟» . راوی گفت: «می گویند: در آن هنگام که ما و شما در برابر عدالت یک سان خواهیم بود .» . فرمود: «هر یک از آنان توبه کنند، خدا، از او می گذرد و اگر در درون خود نفاق و دورویی داشته باشد، خداوند، جز او کسی را تبعید و آواره نمی کند و اگر چیزی از آن نفاق را آشکار سازد، خداوند خونش را خواهد ریخت .» . سپس فرمود: «سوگند به ان که جان ام در دست او است! همچنان که قصاب، گوسفندش را سر می برد، آنان را خواهد کشت .» و یا دست به پیشانی اشاره کرد .
ه) مقدس نماها
محمد بن ابی حمزه، به واسطه ی یکی از اصحاب خود، از امام صادق (علیه السلام) روایت می کند آن حضرت فرمود: «القائم یلقی فی حربه مالم یلق رسول الله ان رسول الله اتاهم وهم یعبدن حجارة منقورة وخشبا منحوتة، وان القائم یخرجون علیه فیتاولون علیه کتاب الله، ویقاتلونه علیه .» (70) ;
قائم (علیه السلام)، در پیکار خود با چنان چیزی مواجه خواهد شد که رسول خدا (صلی الله وعلیه واله وسلم) با آن مواجه نگردید . همانا، رسول خدا، در حالی به سوی آنان آمد که بت های سنگی وجوب های تراشیده را پرستش می کردند، ولی قائم (عج) چنان است که علیه او خروج می کنند و کتاب خدا را علیه او تاویل می کنند . و به استناد همان تاویل، با او به جنگ برمی خیزند .
از این روایت چنین به دست می آید که حضرت، مورد فجا و ظلم و بی مهری مردم قرار می گیرید . بنابراین، هر واکنشی را که دشمنان دیدند، نتیجه ی طبیعی عمل خودشان است . لذا جا دارد به جای بررسی روایات قتل، به بررسی روایات ظلومیت حضرت مهدی و بی مهری مردم به ایشان بپردازیم .
5 - ناصبی ها
ابوبصیر می گوید: به امام صادق (علیه السلام) غرض کردم: «رفتار امام مهدی (عج) با ناصبی ها و کسانی که با شما دشمنی دارند چه گونه خواهد بود؟» فرمود: «یا ابا محمد! ما لمن خالفنا فی دولتنا من نصیب . ان الله قد احل لناد ماءهم عند قیام قائمنا . محرم علینا وعلیکم ذالک، فلا یغرنک احد! اذا قام قائمنا انتقم لله ولرسوله ولنا اجمعین » ; (71)
ای ابا محمد! در دولت و حکومت ما، مخافان، بهره ای نخواهند داشت . خداوند، برای ما، خون شان را در آن هنگام حلال خواهد کرد، ولی امروز، خون شان بر ما و شما حرام است، پس کسی تو را فریب ندهد . بدان که روزگاری که قائم ما قیام کرد، حضرت، برای خدا و رسول اش و برای ما، انتقام خواهد گرفت .
البته امام با توجه به این که نواصب، دشمن ائمه ی طاهر هستند و دشمنی با آنان را دین خود می دانند، از از این باب، محدور الدم هستند، ولی آن بدین معنا نیست که حضرت، هر محدور الدم را به قتل برساند . چنان که دسته ی دیگر، بویژه کسانی که از قدرت ظاهر نیز برخوردار بودند، دست به این کار نزدند .
6 - منافقان
ابو حمزه ی ثمالی از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که آن حضرت فرمود: «. . . ولو قد قام القائم (علیه السلام) ما احتاج الی مسائلتکم عن ذالک ولاقام فی کثیر منکم من اهل النقاق حد الله » ;
هنگامی که حضرت قائم قیام (علیه السلام) قیام کند . نیازی ندارد که از شما درخواست یاری کند و نسبت به بسیار از شما منافقان، حد خدا را جاری می کند . (72)
در این روایت نیز محور ما منافقان هستند . ایشان، حد خداوند را اجرا می کند . این از اولیات و لوازم حکومت الهی است .
نیز امام حسین (علیه السلام) به فرزندش امام سجاد (علیه السلام) می فرماید: «سوگند به خدا! خون من از جوشش باز نمی ایستد تا این که خداوند، مهدی (عج) را برانگیزد . آن حضرت، به انتقام خون م
ن از منافقان فاسق و کافر . هفتاد هزار نفر را می کشد .» . (73)
اولا، این روایت; مرسل است .
ثانیا، محور، منافق و فاسق و کافر است .
ثالثا، به قرینه ی روایات دیگر . این روایت را حمل بر موردی می کنیم که بر نفاق و کارشکنی و لحاجت خود اصرار می ورزند .
نیز امام باقر، (علیه السلام) می فرماید: «هنگامی که حضرت قائم (عج) قیام کند، به کوفه می آید . چندین هزار مسلح فریاد بر آورند که از هر جا که آمدی، به آن جا بازگرد که ما را نیازی به فرزندان بنی فاطمه نیست . امام، آنان را تا آخرین نفرشان می کشد . سپس وارد کوفه می شود و هر منافق شک گرایی را می کشد و کاخ های شهر را ویران می کند و هر مسلح مخالف را از بین می برد تا این خدای عزوجل راضی شود .» (74)
💠این، همان روایت بثریه است که بحث آن قبلا گذشت . از نظر سند، مرسل است .
قاطعیت امام در برخورد با خودی ها
سعدان بن مسلم، ار بعض رجال اش . از امام صادق (علیه السلام)، روایت می کند که آن حضرت فرمود: «. . . بینا الرجل علی راس القائم یامره وینهاه <SUP> (75) (یامر وینهی) اذ قال: «ادیروه » . فیدیرونه الی قدامه، فیامر بضرب عنقه، فلا یبقی فی الخافقین شی ء الا خافه » ; (76)
در آن میان که مردی پشت سر قائم ایستاده و امر و نهی می کند، ناگاه آن حضرت امر می کند و دستور می دهد که او را برگردانید . پس او را به پیش روی آن حضرت بر می گردانند و حضرت فرمان می دهد که گردن او زده شود . پس در شرق و غرب، چیزی باقی نمی ماند جز این که از او (قاطعیت او در اجرای احکام الهی) می هرساد .
از نظر مسند، این روایت، مرسل است و این روایت، دلالت بر این دارد که حضرت، به علم خود، در مقام قضا و اجرای حدود عمل می کند .
بالاخره، پس از برسی روایات، چنین به دست می آید که درباره ی حجم و عدد قتل و انتقام، جانب افراط و تفریط گرفته شده و واقع، چیز دیگر است . سیاست امام، همان سیاست پیامبر اکرم است . گاهی مقتضای رافت و عدالت و گستردن عدالت بر جامعه این است که دشمنان لجوج و اعداد لدود که هرگز و به هیچ وجه با حکومت حضرت مهدی کنار نمی آیند . که البته عدد آنان هم زیاد نیست، ولی متاسفانه مبالغه بسیاری شده - از سر راه بردارد .
