eitaa logo
پاسخ به شبهات و شایعات مجازی ۲۰۲۵
63.2هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
4هزار ویدیو
50 فایل
﷽ 🔻آیدی مدیر مجموعه پاسخ به شبهات: @Mohaanna ⚠️کپی برداری از مطالب کانال فقط با درج کامل لینک مورد رضایت ماست تبادل و تبلیغات https://eitaa.com/taabblighat 🌐بقیه پیام رسان ها : 🔸http://zil.ink/pshobahat
مشاهده در ایتا
دانلود
. شبهه شماره842 🔴متن شبهه:👇👇 عدم صلاحیت آیت الله خامنه ای از نظر خودشان، که اخیرا با انتشار فیلم تقطیع شده ای از جلسه مجلس خبرگان مربوط به انتخاب ایشان به رهبری در سال ۶۸ در شبکه های اجتماعی دامن زده شده است 📌پاسخ اول شبهه:👇👇 از رحلت امام خمینی بنیان گذار جمهوری اسلامی و انتخاب حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان جانشین ایشان در جلسه ویژه خبرگان رهبری در خرداد 68 تا کنون همواره جزئیات مربوط به این جلسه و سخنرانی معروف آیت الله خامنه ای که فقط بخش انتهایی آن منتشر شده بود به صورت نقل قول هایی از حاضرین در جلسه مطرح می شد. 🎥اکنون بخشی از فیلم این جلسه، مغرضانه توسط افرادی که دل در گرو این انقلاب ندارند منتشر شده و چه بهتر بود در طول این 28 سال فیلم توسط یاران انقلاب به طور کامل منتشر می شد. به هر حال ضمن استقبال از انتشار همین بخش کوتاه دو نکته در این مورد قابل توجه است: 1️⃣ رای گیری موقت برای رهبری در خرداد 68 تا برگزاری رفراندوم اصلاحیه قانون اساسی اگرچه طرح این مسئله جدید نیست اما متاسفانه جزئیات آن کمتر برای مردم گفته شده است. در اینجا مناسب است به خاطرات حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی اشاره شود. ایشان در کتاب خاطراتشان در خاطره روز 15 مرداد 68 در همین مورد می نویسد: «تا ساعت نه صبح کارهای دفتر را انجام دادم و به مأموران برای آماده کردن جلسه مجلس خبرگان دستوراتی دادم... دستور کار، بررسی مسأله رهبری با توجه به اصلاح قانون اساسی بود که تغییرات قانون اساسی توضیح داده شد. بعضی‌ها معتقد بودند که نیازی به رأی‌گیری مجدد نیست و رهبری آیت‌الله خامنه‌ای ادامه دارد؛ اما چون در رأی‌گیری گذشته تصریح کرده بودیم که رهبری موقت است و پس از اصلاح قانون، خبرگان مجدداً رأی می‌دهد، رأی‌گیری کردیم. شصت رأی موافق بود و چهار نفر رأی ندادند. تعداد آرای موافق، شبیه‌ رأی‌گیری گذشته است ولی گفتند رأی ندادن آنها به خاطر این است که نیازی به رأی گیری نمی بینند. خبرگان ناهار مهمان مجلس بودند. عموماً از وضع پیش آمده با رهبری آقای خامنه‌ای و ریاست جمهوری من خوشحالند و امیدوار. خبر را تنظیم کردم و به رسانه‌ها دادیم.» 2️⃣ رد پذیرش مقام رهبری توسط آیت الله خامنه ای در جلسه و حتی نظر به رهبری شورایی توسط ایشان این مسئله بر کسی پنهان نیست و بخش پایانی صحبت ایشان در جلسه خبرگان که با عبارت "به هر حال من مخالفم" بارها از تلویزیون هم پخش شده است. در این موضوع ذکر دو روایت مربوط به پذیرش رهبری در جامعه اسلامی قابل توجه است: 🔺امیرالمومنین پس از اصرار بسیار مردم برای پذیرش خلافت فرموندند: لولا حضور الحاضر و قیام الحجة بوجود الناصر و ما اخذ الله علی العلماء ان لایقاروا علی کظة ظالم و لاسغب مظلوم لألقیتُ حبلها علی غاربها. قسم به خداوند اگر حضور مردم نبود و یاری نمی‌دادند که حجت تمام شود و اگر نبود عهدی که خداوند از علما گرفته تا راضی نشوند بر سیری ظالم و گرسنه‌ماندن مظلوم، هر آینه ریسمان و مهار شتر خلافت را بر کوهانش می‌انداختیم (نهج‌البلاغه، خطبه 3) 🔺از رسول خدا نیز روایت شده در پاسخ به تقاضای مکرر عباس عمویشان برای امارت فرمودند: يا عم ان الاماره ان طلبتها و کلت اليها و ان طلبتک اعنت عليها. اي عموی من! حکومت به گونه ای است که اگر تو آن را بخواهی، موکل آن خواهی شد (و بايد خودت آن مقام را حفظ کني) و اگر آن تو را طلب کند بر حفظش ياری خواهی شد. انتشار این فیلم به خوبی نشان می دهد آیت الله خامنه ای به تأسی از جدشان امیرالمومنین و پیامبر گرامی اسلام اینگونه رفتار کرده اند 📌پاسخ شبهه:👇👇 فیلم جلسه خبرگان رهبری پیرامون انتخاب رهبر پسر از فوت امام خمینی در تلگرام پخش شد. پخش کننده آقای شاهد علوی خبرنگار رادیو فردا ابتدا فیلمی شش دقیقه ای را منتشر نمود، سپس متن شش دقیقه را، سپس تر فیلم 19 دقیقه ای از آن جلسه را و به نحوی فضای رسانه ای را مدیریت نمود که مخاطب تصور کند: 1- کل جلسه، 19 دقیقه بوده. 2- اعضای مجلس خبرگان، به شرط رهبری موقت و برگزاری رفراندوم به آیت الله خامنه ای رأی داده اند. 3- انتخاب آیت الله خامنه ای به رهبری مخالفین جدی در بین اعضای مجلس خبرگان داشته. 4- انتخاب آیت الله خامنه ای به سبب مرجع نبودن و فقیه نبودن ایشان خلاف قانون اساسی وقت بوده. 5- در قانون اساسی چیزی به نام رهبری موقت وجود نداشته است. به دنبال انتشار فیلم شش دقیقه ای و استقبال فوق العاده مردم هم تعدادی از تحلیل های عجیب و غریب از سوی جریان های مختلف سیاسی به راه افتاد که دو مورد آن برایم جالب آمد: 1- آمدنیوز واژه" رهبری موقت " را عَلَم کرد و تبلیغ نمود که رهبری آیت الله خامنه ای منوط به برگزاری رفراندوم بوده. 2-عدالتخواهان خودخوانده و ناامید از جمهوری اسلامی آن را جدایی ولایت سیاسی از ولایت فقهی در حیات جمهوری اسلامی ترجمه کردند. 3- تعدادی از مخالفین دولت فعلی، ان
