eitaa logo
مرکز پاسخگویی به سوالات
536 دنبال‌کننده
225 عکس
7 ویدیو
0 فایل
🌺سلام به کانال پاسخگویی به سوالات خوش آمدید🌺 🔶هدف ما در این جا پاسخگویی به سوالاتی است که گاهی ، برای شما و یا برای دوستانتان ایجاد می شود ، اعم از سوال های شرعی و اعتقادی ،ما در لینک زیر منتظر سوالات شما هستیم🔶 💠https://eitaa.com/hosein_asghari
مشاهده در ایتا
دانلود
📩 سوال: 🔸 لطفا در مورد استخاره نکاتی را ذکر بفرمایید. ✅ پاسخ: 1 - استخاره هيچگاه جاي انديشه و مشورت را نميگيرد. بلكه استخاره پس از انديشه و مشورت است. يعني ما هر كاري را كه ميخواهيم انجام بدهيم، ابتداء بايد پيرامون آن انديشه كنيم و سود و زيان آن را بسنجيم و در مرحله دوم با كساني كه در آن موضوع صاحبنظر هستند، مشورت كنيم و آنگاه يكي از دعاهايي كه در استخاره وارد شده است، تلاوت كنيم و اگر تحير ما برطرف نشد، با قرآن استخاره كنيم. 2 - عليرغم اينكه در امروزه روز، استخاره با قرآن رواج بيشتري دارد، چنانكه بيان شد، بهترين راه و روش استخاره، قرائت دعاهاي استخاره است. اما در استخاره با قرآن نيز بايد دقت كرد كه هركس حق ندارد فهم خود را بر قرآن تحميل كند و بر اساس برداشت خود از قرآن و آيات آن عمل نمايد. بهتر است در استخاره با قرآن، از علماء آشنا با قرآن كمك گرفت تا خداي ناكرده دچار اشتباهكاريها در فهم قرآن و تحميل آن اشتباهات به قرآن نشويم. زيرا الهامگيري از آيات قرآن كار آساني نيست و نيازمند به كساني است آگاهيها و آشناييهاي  تخصصي نسبت به قرآن دارند و تسلط به معني و تفسير قرآن ضروري است و نميتوان به خوب و بدي كه در بالاي برخي قرآنها نوشته شده است، اعتماد كرد. متأسفانه در سالهاي اخير برخي افراد سودجو يا ناآگاه كتابهايي به نام استخاره منتشر كردهاند كه نظر و برداشت خود را بر آيات تحميل كردهاند كه اصلاً درست نيست. 3 - در مقابل اينكه خواندن دعاي استخاره براي هر كاري توصيه شده است، زيرا خير ما به دستان خداوند متعال است و ما در هر كاري بايد از خداوند خير خود را بخواهيم. استخاره با قرآن نبايد به صورت عادت و روش دائمي دربيايد و جايگزين انديشه و مشورت و تحقيق شود. 4 - چنانكه در انجام واجبات و ترك محرمات، استخاره نبايد كرد، در كارهايي كه عقل آنها را تأييد ميكند و همه شواهد و قرائن به خوبي آن گواهي ميدهند، نيز نبايد استخاره با قرآن كرد. بله خواندن دعاهاي استخاره در اين موارد نيز مناسب است و توصيه شده است. زيرا در دعا، ما خود و كار خود را به خداوند متعال ميسپاريم و خير خود را از خداوند متعال درخواست ميكنيم. 5 - بايد توجه داشت كه استخاره به معناي طلب خير از خداوند متعال است، اما تفأل به معناي فهم عاقبت كارهاست. به اين دليل در روايتي از تفأل زدن به قرآن نهي شده است: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ «عليه السلام» قَالَ:  لَا تَتَفَأَّلْ بِالْقُرْآنِ امام صادق «عليه السلام» ميفرمايند: به قرآن تفأل نزنيد. وسائلالشيعة ج : 6 ص :233 دليل اين امر در اين نكته نهفته است كه فهم عاقبت امور و استنباط آن تنها بر اهلش ميسر است و هر كسي نميتواند از قرآن به چنين استنباطي برسد. زيرا اگرچه استنباط عاقبت از آيات قرآن براي كسي كه اهلش باشد امكان دارد، اما همه كس را بدان راه نيست. پس اكثريت مردم در همان حد استخاره با قرآن بايد توقف كنند و اهل معرفت ميتوانند به عواقب امور نيز پيببرند. بنابراين ما حق نداريم در استخاره با قرآن به دنبال فهم عاقبت امور و كارها باشيم و تنها بايد خير خود را از خداوند متعال درخواست كنيم. در استخاره از قرآن باید از بزرگان و عالمان دینی آشنا با قرآن کمک گرفت و آنچه از مستحبات و آداب استخاره وجوددارد، وظیفه همان عالمی است که استخاره می کند و کسی که برایش استخاره می شود، تنها باید نیت داشته باشد که اگر مثلا خوب آمد فلان کار را انجام خواهم داد. 👇👇👇👇👇👇👇👇   📩 پیامک پرسمان به30007227005461 📲 ارسال پرسمان به sapp.ir/hosein_asghari 👈 عضویت در کانال عمومی استاد حسین احمدی شاهرودی sapp.ir/ostadahmadishahroudi 👈 کانال پرسش و پاسخ استاد حسین احمدی شاهرودی sapp.ir/porseshvpasokh.ostad.ahmadi 🌐 سایت : https://khorshidhayat.com
📩 سوال: 🔸 لطفا درباره رد مظالم توضیح بفرمایید. ✅ پاسخ: 🔹 واژه مظالم جمع مظلمه عبارت است از چيزى كه به ستم از كسى گرفته شده است و در اصطلاح اموال حرامى است در دست انسان و صاحبان آن را نمی‌شناسد. در اين صورت بايد با اجازه مجتهد جامع شرايط به فقير بدهد لسان العرب و دهخدا، ماده «ظلم». رد مظالم اصطلاحاً به اموال و بدهی‌هايى گفته می‌شود كه انسان از روى ظلم و بی‌عدالتی از بندگان خدا گرفته و نپرداخته است و حكم شرعى آن اين است كه اگر صاحب آنها را مىشناسد بايد عين اموال را به آنها برگرداند و اگر عين تلف و مصرف شده، بايد مثل يا قيمت آنها را بپردازد و اگر صاحب آنها را نمىشناسد و معلوم نيستند با اجازه دفتر مرجع از طرف صاحبش به فقير غير سيد صدقه دهيد و ضمناً آن چه در ماشينهاى عمومى و مسافربرى از طرف صاحبش جا مىماند يا در مغازهها، از مشترى جا مىماند يا در مسافرخانه و امثال آن جا مىماند و پولى كه اشتباها و اضافى به انسان داده مىشود و بعداً متوجه مىشود، يا بدهى و خسارتى كه شخص به ديگرى وارد كرده و مثلاً ضرر مالى يا بدنى كه موجب ديه شده و جبران نكرده و آنچه از اين قبيل امور است همه دين است كه اگر طرف را مىشناسد واجب است به هر نحو او را راضى كند و اگر او را نمىشناسد بايد پس از يأس از شناسايى صاحب آن با اجازه مجتهد جامع الشرايط به عنوان مجهول المالك و مظالم عباد به فقير صدقه داده شود. (توضيح المسائل مراجع س م 2564 به بعد) امام صادق عليه السلام فرمود: المِرصَادُ قَنطرةٌ عَلى الصّراطِ لايَجُوزها عبدٌ بمظلمةٍ مرصاد پلى است كه از آن بندگانى كه گرفتار مظالم هستند نمىتوانند بگذرند. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: مَن كانَت لِاخيهِ عندَهُ مَظلمةٌ فى عِرضٍ او مالٍ فَليَتَحَلَّلها مِنه مِن قَبل أَن يَأتى يَومٌ ليسَ هناك دينارٌ و لادِرهم ... هركس درباره آبرو يا مال برادر دينى خود مظلمهاى در گردن داشته باشد بايد از صاحب حق حلاليت بطلبد قبل از آن كه روزى بيايد كه در آن روز دينار و درهمى نباشد.يعنى اگر عمل شايستهاى دارد به اندازه همان مظلمه از او گيرند و به صاحب حق دهند و اگر عمل شايستهاى ندارد از بديهاى صاحب حق گيرند و بر ظالم بار كنند. اموال و بدهىهايى كه انسان از روى ظلم و بىعدالتى از بندگان خدا گرفته و نپرداخته بايد به صاحبان آنها بدهد. و اگر عين مال تلف يا مصرف شده، بايد مثل يا قيمت آن را بپردازد و اگر صاحب آنها را نمىشناسد اين اموال و بدهيها از مصاديق مجهول المالك مىشود. آنچه در ماشينهاى عمومى و مسافربرى از مسافران جا مىماند يا در مغازهها از مشترىها جا مىماند يا در مسافرخانه و امثال آن جا مىماند و پولى كه اشتباهاً و اضافى به انسان داده مىشود و بعد متوجه مىشود، يا خسارتى كه شخصى به ديگرى وارد كرده و يا ضرر مالى يا بدنى كه موجب ديه شده و جبران نكرده . حق الناس اجتماعی مانند آسیب هایی که انسان به اماکن و اموال عمومی می زند مانند مساجد، حسینیه ها، اتوبوس و ... که انسان به میلیونها نفر بدهکار می شود.تماسهایی که شخص از محل کار بدون اجازه زده و یا از اموال آنجا استفاده شخصی نموده است. اگر محل مشخص است که به آنجا باز گرداند و در غیر اینصورت به بانک رفته و به خزانه دولت واریز کرده تا به بیت المال برگردانده شود و آنچه از اين قبيل امور است، همه دين است كه اگر طرف را مىشناسد واجب است به هر نحو او را راضى كند و اگر او را نمىشناسد بايدپس از يأس از شناسايى صاحب آن، به عنوان مجهول المالك و مظالم عباد به فقير غير سيد صدقه داده شود. 👇👇👇👇👇👇👇👇   📩 پیامک پرسمان به30007227005461 📲 ارسال پرسمان به sapp.ir/hosein_asghari 👈 عضویت در کانال عمومی استاد حسین احمدی شاهرودی sapp.ir/ostadahmadishahroudi 👈 کانال پرسش و پاسخ استاد حسین احمدی شاهرودی sapp.ir/porseshvpasokh.ostad.ahmadi 🌐 سایت : https://khorshidhayat.com