از طرفی، برای پا کردن حکومت الهی، آن هم به گستردگی جهان، این حجم عدد از تلفات، طبیعی به نظر می رسد مخصوصا با توجه به جمعیت جهان آنروز که این مقدار، درصد بسیار ناچیزی شمرده شود .
پی نوشت ها:
1) ر . ک: حاشیه ی سیر اعلام النبلاء، ج 3، ص 339; تفسیر ابن کثیر، ج 4، ص 17 .
2) الغیبة نعمانی، ص 283، باب 15، ح 1; اثبات الهداف، ج 3، ص 543; بحارالانوار، ج 52، ص 356; معجم الاحادیث، ج 3، ص 305 .
3) مرحوم مجلسی فرماید: «العلق، خون غلیظ را می گویند . این جمله (مسح العرق والعلق) کنایه از برخورد با سختیها و مشکلاتی است که موجب عرق کردن و جراحاتی می شود که از آن خون بیرون ریزد .» (بحارالانوار، ج 5، ص 358).
4) همان، ح 2 .
5) همان، ح 3 .
6) بحار الانوار، ج 20، ص 54 .
7) سفینه البحار، ج 1، ص 565 .
8) چشم اندازی به حکومت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، ص 131 .
9) همان .
10) واقع در شما او غرب قسطنه طنیة است حموی می گوید: امروز این نقاط، در دست فرنگ است و پاپ در آن سکونت دارد . (معجم البلدان; ج 3 . ص 10 . به فرهنگ معین; ج 5، ص 634 رجوع شود).
11) عقدالدرر، ص 189، باب 9، ف 1; معجم الاحادیث، ج 3، ص 124 .
12) عقدالدور، 89 .
13) البدایه والنهایة، ج 7، ص 44 .
14) کمال الدین، ج 2، ص 655 - 656، ب 57، ح 29; الغیبة، طوسی، ص 206 (با اندکی تفاوت در عبارت «قلنا: اذا ذهب ثلثا الناس فمن یبقی؟»)
15) الغیبة، نعمانی، ص 274، ب 14، ح 54 .
16) کمال الدین، ج 2، ص 655، ب 57، ح 27 .
17) الغیبة، نعمانی، ص 284، ب 15، ح 4 .
18) اثبات الهداة، ج 2، ص 585، ب 32، ف 59، ح 792; بحارالانوار، ج 52، ص 387، ب 27، ح 203 - و باسناده (السید علی بن عبدالحمید فی کتاب الغیبة) الی کتاب الفضل بن شاذان رفعه الی عبدالله بن سنان عن ابی عبدالله (علیه السلام) قال:
19) شاید مقصود این باشد که یکی از فرزندان پیامبر و علی علیهما اسلام بود .
20) معجم البلدان، ج 3، ص 283; موارد السجن، ص 367; مجمع البحرین، ج 5، ص 188 .
21) بصائر الدرجات، ص 141 . اثبات الهداة، ج 3، ص 523 .
22) همان .
23) نهج البلاغة، حکمت 110 .
24) الغیبة نعمانی، ص 253، ب 14، ح 13 .
25) کافی، ج 8، ص 233; معجم الاحادیث، ج 4، ص 36 .
26) بحارالانوار، ج 60، ص 213، ب 36، ح 23 .
27) کمال الدین، ج 1، ص 327 .
28) الغیبة، نعمانی، ص 231، ب 13، ح 14; عقدالدرر، ص 226، ب 9، ف 3; اثبات الهداة، ج 3، ص 539; بحارالانوار، ج 52، ص 353 .
29) الکافی، ج 5، ص 33، ح 4: عن علی بن ابراهیم، عن ابیه، عن اسماعیل بن مراد، عن یونس، عن ابی بکر الحضرمی . قال . . . ; المحاسن، ص 320، ح 55; (معجم الاحادیث، ج 4، ص 38).
30) مراه العقول،
ج 18، ص 361 .
31) تنقیح المقال، ج 1، ص 145 .
32) مستدرکات علم رجال الحدیث، ج 1، ص 365 .
33) ابن حماد، ص 96 - حدثنا ابو هارون، عن عمر بن قیس الملای، فی المنهال، عن زر بن حبیش، سمع علیاا یقول: عرف السیوطی، ج 2، ص 73; کنز العمال، ج 1، ص 589; ابن طاووس، ص 66; عرف السیوطی، ج 2، ص 73; کنزالعمال . . . . ابن طاووس .
34) کمال الدین، ج 1، ص 318، ب 30، ح 5 .
35) این حدیث، به گونه ی دیگری تفسیر و شرح داده شود . به مجله انتظار، شماره 3، ص 203 مقاله «حکم تسمیه ی نام حضرت مهدی » مراجعه شود .
36) الغیبة، نعمانی، ص 164 .
37) النهایة، ج 5 .
38) اصول کافی، ج 1، ص 200 .
39) بصائرالدرجات، ج 5، ب 16 .
40) بحارالانوار، ج 26، ص 154 .
41) احتجاج، ج 2، ص 323; بحارالانوار، ج 53، ص 174; مستدرک الوسائل، ج 3، ص 518 .
42) اصول کافی، ج 1، ص 397; کمال الدین، ج 2، ص 671 .
43) ر . ک: مقدمه کتاب الامام المکیه .
44) بحارالانوار، ج 52، ص 307; اثبات الهداة، ج 3، ص 582 - 583، ح 773; معجم الاحادیث، ح 3، ص 295 .
45) الغیبة، نعمانی، ص 253، ب 14، ح 13; بحارالانوار، ج 52، ص 230 .
46) الغیبة، نعمانی، ص 307، ب 19، ح 2; اثبات الهداة، ج 3، ص 545، ب 32، ف 27، ح 533; حلیة الابرار، ح 2، ص 633 .
47) الغیبة نعمانی، ص 236، ب 13، ح 25; بحارالانوار، ج 52، ص 349 .
48) بحارالانوار، ج 52، ص 308، ح 83 .
49) بحارالانوار، ج 52، ص 308 .
50) الغیبة نعمانی، ص 233، ب 13، ح 18; عقدالدرر، ص 227، ب 9، ف 3; اثبات الهداة، ج 3، ص 539، ب 32، ح 501; حلیة الابرار، ج 2، ص 354; بحارالانوار، ج 52، ص 354 .
51) ارشاد، ص 364; کشف الغمة، ج 3، ص 255; معجم الاحادیث، ج 4، ص 42 .
52) مجمع البحرین، ج 2، ص 123; معجم البلدان، ج 2، ص 214; امام حسین در مکه، طبسی، ص 18 .
53) دلائل الامامة، ص 241; معجم الاحادیث، ج 3، ص 306 .
54) الغیبة نعمانی، ص 229، ب 13، ح 11 .
55) بسائر الدرجات، ص 152 . ب 14، ح 4; معجم الاحادیث . ج 4، ص 47 .