تشار آن را در راستای زمینه سازی برای طرح مثلا آقای روحانی رئیس جمهور و آقای سیدحسن خمینی جهت رهبری بعدی دانستند. به این نشانه که آیت الله خامنه ای هم زمان انتخاب به رهبری فقیه نبود و سواد فقهی شان در حد الان آقای روحانی یا سیدحسن خمینی بود... ✅مجلس خبرگان رهبری پس از فوت امام خمینی، دو جلسه انتخاب رهبری برگزار می کند. اولی بلافاصله بعد از فوت امام خمینی است که چند ساعت به طول می انجامد. قانون اساسی کشور در آن زمان در حال تغییر بوده و با نظرات امام پیش از فوتشان تطبیق داده شده و به اطلاع ایشان رسیده بود. 🔸 از جمله تغییر شرط رهبری از مرجع بودن به فقیه بودن. با فوت امام خمینی، جلسه فوق العاده مجلس خبرگان برگزار می شود. دو مدل رهبری طرح می شود: رهبری شورایی و رهبری فردی. دو ساعت پیرامون رهبری شورایی بحث می شود. ترکیب شورایی اصلی و مدنظر آیات خامنه ای، موسوی اردبیلی و مشکینی بود. البته ترکیب های دیگر نیز طرح می شود. اما اکثر اعضای مجلس با شورایی بودن مخالفت می کنند. در بحث رهبری فردی دو نفر مطرح می شوند: ابتدا آیت الله گلپایگانی به پیشنهاد جامعه مدرسین که ایشان تنها 14 رأی می آورد و رهبری ایشان منتفی می شود. 💠سپس آیت الله خامنه ای مطرح می شود. به این نحو که با تلاش آیات مجتهد شبستری و معصومی، نظر امام پیرامون رهبر شدن آیت الله خامنه ای از سوی مرحوم رفسنجانی در جلسه بیان می شود. تنها مخالف، خود آیت الله خامنه ای است. نزدیک رأی گیری شبهه مرجع بودن رهبر مطرح می شود. چون مطابق قانون اساسی ای که هنوز تغییر نیافته بود، رهبر باید مرجع می بود. توجه کنید: مرجع به مجتهد صاحب رساله گفته می شود. فقیه هم به مجتهد صاحب رساله و هم مجتهدی که رساله منتشر نکرده است. مرجع بودن لزوماً به این معنا نیست که آن شخص از مجتهد بدون رساله علم و توان مدیریت بیشتری دارد. مرحوم رفسنجانی نظر امام را در این باره بیان می کند که آقایان به دنبال مجتهدی که رساله دارد و تعدادی مقلد، نباشند. بلکه مجتهد بودن و مدیر و مدبر و شجاع و توانمند بودن برای اداره کشور مانند آقای خامنه ای کافی است. نظر امام و نویسندگان قانون اساسی و اعضای شورای نگهبان که خودشان یا شاگردانشان در آن جلسه حاضر بودند، آن بود که منظور از مرجع بودن ولی فقیه، رساله عملیه منتشر کردن نیست بلکه صاحب نظر بودن در دین است. تغییر در این شرط در قانون اساسی بازبینی شده نیز مبتنی بر همین نگاه بود. 60 نفر از 74 نفر عضو مجلس خبرگان به رهبری موقت مقام معظم رهبری تا برگزاری رفراندوم بازبینی قانون اساسی رأی می دهند. پس از برگزاری رفراندوم بازبینی قانون اساسی، بار دیگر خبرگان جلسه برگزار کرده و در جلسه دوم آیت الله خامنه ای با رأی بالاتری از جلسه اول به رهبری دائم انتخاب می شوند... ✅جریان هایی که به راه افتاده و در قسمت اول این مطلب به آنها اشاره گذرایی شد، ناشی از سوءاستفاده از علاقه مردم کشورم به حقیقت تاریخ است. علاقه ای که متاسفانه از سوی آنانی که منابع را در دست دارد پاسخ داده نمی شود. گویا مردم کشورم در نگاه برخی از مسئولین نامحرم تر از آن خبرنگار خارج نشین و ضدانقلاب نشان دار هستند. اما ابهاماتی که طرح شده: 1- کل جلسه نه 19 دقیقه، بلکه چندین ساعت بوده. یکی از اعضای مجلس خبرگان وقت با توجه به بحث های مقدماتی کلیت جلسه اول را حدود 7 ساعت می داند. 2- مجلس خبرگان به جهت قانونی عمل کردن، در جلسه اول، مدت زمان رهبری را تا برگزاری همه پرسی قانون اساسی تغییریافته محدود می کنند. چون ممکن است مردم به تغییر شرط ولایت فقیه از مرجع (مجتهد صاحب رساله) به فقیه (مجتهدی که رساله منتشر نکرده) رأی ندهند. یعنی تفسیر صاحب نظر در دین بودن از واژه مرجع و جایگزینی واژه مرجع با واژه فقیه را قبول نکنند. رهبری موقت آیت الله خامنه ای همان زمان اعلام می شود. در جلسه دوم، مردم به تغییر شرط از مرجع به فقیه رأی آری داده اند (در قالب رأی آری به کلیت بازبینی قانون اساسی). پس به لحاظ قانون اساسی منعی برای رهبری دائمی آیت الله خامنه ای نیست. همین مسأله نیز، رهبری دائمی ایشان، رأی می آورد. دقت کنید: رهبری موقت به "تا برگزاری رفراندوم بازبینی قانون اساسی" محدود شده بود. رهبری دائمی نیز مشروط به باقی ماندن شروط ولایت فقیهی در رهبر است. 3- مخالف داشتن که اوج مردمسالاری دینی است. انصافا نباید از جدیت بحث ها لذت برد؟ از حساسیت ها و دغدغه ها بر سر دین و سرنوشت کشور لذت برد؟ گذشته از اینها، آن مخالفین جدی کجا بودند که هیچ کدام در مخالفت با رهبری موقت آیت الله خامنه ای حتی صحبت نکردند و پشت تریبون نرفتند؟ 4- اینکه آیت الله خامنه ای می گویند باید خون گریست و... ناشی از تواضع ایشان است. امام خمینی به عنوان یک مجتهد مسلم، بارها مکتوب و شفاهی به اجتهاد آیت الله خامنه ای اذعان کرده بودند. قرار گرفتن آیت الله خامنه ای در همه ترکیب ها
ی ممکن شورایی بودن رهبری خود نشان از اذعان اکثر اعضای مجلس خبرگان به اجتهاد ایشان است. یاد سخن افلاطون افتادم که گفت شایسته ترین افراد برای ریاست بر جامعه، بی علاقه ترین افراد برای به دست آوردن ریاست و قدرت نیز هستند. 5- مرحوم رفسنجانی در برابر تواضع آیت الله خامنه ای که می گویند برخی از اعضای جلسه ایشان را صاحب نظر نمی دانند می گوید (به مضمون) خب دو نفر فقیه می گذاریم تا در مسائلی که شک می کنند کمکشان کنند. به نظر بنده این حرف مرحوم رفسنجانی به خاطر رد مخالفت آیت الله خامنه ای از طرح رهبری ایشان بوده. در ضمن به هر حال ایشان، به همراه خود آیت الله خامنه ای، به رهبری شورایی نظر داشتند و در این جوابیه شان نشانه ای از رهبری شورایی مشاهده می شود. نتیجه آنکه این حرف مرحوم رفسنجانی بیش از آنکه نشانه ای بر ضعف فقهی آیت الله خامنه ای باشد، نشانه ای از علاقه آن مرحوم به رهبری شورایی بوده. 6- در قانون اساسی چیزی در رد رهبری موقت نوشته نشده. پس انتخاب رهبر موقت مخالفت با قانون اساسی نیست. تفسیر قانون اساسی باید به لحاظ قانونی از سوی شورای نگهبان باشد. در آن جلسه تعدادی از نویسندگان قانون اساسی نیز حضور داشتند. آن جمع در تفسیری که از قانون اساسی ارائه داد، رهبری موقت را مخالف با قانون اساسی ندانست. مرجعیت را نیز به صاحب نظر بودن در دین تفسیر کرد. البته به خاطر رعایت متن قانون، تایید این نظر از سوی مردم رهبری موقت در دستور کار مجلس خبرگان قرار گرفت. 7- برخی از مخالفین مدعی اند اگر متن و فیلم کامل آن دو جلسه انتخاب رهبری موقت و دائمی منتشر شود، چه پرده ها که نمی افتد و چه ها که عیان نمی شود. لطفا اراجیف نبافید. هر کسی که بخواهد می تواند به کتابخانه ملی و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران مراجعه کند