📩 سوال: 🔸 آیا زن مى تواند جلوتر از مرد نماز بخواند(در نماز جلو تر از مرد بايستد)؟ ✅ پاسخ: 🔹 اگر فاصله زن و مرد بيشتر از پنج متر باشد، يا بين آنها حائلى مانند پرده يا ديوار باشد و يا در دو سطح مختلف (مثل طبقه اول و بالكن بعضى از مساجد) ايستاده باشند و زن جلوتر از مرد باشد، نمازشان صحيح است. 1-آيات عظام امام خميني (ره)، بهجت، صافى و نورى:   اگر زن جلوتر از مرد هم بايستد اشكال ندارد ؛ ولى بهتر است زن عقبتر از مرد بايستد. 2 - آيت الله گلپايگانى و صافى: جلوتر ايستادن زن از مرد در نماز و يا ايستادن مرد پشت سر زن مكروه است؛ ولى باطل كننده نماز نيست. 3-آيت اللَّه تبريزى: بايد حداقل بين زن و مرد يك وجب فاصله باشد و با رعايت فاصله، اگر زن هم جلوتر بايستد، نمازش صحيح است. 4 - آيت الله مكارم و فاضل: اگر زن جلوتر از مرد بايستد، نماز او باطل است و يا اگر مرد پشت سر زن به نماز بايستد، نماز او باطل است. اگر هم زمان شروع به نماز كنند، نماز هر دو باطل است؛ مگر آن كه بين آنها پنج متر فاصله باشد، يا حائلى مانند پرده و ديوار در بين آنها موجود باشد و يا آنكه وضعيت به گونهاى باشد كه يكديگر را نبينند. 5 - آيت الله سيستانى: احتياط واجب آن است كه زن عقبتر از مرد بايستد و در صورت تخلف احتياط واجب آن است كه نماز را دوباره بخوانند. 6 - آيت الله زنجانى: اگر زن جلوتر از مرد، بدون رعايت فاصله مناسب بايستد و با هم وارد نماز شوند، مستحب است نماز را اعاده كنند (در هر صورت نماز صحيح است) 7- آيت الله خامنه اي: اگر بين زن و مرد مقدارى (حداقل به اندازه يك وجب) فاصله باشد، جلوتر بودن زن يا همرديف بودن او با مرد اشكال ندارد و نمازشان صحيح مىباشد 8- آيت اللَّه وحيد: بايد بين مرد و زن در حال نماز، حداقل يك وجب فاصله باشد ؛ ولى اگر زن برابر مرد يا جلوتر - در كمتر از فاصلهاى كه ذكر شد بايستد و هر دو با هم وارد نماز شوند، بايد نماز را دوباره بخوانند. ««در مسأله رعايت فاصله و جلوتر ايستادن مرد در نماز بين محرم و نامحرم تفاوتي نيست»» 🔰 ارسال پرسمان به : https://eitaa.com/hosein_asghari ✅ کانال پاسخ به سوالات (اعتقادی ) : https://eitaa.com/porseshvpasokh110 🌐 سایت : https://khorshidhayat.com
📩 سوال: 🔸 اخیرا شخصی پیدا شده که اسمش "احمد الحسن"است و می‌گوید یمانی هستم و فرزند امام زمان هستم چه جوابی بهش بدیم؟ ✅ پاسخ: 🔸 بله متاسفانه این دجال زمان، ونادان با دلایل واهی وبی اساس سعی در اغفال مردم دارد.ما از طرفداران احمد الحسن می خواهیم که اگر جرات دارند بیایند ما حاضریم با آنان مناظره کنیم، آنگاه پیام های مورد مناظره را منتشر کنیم. اما اجمالا: 1⃣این انسان کذاب ودروغ گو آیا نمی داند که طبق روایات، خروج یمانی وسفیانی وخراسانی دریک سال ویک ماه ویک روز است چگونه او زودتر ظهور کرده است. امام باقر فرمود: "خروج السفیانی والیمانی والخراسانی فی سنه واحده فی شهر واحد فی یوم واحد" "خروج سفیانی ویمانی وخراسانی در یک سال ویک ماه ویک روز خواهد بود" 📚الغیبه،نعمانی،ص255 2⃣این کذاب ابتدا باید برای ما ثابت کند که امام عصر در زمان غیبت ازدواج می کند ودارای فرزند نیز میشوید وپاسخ این روایات راهم دهد. مسعودی در اثباه الوصیه نقل می کند: علی بن حمزه وابن سراج وابن ابی سعید مکاوی به محضر امام رضا وارد شدند.ابن ابی حمزه گفت "برای ما روایت شده است که امام در نخواهد گذشت تا این که جانشین ونسل خودرا ببینید.امام رضا فرمود: "ایا دراین بیش از این چیزی برای شما گفته نشده است؟ گفت نه حضرت فرمود:بلی والله لقد رویتم الا القائم بله به خدا سوگند این روایات صحیح است اما درمورد قائم جریان ندارد 📚اثباه الوصیه،ص208 📚رجال کشی،ص465 ❗روشن است که این روایت نه فقط در دوران غیبت، بلکه در تمام عمر آن حضرت داشتن فرزند برای امام عصر را منتفی می داند. 3⃣شیخ طوسی روایت می کند که امام رضا فرمود: "امامی نیست مگر آنکه فرزندی داشته باشد، مگر امامی که حسین بن علی برای او خارج می شود( ورجعت می کند) پس همانا او فرزندی نخواهد داشت." 📚کتاب الغیبه،ص224 4⃣در روایات دیگری حضرت خضر را کسی معرفی می کند که وحشت تنهایی حضرت مهدی را در دوران غیبت برطرف می سازد در حالی که اگر آن حضرت دارای زن وفرزند بود به ملازم وهمراه نیازی نبود. امام رضا فرمود: "خضر از آب حیات نوشید واو زنده است... خداوند به واسطه او تنهایی قائم مارا تر دوران غیبتش به انس تبدیل می کند وغربت وتنهایی اش را برطرف می سازد" 📚کمال الدین،ج2 ص385 ح1 5⃣در روایات فراوانی از آن حضرت با القاب "فرید( تک) و "وحید"( یگانه) یاد شده است واین با زن وفرزند داشتن منافات دارد 📚همان مدرک،باب 26 ح13 6⃣در روایات ما آمده است که حتی ممکن است در نشانه های، حتمی ظهور نیز بدائ حاصل شود وامام عصر ظهور کند بدون آنکه سفیانی خروج کند،یمانی ظهور کند و... این موضوع را امام جواد مورد اشاره قرار داده و حصول بدا در نشانه‌های حتمی را ممکن دانسته است: ابو هاشم داود بن قاسم جعفری گوید: ما در محضر امام جواد بودیم و سخن از سفیانى به میان آمد و آنچه در روایات آمده که کار او از حتمیات است، من از آن‌حضرت پرسیدم: آیا خدا را در امور حتمى بدائى پدید می‌آید؟ امام(ع) فرمود: آرى به آن‌حضرت گفتم: پس با این ترتیب ما می‌ترسیم که در مورد قائم نیز خدا را بدائى حاصل شود، امام فرمود: همانا قائم از وعده‌ها است، و خداوند خلاف وعده خود رفتار نمی‌کند 📚الغیبه،نعمانی،  ص303 ❗لذا ما تنها باید منتظر ظهور حضرت مهدی باشیم نه تحقق نشانه های ظهور 7⃣ودر پایان تحدی می کنیم که یک روایت بیاورند که درآن امام به شیعیان گفته باشد باید از یمانی پیروی کنند.وقتی چنین روایتی وجود نداشته باشد چرا ما باید پیرو احمد الحسن کذاب باشیم ( به فرض یمانی بودن او که بطلان آن روشن شد). این کذاب به وظیفه خودش برسد، ما هم به وظیفه خودمان که پیروی از فقهای شیعه است 📚کمال الدین،ج2 ص484 🔰 ارسال پرسمان به : https://eitaa.com/hosein_asghari ✅ کانال پاسخ به سوالات (اعتقادی ) : https://eitaa.com/porseshvpasokh110 🌐 سایت : https://khorshidhayat.com