56) تنفیع المقال، ج 1، ص 434 . معجم رجال الحدیث، ج 7، ص 200 .
57) اختصاص، ص 334; بحارالانوار، ج 52، ص 377; معجم الاحادیث، ج 4، ص 47 .
58) بحارالانوار، ج 52، ص 387; اثبات الهداة، ج 3، ص 585; معجم احادیث الامام المهدی، ج 4، ص 44 .
59) بحارالانوار، ج 52، ص 376 .
60) مرآة العقول، ج 26، ص 160 .
61) الغیبة نعمانی، ص 297 .
62) دیلم، محلی در منطقه ی در میان شمال قزوین و گیلان است .
63) بحارالانوار، ج 53، ص 15 .
64) تتریة، یک از قرقه های زیدیه، از پیروان کثیر النوی هستند . آنان، عقاید مشابهی با سلیمانیه، یکی دیگر از فرقه های زیدیه دارند . در اسلام و کفر عثمان توقف و تردید دارند . در مسائل اعتقادی، مشرب اعتزال و در فروع فقهی، بیش تر پیرو ابوحنیفه هستند . گروهی از آنان نیز پیرو شافعی یا مذهب شیعه هستند . بهجة الامال، ج 1 . ص 95، ملل و نحل، ج 1، ص 161 .
65) دلائل الامامه، ص 241; معجم الاحادیث، ج 3، ص 306 - 307 .
66) الاشحط: الکثره والاشاع فی الشیی ء .
67) مروج الذهب، ج 2، ص 418 .
68) مرجئه، گروهی از فرقه های اسلامی هستند که معتقدند . معصیت کردن، ضرری به ایمان انسان نمی زند، و با کفر، اعت خداوند سودی ندارد . به این گروه مرجئه می گویند، چون بر این باور هستند که خداوند عذاب دادن آنان را تاخیر انداخته است . مجمع البحری، ج 1، ص 177 .
69) الغیبة نعمانی، ص 283; بحار الانوار، ج 52، ص 357; معجم الاحادیث، ج 3، ص 305 .
70) الغیبة نعمانی، ص 297 .
71) بحارالانوار، ج 52، ص 376 .
72) تهذیب، ج 6، ص 172; وسائل الشیعه، ج 11، ص 483; ماراذ الاخیار، ج 9، ص 455 .
73) مناقب، این شهر آشوب، ج 4، ص 85; بحار الانوار، ج 45، ص 299 .
74) بحارالانوار، ج 52، ص 338; ارشاد، ص 364; معجم احادیث الامام المهدی، ج 3، ص 309 .
75) کذا والظاهر زایدة الضمیر فیهما والا «یامر وینهی » ویوید ذالک الخبر الآتی .
76) الغیبة نعمانی، ص 239، ب 13، ح 32 .
.
📌زحمت تبلیغ گروه باشما✋
--------------------------
☑️کانال جامع پاسخ به شبهات وشایعات در #فضای_مجازی 👇🏻
https://chat.whatsapp.com/EkHg3LwMEttI7wl0IdGjAR
📱پیام رسان ایتا👇🏻
🆔https://eitaa.com/joinchat/5701648C9536f328f0
📱ادرس سایت👇🏻
🆔 www.pshobahat.ir
📱پیام رسان اینستاگرام
🆔http://Instagram.com/pshobahat
📱پیام رسان روبیکا👇🏻
🆔https://rubika.ir/porseshgar
📱 پیام رسان بله👇🏻
🆔https://ble.ir/porseshgar
📱پیام رسان تلگرام👇🏻
🆔https://t.me/poorseshgar
📱پیام رسان سروش👇🏻
🆔sapp.ir/poorseshgar
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
.
شبهه شماره 844
📌متن شبهه👇👇
آیا این درست است که میوه شیرین، دوستدار و محب اهل بیت(ع) است و میوه تلخ، دشمن اهل بیت؟
آیا طبق حدیث زیر؛ خربزه محب و دشمن اهل بیت است؟ آیا این حدیث صحیح است که شیعه در کتابهای خود آورده است: از حمزه بن محمد العلوی از احمد بن محمد الهمدانی از منذر بن محمد از حسین بن محمد از سلیمان بن جعفر از پدرش و او از پدرش و پدر بزرگش فرمود: امیر المؤمنین علی(ع) خربزه را برداشت و میل کرد، ولی طعمش خیلی ترش بود؛ لذا آنرا انداخت و فرمود: «دور شو». کسی از او پرسید که چه شده است؟ او فرمود: «رسول خدا(ص) فرمود: «خداوند از حیوانات و گیاهان اقرار گرفته تا اهل بیت را دوست بدارند. هر میوهای که این امر را قبول کند و عمل کند طعمش شیرین است و هر مخالفی، طعمش تلخ و ترش است». بدین وسیله میتوان مذهب هر میوه را شناسایی کرد!
📌پاسخ به شبهه👇👇
متن عربی روایت به نقل از شیخ صدوق(ره) چنین است:
«حَدَّثَنَا حَمْزَةُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْعَلَوِيُّ قَالَ أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْهَمْدَانِيُّ قَال حَدَّثَنَا الْمُنْذِرُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا سُلَيْمَانُ بْنُ جَعْفَرٍ عَنِ الرِّضَا(ع) قَالَ أَخْبَرَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(ع) أَخَذَ بِطِّيخَةً لِيَأْكُلَهَا فَوَجَدَهَا مُرَّةً فَرَمَى بِهَا فَقَالَ بُعْداً وَ سُحْقاً فَقِيلَ لَهُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَا هَذِهِ الْبِطِّيخَةُ فَقَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَخَذَ عَقْدَ مَوَدَّتِنَا عَلَى كُلِّ حَيَوَانٍ وَ نَبْتٍ فَمَا قَبِلَ الْمِيثَاقَ كَانَ عَذْباً طَيِّباً وَ مَا لَمْ يَقْبَلِ الْمِيثَاقَ كَانَ مِلْحاً زُعَاقا»؛[1]
على(ع) خربزهاى را گرفتند تا بخورند ولی تلخ بود، حضرت علی آنرا به زمين انداخته و فرمود: «از چشم دور شوى و نابود گردى!» پرسیدند: يا امير المؤمنين! اين خربزه چه نقصى دارد
🌐 آنحضرت فرمود: «رسول خدا(ص) فرمودند: خدای تبارک و تعالى، مودّت و دوستى ما را به هر حيوان و نباتى عرضه كرد آنچه از آنها پذيرفتند شيرين و پاكيزه گشته و آنچه نپذيرفتند شور و تلخ گرديدند».
سند این روایت و روایات دیگر - که علامه مجلسی(ره) در «بحار الانوار» تحت عنوان «ما أقر من الجمادات و النباتات بولايتهم(ع)» آورده است - به جهت مجهول بودن برخی از راویان آن، ضعیف است. اما درباره متن روایت باید به چند نکته توجه نمود:
1. علامه مجلسی(ره) درباره این دسته از روایات میگوید: «اين قبيل اخبار، از متشابهاتى است كه تأويل آنها را جز خدا و راسخين در علم نمیداند. تأويل آنها را بايد برگردانيم به خود ائمه(ع)».