و متن کامل مذاکرات آن دو جلسه را درخواست کرده و مطالعه کند. البته به خاطر مصلحت سنجی های برخی از مسئولین که مردم را نامحرم و دروغگویان را محرم می پندارند فیلم کامل هنوز منتشر نمی شود. از اینکه در جامعه ای زندگی می کنم که اینقدر پویا و حساس است خدای را شاکرم. فیلم کامل آن دو جلسه باید در کلاس های درس تاریخ و اندیشه سیاسی منتشر شود، بررسی و تحلیل شود، نقد شود؛ باید اساتید دیدگاه های دانشجویان پیرامون نظرات مختلف طرح شده در آن دو جلسه را به بحث بگذارند. آن دو جلسه تجلی انواع نظریات سیاسی اسلامی در عرصه عمل است. حیف است جوانان کشورم که تشنه دانش اند، تشنگی شان از آبشخور ورشکستگان سیاسی و گدایان پارلمان های برخی کشورهای اروپایی رفع شود (نشود). منبع قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات 📌زحمت تبلیغ گروه باشما✋ -------------------------- ☑️کانال جامع پاسخ به شبهات وشایعات در 👇🏻 https://chat.whatsapp.com/EkHg3LwMEttI7wl0IdGjAR 📱پیام رسان ایتا👇🏻 🆔https://eitaa.com/joinchat/5701648C9536f328f0 📱ادرس سایت👇🏻 🆔 www.pshobahat.ir 📱پیام رسان اینستاگرام 🆔http://Instagram.com/pshobahat 📱پیام رسان روبیکا👇🏻 🆔https://rubika.ir/porseshgar 📱 پیام رسان بله👇🏻 🆔https://ble.ir/porseshgar 📱پیام رسان تلگرام👇🏻 🆔https://t.me/poorseshgar 📱پیام رسان سروش👇🏻 🆔sapp.ir/poorseshgar اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
. شبهه شماره 843 📌متن شبهه👇👇 بنده دانشجو هستم یکی از مواردی که امروزه زیاد در سطح اهل علم می بینم این است که عده ای با استناد به برخی روایات امام زمان را بسیار بی رحم نسبت به کافران می داند و سریع گردن می زند عده ای بر عکس می گویند اینقدر مهر بان است که اصلا هیچ کسی کشته نمیشود لطف کنید در یک مقاله جامع و کامل بگویید کدام تفکر درست است؟ لطف بفرمایید بصورت کامل این مسئله را توضیح دهید تا کامل در جریان وقایع قرار بگیرم... تشکر از گروه خوبتون که واقعا جاش تو فضای مجازی خالی بود 📌پاسخ به شبهه👇👇 مجله انتظار زمستان 1381، شماره 6 درنگی در روایات قتل های آغازین دولت مهدی (عج) 355 اشاره: در دولت آخرین سفیر الهی (علیه السلام) همه کارها با اعجاز صورت نمی پذیرد، لذا برای بر طرف شدن موانع، اقداماتی صورت می گیرد، که این مسئله با دو دید، افراط و تفریط مواجه شده است . این نوشتار ضمن بررسی سوالات این قضیه به نقد و بررسی روایی و دلالی احادیث مربوط به قتل ها پرداخته تا افراط و تفریط اندیشه های موجود مشخص گردند . پیشگفتار: برخی، در مورد قتل و کشتار در دوران ظهور، افراط می کنند و از امام زمان (علیه السلام) و یاران اش، چهره ای خشن ارائه می دهند . آنان، به روایاتی استدلال می کنند که در آن ها، اشاره به کشته شدن دو سوم مردم، (از هر نه نفر، هفت نفر، از هر هفت نفر، پنج نفر) و یا این که بیش تر مردم کشته می شوند و از کشته ها، پشته ساخته می شود و جوی خون جاری می گردد و . . . دارند . برخی دیگر، تفریط می کنند و می گویند، حتی به مقدار محجمه (مقدار خون در ظرف حجامت) خون ریزی نمی شود و . . . در این نوشتار، به نقد و بررسی روایی و دلالی احادیث مربوطه می پردازیم تا افراط و تفریط بودن اندیشه های موجود مشخص گردند . نکاتی که قابل تامل است، این ها است: الف) قتل و کشتار، قبل از ظهور است و یا بعد از آن؟ ب) شیوه ی رفتار امام با دشمنان چه گونه خواهد بود؟ ج) حجم کشتار و اعدام و خون ریزی ها چه مقدار است؟ د) مقتولان، چه کسانی هستند؟ ه) روایاتی که ناظر بر این موضوع است، آیا به نحو موجبه ی کلیه است یا به نحو موجبه ی جزئیه؟ اخباری که در آن ها، کشتار در حجم وسیعی مطرح شده اند، بر دو قسم است: الف) یک سری از آن ها، مربوط به ملاحم و فتن قبل از ظهور است و هیچ ربطی به دوران ظهور ندارد و تنها ناظر به اوضاع ناسامان جهان در پیش از ظهور دارد . این دسته، بیش تر از مراسیل عامه است . اگر تعدادی از آن ها هم جزء مسانید باشد، هیچ گونه ارتباطی با بحث ما، یعنی قبل ها در دوران حکومت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ندارد . ب) یک سری از آن ها، مربوط به هنگامه ی ظهور و حکومت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است . این نوع روایات، نیز دو گونه اند: 1 - روایاتی که از طریق عامه و از نبویات است و بیش تر آن ها، مشکل سندی دارند، به طوری که بعضی از آن ها، مرسل . و برخی از آن ها، به پیامبر اکرم (صلی الله وعلیه وآله سلم) منتهی نمی شوند . بلکه از فرادی مانند کعب الاحبار که در زمان ان حضرت مسلمان نشده بود، نقل شده است . عمده ی این از روایات، از اسرائیلیات است که با اغراض مختلفی وارد کتاب های روایی شده است . عالمانی از اهل تسنن، مانند ابن کثیر، وقتی به روایات نقل شده از امثال کعب الاحبار می رسد، می گوید: «خدا، ما را ازایل همه اخبار دروغی که وارد تفسیرها و کتاب های روایی و . . . کرده اند، بی نیاز کند (1) . . .» . 2 - روایاتی که از طرق اهل بیت (علیهم السلام) نقل شده و یا در کتاب های شیعه ذکر گردیده است . در این کتاب ها، اخبار منقول از حضرات معصوم (علیهم السلام) و بعض دیگر که نقل شده، به اهل بیت (علیهم السلام) منتهی نمی شود . مانند اخبار معمرین که شیخ صدوق در کتاب کمال الدین از اهل تسنن نقل کرده است . اندیشه ی تفریطی در کشتار به هنگام ظهور گروهی بر آن اند که امام زمان به هنگام ظهور، از طریق ولایت و تصرف تکوینی، همه ی خلایق را مطیع و مسخر می کند و کارها را با اعجاز و غیرعادی انجام می دهد . لذا کشتار و اعدام، خیلی اندک خواهد بود . برای روشن شدن مطلب و دریافت پاسخ، به احادیثی از امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) متمسک می شویم . حدیث 1 . . . - عن بشیر بن ابی اراکة النبال - ولفظ الحدیث علی روایة ابن عقدة قال: لما قدمت المدنیة انتهیت الی منزل ابی جعفر الباقر (علیه السلام . .). قلت: (انهم) یقولون: انه اذا کان ذالک استقامت له الامور فلا یهریق محجمة دم . فقال: «کلا! والذی نفسی بیده! حتی نمسح وانتم العرق والعلق .» . واومابیده الی جبهته (2) ; بشیر بن ابی اراکه بنال - لفظ حدیث به روایت ابن عقده است - گوید: هنگامی که به مدینه وارد شدم، به طرف منزل ابو جعفر امام باقر (علیه السلام) رفتم . . . گفتم: [آنان (مرحبه)] می گویند، هنگامی که آن امر (قیام قائم (عج)) روی دهد، همه ی کار