📩 سوال: 🔸 بهترين راهها براي دوري از معصيت را لطفا ذكر كنيد. ✅ پاسخ: 👈 اراده و تصميم قاطع 👈 و معرفت پروردگار 👈 و شناخت حقيقت معصيت، اينها انسان را از گناه حفظ مي كند. 🔰 ارسال پرسمان به : https://eitaa.com/hosein_asghari ✅ کانال پاسخ به سوالات (اعتقادی ) : https://eitaa.com/porseshvpasokh110 🌐 سایت : https://khorshidhayat.com
📩 سوال: 🔸 رحمت عام و رحمت خاص خداوند چیست؟ ✅ پاسخ: 🔹 مشهور در ميان گروهى از مفسران اين است كه صفت" رحمان"، اشاره به رحمت عام خدا است كه شامل دوست و دشمن، مؤمن و كافر و نيكوكار و بدكار می‌باشد، زيرا می‌دانيم" باران رحمت بی‌حسابش همه را رسيده، و خوان نعمت بی‌دريغش همه جا كشيده" همه بندگان از مواهب گوناگون حيات بهرهمندند، و روزى خويش را از سفره گسترده نعمتهاى بی‌پايانش بر می‌گيرند، اين همان رحمت عام او است كه پهنه هستى را در بر گرفته و همگان در درياى آن غوطه ورند. ولى" رحيم" اشاره به رحمت خاص پروردگار است كه ويژه بندگان مطيع و صالح و فرمانبردار است، زيرا آنها به حكم ايمان و عمل صالح، شايستگى اين را يافتهاند كه از رحمت و بخشش و احسان خاصى كه آلودگان و تبهكاران از آن سهمى ندارند، بهرهمند گردند. تنها چيزى كه ممكن است اشاره به اين مطلب باشد آنست كه" رحمان" در همه جا در قرآن به صورت مطلق آمده است كه نشانه عموميت آنست، در حالى كه" رحيم" گاهى به صورت مقيد ذكر شده كه دليل بر خصوصيت آن است مانند وَ كانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً:" خداوند نسبت به مؤمنان رحيم است" (احزاب- 43) و گاه به صورت مطلق مانند سوره حمد. در روايتى نيز از امام صادق ع مىخوانيم كه فرمود: و اللَّه اله كل شيء، الرحمن بجميع خلقه، الرحيم بالمؤمنين خاصة: " خداوند معبود همه چيز است، نسبت به تمام مخلوقاتش رحمان، و نسبت به خصوص مؤمنان رحيم    است" از سويى ديگر" رحمان" را صيغه مبالغه دانستهاند كه خود دليل ديگرى بر عموميت رحمت او است، و" رحيم" را صفت مشبهه كه نشانه ثبات و دوام است و اين ويژه مؤمنان مىباشد. شاهد ديگر اينكه رحمان از اسماء مختص خداوند است و در مورد غير او به كار نمىرود، در حالى كه رحيم صفتى است كه هم در مورد خدا و هم در مورد بندگان استعمال مىشود، چنان كه درباره پيامبر ص در قرآن مىخوانيم عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ:" ناراحتيهاى شما بر پيامبر گران است، و نسبت به هدايت شما سخت علاقمند است، و نسبت به مؤمنان مهربان و رحيم مىباشد" (توبه- 128). لذا در حديث ديگرى از امام صادق ع نقل شده: الرحمن اسم خاص، بصفة عامة، و الرحيم اسم عام بصفة خاصة: " رحمان اسم خاص است اما صفت عام دارد" (نامى است مخصوص خدا ولى مفهوم رحمتش همگان را در بر مىگيرد) ولى" رحيم" اسم عام است به صفت خاص (نامى است كه بر خدا و خلق هر دو گفته مىشود اما اشاره به رحمت ويژه مؤمنان دارد) با اين همه گاه مىبينيم كه رحيم نيز به صورت يك وصف عام استعمال مىشود البته هيچ مانعى ندارد كه تفاوتى كه گفته شد در ريشه اين دو لغت باشد، اما استثناهايى نيز در آن راه يابد. در دعاى بسيار ارزنده و معروف امام حسين ع بنام دعاى عرفه مىخوانيم: يا رحمان الدنيا و الاخرة و رحيمهما: " اى خدايى كه رحمان دنيا و آخرت تويى و رحيم دنيا و آخرت نيز تويى"! سخن خود را در اين بحث با حديث پر معنى و گويايى از پيامبر اكرم ص پايان مىدهيم آنجا كه فرمود : ان اللَّه عز و جل مائة رحمة، و انه انزل منها واحدة الى الارض فقسمها بين خلقه بها يتعاطفون و يتراحمون، و اخر تسع و تسعين لنفسه يرحم بها عباده يوم القيامة!: " خداوند بزرگ صد باب رحمت دارد كه يكى از آن را به زمين نازل كرده است، و در ميان مخلوقاتش تقسيم نموده و تمام عاطفه و محبتى كه در ميان مردم است از پرتو همان است، ولى نود و نه قسمت را براى خود نگاه داشته و در قيامت بندگانش را مشمول آن ميسازد" 🔰 ارسال پرسمان به : https://eitaa.com/hosein_asghari ✅ کانال پاسخ به سوالات (اعتقادی ) : https://eitaa.com/porseshvpasokh110 🌐 سایت : https://khorshidhayat.com
📩 سوال: 🔸 چرا وجود امام زمان (علیه السلام) لازم است؟ ✅ پاسخ :  🔹 انسان برای اینکه خود و استعداد درونی اش را بشناسد و آن را در مسیر صحیح قرار دهد و به رشد و تکامل حقیقی برسد، به راهنمایی وحی نیاز دارد. این هدایت در قالب هدایت تشریعی و هدایت باطنی امکان پذیر است که توسط انبیاء و ائمه (علیهم السلام) انجام می‌شود. آنچه امام زمان (علیه السلام) در دوران غیبت انجام می‌دهد با اقدامات او در زمان حضور و ظهور به لحاظ شکلی متفاوت است، اما اصل این وظایف را به عهده دارد. تفسیر قرآن و سنّت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) که دربردارنده احکام و دستورات دینی است و محافظت از آموزه های اصلی دین در برابر تحریف، با هدایت کردن علمایی که عهده دار تبیین دین در این دوران هستند، به نحوی که اصل اسلام حفظ شود؛ مانند اینکه برخی علما معتقدند امام مانع از اجماع علما بر امر خلاف دین می‌شود؛ در غیر این صورت، بر خلاف لطف الهی است.(۱) هدایت باطنی مردم با اعمال ولایت بر دل ها و قلوب انسان‌ها وجه دیگر نیاز به امام در زمان غیبت است. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) در پاسخ این پرسش که آیا شیعه در زمان غیبت، از وجود قائم فایده می‌برد؟ فرمود: «بلی. سوگند به پروردگارم که مرا به پیامبری برانگیخت، در دوران غیبتش از او نفع می‌برد و از نور ولایتش بهره می گیرند؛ همانگونه که از خورشید به هنگام قرار گرفتن در پشت ابرها...»(۲) علاوه براین، به لحاظ عالم تکوین و آفرینش، لازم است در هر دوران، انسان کاملی وجود داشته باشد که واسطه فیض قرار گیرد و رابطه میان عالم ملک و ملکوت باشد. هر آنچه از جانب خداوند به بندگان می‌رسد، از طریق وجود این انسان کامل به دیگران خواهد رسید؛ همان گونه که آموزه های تشریعی و معارف توحیدی از طریق او به دیگران می‌رسد، واسطه فیوضات دیگر نیز هست.(۳) در دعا می‌فرماید: «لولا الحجه لساخت الارض باهلها؛ اگر حجت خدا نبود، مسلما زمین، ساکنانش را فرو می‌برد.»(۴) سخن پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نیز بر همین نکته دلالت دارد: «ستارگان امان اهل آسمانند، اگر نابود شوند اهل آسمان نیز نابود می گردند. اهل بیت من امان ساکنین زمین می‌باشند، پس اگر اهل بیت من وجود نداشته باشند، اهل زمین نیز هلاک می گردند.»(۵) البته باید به این نکته نیز توجه داشت که در دوران غیبت از بسیاری مواهب و الطاف حضور امام در میان امّت به نحو ظاهری محرومیم و بهره‌مندی از وجود امام به نحو کامل، مشروط به حضور و ظهور اوست. پس از ظهور، حضرت مهدی (علیه السلام) حکومت عدل جهانی را تشکیل می‌دهد که زمینه ساز رشد همه جانبه استعدادت و کمالات انسانی برای تمام مردم جهان است. پی نوشت‌ها: 1.انصاری، مرتضی، فرائد الاصول، ص۱۹۴. 2.فاضل قندوزی، سلیمان، ینابیع الموده، ج۳، ص ۳۰۸. 3.امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۱۵۴. 4.طبرسی، احمد، احتجاج، ج ۲، ص ۴۸. 5.سبط بن جوزی، شمس الدین، تذکره الخواص الامه، ص ۱۸۲. 🔰 ارسال پرسمان به : https://eitaa.com/hosein_asghari ✅ کانال پاسخ به سوالات (اعتقادی ) : https://eitaa.com/porseshvpasokh110 🌐 سایت : https://khorshidhayat.com