سپس احتمالاتی را درباره این دسته از روایات بیان میکند:
«ممكن است گفته شود شايد خداوند به عقيق، شعور عنايت كرده و بعد تكليف به ولايت نموده سپس شعور را از او گرفته است. ممكن است استعاره تمثيلى باشد براى اشاره نمودن به خوبى و زشتی بعضی از چیزها و ارزش و زشتی آنها؛ زيرا چیزهای خوب و با ارزش از هر نوع و جنس، يک نوع مناسبتى براى حسن خود بايد داشته باشند و چیزهای بد و بیارزش نيز مناسبتى براى بیارزشى و بدى خود دارند پس هر چيزى كه داراى شرافت و ارزش است نسبت دارد به شريفترين شرافتمندان، محمّد و اهل بيت او(ص) گويا پيمان ولايت از آنها گرفته شده و آنها پذيرفتهاند.
يا منظور اين است كه اگر اينها درک داشتند ولايت را میپذيرفتند.
همچنين هر چيزى كه در او يک رذالت و پستى است تمام آنها نسبتى با خبيثترين خبائث دارند، دشمنان اهل بيت(ع) و جداى از اهل بيت هستند؛ مثل اينكه پيمان ولايت از آنها گرفته شده نپذيرفتهاند و پيمان دشمنان كه گرفته شده قبول كردهاند يا اين است كه اگر داراى شعور بودند از پذيرفتن ولايت امتناع داشتند و ارتباط با دشمنان آنها را میپذيرفتند».[2]
2. برخی از محققان حدیثشناسی؛ این دسته از روایات را جزو نوادر میدانند.[3]
3. شاید بتوان متن اینگونه از روایات را به بیان زیر توجیه نمود؛
خداوند در قرآن از میوه پاکیزه و میوه خبیثه نام برده است:
«سرزمين پاكيزه، گياهش به فرمان پروردگار میرويد؛ امّا سرزمينهاى بدطينت (و شورهزار)، جز گياه ناچيز و بیارزش، از آن نمیرويد؛ اينگونه آيات [خود] را براى آنها كه شكرگزارند، بيان میكنيم!».[4]
🌀همچنین از درخت پاکیزه و درخت نفرین شده و لعنت شده نام برده: «...همچنين شجره ملعونه (درخت نفرين شده) را كه در قرآن ذكر كردهايم».[5]
❇«آيا نديدى چگونه خداوند "كلمه طيّبه" (گفتار پاكيزه) را به درخت پاكيزهاى تشبيه كرده كه ريشه آن [در زمين] ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟».[6]
🔸«[همچنين] "كلمه خبيثه" (سخن آلوده) را به درخت ناپاكى تشبيه كرده كه از روى زمين بركنده شده، و قرار و ثباتى ندارد».[7]
خداوند در قرآن کریم
به زیتون و انجیر قسم خورده و درخت زیتون را مبارک دانسته: «قسم به انجير و زيتون».[8]
💠«همچون يک ستاره فروزان، اين چراغ با روغنى افروخته میشود كه از درخت پربركت زيتونى گرفته شده است».[9]
با توجه به اینکه زیتون بسیار تلخ است ولی باز هم خدا به آن قسم خورده است. وقتی خداوند به چیزی قسم میخورد، برای او خیلی اهمیت دارد.
🔹پس نمیتوان بهطور کلی گفت؛ هر میوه تلخی به امامت اهل بیت اقرار نکرده و هر میوه شیرین اقرار کرده است؛ چون بعضی میوهها ذاتاً تلخ مثل زیتون، لیمو ترش، سیب ترش، و بعضی دیگر ذاتاً شیرین آفریده شدهاند.
بنابراین، میتوان گفت؛ مضمون حدیث اشاره به این دارد، میوهای که ذاتاً شیرین آفریده شده برخلاف مقتضای طبیعتش تلخ گردد، به ولایت اهل بیت(ع) اقرار نکرده، و اگر شیرین باشد به ولایت آن بزرگواران اقرار کرده است.
[1]. شیخ صدوق، محمد بن على، علل الشرائع، ج 2، ص 464، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش.
[2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 27، ص 283 – 284، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[3]. عطاردى، عزيز الله، مسند الإمام الرضا أبى الحسن على بن موسى(ع)، ج 1، ص 233 – 235، مشهد، آستان قدس رضوى، چاپ اول، 1406ق.
[4]. اعراف 58: «وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذي خَبُثَ لا يَخْرُجُ إِلاَّ نَكِداً كَذلِكَ نُصَرِّفُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ».
[5]. اسرا 60: «...و الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآن».
[6]. ابراهیم 24: «كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماء».
[7]. ابراهیم 26: «وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ».
[8]. تین، 1.
[9]. نور 35: «كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَة».
📌زحمت تبلیغ گروه باشما✋
--------------------------
☑️کانال جامع پاسخ به شبهات وشایعات در #فضای_مجازی 👇🏻
https://chat.whatsapp.com/EkHg3LwMEttI7wl0IdGjAR
📱پیام رسان ایتا👇🏻
🆔https://eitaa.com/joinchat/5701648C9536f328f0
📱ادرس سایت👇🏻
🆔 www.pshobahat.ir
📱پیام رسان اینستاگرام
🆔http://Instagram.com/pshobahat
📱پیام رسان روبیکا👇🏻
🆔https://rubika.ir/porseshgar
📱 پیام رسان بله👇🏻
🆔https://ble.ir/porseshgar
📱پیام رسان تلگرام👇🏻
🆔https://t.me/poorseshgar
📱پیام رسان سروش👇🏻
🆔sapp.ir/poorseshgar
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
.
متن شماره845
📌جدیدا تصویری از یک فرد معلوم الحال بعنوان امام جمعه موقت نطنز منتشر شده است که این فرد در یک پارتی در حال رقص است.
تصویر درلینک اخرمتن ...امام جمعه موقت نطنز هستند.
👈شباهتی با آن عکس ضد انقلاب دیدید خبر بدهید.
📌مواظب فضای مجازی باشیم
چرا خودمان را مدیون کنیم
آیا ضد انقلاب برایش خیلی سخت است که یک نفر را در لباس روحانیت بیاورد و بعد یک عکس مستهجن از او منتشر کند؟
👈جالب تر همه این جاهلانی است که اصلا امام جمعه موقت نطنز را ندیده اند و عکس را منتشر می کنند
و بلندگوی دشمن می شوند.
#سواد_رسانه ای_پایین
https://www.irna.ir/news/82394570/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AC%D9%85%D8%B9%D9%87-%D9%85%D9%88%D9%82%D8%AA-%D8%A8%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%AF-%D9%86%D8%B7%D9%86%D8%B2-%D9%88%D8%AD%D8%AF%D8%AA-%D9%85%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%A7%D8%B5%D9%84%D9%8A-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%8A-%D8%AD%D9%81%D8%B8-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8
.