ها برای او درست و استوار می گردد و به اندازه ی یک ظرف حجامت هم خون نمی ریزد . پس فرمود: «هرگز چنین نیست! سوگند به آن که جان ام به دست او است! کار به آن جا می انجامد که ما و شما، عرق و خون بسته شده را پاک خواهیم کرد .(کنایه از سختی ها و دشواری های جنگ و درگیری است که موجب پدید آمدن عرق و ایجاد زخم های خونین می شود) . در این هنگام، ایشان، با دست خود، به پیشانی شان اشاره فرمودند .(کنایه از برطرف کردن عرق جبین است) . حدیث 2 . . . - عن موسی بن بکر الواسطی، عن بشیر النبال، قال: «قدمت المدینة » وذکر مثل الحدیث المتقدم، الا انه قال: لما قدمت المدینة قلت لابی جعفر (علیه السلام) : انهم یقولون: ان المهدی لوقام لاستقامت له الامور عفوا، ولا یهویق محجمة دم . فقال: «کلا! والذی نفسی بیده! لو استقامت لاحد عفوا لاستقامت لرسول الله (صلی الله وعلیه وآله سلم) حین ادمیت رباعیته وشج فی وجهه! کلا! والذی نفسی بیده! حتی نمسح نحن وانتم العرق والعلق <SUP> (3) .» . ثم مسح جبهته . (4) از موسی به جعفر بن بکر واسطی . از بشیر نبال . گفت: «به مدینه رسیدم » و همانند حدیث قبلی را ذکر کرد، جز این که گوید: هنگامی که به مدینه رسیدم . به ابوجعفر (امام باقر (علیه السلام)) گفتم: آنان [مرجئه] می گویند: همانا، اگر مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام کند، همه ی کارها به خودی خود . برای او درست و برقرار می شود و به اندازه ی یک ظرف حجامتی خون نمی ریزد . پس فرمود: «هرگز چنین نیست! سوگند به آن که جان ام در دست او است! اگر کارها، خود به خود، برای کسی هموار می شد، مسلما، برای رسول خدا (صلی الله وعلیه وآله سلم) در زمانی که داندن های پیشین آن حضرت شکست و صورت اش زخمی شد، درست و برقرار می گردید! هرگز چنین نیست! سوگند به آن که جان ام به دست او است! «کار، به آن جا می انجامد که) ما و شما، عرق و خون بسته شده را پاک کنیم .» . سپس پیشانی خود را پاک کرد . حدیث 3 . . . - عن المفضل بن عمر، قال: سمتعت ابا عبدالله، وقد ذکر القائم (علیه السلام) فقلت: «انی لارجو ان یکون امره فی سهولة .» . فقال: «لایکون ذالک حتی تمسحو العلق و العرق .» . (5) مفضل بن عمر گوید: در حضور امام صادق (علیه السلام) شنیدم که از حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) یاد شد . پس عرض کردم: «همانا امیدوارم کار ایشان به آسانی صورت پذیرد .» . فرمود: «آن امر صورت نمی پذیرد تا این که عرق و خون بسته شده را برطرف سازید .» . در سه حدیث مذکور ملاحظه می کنیم، آن طور نیست که تمامی کارها در زمان قیام قائم (علیه السلام)، به خودی خود و با اعجاز و تصرفات تکوین صورت نمی پذیرد، هر چند در ولایت تکوینی و تصرف تکوینی حضرت مهدی و سایر امامان طاهر، هیچ گونه تردیدی نیست . بلکه کار، دشوارتر از آن چیزی است که امثال مرجئه معتقدند . با، مطابق روایات متعدد، نمی توانیم ادعا کنیم که در هنگام ظهور، هیچ قتل و کشتاری رخ نمی دهد; زیرا، در آن دوران، بحث از انتقام، اجرای حدود الهی و اقامه ی حکومت عدل جهانی است و مسلما، این امر عظیم . بدون برطرف کردن خارها و سنگ های سر راه آن حضرت، میسر و محقق نمی شود . از طرفی، تاریخ گواه است که پیامبر اکرم (صلی الله وعلیه وآله سلم) و امامان طاهر (علیهم السلام) سعی داشته اند، امور را به طور عادی و در مسیر طبیعی انجام دهند، لذا می بیینم، دندان های پیشین حضرت رسول اکرم (صلی الله وعلیه وآله سلم) در جنگ می شکند و زخم هایی در جنگ احد و . . . (6) بر ایشان وارد می شود و امیرالمومنین (علیه السلام) نیز در جنگ احد . نود زخم بر می دارد و . . . (7) البته آن حضرت و عترت طاهراش، مخصوصا، حضرت بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قدرت بر انجام دادن تصرفات تکوینی را دارند و همواره معجزات و امدادهای غیبی و الهی، به آن حضرات و نیز مؤمنان مخلص و ایثارگر و حتی مستضعفان بوده و خواهد بود . امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «خداوند، حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را به سه لشکر یاری می دهد: فرشتگان; مؤمنان; رعب (ترس انداختن در دل دشمن) " (8) نیز حضرت (علیه السلام) می فریاید: «. . . خداوند، حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را با فرشتگان و جن و شیعیان مخلص، یاری می کند .» (9) به هر حال، لزومی ندارد که ادعا کنیم امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تمام کارهایشان را از طریق غیرعادی و به صورت اعجاز انجام می دهد و بنابراین، هیچ خونی ریخته نخواهد شد . اندیشه ی افراطی در کشتار به هنگام ظهور در احادیثی که از طریق عامه رسیده است، خون ریزی های خیلی زیاد و وحشت ناک ذکر شده است . اینک، به نقد بررسی یکی از آن ها می پردازیم . یوسف بن یحیی مقدسی شافعی در کتاب عقدالدرر روایت مرسله ای را از امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره ی حوادث رم (رومیه) (10) نقل می کند و می گوید: . . . فیکبر المسلمون ثلاث تکبیرات، فتکون کالرملة