📩 سوال: 🔸 در مورد زندگی بی بی دو عالم حضرت فاطمه(سلام الله علیها) توضیحاتی بفرمایید. ✅ پاسخ: 🔹 حضرت فاطمه(سلام الله علیها) دختر پیامبر خدا محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله) و خَدیجَه بنت خُوَیلد است. برای فاطمه(سلام الله علیها) القاب متعددی یاد شده است. زهرا، صدّیقه، مُحَدَّثه، بَتول، سیدة نساء العالمین، منصوره، طاهره، مُطهّره، زَکیّه، مبارکه، راضیه، مرضیه از مشهورترین القاب آن حضرت می‌باشد. بر اساس دیدگاه رایج شیعیان، حضرت فاطمه(علیها السلام) در سال پنجم بعثت متولد شده است. فاطمه(سلام الله علیها) خواستگاران متعددی داشت؛ اما در نهایت با امام علی(علیه السلام) ازدواج کرد. منابع شیعه و اهل سنت هم رأی‌اند که حسن، حسین، زینب و ‌ام کلثوم(سلام الله علیهم) چهار فرزند فاطمه و علی(سلام الله علیهما) هستند. در منابع شیعه و برخی از منابع اهل سنت از فرزند پسر دیگری نام برده شده که بر اثر آسیبی که در جریان حوادثِ پس از پیامبر بر فاطمه(سلام الله علیها) وارد شد سقط گردید. نام او مُحسِن یا مُحَسَّن ذکر شده است.[1] در چند ماه پایانی زندگی فاطمه(سلام الله علیها) حوادث ناگواری برای او اتفاق افتاد؛ درگذشت پیامبر(صلی الله علیه و آله)، ماجرای سقیفه، غصب خلافت، مصادره فدک توسط ابوبکر و خواندن خطبه فدکیه در حضور صحابه مهم‌ترین وقایع پایانی زندگی اوست. فاطمه(سلام الله علیها) در کنار علی(علیه السلام) یکی از مخالفان اصلی شورای سقیفه و خلافت ابوبکر بود؛ به همین دلیل مورد تهدید دستگاه خلافت قرار گرفتند که نمونه آن آتش زدن خانه آن حضرت است. بیعت نکردن علی(علیه السلام)) و مخالفان ابوبکر و تحصن آنان در خانه فاطمه موجب شد یاران خلیفه به خانه او حمله کنند و در این هجوم فاطمه(سلام الله علیها) به سبب ممانعت از بردن علی(علیه السلام) برای بیعتِ اجباری با ابوبکر آسیب دید و فرزندش سقط شد. فاطمه(سلام الله علیها) پس از این واقعه در بستر بیماری افتاد و پس از مدت کوتاهی به شهادت رسید. فاطمه(سلام الله علیها) به علی(علیه السلام) وصیت کرد مخالفانش نباید در نماز گزاردن بر پیکرش و مراسم تدفین او شرکت کنند و از علی(علیه السلام) خواست شبانه وی را دفن کند.[2] 📚 پی نوشت ها: 1. شهرستانی، الملل و النحل، 1422ق، ج1، ص57؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، 1413ق، ج15، ص578؛ مسعودی، اثبات الوصیة للإمام علی بن ابی طالب، 1417ق، ص154 و 155؛ هلالی، اسرار آل محمد، 1378ش، ص231. 2. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، 1376ق، ج3، ص137. 🔰 ارسال پرسمان به : https://eitaa.com/hosein_asghari ✅ کانال پاسخ به سوالات (اعتقادی ) : https://eitaa.com/porseshvpasokh110 🌐 سایت : https://khorshidhayat.com
📩 سوال: 🔸 آیا امیرالمومنین علی علیه السلام با أبوبکر و بقیه خلفاء بیعت کردند!؟ ✅ پاسخ: 🔹 یکی از شبهاتی که بعضا از سوی مخالفین و امروزه مع الأسف از بعضی شیعیان مطرح می شود این است که  «حضرت علی علیه السلام با خلفاء بیعت کرده اند» . سعی داریم در این فرصت کوتاه به نقد این سخن بپردازیم و اثبات کنیم أساسا بیعتی بین امیرالمؤمنین علی علیه السلام و خلفا صورت نگرفته اگرهم بیعتی هست عَلَی الإجبار و مع الإكراه بوده که شایسته نیست نام آن را بیعت بگذاریم! پاسخ این ادعاء «بیعت امیرالمؤمنین علی علیه السلام با خلفاء» را در سه بخش ارسال خواهم کرد ۱. ابتداء می گوئیم بیعت به چه معناست!؟ 🔍 بیعت کردن با کسی یعنی تایید کردن و پذیرفتن آن شخص ، مثلا : وقتی شخصی حاکم می شود و کسی با او بیعت میکند به معنای این است که حکومت او توسط بیعت کننده پذیرفته شده ، حاکمیت او پذیرفته شده ، رفتار و روش او پذیرفته شده و در نتیجه او نیز شایسته ی خلافت وامامت برای خود و دیگران دانسته است ⚠️ وقتی حاکمی ستمگر ، ظالم و به اصطلاح امروزی ها دیکتاتور است و بقیه افراد را مجبور و وادار میکند که با او بیعت کنند آیا می‌توان حقيقةً بر این عمل نام بیعت نهاد !؟ 🥀 امام علي عليه السلام مي فرمايد : إِنِّي كُنْتُ أُقَادُ كَمَا يُقَادُ الْجَمَلُ الَمخْشُوشُ حَتّى أُبَايِعَ... 🔸ترجمه : ‌[ اینکه گفتی : ] مرا از خانه ام كشان كشان به مسجد بردند ؛ همان گونه اي كه شتر را مهار مي زنند و هر گونه فرار و اختيار از او مي گيرند تا اینکه بعیت کنم... 📕 نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 606 🔘و لازم بذکر است كه وقتي آقا امير المؤمنين عليه السلام وارد مسجد شد ، به ایشان گفته شد با ابوبكر بيعت كن . حضرت فرمود : اگر من بيعت نكنم ، چه مي شود ؟ گفتند : قسم به خداي كه شريك ندارد ، گردنت را مي زنيم .🔥 حضرت فرمود : در اين هنگام بنده ی خدا و برادر پيامبر را كشته ايد . ابوبكر ساكت شد و چيزي نگفت . فقالوا له : بايع . فقال : إن أنا لم أفعل فمه ؟ ! قالوا : إذا والله الذي لا إله إلا هو نضرب عنقك ! قال : إذا تقتلون عبد الله وأخا رسوله . وأبو بكر ساكت لا يتكلم . 📕 نام کتاب : الإمامة والسياسة - ت الشيري نویسنده : الدِّينَوري، ابن قتيبة    جلد : 1  صفحه : 30 با این حساب اگر نگاهی منصفانه به تاریخ داشته باشیم، آیا می‌توان گفت که حضرت علی امیرالمؤمنین علیه السلام با خلفاء بیعت کرده اند؟ ۲. امیر المومنین علیه السلام در بخشی از خطبه البیان فرمودند : کأنی بعد قلیل ینقلون عنّی أننی بایعت أبا بکر فی خلافته فقد قالوا بهتانا عظیما.❗️ 🔸گویا به زودی عده‌ای نقل خواهند کرد که من با ابوبکر در خلافتش بیعت کرده‌ام و آگاه باشید که این دروغ و بهتانی عظیم به من است. 📕 نام کتاب : الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب عجل الله تعالی فرجه الشریف نویسنده : الیزدي الحائري، علي    جلد : 2  صفحه : 190 💡 بنابراین ادعای «بیعت امیرالمؤمنین علی علیه السلام با خلفاء» بدون شک بهتان و دروغی است بر ایشان ۳. علاوه بر آن از دیدگاه علمای شیعه هم، امیر المومنین علیه السلام هیچگاه با غاصبین خلافت بیعت نکردند ؛ چنانچه مرحوم سید مرتضی به نقل از استادش مرحوم شیخ مفید در این باره می‌نویسد: ✍🏻 قد أجمعت الأمّة على أن أمیر المؤمنين عليه‏ السلام تأخّر عن بيعة أبي بكر ... والمحققّون من أهل الإمامة يقولون: لم يبایع ساعة قطّ. 🔸 ترجمه : اجماع امت است که امیر المومنین علیه السلام در آن شش ماه با ابو بکر بیعت نکرده است ... و محققین از شیعه بر این عقیده هستند که حضرت امیر المومنین علیه السلام حتی یک ساعت هم [با غاصبین خلافت] بیعت نکرده است. 📕 نام کتاب : الفصول المختارة نویسنده : الشيخ المفيد    جلد : 1  صفحه : 56 🔻 هم چنین مرحوم علامه مقدس اردبیلی می‌نویسد: 🔸 [عقیده] مذهب شیعه این است که هرگز امیر المومنین علیه السلام بیعت نکرد. 📕 حدیقة الشيعة، تالیف مقدس اردبیلی، جلد ۱، صفحه ۳۰۶. 🔰 ارسال پرسمان به : https://eitaa.com/hosein_asghari ✅ کانال پاسخ به سوالات (اعتقادی ) : https://eitaa.com/porseshvpasokh110 🌐 سایت : https://khorshidhayat.com