📌زحمت تبلیغ گروه باشما✋
--------------------------
☑️کانال جامع پاسخ به شبهات وشایعات در #فضای_مجازی 👇🏻
https://chat.whatsapp.com/EkHg3LwMEttI7wl0IdGjAR
📱پیام رسان ایتا👇🏻
🆔https://eitaa.com/joinchat/5701648C9536f328f0
📱ادرس سایت👇🏻
🆔 www.pshobahat.ir
📱پیام رسان اینستاگرام
🆔http://Instagram.com/pshobahat
📱پیام رسان روبیکا👇🏻
🆔https://rubika.ir/porseshgar
📱 پیام رسان بله👇🏻
🆔https://ble.ir/porseshgar
📱پیام رسان تلگرام👇🏻
🆔https://t.me/poorseshgar
📱پیام رسان سروش👇🏻
🆔sapp.ir/poorseshgar
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
.
شبهه شماره846
📌متن شبهه👇👇
گفته شده که «عسکری» لقبی برای افراد نازاست، همانگونه که انگور عسکری به معنای انگور بیهسته است! آیا این نشانگر آن نیست که امام یازدهم فرزندی نداشته است؟!
📌پاسخ به شبهه👇👇
لقب امام یازدهم عسکری است. لقبی که به معنای عقیم و نازا است. «عسکری» در زبان عربی دو معنا دارد: پادگان نظامی و عقیم، شیعیان کلمه عسکری را نظامی معنا میکنند و میگویند چون امامشان در زندان نظامی عباسیان بوده این لقب را گرفته. به نظر میرسد زندانی بودن در یک مکان نظامی نمیتواند به همراه آورنده لقب نظامی باشد؛
چون آن امام جزو ارتش عباسیان نبود.
💠از آنسو، انگور عسکری یعنی انگور بدون هسته. و شاید امام یازدهم به دلیل بیفرزندی لقب عسکری گفته بود.
پاسخ اجمالی
شاید پرداختن به چنین شبههای ضروری نباشد زیرا نادرستی استدلال موجود در آن کاملاً واضح است، اما با این وجود، چند نکته را در این زمینه متذکر میشویم:
1. امام دهم یا امام هادی(ع) و فرزند ایشان امام حسن(ع) به عسکریین مشهورند و علت این نامگذاری آن است که این دو امام بزرگوار به اجبار و به دستور حاکمان عباسی مدت زیادی از عمرشان را در سامراء محصور بودند که در آن زمان، لشکرگاه و پادگانی نظامی به شمار میآمد و زندگی آن حضرات به دلیل شدت نظارت، نظامی شده بود.
🔹 علاوه بر اینکه برای لقب و نامگذاری، کمترین مناسبت کافی است مثل اینکه به خرمافروش میگفتند تمار(خرمایی)؛
نمیتوان از این نامگذاری چنین استنباط نمود که شکل و قیافه او خرمایی است یا خصوصیات خرما در این شخص وجود دارد. خلاصه در نامگذاری به عسکری لازم نیست شخص حقیقتاً از لشکریان باشد، بلکه کمترین مناسبت کافی است.
2. «عسکر» معرب «لشکر» است؛
یعنی لفظ لشکر وقتی وارد فرهنگ و زبان عربی شد آنرا تبدیل به عسکر کردند و تمام معانی که در زبان عربی برای آن بیان کردند؛ مانند انبوه جمعیت، اجتماع افراد، محل اجتماع و زیادی از هر چیز در حقیقت بر گرفته از همین ریشه فارسی است.[1]
چنانکه در زبان فارسی نیز برای لشکر یا عسکر غیر از معنای سپاه و نیروی منظم و معین از نظامیان معنای دیگری نقل نکردهاند.
💠البته در برخی منابع از شهری در خوزستان به نام لشکر و یا عسکر مکرم نیز نام میبرند.[2]
بنابراین نه در زبان عربی عسکر به معنای عقیم و نازا آمده و نه در زبان فارسی!
3. لقب عسکری هم برای امام یازدهم و هم برای امام دهم(ع) به کار رفته و به آن دو جناب عسکریین میگفتند؛ پس اگر لقب عسکری برای افراد نازا باشد، باید امام هادی را نیز عقیم بدانیم، در حالیکه با اعتراف به وجود امام حسن عسکری(ع) عقیم بودن امام هادی معنا ندارد و تردیدی نیست که امام دهم صاحب چند فرزند بود. بر این اساس، این استدلال از اساس باطل است.
4. معلوم نیست همهی انواع انگور عسکری بیهسته باشند و اگر نوعی از انگور عسکری بیهسته است، دلیل نیست که علت نامگذاریاش به این نام تنها به دلیل نداشتن هسته باشد، شاید به دلیل اینکه اولین فردی که آنرا کاشت و ترویج کرد نامش عسکری بود، و یا ابتدا از منطقه، روستا و شهری که عسکری نامیده میشد رواج یافت.
5. در مورد دلایل وجود امام زمان(عج) رجوع کنید به پاسخهای 2833 و 534 و 1369.
[1]. ر. ک: فیومی، مصباح المنیر، واژه «عسکر»؛ ابن منظور، لسان العرب، واژه «عسکر»؛ صاحب بن عباد، المحیط فی اللغه، واژه «عسکر»؛ جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، واژه «عسکر».
[2]. ر. ک: دهخدا، علی اکبر، فرهنگ دهخدا، واژه «عسکر»؛ معین، محمد، فرهنگ فارسی، واژه «عسکر»
.
📌زحمت تبلیغ گروه باشما✋
--------------------------
☑️کانال جامع پاسخ به شبهات وشایعات در #فضای_مجازی 👇🏻
https://chat.whatsapp.com/EkHg3LwMEttI7wl0IdGjAR
📱پیام رسان ایتا👇🏻
🆔https://eitaa.com/joinchat/5701648C9536f328f0
📱ادرس سایت👇🏻
🆔 www.pshobahat.ir
📱پیام رسان اینستاگرام
🆔http://Instagram.com/pshobahat
📱پیام رسان روبیکا👇🏻
🆔https://rubika.ir/porseshgar
📱 پیام رسان بله👇🏻
🆔https://ble.ir/porseshgar
📱پیام رسان تلگرام👇🏻
🆔https://t.me/poorseshgar
📱پیام رسان سروش👇🏻
🆔sapp.ir/poorseshgar
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
.
شبهه شماره847
📌متن شبهه👇👇
درمورد شخصیت و اندیشه صادق هدایت توضیح دهید
📌پاسخ👇👇
#پاسخ_شرح_زندگی_وتفکرات_صادق_هدایت
1⃣ صادق هدایت در یک خانواده اشرافی، كه در هر دو رژیم قاجار و پهلوی، صاحب مناصب بالای سیاسی بودند، بدنیا آمد.