علی نشز، فیدخلونها، فیقتلون بها خمسمئة الف مقاتل، و یقتسمون الاموال، حتی یکون الناس فی الفی ء شیئا واحدا، لکل انسان منهم مئة الف دینار، و مئة راس، ما بین جاریة وغلام » . (11) پس مسلمانان، سه تکبیر می گویند و مانند ریگ و شن های روانی که از بلندی ها فرو می ریزند، داخل [روم] می شوند و در آن جا، پانصد هزار جنگجو را می کشند و غنائم و اموال را به طور مساوی تقسیم می کنند، و به هر یک از آنان، صد هزار دینار و صد کنیز و یا غلام می رسد . . . این روایت . مرسل است و مشکل سندی دارد و از نظر محتوا نیز قابل اعتماد نیست . پیدا است که جاعلان این گونه احادیث، در خدمت حکومت های جائر بوده اند و به جهت توجیه پاره ای جنگ های پس از پیامبر اکرم (صلی الله وعلیه وآله سلم) و قتل عام ها و کشتارهای وسیعی که در آن صورت گرفت، این چنین مجعولاتی را وارد کتاب های روایی کرده اند . مانند روایتی که به امام علی (علیه السلام) نسبت داده اند که آن حضرت فرمود: . . . فیقتل من الروم حتی یتغیر ماء الفرات بالدم . (12) یعنی آنقدر از رومیان را به قبل می رساند که آب فرات به خون تغییر می کند! ابن کثیر، در بارهی جنگ قادسیه می گوید: انهزم الفرس ولحقهم المسلمون . . . فقتل المسلمون بکمالهم و کانوار ثلاثین الفا . وقتل فی المعرکة عشرة الاف و قتلوا قبل ذالک قریبا من ذالک (13) ; لشکر ایرانیان، منهزم شد و فرار کردند . مسلمانان، به تعقیب آنان پرداخته و تمامی فرارایان را که سی هزار نفر بودند، به قتل رساندند . در جنگ سیزده هزار نفر آنان را گشته بودند . همین عدد را نیز قبل از آن گشته بودند . . . وقتی به کتاب های تاریخی که در آن ها فتوحات را نوشته اند، مانند البدء و التاریخ و النهایه و . . . مراجعه می کنیم . می بیینم که، فرماندهان و زیردستان شان، جنایات زیادی را مرتکب شده اند . روایاتی که می گوید، از هر نه نفر هفت نفر و یا از هر هفت نفر، پنج نفر و یا دو ثلث مردم کشته می شوند، به جنگ های قبل از ظهور، نظر دارند و نه زمان ظهور . از طرفی، اختلاف در تعداد مقتولان نیز علت های گوناگونی می تواند داشته باشد که از جمله ی آن ها، ممکن است تفاوت مناطق و محورهای درگیری و یا مراحل مختلف جنگ باشد . با توجه به احادیث زیر و امعان نظر در دلالت آن ها، به این واقعیت پی می بریم که جهان، اندکی پیش از ظهور، دچار جنگ های خونین خواهد بود . حدیث 1 - عن ابی بصیر ومحمد بن مسلم، قالا: سمعنا ابا عبدالله (علیه السلام) یقول: «لا یکون هذا الامر حتی یذهب ثلث الناس .» ، فقیل له: «اذا ذهب ثلث الناس فما یبقی؟» فقال، (علیه السلام) : «اما ترضون ان تکونوا الثلث الباقی؟ (14) » ; ابوبصیر و محمد بن سلم گویند: از امام صادق (علیه السلام) شنیدیم که می فرمود: «این امر واقع نمی شود تا این که دو سوم مردم از بین بروند .» . پس به حضرت اش عرض شد: «اگر دوسوم مردم از بین بروند . چه کسی باقی می ماند؟» . پس فرمود: «آیا راضی و خرسند نمی شوید که از یک سوم باقیمانده باشید؟» . حدیث 2 . . . - عن زرارة، قال: قلت لابی عبدالله (علیه السلام) : «النداء حق؟» . قال: ای; والله حتی یسمعه کل قوم بلسانهم .» . وقال، علیه السلام: «لا یکون هذا الامر حتی یذهب تسعة اعشار الناس .» (15) ; زراره گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «ایا ندای آسمانی حقیقت دارد؟» . فرمود: «بلی; به خدا قسم! چنان است که هر قومی با زبان خودشان، آن را می شنوند .» آن حضرت فرمود: «این امر محقق نمی شود تا این که نه دهم مردم از میان بروند .» . حدیث 3 . . . - عن سلیمان بن خالد، قال: سمعت ابا عبدالله (علیه السلام) یقول: «قدام القائم موتتان: موت احمر و موت ابیض، حتی یذهب من کل سبعة خمسة . الموت الاحمر، السیف; والموت الابیض، الطاعون .» (16) ; . . . سلیمان بن خالد گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که می فرمود: «قبل از قیام قائم (عجل الله تعالی فرج الشریف)، دو نوع مرگ و میر رخ می دهد: مرگ سرخ و مرگ سپید . تا این که از هر هفت نفر، پنج نفرشان از بین بروند . مرگ سرخ با شمشیر، مرگ سفید، با طاعون است .» با ملاحظه ی این احادیث و احادیث دیگر، معلوم و مبرهن می شود که حجم وسیعی از مرگ و میرها و خون ریزی ها، مربوط به دوران پیش از قیام امام عصر، (علیه السلام)، و قبل از ندای آسمانی است . بنا به روایت یونس بن رباط که می گوید: سمعت ابا عبدالله (علیه السلام) یقول: «ان اهل الحق لم یزالوا منذ کانوا فی شدة . اما ان ذاک الی مدة قریبة وعافیة طویلة (17) ; از اباعبدالله (علیه السلام) شنیدم که می فرمود: «همانا، اهل حق، از هنگامی که در شدت و سختی بوده اند، پیوسته در آن حال خواهند بود (سختی با آنان همراه است). و همانا بدانید که پایان آن سختی ها، نزدیک و عافیت اش طولانی است .» . بالاخره درنومیدی بسی امید است پایان شب سیه سپید است که ان مع العسر یسرا فان مع العسر یسرا . خلاصه این که یک دسته از ر
وایات در مورد خون ریزی ها، مربوط به دوران قبل از ظهور است و یک دسته از خبار، از مجهولات و از اسرائیلیات است که با هدف و انگیزه های مختلفی . مانند خدشه دار کردن چهره نهضت جهانی و حکومت حضرت مهدی . . و یا توجیه گشتارها در فتوحات و . . . ، وارد کتابهای روایی شده است . نیز یک سری از آنها، مرسله و مرفوعه است و مشکل سندی دارد، مرفوعه ی فضل بن شاذان از امام صادق (علیه السلام) از این قبیل است: یقتل القائم (علیه السلام) حتی یبلغ السوق، قال: فیقول له رجل من ولد ابیه: «انک لتجفل الناس اجفال النعم! فبعهد من رسول الله (صلی الله وعلیه واله وسلم) او بماذا؟» قال: «ولیس فی الناس رجل اشد باسا .» . فیقوم الیه رجل من الموالی فیقول له: «لتسکتن اولاضربن عنقک .» . فعند ذالک یخرج القائم (علیه السلام) عهدا من رسول الله (صلی الله وعلیه واله وسلم) (18) ; حضرت قائم (عجل الله تعالی فرج الشریف) آن قدر از انسان ها می کشد تا ساق پا را خون فرا می گیرد . شخصی از فرزندان پدرش (19) به حضرت اعتراض شدید می کند و یم گوید: «مردم را از خود دور می کنی، هم چنان که گله و گوسفندان را رم می دهند! آیا این روش، طبق دستور رسول خدا، است؟ به چه دلیلی این چنین رفتار می کنی؟» . یکی از یاران حضرت، از جای برمی خیزد و می گوید: «سکوت می کنی یا گردان ات را بزنم؟» . حضرت، عهد و پیمانی را که از رسول خدا (صلی الله وعلیه واله وسلم)، همراه دارد، بیرون می آورد و ارائه می کند . البته، همچنان که در ابتدا و حدیث ذکر شد، این حدیث، مرفوعه است و مشکل سندی دارد و از طرفی محتوا و دلالت اش، ناقص و باتمام است; زیرا، سوق، هم ساق پا را گفته اند و هم ممکن است نام شهر یا محلی باشد، محلی همانند سوق الاهواز، (نام اهواز فعلی) سوق حکمة (نام یکی از مناطق اطراف کوفه)، سوق اسد (در اطرف کوفه)، سوق الثلاثاء (منطقه ای در بغداد قبل از ساخته شدن شهر) (20) ، . . . بنابراین نمی توانیم بگوئیم، «حتی یبلغ السوق » به معنای رسیدن خون به ساق پا است، خصوصا، با توجه به اینکه در حدیث مذکور، صبحت از خون به میان نیامده است، بلکه چنین به نظر می رسد که «سوق » ، به معنای «رسیدن به محل و مکانی » باشد . البته، ما، طبق روایات صحیح، جنگ و خون ریزی ها، اعدام ها و انتقام از ظالمان را در عصر ظهور می پذیریم، لکن نه به این اندازه ها «روایاتی از اهل بیت (علیهم السلام) موجود است که تعداد قتل ها و مشخصات فردی و گروهی مقتولان، در آن ها مشخص شده است . و در ذیل بعد از نگرش به شیوه ی رفتار حضرت مهدی (عج) با دشمنان و معاندین به معرفی آنان می پردازیم . شیوه ی رفتار امام (علیه السلام) با دشمنان ستمگران و زورمداران و زراندوزان، در همه ی نقاط عالم، بر ملت های مظلوم و مستضعف سیطره داشته اند و دارند و فرهنگ سازی کرده اند . در این میان، جامعه ی اسلامی، خسارت های بیشماری را متحمل شده، به طوری که دشمنان اسلام، از آغاز رسالت نبی مکرم اسلام، (صلی الله علیه وآله وسلم)، همواره، در ایذاء و اذیت آن حضرت و پیروانش بوده اند . بالاخره آن حضرت پس از تحمل مشقت های فراوان توانست مسلمانان را از تاریکی ها به سوی روشنایی راهنمایی و سوق دهد . و حکومت اسلامی را بر قرار نماید . مع الاسف طولی نکشید که در هنگامه ی رحلت و بعد از آن، به گفته ی امام غزالی ریاست طلبان و منافقان با حیله های مختلف و فریب دادن مسلمانان، صاحب غدیر را که منصوب از طرف خداوند حکیم بود و همگی به ولایت اش تبریک و بخ، بخ یا علی گفته بودند، کنار گذاشته و بر اریکه ی قدرت و سیاست سوار شدند و نطفه ی فاجعه و جنایات هولناک در جامعه ی اسلامی کاشته شد منعقد گردید . مولای متقیان، امیرمؤمنان، منصوب خدا، برادر رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) اولین مسلمان در میان مردان، فاتح خیبر و جانشین بی واسطه ی رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) را با آن همه مناقب خانه نشین کرد و یگانه دختر جوان ریحانه ی آن حضرت، در اندک زمانی پس از رحلت پدر بزرگوارش، نه تنها از طرف منافقان و ریاست طلبان، مورد ضرب و شتم قرار می گیرد، بلکه به طور وحشیانه ای بین دیوار و در فشار داده شده و محسن اش سقط می شود و در نهایت پس از 75 روز بعد از رحلت پدر، دنیا را با دلی آزرده و جراحاتی بسیار وداع می کند . پس از آن حرمت شکنی دردناک، فاجعه ها وحشتناک و وحشتناک تر می شود و اهل بیت (علیهم السلام) و پیروانشان در روزگار ستم و فشار به سر برده و یکی پس از دیگری مظلومانه به شهادت نائل می گردند و در روز عاشورا فاجعه به اوج رسیده و اهل بیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) و شیعیان مخلص شان از طفل شیرخوار تا پیر هفتاد سال مورد هجوم واقع می شوند به طوری که روح و عواطف انسانی با شنیدن آن همه وحشیگری ها جریحه دار می گردد . این ستمگری ها ادامه دارد تا قیام قائم آل محمد (عج) و هر روز با رنگ های مختلفی جلوه گری نموده و فاجعه ای وحشتناک رخ می دهد . و ظلم و
فساد در عالم فراگیر می گردد . یقینا، پیش از ظهور و مقارن با آن، بر دنیا، ستمگران خون ریزی حاکم اند که از هیچ جنایتی فرو نمی گذارند . حال، امامی که قیام می کند، در برابر این همه کج روی ها و بیدادگیری ها، چه گونه برخورد کند، تا جهان را پر از عدل و داد سازد؟ بی تردید، گروه های معاندی که دست شان به خون بشریت آلوده گردیده است و حق مردم را غصب کرده اند و یا پست و مقامشان به خطر افتاده، در مقابل حرکت اصلاح گرانه و نهضت امام، ایستادگی می کنند . بنابراین، امامی که قیام می کند و ماموریت تشکیل حکومت جهانی اسلام را دارد، باید برای برطرف کردن موانع نقشه و برنامه داشته باشد . در این جا، مروری به این برنامه ها خواهیم داشت . تربیت سپاهیان و تدارک مقدمات جنگ امام عصر (عجل الله تعالی فرج الشریف) برای انتقام و خون خواهی از دشمنان اسلام و به ثمر رساندن انقلاب جهانی و اجرای حدود الهی و برقراری حکومت عدل جهانی، ناگزیر از جنگ خواهد بود و در مقابل اش، دشمنان دندان مسلح و کج اندیشان دینانگر، با در دست داشتن امکانات گسترده و چرخه های اقتصادی جهان برخورداری از فن آوری پیشرفته و سازماندهی ارتش های قدرت مند، پرچم مخالفت بر می دارند و مانع مسیر اصلاح گرانه ی امام می شوند . لذا قبل از قیام، جنگاوران دریا دل و دست یارانی توان مند و کارآمد، به هدایت خاص و عام آن حضرت، تربیت می شوند و تعداد آنان، در بعضی از روایات، سیصد و سیزده نفر و در برخی، ده هزار نفر و در تعدادی از آن ها، صدهزار نفر و . . . ذکر شده است . تجهیزات جنگی و وسیله ی دفاعی تجهیزات آنان، طبق روایتی از امام صادق (علیه السلام)، شمشیرهایی از آهن اما نه این آهن شناخته شده است (لهم سیوف من حدید غیر هذا الحدید) که اگر یکی از آنان، با شمشیر خود، بر کوهی ضربه زند، آن را دو نیم می کند . . .» (21) . وسیله ی دفاعی آنان، طبق روایتی از امام صادق (علیه السلام) به گونه ای است که «اسلحه ی دشمن هرگز، بر آنان کارگر نیست .» (22) قاطعیت امام در رویارویی با دشمنان امام علی (علیه السلام) می فرماید: «لایقیم امر الله سبحانه الا من لایصانع، ولایضارع، ولایتبع المطامع (23) » ; فرمان خداوند سبحان را برپا ندارد، مگر کسی که در اجرای دستور الهی، مدارا نکند و سازشکار نباشد و پیرو طمع ها و آرزوها نگردد .» . حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرج الشریف) نیز قیام به اقامه ی حدود و فرمان الهی می کند و در برخورد با دشمنان از یک نوع مجازات استفاده نمی کند، بلکه نسبت به جرم اشخاص و گروه ها مجازات متناسب با آن را اجرا می کند و برخی از آنان را در جنگ نابود می سازد و حتی فراریان و زخمیان آنان را نیز تعقیب می کند و گروهی را اعدام گروهی را تبعید و دست برخی را قطع می کند و . . . به فرمایش امام باقر (علیه السلام) : «. . . یقوم القائم . . . و لا تاخذه فی الله لومة لائم . . . (24) » قائم، قیام می کند . . . و در اجرای احکام الهی، از ملامت هیچ ملامت کننده ای بیم نمی کند . بنابراین، به آن حضرت، «نقمت و عذاب کننده ی مجرمان و دشمنان » لقب داده اند . از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: «اذا تمنی احدکم القائم فلیتمنه فی عافیة; فان الله بعث محمدا، صلی الله علیه وآله، رحمة ویبعث القائم نقمة (25) ; هنگامی که یکی از شما، ظهور قائم را آرزو و تمنا بکند (که در رکاب اش باشد)، پس باید آرزو کند که در عافیت و تندرستی باشد; زیرا، خداوند، حضرت محمد (علیه السلام) را (برای خلائق) رحمت فرستاد و حضرت قائم (عجل الله تعالی فرج الشریف) را عذاب و نقمت می فرستد .» . امام صادق (علیه السلام)، دلیل ملقب شدن حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرج الشریف) به لقب «نقمت » را چنین بیان می دارد: . فنتم حجة الله علی الخلق حتی لایبقی احد علی الارض لم یبلغ الیه الدین والعلم، ثم یظهر القائم (علیه السلام) و یسیر (ویصیر) سببا لنقمة الله وسخطه علی العباد; لان الله لاینتقم من العباد الا بعد انکارهم حجة; <SUP> (26) پس ما، بر خلق خدا، اتمام محبت می کنیم تا این که همگان، نسبت به دین، شناخت پیدا کنند بر روی زمین، کسی باقی نماند که دین به او ابلاغ نشده باشد . سپس (در آن هنگام) حضرت قائم (علیه السلام)، ظهور می کند و سبب نقمت خدا و خشم و غضب او بر بندگان می گردد; زیرا، خداوند، از بندگان اش انتقام نمی گیرد، مگر بعد از آن که حجت اش را انکار کنند . سپس معلوم می شود آنانکه مورد غضب امام عصر (علیه السلام) قرار می گیرند، همان کسانی هستند که حجت بر آنان تمام شده است، ولی آنان حجت خدا را نمی پیذیرند و سخت انکار می کنند . محمدبن مسلم، ضمن حدیثی از امام باقر (علیه السلام) نقل می کند که آن حضرت می فرماید: «. . . اما شبهه من جده المصطفی (صلی الله وعلیه واله وسلم) فخر وجه بالسیف وقتله اعداء رسوله (صلی الله وعلیه واله وسلم) والجبارین والطواغیت، وانه ینصر بالسیف والرعب وانه لا ترد له رایة . . . (27)
; اما شباهت او به جدش محمد مصطفی (صلی الله وعلیه واله وسلم) خروج او با شمشیر است و این که او، دشمنان خدا و رسول اش و جباران و طاغوت ها را خواهد گشت و او با شمشیر و رعب یاری می شود و هیچ پرچمی از او باز نگردد .» . جنگ و کشتار در هر مقطعی از زمان یا مکان، نوع رفتار و برخوردها با مخالفان و دشمنان متفاوت است . مثلا، در زمان پیامبر اکرم (صلی الله وعلیه واله وسلم) رحمت و ترویج دین بود، و در زمان امام علی (علیه السلام) رحمت و منت گذاری بر مخالفان، و . . . حال باید دید که در هنگام ظهور، رفتار امام زمان (علیه السلام) با دشمنان چه گونه خواهد بود . برای پاسخ به این سؤال نگاهی به روایات می اندازیم . حدیث 1 . . . - عن زرارة، عن ابی جعفر (علیه السلام) قال: قلت له . . . فقال: «اسمه اسمی » . قلت: «ایسیر بسیرة محمد (صلی الله وعلیه واله وسلم) ؟» . قال: «هیهات! هیهات! یا زرارة! ما یسیر بسیرته!» . قلت: «جعلت فداک لم؟» . قال: «ان رسول الله (صلی الله وعلیه واله وسلم) سار فی امته بالمن، کان یتالف الناس، والقائم یسیر بالقتل . بذاک امر فی الکتاب الذی معه ان یسیر بالقتل ولایستتیب احدا . ویل لمن ناواه!» <SUP> (28) ; زراره از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده که . . . فرمود: «اسم او، اسم من است » . پس عرض کردم: «آیا به سیره و روش حضرت محمد (صلی الله وعلیه واله وسلم) رفتار می کند؟» . فرمود: «هرگز! هرگز! ای زراره! به سیره ی او رفتار نمی کند!» گفتم: «فدایت گردم! برای چه؟» . فرمود: «همانا رسول خدا (صلی الله وعلیه واله وسلم) با ملایمت و نرمی و مهربانی رفتار می کرد [تا دل ها را به دست آورد و مردم با آن حضرت الفت گیرند] . ، ولی حضرت قائم (عجل الله تعالی فرج الشریف) سیاست قتل را در پیش می گیرد و طبق دستوری که دارد، رفتار می کند و توبه ی کسی را نمی پذیرد . پس وای بر کسی که با او دشمنی کند!» . حدیث 2 . . . - عن ابی بکر الحضرمی، قال: سمعت اباعبدالله (علیه السلام) یقول: «لسیرة علی بن ابی طالب، علیه السلام، فی اهل البصرة کانت خیرا لشیعته مما طلعت علیه الشمس . انه علم ان للقوم دولة، فلو سباهم لسبیت شیعته » . قال: قلت: «فاخبرنی عن القائم . ایسیر بسیرته؟» . قال: «لا; لان علیا (علیه السلام) سار فیهم بالمن لما علم من دولتهم، وان القائم (علیه السلام) یسیر فیهم بخلاف تلک السیرة لانه لا دولة لهم » . (29) ; از ابوبکر حضرمی نقل می کند که گفت: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که می فرمود: «روش علی بن ابی طالب (علیه السلام) در میان اهل بصره، برای شیعیان اش، از آن چه خورشید بر آن می تابد، بهتر بود; زیرا، او می دانست که این قوم را دولتی در پیش است . اگر آنان را اسیر کرده بود، همنا شیعیان اش نیز اسیر می شدند .» . عرض کردم: «مرا از حضرت قائم (عجل الله تعالی فرج الشریف) مطلع بفرما که آیا ایشان نیز با اهل بصره همانند روش او رفتار می کند؟» فرمود: «نه; زیرا، حضرت علی (علیه السلام) می دانست که حکومت های بعد از او، به دست دشمنان است، لذا با آنان به ملاطفت و چشم پوشی رفتار می کرد، ولی حضرت قائم، چون پس از خود، دولتی برای آنان نمی بیند، برخلاف سیره ی حضرت علی (علیه السلام)، رفتار می کند .» . البته این حدیث، از نظر سند، مورد اشکال است (30) چون، اسماعیل بن مرار، مجهول است . مرحوم اردبیلی در مجمع الفائده و مرحوم عاملی در مدارک الاحکام و مرحوم مجلسی به مجهول بودن او تصریح کرده اند . (31) حدیث 3 . . . - عن یحیی بن العلاء الرازی، قال: سمعت ابا عبدالله (علیه السلام) یقول: «ینتج الله تعالی فی هذه الامة رجلا منی و انا منه، یسوق الله تعالی به برکات السماوات والارض، فتنزل السماء قطرها، و تخرج الارض بذرها، وتامن وحوشها و سباعها ویملا الارض قسطا وعدلا کما ملئت ظلما وجورا، ویقتل حتی