📩 سوال: 🔸 یکی از سوالاتی که با اندک تنبه و التفات، ذهن هر مسلمانی را به خود مشغول می‌کند این است که به راستی چرا «دختر رسول الله صلی الله علیه و آله را با آن همه تکریم _ از جانب رسول خدا صلی الله علیه و آله که بارها فرمودند : ۱. فاطمه پارهٔ تن من است، هرکس او را آزار دهد مرا آزار داده و هرکس او را خشنود کند مرا خشنود نموده «وَإِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّي» ۲. همچنین فرمودند : غضب خداوند منوط بر غضب فاطمه و رضای او منوط بر رضای فاطمه سلام الله علیها است «إِنَّ اللَّهَ يَغْضَبُ لِغَضَبِكِ وَيَرْضَى لِرَضَاكِ» و سفارشات بی شمار دیگر _، چرا این بانوی بزرگوار شبانه دفن شد و ایشان حاضر نشدند خلیفه وقت در تشییع جنازه شان شرکت کنند؟» ✅ پاسخ: 🔹 آنچه مسلّم است در منابع شیعه و اهل تسنن ، این است که غاصبین خلافت «يعني ابوبکر و عُمَر بن الخطاب» هرگز عامل به دو حدیث فوق و مشابه آن نبوده اند و در مسیر غصب خلافتِ امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب به خانه ایشان حمله ور شده و از آنجا که صدیقه طاهره سلام الله علیها در راه دفاع از امام و خلیفه به حق رسول الله صلی الله علیه و آله، مانعِ آنان بود، درب خانه را آتش زده🔥 و دخت رسول الله را مورد ضرب و شتم خود قرار دادند، لذا حضرت شان هرگز با آنان بیعت نکرد، و به امیرالمؤمنین علی علیه السلام وصیت کرده اند که شبانه دفن شوند تا آن دو ظالم در تشییع جنازه شان حاضر نشوند. ❗️ 🔸 مرحوم شيخ صدوق در علت دفن شبانه آن حضرت مي نويسد: عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام لِأَيِّ عِلَّةٍ دُفِنَتْ فَاطِمَةُ (عليها السلام) بِاللَّيْلِ وَ لَمْ تُدْفَنْ بِالنَّهَارِ قَالَ لِأَنَّهَا أَوْصَتْ أَنْ لا يُصَلِّيَ عَلَيْهَا رِجَالٌ [الرَّجُلانِ ]. ترجمه : «علي بن ابوحمزه از امام صادق عليه السلام پرسيد: چرا فاطمه را شب دفن كردند نه روز؟ فرمود: فاطمه سلام الله عليها وصيت كرده بود تا در شب وي را دفن كنند تا ابوبكر و عمر بر جنازه آن حضرت نماز نخوانند.» 📚نام کتاب : علل الشرائع نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 185 🔸مرحوم صاحب مدارك رضوان الله تعالي عليه مي گويد: إنّ سبب خفاء قبرها ( عليها السلام ) ما رواه المخالف والمؤالف من أنها ( عليها السلام ) أوصت إلي أمير المؤمنين ( عليه السلام ) أن يدفنها ليلا لئلا يصلي عليها من آذاها ومنعها ميراثها من أبيها ( صلي الله عليه وآله وسلم ). ترجمه : «علت مخفي بودن محل دفن فاطمه سلام الله عليها آن گونه كه مخالف و موافق نقل كرده اند اين است كه آن حضرت به اميرمؤمنان عليه السلام سفارش كرد تا او را شبانه دفن كند تا آنان كه او را اذيت كرده و از ارث پدرش محروم كرده بودند بر وي نماز نخوانند.» 📚 نام کتاب : مدارك الأحكام نویسنده : الموسوي العاملي، السيد محمد    جلد : 8  صفحه : 279 🔍 پس دليل دفن شبانه آن حضرت وصيت آن حضرت بود كه نمي خواست افرادي كه بر او ستم كرده اند، بر جنازه اش نماز بخوانند و با اين كار خشم خود را از غاصبان خلافت جاودانه ساخت. 🔰 ارسال پرسمان به : https://eitaa.com/hosein_asghari ✅ کانال پاسخ به سوالات : https://eitaa.com/porseshvpasokh110 🌐 سایت : https://khorshidhayat.com
أَنْتَ الَّذِي ضَرَبْتَ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّي أَدْمَيْتَهَا 💔😭 🥀 حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام ضمن مجلس مناظره ای در حضور معاویه، خطاب به مغیرة بن شعبه لعنة الله عليه فرمود : ▪️«انت الذی ضربت فاطمة بنت رسول‏ اللَّه صلی اللَّه علیه و آله حتی ادمیتها و القت ما في بطنها...» ترجمه : «تو همانی که فاطمه دختر رسول الله سلام الله عليهما را آنقدر زدی ، تا اینکه او را خونی کردی و [ باعث شدی که او ] بچه ‏اش را سقط کرد...» 😭 نام کتاب : الإحتجاج نویسنده : الطبرسي، أبو منصور    جلد : 1  صفحه : 414 یَامُنْتَقِمُ إنْتَقِمْ... 🔰 ارسال پرسمان به : https://eitaa.com/hosein_asghari ✅ کانال پاسخ به سوالات: https://eitaa.com/porseshvpasokh110 🌐 سایت : https://khorshidhayat.com
📩 سوال: 🔸 حضرت  فاطمه زهرا (س) دختر پيامبر (ص) چگونه به شهادت رسيدند؟ ✅ پاسخ: 🔹 آن بانو در روز جمعه بيستم جمادي الثاني سال پنجم بعثت در شهر مکه بدنيا آمدند، نامش را فاطمه نهادند تا خداوند او و دوستدارانش را از آتش دور بگرداند.[1]کنيه ايشان؛ ام الحسن، ام الحسين، ام المحسن، ام الائمه و ام ابيها و از القاب مشهور وي؛ زهرا، بتول، مبارکه، طاهره، سيده النساء مي باشد. پدر عظيم الشأن وي رسول اکرم(ص) و مادر مکرم ايشان خديجه کبري مي باشند.آن بانو هميشه همراه پيامبر بودند، در محاصره اقتصادي در بروز رنج و اندوه، که بعد از محاصره اقتصادي بر اثر سختي ها و مشکلات بسيار مادر مکرمشان را از دست داده و تنها در کنار پدر بودند، در هشت سالگي به مدينه هجرت نمودند.در سال دوم هجري آن بانو با علي فرزند ابوطالب ازدواج مي نمايند که اين ازدواج به فرمان الهي بود.[2]بانويي که همسري مهربان براي شوهر، مادري مهربان براي فرزندان، همسري متواضع و بي توقع، عبادتگري خاشع و خاکسار، بخششگري بي مثال که لباس عروسي را به فقير مي دهد. در حال روزه غذاي خويش را مي بخشد. پيراهن وصله دار به تن مي نمايد.پيامبر(ص) مي فرمايند: اولين کسي که داخل بهشت مي شود فاطمه است.[3]هرگاه پيامبر قصد مسافرت داشتند با آخرين نفري که وداع مي کرد فاطمه بود و هنگامي که از سفر بر مي گشت اول به ديدار فاطمه مي رفت.آن بانو در سال يازده هجري، 13 جمادي اولي يا 3 جمادي الثاني بر اثر آسيب هاي جسمي وارده به شهادت مي رسند. از بعضي از منابع شيعه و سني استفاده مي شود که حضرت فاطمه(س) در اثر ضربات و لطمه ها و فشارهايي که بر آن مخدره وارد شد, شهيد شدند. اما اين که مسبب شهادت چه کسي بوده، اختلاف است؛ بعضي ((قنفذ)) را ذکر کرده و بعضي، جمعيتي که بر خانه آن حضرت هجوم آورده اند را سبب قتل مي دانند.آتش زدن به درِ خانه حضرت فاطمه و سيلي زدن به آن حضرت در منابع تاريخي و روائي شيعه آمده است و براي آن کس که شيعه است، همين مآخذ کافي است. در منابع و مآخذ اهل سنّت نيز آمده است و سنّي‏ ها مي‏توانند به آن معتقد باشند. براي نمونه به چند روايت از منابع شيعه و اهل سنت اشاره مي‏کنيم:در بحار الانوار مي نويسد: پس از آن که کار بيعت گرفتن از مردم تمام شد و علي(ع) و عده‏اي بيعت نکردند، به خانه آن حضرت حمله کردند. در را سوزاندند، علي را به زور بيرون آورند، حضرت فاطمه را تحت فشار در قرار دادند و کار به جايي رسيد که محسن او سقط شد. علي را به مسجد بردند ولي بيعت نکرد و آنان گفتند: بيعت نکني تو را به قتل مي‏رسانيم. روزها و ماهها گذشت. آنان تصميم به قتل علي(ع) گرفتند و قرار گذاشتند که خالد قتل آن حضرت را به عهده بگيرد. اسماء بنت عميس از اين توطئه آگاه شد و کنيز خود را فرستاد تا آن حضرت را از توطئه آگاه سازد. اصل توطئه چنين بود که وقتي ابوبکر نماز را تمام کرد و سلام گفت، خالد با شمشير علي(ع) را بکشد ولي وقتي نماز ابوبکر تمام شد گفت: اي خالد آنچه را دستور دادم نکن[4]اهل سنت نيز در کتابهاي کلامي، تاريخي و حديثي مسأله آتش زدن به در خانه را آورده‏اند. براي نمونه، به چند روايت اشاره مي‏کنيم:1ـ بلاذري مي‏گويد: ابوبکر کسي را دنبال علي فرستاد تا بيايد و بيعت کند ولي حضرت علي نيامد. پس از آن عمر بن خطاب در حالي که آتش به همراه داشت، به سوي خانه علي رفت. فاطمه عمر را در درب خانه ملاقات کرد و گفت: اي پسر خطاب! آيا مي‏خواهي خانه ما را آتش بزني؟! عمر بن خطاب گفت: بله.