او دانش آموزی کندذهن بود که حتی نتوانست دیپلم متوسطه را بگیرد و وقتی به مدد نفوذ خانواده اش با رانت های حکومتی به خارج از کشور اعزام شد، پس از چند ماه از مدرسه اخراج شد.
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/8/82/Hedayat113.jpeg/200px-Hedayat113.jpeg
2⃣ برخلاف تبلیغات رسانه ای، صادق #هدایت یک نویسنده غیر حرفه ای بود که به دلایلی چند، #انگلیسی ها او را به زور مشهور کردند.
هدایت در دوران اولیه نویسندگی خود، فرد ناشناختهای بوده که به قول خودش جلز و ولز میکرده تا یک کتابفروش، کتابهایش را پشت شیشه مغازهاش بگذارد، اما انگلیسی ها افکار و آثار مخرب و ضدایرانی و ضداسلامی او را کشف میکنند و به یکباره رادیو #بی.بی.سی به معرفی او و داستانهایش پرداخته و هدایت را شهرهی شهر میکند.
نظر خود هدایت در این باره همه چیز را روشن میکند: «من که جلز ولز میکردم رمضانی معلوماتم را پشت شیشه دکانش بگذارد، یک شبه شدم نویسنده شهیر مشهور آفاق!» (آشنایی با صادق هدایت، ص 24)😕
3⃣ هدایت دارای 2 دوره زندگی است:
🍁 1. او با توجه به جوّ ابتدایی دوران رضاخان، گرایشهای #وطن پرستانهی غیر ارادی و #ناسیونالیستی از خود نشان داده و در این زمان، آثارش مملو از توهین به اسلام و مقدسات اسلامی (رسول الله، اهلبیت و حتی فاطمه زهرا سلام الله علیها) و اسطوره سازی از #ایران_باستان است.
🍁 2. اما او بعدها که از ایران خارج شد و تمدن غرب را دید، از ایران متنفر شد وپس از گرایش به #انترناسیونالیسم، حتی از آن چیزی که دورانی آن قدر تبلیغش را میکرده، متنفر شد.
4⃣ جملات بسیار زیادی نیز در "توهین به ایران" و تنفر از فرهنگ عمومی مملکت و آداب و رسوم، ارزشها و حتی خط و غذای ایرانی! 😕از او وجود دارد که نشانگر شخصیت سخیف اوست.
👈اينها عباراتي است كه هدايت وطن پرست و مردم دوست!!! درباره مردم كشورش بكار برده است: «میخواهم هفتاد سال سیاه چیز ننویسم. مرده شور ببرند! عقم مینشیند كه دست به قلم ببرم، به زبان این رَجّالهها چیز بنویسم ... یك مشت بیشرف! ... یك خط هم نباید بماند ...» 😳
5⃣داستانهاي هدايت #تقليدي ناقص و دست و پا شكسته از داستانهاي غربي است.
مهمترین اثر هدایت به تعبیر بسیاری از منتقدان "بوف کور" است. کتابی منحط، سیاه و مملو از پوچی و بیهودگی که به گفته جلال آل احمد، در بسیاری از قسمت هایش رونویسی از "دفتر خاطرات" ریکله است. از طرفی سایه ی سنگین نویسنده امریکایی قرن نوزدهم واشنگتن آیرونیگ و اثرش یعنی "ماجرای دانشجوی آلمانی" یا "اورلیای" ژرارد دونورال بر "بوف کور" سیطره افکنده است.
6⃣ آثار صادق هدایت مملو از انفعال ، رخوت و وادادگی است.
مهمترین ویژگی آثار او، "نیست انگاری" از ذات حق تعالی ست خدا در جهان بینی هدایت منشاء شر و خشم بر انسان است و آن را آفریده و سپس رها نموده است. در آثار او، خدایی حضور ندارد و شخصیت های آن مبتلا به یاس و واماندگی اند.
تقریبا تمام کتابهای هدایت آمیخته با فحاشی و توهین های رکیک به #خداوند، دین اسلام و ائمه اطهار است. 😔
7⃣⚡️عاقبت هم همین یاس و پوچی و بیهودگی به همراه تعارضات و تناقضات فکری در هدایت، سبب افسردگی و #خودکشی وی شد.
او بارها دست به خودکشی زد. اولین بار در جوانی به قصد خودکشی خود را به رود "سن" انداخت اما ماهیگیری نجاتش داد و هدایت بعداً شرح این واقعه را در داستان "زنده به گور" نوشت و آن را "یادداشت های یک دیوانه" نام نهاد. آخرین بار هم در 49 سالگی، در سال 1330 در پاریس، شیر گاز اتاقش را باز کرد و به حیات خود خاتمه داد. و جسدش ـ بدون رعایت تشریفات اسلامیـ در گورستان مسیحیان این شهر، به خاك سپرده شد.
⭕️ او خود قاتل خود شد و بسیاری دوست دارند با نوشته های مسمومش، قاتل ذهن هزاران جوان نیز بشوند.
در واقع، باید او را نه "صادق هدایت" که درست برعکس اسمش نام بنهیم: "کاذب ضلالت"
⭕️⁉️ به راستی! چرا باید کسی را که درمان دردهایش "تریاک" باشد و آنقدر پوچ و بیهوده که خود هم ارزشی برای جان خودش قائل نباشد، را چنان برجسته سازی کنند که به عنوان سرمشق جوانان ما معرفی شود!!! و مهملاتش دهان به دهان بچرخد؟
📝برای اطلاعات بیشتر ر.ک:
کتابهای «راز شهرت صادق هدايت»، «حقيقت بوف كور» و «داش آكل؛ حواشي و تبعات» و آشنایی با صادق هدایت (نوشته دوست صمیمی اش، فرزانه، م.ف) و لینکهای زیر:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920511000793
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=9001200472
.
📌زحمت تبلیغ گروه باشما✋
--------------------------
☑️کانال جامع پاسخ به شبهات وشایعات در #فضای_مجازی 👇🏻
https://chat.whatsapp.com/EkHg3LwMEttI7wl0IdGjAR
📱پیام رسان ایتا👇🏻
🆔https://eitaa.com/joinchat/5701648C9536f328f0
📱ادرس سایت👇🏻
🆔 www.pshobahat.ir
📱پیام رسان اینستاگرام
🆔http://Instagram.com/pshobahat
📱پیام رسان روبیکا👇🏻
🆔https://rubika.ir/porseshgar
📱 پیام رسان بله👇🏻
🆔https://ble.ir/porseshgar
📱پیام رسان تلگرام👇🏻
🆔https://t.me/poorseshgar
📱پیام رسان سروش👇🏻
🆔sapp.ir/poorseshgar
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
.