یقول الجاهل لوکان هذا من ذریة محمد صلی الله علیه و اله، لرحم .» ; یحیی به علا رازی گوید: از ابا عبدالله (علیه السلام) شنیدم که می فرمود: «خداوند متعال در میان این امت بیرون آورد مردی را که از من است و من از او هستم . خداوند تعالی به بسبب او، برکات آسمان ها و زمین را به خلائق عطا فرماید . پس آسمان، باران اش را فرود آورد و زمین بذرهایش را می رویاند، و حیوانات وحشی و درنده در امان می شوند، و زمین را پر از عدل و داد می کند، هم چنان که پر از ظلم و ستم شده باشد، و به حدی از بیدادگران و دشمنان را می کشد که جاهلان می گویند: "اگر این مرد از زریه ی محمد می بود، ترحم می کرد" .» . نکته ی قابل توجه این که در این روایت، اقامه ی قسط و عدل و گسترده شده امنیت و مشمول برکات را با از میان رفتن جور و برطرف شدن جائران و قتل آنان مرتبط دانسته، و اعتراض به قتل را از ناحیه ی جاهلان و عدم آگاهی آنان به امور و واقعیات می داند . البته، این روایت، از نظر سند نیز مورد اشکال است; زیرا، در سند آن، احمد بن عثمان الآدمی است که مجهول است . (3
2) مدت جنگ ها حدیث 1 - حدثنا ابو هارون . . . ، عن زر بن حبیش، سمع علیا (رضی الله عنه) یقول: «یفرج الله الفتن برجل منا، یسومهم خسفا، لایعطیهم الا السیف، یضع السیف علی عاتقة ثمانیة اشهر هرجا، حتی یقولوا . "والله ما هذا من ولد فاطمة لو کان من ولدها لرحمنا" . . . <SUP> (33) » . از زر بن حبیش نقل شده که ایشان از علی (علیه السلام) شنید که می گوید: «خدا، به سبب مردی از ما، فتنه ها و آشوب ها را برطرف می سازد و آنان (فتنه گران) را خوار و ذلیل می کند، و به آنان جز شمشیر چیزی نمی دهد (آشوبگران را می کشد) و شمشیر بر دوش نهاده و هشت ماه به شدت مبارزه می کند تا این که می گویند: "به خدا قسم! این، از فرزندان فاطمه نیست! اگر از فرزندان فاطمه نیست! اگر فرزندان فاطمه بود به ما رحم می کرد! "» . حدیث 2 . . . - عن عیسی بن الخشاب، قال: قلت للحسین بن علی (علیهماالسلام) : «انت صاحب هذا الامر؟» . قال: «لا; ولکن صاحب الامر الطرید الشرید الموتور بابیه، المکنی بعمه یضع سیفه علی عاتقه ثمانیة اشهر .» (34) ; . از عیسی بن خشاب نقل شده که به امام حسین بن علی (علیهماالسلام) عرض کردم: «آیا شما صاحب این امر هستید؟» . فرمود: «نه; ولکن صاحب الامر، رانده شده، دور افتاده، خون خواه پدرش و دارای کنیه ی عمویش (35) است . شمشیرش را هشت ماه بر دوش خود می نهد .» . حدیث 3 . . . - عن ابی بصیر، قال: سمعت ابا جعفر الباقر (علیه السلام)، یقول: «. . . ویضع السیف علی عاثقة ثمانیة اشهر هرجا هرجا، حتی یرضی الله .» . قلت: «فکیف یعلم رضا الله؟» . قال: «یلقی الله فی قلبه الرحمة . . .» . (36) . از ابوبصیر نقل شده که گفت: شنیدم امام باقر (علیه السلام) می فرمود: «. . . شمشیر را هشت ماه بر دوش خود می نهد و به شدت مبارزه می کند; تا این که خداوند راضی شود .» . عرض کردم: «چه گونه رضایت خدا را می داند (از رضایت خدا آگاه می شود) ؟» . فرمود: «خداوند، به دل ایشان رحمت می اندازد . . .» . ابن الاثیر می گوید: «الهرج: قتال و اختلاط .» (37) . شاید مراد، این باشد که مدت عملیات تهاجمی لشریان حضرت قائم (عجل الله تعالی فرج الشریف) که منجر به تضعیف و شکسته شدن شوکت ظالمان و متلاشی شدن آنان می شود . هشت ماه به طول می انجامد و پس از آن، آنان، به عملیات ایذائی و موضعی و مقطعی روی می آورند که در فاصله های زمانی بعد، با آنان مقابله، و برای همیشه ریشه کن می شوند . از نظر سند هر سه روایت که در آن هرج و مرج ذکر شد، ضعیف است; و چون عمر بن قیش و عیسی بن الخشاب، در سند روایت اول و دوم، مجهول اند و در سند روایت سوم، ابن ابی حمزه است که آن هم مورد بحث و تضعیف قرار گرفته است . قاطعیت امام در برخورد با اشخاص و گروه های مختلف ائمه ی طاهر، (علیهم السلام)، مهربان بودند و همه، منشا رحمت و برکات اند . امام رضا، (علیه السلام)، می فرماید: «الامام، الانیس الرفیق، والد الشفیق، والاخ الشقیق والام البرة بالولد الصغیر و مفزع العباد فی الداهیة الناد . . . ; (38) امام، همدمی رفیق، پدری دل سوز، برادری برابر، مانند دو نیمه ی خرما که به هم متصل باشند، مادر مهربانی نسبت به فرزند خردسال اش، پناه امت در گرفتاری های هول ناک است .» . نیز ابوربیع شامی گوید: به امام صادق، (علیه السلام)، عرض کردم: «حدیثی از عمر بن اسحاق به من رسیده است .» . فرمود: «عرضه بدار .» . گفتم: «عمرو، پیش امیرالمؤمنین (علیه السلام) رفت و آن حضرت در چهره ی او زردی مشاهده کرد . حضرت فرمود: "این زردی چیست؟ " گفت: "به مرضی مبتلا بودم . " پس حضرت علی، (علیه السلام)، به ایشان فرمود: انا لنفرح لفرحکم ونحزن لحزنکم ونمرض لمرضکم وندعوا لکم فتدعون فنؤمن . . . فقال ابوعبدالله، (علیه السلام) : «صدق عمرو .» ; (39) همانا، ما، در شادی شما شادیم و در غم و اندوه شما، اندوه ناک و در مریضی شما، مریض می شویم و برای شما دعا می کنیم . پس شما دعا کنید و ما آمین می گوییم . . . . پس امام صادق، (علیه السلام)، فرمود: «عمرو، راست گفت .» . نظیر این جریان را رمیله از امیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل می کند . (40) نیز امام عصر (عج) در توقیعی به شیخ مفید (ره) می فرماید: «. . . انا غیر مهملین لمرعاتکم، ولا ناسین لذکرکم ولولا ذلک لنزل بکم اللاواء واصطلمکم الاعداء; <SUP> (41) همانا، ما، سرپرستی شما را وا نگذاشته ایم [شما را مراعات و مواظبت می کنیم] و فراموش تان نمی کنیم، اگر جز این بود، گرفتاری ها، شما را از پای می انداخت و دشمنان، شما را از بین می بردند . . .» . امثال این احادیث بسیار است: ائمه ی طاهر، (علیهم السلام)، مایه ی رحمت اند و مقتضی رحمت آنان برداشتن موانع از سر راه است . مقابله ی قاطع با ظالمان و مخالفان حاکمیت اسلام، یکی از مصادیق رافت و رحمت امام به مؤمنان است . با توجه به این که شرایط ویژه ی هنگام ظهور طوری است که جایی را برای کوچک ترین اغماض و مدارات با معاندان نمی گذارد، ق