[5]2. ابن عبد ربّه مي‏گويد: آنان که از بيعت سرباز زدند عبارتند از: علي، عباس، زبير و سعد بن عباده. علي، عباس و زبير در خانه فاطمه نشستند. ابوبکر عمر را فرستاد تا آنها از خانه فاطمه بيرون بيايند. ابوبکر به عمر گفت: اگر سرباز زدند با آنان بجنگ. عمر به همراه آتش به خانه فاطمه آمد تا خانه را بر سر آنان آتش بزند. فاطمه او را ديد و گفت: اي پسر خطاب! آيا آمده ‏اي خانه ما را آتش بزني؟! عمر گفت: بله، مگر اين که بيعت کنيد[6]3. ابن قتيبه دينوري آورده است: ابوبکر عمر را به سوي کساني که بيعت نکردند و در خانه علي تحصّن کردند، فرستاد. عمر به خانه علي آمد و صدا زد ولي کسي بيرون نيامد. عمر هيزم خواست و گفت: قسم به آنکه جان عمر در دست اوست، يا بايد بيرون بياييد و بيعت کنيد ويا خانه را بر سر آنان که در آن هستند آتش مي‏زنم. به او گفتند: فاطمه در آن است. عمر گفت: و لو فاطمه در آن باشد. همه بيرون آمدند ولي علي بيرون نيامد. عمر نزد ابوبکر رفت و گفت: آيا نمي‏خواهي از علي که از بيعت سرباز زده بيعت بگيري؟ ابوبکر به قنفذ گفت: برو علي رابياور. قنفذ آمد و علي به او گفت: چه کار داري؟ قنفذ گفت: خليفه رسول خدا تو را مي‏خواهد. علي به او گفت: زود بر پيامبر دروغ بستيد. قنفذ پيام علي را به ابوبکر رساند. ابوبکر گريه طولاني کرد. عمر گفت: علي را رها نکن. ادامه 👇👇👇👇
ادامه 👆👆👆👆 ابوبکر به قنفذ گفت: دوباره نزد علي برو و بگو: با خليفه رسول خدا بيعت کن. علي گفت: سبحان الله، آنچه را که از آن او نيست براي خودش ادعا کرده است. قنفذ پيام علي را به ابوبکر رساند. ابوبکر باز هم بسيار گريه کرد. پس از آن عمر برخاست و گروهي با او همراه شدند و به در خانه فاطمه آمدند؛ در زدند. وقتي فاطمه صداي آنها راشنيد، با صداي بلند فرياد کرد: «يا ابتاه» يا «رسول الله» پس از تو از پسر خطاب و پسر ابي قحافه چه‏ها که نکشيديم. وقتي که گروه مهاجم گريه فاطمه را شنيدند. در حالي که گريه مي‏کردند برگشتند و دلشان به حضرت فاطمه سوخت ولي عمر و عده‏اي ماندند. علي را بيرون آوردند وگفتند بيعت کن. علي گفت: اگر بيعت نکنم چه مي‏کنيد؟ گفتند: به خدا سوگند گردنت را مي‏زنيم.[7]همانطور که ملاحظه مي‏کنيد در منابع شيعه، اين حادثه به طور کامل ذکر شده است و منابع اهل سنّت سعي کرده اند تا تمام ابعاد ماجرا بيان نشود. اما از لابه لاي همان مطالب ذکر شده شان مي توان فهميد که چه مطالبي را ذکر نکرده اند.اسناد و مدارک اين ماجرا در کتب شيعه و سني در  کتاب «مأساة الزّهراء» نوشته جناب سيد جعفر مرتضي عاملي لبناني، ج دوم بيان شده است.براي آگاهي بيشتر ر.ک:1- کامل الزيارات ابي القاسم جعفربن محمد بن جعفر بن موسي بن قوليه، ص 332.2- بحارالانوار، ج 28، ص 61 - ج، 29، 192 - ج 30، ص 348 - ج 43، ص 170.3- الاختصاص شيخ مفيد، ص 182.4- دلائل الامامه طبري ص 45.5- وفات الصديقه الزهر(س) علامه مقدأم ص 78.منابع اهل سنت:1- الملل والنحل الشهرستاني ج 1، ص 57.2- مناقب آل ابيطالب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 358 (به نقل از ((المعارف)) ابن قتيبه).3- الامامه والخلافه مقاتل بن عطيه، ص 160.4- انساب الاشراف بلاذري، ج 1، ص 586.5- العقد الفريد ابن عبد ربه، ج 4، ص 259.6- الوافي بالوفيات، ج 6، ص 17.پي نوشت:[1]. احقاق الحق، جلد 10، ص 16؛ فضائل خمسه، ج 3، ص 153 و 155.[2]. مناقب شهر آشوب، ج 2، ص 30 و 31.[3]. فضائل خمسه، ج 3، ص 204.[4]. بحارالانوار، ج 28، ص 308 به نقل از اثبات الوصية.[5]. انساب الاشراف، ج 2، ص 12، تحقيق محمود الفردوس العظم، دار اليقظة العربية.[6]. العقد الفريد، ج 5، ص 12، چاپ مصر، چاپ دوّم، تحقيق محمدسعيد العربان، 1953 و 1372.[7]. الامامة و السياسة، ج 1، ص 30، تحقيق استاد علي شيري، منشورات رضي. ________________________________________________ 🔰 ارسال پرسمان به : https://eitaa.com/hosein_asghari ✅ کانال پاسخ به سوالات : https://eitaa.com/porseshvpasokh110 🌐 سایت : https://khorshidhayat.com
༻﷽༺ صلوات خاصه حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام بسم الله الرحمن الرحیم اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدّیقَهِ فاطِمَهَ الزَّکِیَّهِ حَبیبَهِ حَبیبِکَ وَنَبِیِّکَ وَاُمِّ اَحِبّآئِکَ وَاَصْفِیآئِکَ الَّتِى انْتَجَبْتَها وَفَضَّلْتَها وَاخْتَرْتَها عَلى نِسآءِ الْعالَمینَ اللّهُمَّ کُنِ الطّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّها وَکُنِ الثّائِرَ اَللّهُمَّ بِدَمِ اَوْلادِها اللّهُمَّ وَ کَما جَعَلْتَها اُمَّ اَئِمَّهِ الْهُدى وَحَلیلَهَ صاحِبِ اللِّوآءِ وَالْکَریمَهَ عِنْدَ الْمَلاَءِ الاَْعْلى فَصَلِّ عَلَیْها وَعَلى اُمِّها صَلوهً تُکْرِمُ بِها وَجْهَ اَبیها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَتُقِرُّ بِها اَعْیُنَ ذُرِّیَّتِها وَاَبْلِغْهُمْ عَنّى فى هذِهِ السّاعَهِ اَفْضَلَ التَّحِیَّهِ وَالسَّلامِ. ( اللَّهُمَ عَجِّلْ فَرَجَ وَلِیِّکَ وَ ابْنَ وَلِیِّکَ وَ اجْعَلْ فَرَجَنَا مَعَ فَرَجِهِمْ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ ) ─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─ التماس دعا 🤲📿 _____________________________________ 🔰 ارسال پرسمان به : https://eitaa.com/hosein_asghari ✅ کانال پاسخ به سوالات : https://eitaa.com/porseshvpasokh110 🌐 سایت : https://khorshidhayat.com
📩 سوال: 🔸 استخاره در مورد ازدواج با توجه به اين كه گاهي خوب مي آيد و گاهي بد وظيفة من در مورد آن چيست؟   ✅ پاسخ: 🔹 استخاره به معناي طلب خير است؛ يعني انسان از خداوند بخواهد كه او را به نيكي و خير برساند. كلمة استخاره بعد ها به تفأل بر قرآن و انجام با تسبيح يا به نحو ديگر (استخاره ذات الرقاع) مصطلح شده است. مردم از استخاره عمل تفأل را مي فهمند و متأسفانه بسياري از ايشان نمي دانند كه استخاره چيست و در چه مواقعي مي بايست استخاره كرد! آيا اگر حكم استخاره خوب يا بد آمد، اينحكم الزام آور است يا خير؟ يعني اگر كسي عليه نتيجة استخاره عمل كرد بايد منتظر عواقب آن باشد يا آن كه عواقبي در پي نخواهد داشت؟ خداوند انسان را عاقل آفريد كه با كمك عقل بتواند از گمراهي و ظلمت نجات پيدا كند. عقل در تمام ابعاد زندگي چون چراغ هدايتي است كه نورافشاني كرده و جهالت را از بين مي برد. بنابراين مي بايست در هنگام تصميم بر هر كاري ابتدا عقل خود را حاكم كرده و از آن نظر بخواهد، مثلاً براي ازدواج، عقل مي گويد: فردي را براي همسري برگزين كه داراي اصالت خانوادگي بوده و از اخلاق و ايمان برخوردار باشد. فهم اين موضوع همگاني است. كيست كه نداند؟ پس اگر پسري عاشق دختري شد يا بر عكس و اين عشق او را كور كرد و عقل فراموش شد، پس از آن كه عطش عشق فرو نشست، ديگر جلوه اي از عقلانيت دراين زندگي ديده نمي شود و زندگي دستخوش حوادث و پيامدهاي ناگوار خواهد شد. استخاره هميشه بعد از تحقيق و استشاره (مشورت) است. حال اگر بعد از مشورت نيز عقل راه به جايي نبرد و هنوز زاويه هايي وجود دارد كه ناشناخته مانده است، در اين صورت براي اطمينان خاطر و نجات از سردرگمي، به شخص عالمي مراجعه كرده و از او مي خواهند كه به قرآن تفأل زند تا با راهنمايي اين كتاب آسماني، از حيرت و اضطراب بيرون آيد. مشورت نيز مي تواند تأثير بسياري در رفع اضطراب و شك بگذارد. قرآن مي فرمايد: "و شاور هم في الأمر؛ اي پيامبر! در كارها با آنان مشورت كن".(1) بنابراين استخاره در امر ازدواج همواره بايد بعد از تحقيق و تفحص از اخلاق و تدين طرف مقابل و پس از مشورت با كساني كه صاحب نظر در اين مسائل هستند، صورت بگيرد. بديهي است اگر عقل و مشورت، شخص را مورد تأييد قرار داد، نيازي به استخاره نيست، ولي اگر جاي ترديد بود، مي توان استخاره كرد. پس از تحقيق و مشورت اگر نياز به استخاره شد، يك نوبت بيشتر نبايد استخاره كرد. با توجه به آنچه نوشته ايد كه "تحقيق كردم، ديدم هيچ مشكلي وجود ندارد" بنابراين نيازي به استخاره نيست و بايد بر خدا توكّل كنيد و اقدام نماييد. با دادن صدقه و توكّل بر خدا، بر خلاف استخاره عمل كردن به خواست خدا مشكلي به وجود نمي آورد. 📚 پي نوشت ها: 1. آل عمران(3) آية 159. ________________________________________________ 🔰 ارسال پرسمان به : https://eitaa.com/hosein_asghari ✅ کانال پاسخ به سوالات : https://eitaa.com/porseshvpasokh110 🌐 سایت : https://khorshidhayat.com
💠 جوابِ سلام پیامکی 📩 سوال: 🔸 اگر کسی در نامه یا پیامک ابتدا سلام نموده و بعد مسئله ای بپرسد، آیا جواب دادن به آن واجب است؟ ✅ پاسخ: 🔹 جوابِ سلام، جز در ملاقات حضوری، مکالمه تلفنی و مانند آن، واجب نیست. _______________________________________________ 🔰 ارسال پرسمان به : https://eitaa.com/hosein_asghari ✅ کانال پاسخ به سوالات : https://eitaa.com/porseshvpasokh110 🌐 سایت : https://khorshidhayat.com
📩 سوال: 🔸 لطفا درباره گناهان کبیره و صغیره توضیح دهید. ✅ پاسخ: 🔹 گناهان در يك تقسيم بندى كلّى به دو گروهند: 1 گناهان صغيره (كوچك)،. 2 گناهان كبيره (بزرگ). خداوند متعال در قرآن كريم مى فرمايد: «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلاً كَرِيماً»«اگر از گناهان بزرگى كه از آنها نهى شده ايد اجتناب كنيد بدى هاى شما را مى پوشانيم و شما را در جايگاه خوبى وارد مى سازيم». و در جاى ديگر مى فرمايد: «وَ وُضِعَ الْكِتابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمّا فِيهِ وَ يَقُولُونَ يا وَيْلَتَنا ما لِهذَا الْكِتابِ لا يُغادِرُ صَغِيرَهً وَ لا كَبِيرَهً إِلاّ أَحْصاها» «و كارنامه (- (عمل شما در ميان)-) نهاده مى شود، آن گاه بزهكاران را از آن چه در آن است بيمناك مى بينى، و مى گويند: واى بر ما، اين چه نامه اى است كه هيچ (- (گناه)-) كوچك و بزرگى را فرو نگذاشته، جز اين كه همه را به حساب آورده است». بايد توجه داشت كه گناهى چون مخالفت فرمان خداوند متعال سنگين و بزرگ است از اين روست كه پيامبر گرامى اسلام به ابوذر مى فرمايند: «لاَ تَنظُر إِلى صِغَرِ الخَطيئَهِ وَ لكِن أُنظُر إلى مِن عَصَيتَه‏(5) «به كوچكى گناه نگاه نكن بلكه بنگر چه كسى را نافرمانى مى كنى» و حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در اين مورد مى فرمايند: أَشَدِّ الذنوب ما استهان بِه صاحبُه‏ «بزرگترين گناهان آن معصيتى است كه گناهكار آن را كوچك بشمارد». اما در عين حال اين موضوع با تقسيم گناهان به صغيره و كبيره منافاتى ندارد چرا كه برخى از گناهان از نظر آثار و پيامدها نسبت به يكديگر به كوچك و بزرگ تقسيم مى شوند. پس صغيره و كبيره صفتى نسبى است كه در مقايسه ميان گناهان و آثار و پيامدهاى آنها به دست مى آيد اگرچه هر گناهى با صرف نظر از مقايسه با ساير گناهان معصيتى بزرگ به شمار مى آيد. امام باقرعليه السلام در حديثى معيار تشخيص كبيره را بيان كرده و مى فرمايند: كلّ ما اوعد اللّه عزّ و جل عليه النّار«هر گناهى كه خداوند براى آن وعده آتش دوزخ را داده باشد كبيره است». حضرت امام خمينى (ره) در تحريرالوسيله شش معيار را براى تشخيص گناه كبيره معرفى كرده اند كه عبارتند از: - هر گناهى كه در شرع وعده آتش دوزخ و يا مجازات براى آن داده شده است. - هر گناهى كه در شرع به شدّت از آن نهى شده است. - هر گناهى كه از منظر آيات و روايات همسنگ و يا بزرگتر از ساير گناهان كبيره معرفى شده است. - هر گناهى كه عقل به كبيره بودن آن اذعان كند. - هر گناهى كه در عرف مسلمانان كبيره تلقّى گردد. - هر گناهى كه روايات به كبيره بودن آن تصريح نمايند. _______________________________________________ 🔰 ارسال پرسمان به : https://eitaa.com/hosein_asghari ✅ کانال پاسخ به سوالات : https://eitaa.com/porseshvpasokh110 🌐 سایت : https://khorshidhayat.com
📩 سوال: 🔸 چرا باید مرجع تقلید داشته باشیم و از کسی که مثل خودمان است تقلید کنیم؟مگر خودمان عقل نداریم؟ در صورتی که اعمال بدون تقلید انجام شود، حکم شرعی آن چیست؟ ✅ پاسخ: 🔹 عقیدۀ مسلمان به اصول دین باید از روی دلیل باشد (نه تقلیدی)، ولی در احکام غیر ضروری دین باید یا انسان خودش مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند، یعنی عالم‌ترین کارشناس فقهی را یافته و در احکام شرعی از او تبعیت کند، یا از راه ا حتیاط طوری عمل کند که یقین داشته باشد تکلیف خود را انجام داده است، مثلاً اگر عده‌ای از مجتهدان عملی را حرام می‌دانند و عده‌ای دیگر می‌گویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب می‌دانند، آن را به جا آورد. پس کسانی که مجتهد نیستند و نمی‌توانند به احتیاط عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند.(۱) اگر فردی بخواهد اعمالش را بر اساس قرآن و سنّت انجام دهد، باید قرآن و تفسیر و علومی را که وابسته به آن است،‌به طور تخصصّی بداند. همین طور باید سنّت را که عبارت است از قول، عمل و تقریر (تأیید گفتار و اعمال دیگران توسط معصوم) کاملاً بشناسد؛ یعنی با علوم حدیث آشنا باشد که عبارت است از: علم رجال (شرح حال راویان حدیث) و سلسله سند، درایه (فهم دلالت روایات)، شأن نزول روایات، قرائن حالی و مقالی، تقیه، حقیقت و مجاز، تعارض روایات با روایات یا تعارض روایات دیگر با آیات و تزاحم مصالح و.... چنین فردی که به قرآن و سنّت با کیفیت مذکور آگاهی داشته باشد، می‌تواند بلکه باید طبق قرآن و سنت، آن طور که می‌فهمد عمل نماید. به چنین فردی متخصّص علوم اسلامی یا مجتهد و فقیه می‌گویند و تقلید کردن برای او جایز نیست. امّا اگر کسی از نظر علم و آگاهی به حدّ مذکور نرسیده باشد، عقل حکم می‌کند از یک یا چند متخصّص علوم اسلامی بپرسد و طبق آن عمل نماید. این راهکار مقتضای عقل خداداد است و قرآن هم فرموده: « اگر نمی‌دانید از آگاهان بپرسید».