شبهه شماره848
📌متن شبهه👇👇
37 ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻛﺸﻮﺭﺷﺎن ﺭﺍ ﺑﺎ ﺳﻮﺋﯿﺲ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻣﻴﻜﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﻴﺪﻳﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺳﻮﺋﯿﺲ ﻧﻴﺴﺖ ﻧﺎﺭﺍﺿﻰ ﺑﻮﺩﻧﺪ،
25 ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﭼﺮﺍ، ﻛﺸﻮﺭﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﻛﺮﻩ ﺟﻨﻮﺑﻰ ﻋﻘﺐ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ!
15 ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻧﺎﺭﺍﺿﻰ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﭼﺮﺍ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻳﻰ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺗﺮﻛﻴﻪ ﻭﻣﺎﻟﺰﻯ ﺍﺯ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺟﻠﻮ ﺯﺩﻩ ﺍﻧﺪ؟!
5 ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻧﻈﺮ، ﺑﻪ ﻭﻳﮋﻩ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺍﺧﻼﻗﻰ، ﺳﻘﻮﻁ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟
ﺍﻣﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﺷﮕﻔﺘﻰ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﻴﺒﻴﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﺍﻳﺮﺍﻧﻴﺎﻥ ﺍﺯ ﻭﺿﻌﻴﺖ ﻛﻨﻮﻧﻰ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺧﺸﻨﻮﺩﻧﺪ و خدا را شاکرند که مثل عراق و سوریه نیستند
ﺁﻧﻬﺎ كشورشان راﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﻧﻪ ﺑﺎ ﺳﻮﺋﯿﺲ و کره، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺎ ﮔﺮﻭﻫﻬﺎﻯ ﺗﺮﻭﺭﻳﺴﺘﻰ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺩﺍﻋﺶ ﻭ ﺍﻟﻘﺎﻋﺪﻩ ﻭ ﻃﺎﻟﺒﺎﻥ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﻭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺧﺎﺻﻰ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ
ﺍﯾﻦ "ﺩﮔﺮﺩﯾﺴﯽ" ﺣﮑﺎﯾﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﻗﻮﺭﺑﺎﻏﻪﺍﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺩﺭ ﺁﺏ ﺟﻮﺵ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺷﻮﺩ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯿﺠﻬﺪ، ﻭﻟﯽ ﺍﮔﺮ ﺁﺏ ﺭﺍ ﮐﻢ ﮐﻢ ﮔﺮﻡ ﮐﻨﻨﺪ، ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺁﺏ ﺑﺠﻮﺵ ﺁﯾﺪ، ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻗﻮﺭﺑﺎﻏﻪ ﭘﺨﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺭﻧﺞ ﺁﻭﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺣﺲ ﻣﯽﮐﻨﺪ، ﻭﻟﯽ
ﺗﻮﺍﻥ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺟﻬﯿﺪﻥ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺟﻮﺵ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﻭ ﺑﺎ ﭼﺸﻢﻫﺎﯼ ﺑﺎﺯ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﺷﺎﯼ ﺗﺒﺎﻫﯽ ﻭ ﻧﺎﺑﻮﺩﯼ ﺧﻮﯾﺶ ﻣﯽﻧﺸﯿﻨﺪ
#دکتر_بابک_مختاری
#استاد_دانشگاه
📌پاسخ به شبهه👇👇👇
مطلب فوق به گفته جناب اقای مختاری نوشته ایشان نبوده است و مهرماه هم در اینستاگرام و رسانه های استانی تکذیب نموده اند.
البته برا بعضی ها هنوز این موارد مهم نیست و غقط نشر می دهند بدلیل سواد پایینشون..
یکی از روشهای فلسفی برای پوشاندن و وارونه جلوه دادن حقیقت روشی است به نام(مغالطه) که نویسنده متن از آن استفاده نموده است.
اما نکاتی که باید در مورد این متن مغالطه آمیز بیان شود به شرح ذیل است:
❇نکته اول:
نویسنده نظرات خود و دسته ای از همفکرانش را به تمام مردم ایراننسبت داده است و جالب تر انکه تاریخ هم ارایه می دهد که فلان سال مردم ایران کشورشان را با فلان کشور و مقایسه می کردند .
✳نکته دوم :
اساسا ایران از لحاظ اقتصاد و امنیت تاریخ ، مذهب و موقعیت جغرافیایی قابل مقایسه با سوئیس ، ترکیه ، ژاپن و هیچ کشور دیگری نیست چون موقعیت جغرافیایی ، استراتژیک و سیاسی ایران موقعیتی بسیار خاص و استثنایی در جهان می باشد.
👈شما در جهان کدام کشور را می توانید بیابید که دارای موقعیت خاص ایران باشد
برخی از دلایل موقعیت خاص ایران را برمیشمرم:
1⃣ ایران دارای انقلابی نوپا و حکومتی است که کاملا مستقل است (ایا ترکیه ،کره جنوبی ، سوییس و مالزی در مناسبات جهانی دارای استقلال هستند)
2⃣ ایران در خاور میانه واقع شده مهمترین منطقه جهان از لحاظ #استراتژیک با این وجود به هیچ یک از قدرت های جهانی وابسته نیست.
3⃣ایران اسلامی در ۳۷ سال اخیر از ابتدای انقلاب تا کنون بی سابقه ترین تحریم های سیاسی و اقتصادی در تاریخ جامعه بشری را تحمل کرده و بلافاصله پس از انقلاب هشت سال با نیمی از دولت های دنیا در حال جنگ بوده
پرسش من از نویسنده متن و همفکران ایشان این است ایا اگر ترکیه ،کره جنوبی ، سوییس و مالزی دچار چنین جنگ و تحریمی میشدند چیزی از انها باقی می ماند؟؟؟؟
4⃣ از لحاظ امنیت شما کشوری را تصور کنید که: در مهمترین منطقه استراتژیک جهان قرار گرفته دارای منابع مهمی مثل نفت ،گاز و منابع زیرزمینی است اما به دلیل تحریم توان فروش انها را ندارد.
دوکشور بزرگ هم مرز آن #عراق و افعانستان) دچار اشغال کشور های غربی ،جنگ داخلی و گروههای تروریستی می باشد. اکثر کشورهای اطراف مورد اشغال گروهکهای تروریستی هستند و یا بمب گذاری و حمله مسلحانه در آنها اتفاق می افتد. بله این کشور ایران است ولی نه تنها دچار اختلال امنیت نیست بلکه از کشورهای دیگر نیز حمایت می کند. و جزیره ثبات در منطقه است.
اگر ترکیه ،#کره جنوبی ، #سوییس و مالزی در چهل سال اخیر مشکلات ایران را داشتند هم اکنون موقعیت ایران را داشتند؟؟
📌نکته سوم:
نگاه نویسنده تنها به مسئله اقتصاد است که با توجه به شرایط ایران بعد از انقلاب #جنگ _تحمیلی تحریم ها – توطئه ها مقایسه ها قیاس مع الفارق است . با وجود این فراموش نکنیم که از نظر اقتصادی انقلاب اسلامی در حالی اتفاق افتاد که ایران در زمان پهلوی قادر بود تنها غذای مورد نیاز 33 روز کشور رادر داخل تهیه کند، به گونهای که مرغ از فرانسه ، تخم مرغ از رژیم #صهیونیستی،#سیب از #لبنان ، لبنیات از دانمارک و... وارد می شد و امید به زندگی فقط 58 سال بود. امروزه در حالی که جمعیت کشور دو برابر شده کشور ما میتواند غذای 300 روز را در داخل تهیه نماید. در آینده نزدیک غذای تمامی سال و امید به زندگی نیز به بالای 72 سال رسیده و نرخ مرگ و میر کودکان از 111 نفر در هزار به 26 نفر کاهش یافته است
بی شک #اقتصاد مقوله ای بسیار مهم است اما آنچه مهمتر است امنیت و استقلال است.
بهتر است قدر این #امنیت را بدانیم
ال
.
شبهه شماره849
📌متن شبهه:👇👇
امروزه افراد فراوانی از علما و مردم نسبت به ساخت وساز حرم امام خمینی اشکال می گیرند که چرا برای امام #ساده زیست چنین حرم مجللی ساخته اند آیا ساختن حرم برای امام خمینی موافق تعلیمات اسلام است یامخالف ❕
📌پاسخ شبهه:👇👇
🔮ساختن حرم و گنبد و بارگاه ساختن بر روی قبور علما و صلحاء خصوصا امام خمینی ( ره ) که از سادات و #فرزندان پیامبر گرامی نیز می باشند از چند جهت رجحان دارد ؛
1⃣از آیات قران استفاده می شود که احترام به قبور افراد با ایمان و بزرگان ، یک نوع امر رایج در میان ملل قبل از اسلام بوده است آنجا که درباره اصحاب کهف می فرماید ؛
« هنگامی که وضع آنان بر مردم روشن شد ومردم به دهانه غار رفتند درباره مدفن آنها دو نظر ابراز داشتند ؛1_ بر روی قبور آنان بنایی بسازید_ 2_ مدفن انان را مسجد انتخاب می کنیم» (کهف 21)
👌 قران این دو #نظریه را نقل می کند بدون آنکه از آنها انتقاد کند لذا می توان گفت اگر هر دو نظریه بر خلاف قوانین الهی بودند قطعا قران از آن انتقاد می کرد. از این داستان بدست می آید که یکی از طرق بزرگداشت صالحان حفظ و آباد سازی #مدفن آنان است .
❕اصولا بناهاى يادبود كه خاطره افراد برجسته و با شخصيت را زنده مى دارد هميشه در ميان مردم جهان بوده و هست، و يك نوع قدردانى از گذشتگان، و تشويق براى آيندگان در آن كار #نهفته است، اسلام نه تنها از اين كار نهى نكرده بلكه آن را مجاز شمرده است.
👌وجود اينگونه بناها يك سند تاريخى بر وجود اين شخصيتها و برنامه و تاريخشان است، به همين دليل #پيامبران و شخصيتهايى كه قبر آنها متروك مانده تاريخ آنها نيز مورد ترديد و استفهام قرار گرفته است.
@GhararGahShayeat
📚تفسیر نمونه ج 12 ص 388
2⃣قران در آیه 32 حج می فرماید ؛
« هرکس شعایر الهی ونشانه های دین خداوند را تعظیم و #تکریم کند آن نشانه تقوای دلها است »
♻️ ایه شریفه می گوید هر چیزی که شعار و نشانه دین باشد بزرگداشت آن مایه تقرب به #درگاه خداوند است ، به طور مسلم علمای ربانی وفقهای برجسته از بزرگترین و بارزترین نشانه های دین الهی هستند که وسیله ابلاغ دین و مایه گسترش آن در میان مردم بوده اند .
🔹امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« هرکس #فقیه مسلمانی را اکرام و احترام کند ، خداوند را در روز قیامت در حالی ملاقات می کند که از او راضی است »
📚بحار الانوار ج 2 ص 44
👌یکی از طرق بزرگداشت و اکرام علماء و فقهای ربانی ، حفظ آثار و قبورشان و آباد کردن وصیانت از فرسوده شدن و از بین رفتن قبور آنها می باشد .
3⃣در روایات #متعددی دستور به حب و دوست داشتن و محبت به علما و فقهای ربانی داده شده است ؛
📚بحار الانوار ج 1 ص 186 باب 2 فضل حب العلماء
👌همینطور در روایات متعدد دیگری دستور به حب سادات و نیکی کردن به آنها خصوصا اگر از #صلحاء باشند ، داده شده است .
📚وسایل الشیعه، ج16 ص332 باب 17
❕روشن است که یکی از مظاهر محبت و نیکی به علماء و فقهای ربانی خصوصا اگر از سادات باشند ، بازسازی و آباد #ساختن قبور آنها می باشد .
👌البته در روایاتی از بنای بر روی قبور و گنبد و #بارگاه ساختن آن نهی شده است ؛
📚وسائل الشیعه ج 3 ص 211 باب 44
این روایات ، #مستمسک برای عده ای قرار گرفته است تا ساخت و سازهای حرم امام خمینی را زیر سوال ببرند ، توجه به پاسخی که در گذشته داده ایم لازم است که این روایات #نهی کننده ، ناظر به قبور عموم مردم است و شامل قبور انبیاء و امامان و علماء و صلحاء نمی شود
زیرا ما برای بازسازی و گنبد و بارگاه ساختن بر روی قبور امامان و علماء و صلحا دلیل خاص داریم که در سطرهای #پیشین به آن اشاره شده است
مرحوم صاحب #حدائق می نویسد ؛
« از روایاتی که از بناء بر قبور نهی می کند ، استثناء می شود قبور انبیاء و امامان ...همینطور بعید نیست استثناء شود قبور علماء و صلحاء چرا که بازسازی قبور آنها ، تعظیم #شعائر اسلام است و مصالح دینی فراوانی بر آن مترتب می شود»
📚الحدائق الناضره ج 4 ص 131
📚✒️📚✒️📚✒️📚✒️📚
👥💬🗣 رسانه باشید و این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
منبع قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات
.
📌زحمت تبلیغ گروه باشما✋
--------------------------
☑️کانال جامع پاسخ به شبهات وشایعات در #فضای_مجازی 👇🏻
https://chat.whatsapp.com/EkHg3LwMEttI7wl0IdGjAR
📱پیام رسان ایتا👇🏻
🆔https://eitaa.com/joinchat/5701648C9536f328f0
📱ادرس سایت👇🏻
🆔 www.pshobahat.ir
📱پیام رسان اینستاگرام
🆔http://Instagram.com/pshobahat
📱پیام رسان روبیکا👇🏻
🆔https://rubika.ir/porseshgar
📱 پیام رسان بله👇🏻
🆔https://ble.ir/porseshgar
📱پیام رسان تلگرام👇🏻
🆔https://t.me/poorseshgar
📱پیام رسان سروش👇🏻
🆔sapp.ir/poorseshgar
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