(۲) تقلید، سؤال از اهل ذکر یا رجوع به مجتهد و متخصّص است، همان طور که مردم چه مسلمان و چه غیر مسلمان در مسائلی که تخصّص ندارند،‌به متخصّصان مراجعه می‌کنند، مثلاً اگر ماشینشان خراب شد به مکانیک مراجعه می‌کنند؛ اگر بیمار شدند به پزشک مراجعه می‌کنند؛ اگر بخواهند شهر یا خانه بسازند به مهندس و معمار مراجعه می‌کنند. حتی کسانی که در یک رشته تخصص دارند،‌در رشته‌های دیگر تقلید می‌کنند، مثلاً مراجع تقلید به هنگام بیماری به پزشک مراجعه می‌کنند؛ مهندسان و معماران هنگامی که ماشینشان خراب شد به مکانیک مراجعه می‌کنند. بنابراین همان طور که انسان در اکثر مسائل روزمرّه از متخصّصان پیروی می‌کند، در مسائل دینی نیز اگر متخصّص نیست، باید به متخصّص (مرجع تقلید) مراجعه کنند. این مراجعه را «تقلید» می‌گویند. پس تقلید از فقها نه تنها خلاف عقل نیست، بلکه از باب رجوع غیر متخصص به متخصص می‌باشد که حکم عقل است. اگر کسی که باید تقلید کند، تقلید نکرده و اعمالی را انجام دهد مانند بیماری است که خودسر دارو مصرف کند. چه بسا عوض این که بهبودی حاصل شود بیماری‌اش افزون شود. در روایات این حکم عقل تأیید شده است. امام عسکری(ع) فرمود: «اَمّا مَنْ کانَ مِنَ الفقُهَاءِ صائِناً لِنَفْسِهِ حافِظاً لِدینِهِ مُخالِفاً عَلی هَواهُ مُطیعاً لأمرِ مَولاهُ فَلِلْعَوامِ أن یُقَلِّدوهُ؛(۳) از بین فقها آنان که حافظ و نگهبان دین‌اند و خود را از گناه و آلودگی حفظ می‌کنند و با هواهای نفسانی مبارزه می‌کنند و مطیع اوامر الهی و جانشینان اویند، بر همگان لازم است که از آنان تقلید کنند». مراد از «همگان» یعنی کسانی که در علوم اسلامی مجتهد و متخصص نیستند، گرچه در علوم دیگر متخصص باشند، مثلاً اگر استاد دانشگاه یا پزشک در علوم اسلامی مجتهد نباشد باید تقلید کند، چنان که مرجع تقلید در مسائل پزشکی و مهندسی از پزشک و مهندس تبعیت و تقلید می‌کند. بنابر این در احکام دین، به حکم عقل، شخص یا باید مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد یا از مجتهد تقلید کند، وکسانی که مجتهد نیستند و نمی‌توانند به احتیاط عمل کنند، واجب عقلی است که از مجتهد تقلید کنند. از نظر فقهی اگر مکلف مدتی اعمال خود را بدون تقلید انجام دهد،‌در صورتی اعمال او صحیح است که بفهمد به وظیفة واقعی خود رفتار کرده است، مثلاً بعضی از مراجع تقلید در رکعت سوم و چهارم نماز گفتن یک بار تسبیحات اربعه را کافی می‌دانند و بعضی دیگر می‌فرمایند سه مرتبه باید گفته شود. مکلفی که تقلید نکرده، اگر سه بار گفته باشد، نمازش درست است؛ یا عمل او با فتوای مجتهدی که وظیفه‌اش تقلید از او بوده، یا با فتوای مجتهدی که فعلاً از او تقلید می‌کند، مطابق باشد.(۴) ادامه 👇👇👇👇
ادامه 👆👆👆👆 📚 پی‌نوشت‌ها: ۱. امام خمینی، توضیح المسائل، مسئلة ۱. ۲. نحل(۱۶) آیه ۴۳. ۳. بحار الانوار ج۲، ص۸۸. ۴. امام خمینی، توضیح المسائل، مسئلۀ ۱۴. _______________________________________________ 🔰 ارسال پرسمان به : https://eitaa.com/hosein_asghari ✅ کانال پاسخ به سوالات : https://eitaa.com/porseshvpasokh110 🌐 سایت : https://khorshidhayat.com
📩 سوال: 🔸 چطور امام زمان (عج) رابشناسیم؟ چون فرموده اند که مردم باید امام عصر خویش را بشناسند؟ چرا سنی ها امام زمان (عج) را قبول ندارند؟ ✅ پاسخ: 🔹 برای شناخت امام زمان راه‌های متعددی وجود دارد از جمله:  1.مطالعه تاریخ زندگی یکی از راههای شناخت امامان- از جمله امام زمان(ع)- مطالعه تاریخ زندگانی آنها می باشد . مطالعه فضایل آنها از قبیل: شجاعت، مردانگی، ایثار، تواضع، صبر و... انسان را متوجه مقام والای آن بزرگواران می‏کند. زندگی نامه امام زمان (ع) کمک خواهد نمود که او را بهتر بشناسیم  2. تأمل در رفتار وسخنان امام زمان  گرچه امام زمان (ع) کلمات وسخنان زیادی ندارد ، در عین حال نامه ها ، توقیعات ودیگرکلمات سبب خواهد شد که امام زمان (ع ) بشناسیم، از این رو است که در روایات سفارش شده است که اگرمعارف اهل بیت درست بیان شود، مردم جذب آن ها می شوند  3.تعمیق در خداشناسی اگر ما خداوند و صفات و اسمای او را به طور حقیقی بشناسیم، می‏توانیم انسان‏های کامل راستین (امامان) را نیز بشناسیم؛ زیرا آنان آینه تمام‏نمای صفات جمال و جلال حضرت حق‏ هستند.. شاید دعایی که سفارش شده - که در زمان غیبت بعد از نماز خوانده شود-، ناظر به همین حقیقت باشد" خداوندا! خود را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی پیامبر را نمی‏شناسم؛ خدایا! پیامبرت را به من بشناسان که اگر به پیامبرت معرفت پیدا نکنم، نمی‏توانم امامم را بشناسم؛ خدایا! حجت و امامت را به من بشناسان که اگر امام را نشناسم، در دین خود گمراهم".(1)  4. آیات  در باره امام زمان آیات متعدد تاویل وتفسیر شده. که با خواندن ومطالعه آنها نیز می توان امام را شناخت. تعداد آیات در باره امام زمان زیاد می باشد. از جمله این آیه: هُوَ الَّذِی‌َّ أَرْسَل‌َ رَسُولَه‌ُو بِالْهُدَی‌َ وَدِین‌ِ الْحَق‌ِّ... (2)، او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد تا او را بر همة آیین‌ها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند. این آیه با اندکی تفاوت در دو مورد دیگر نیز آمده است‌.(3) در این آیه تصریح شده است که اسلام‌، روزی سراسر جهان را فرا خواهد گرفت و بدیهی است که این وعده‌، تا کنون تحقق پیدا نکرده است‌. از امام صادق(ع) ‌در تفسیر این آیه آمده است‌: به خدا سوگند! هنوز محتوای این آیه تحقّق نیافته است‌، و تنها زمانی تحقق می‌پذیرد که قائم خروج کند، در وقتی که او قیام کند، کسی که خدا را انکار نماید، در تمام جهان باقی نخواهد ماند.(4) از امام باقر(ع) در تفسیر این آیه‌ می فرماید: وعده‌ای که در این آیه است‌، به هنگام ظهور مهدی از آل‌محمد(ص) تحقق پیدا می‌کند. (5)  5.روایات اهل البیت در روایات در باره ابعاد زندگی امام زمان (ع) بحث شده است، مثلا در بر خی روایات از اسم ، لقب وویژگیهای ظاهری امام سخن به میان آمده است .در بر خی از علل وفلسفه غیبت امام زمان ودر بر خی روایات دیگر از نحوه ظهور وچگو نگی حکو مت و... سخن گفته شده است. مطالعه این روایات انسان را به امام زمان آشنا می نماید. رسول خدا (ص) فر مود: او - مهدی- جهان را پر از عدل وداد خواهد نمود آن گونه که پر از ظلم شده است(6) امام حسین ( ع ) فرمود:دوازده مظاهر هدایت از مایند که اول آنان امیرالمؤمنین و آخرشان، یازدهمین فرزند من، امامی است که حق را برپا خواهد داشت. خداوند زمین مرده را به وجود او زنده خواهد نمود و در پرتو او دین حق را بر همه ادیان، غالب خواهد گرداند.(7)  درخصوص اعتقاد اهل سنت درباره امام زمان (ع) می توان گفت:اصل مسئله مهدویت اختصاص به مذهب شیعه ندارد ؟ اهل سنت نیز اصل مهدویت را قبول دارند ، منتهی برخی از آنان تصور می کنند که هنوز امام زمان (ع) متولد نشده وبعد متولد خواهد شد؛ اما بعضی از آنان باور دارند که حضرت متولد شده است. آیت الله صافی در کتاب منتخب الاثر، بسیاری از علمای اهل سنت که قائل به امامت و حیات حضرت بوده اند ، را ذکر ویاد آ ور شده است که بسیاری از مشاهیر علمای اهل سنت نیز ولادت حضرت را ذکر نموده اند. (8) البته برخی آنان معتقد هستند که حضرت آخرالزمان به دنیا خواهد آمد (9) برای اگاهی بیشتر در این باره ، به کتاب های زیر ،مراجعه نمائید .  1- دادگستر جهان ، ابراهیم امینی . 2- خورشید مغرب ، محمد رضا حکیمی . 3- نوید امن و امان ، لطف اللّه صافی گلپایگانی . 4- در انتظار خورشید ولایت ، عبدالرحمن انصاری . 5--چشم اندازی به حکو مت مهدی، نجم الدین طبرسی 📚 پی نوشت ها : 1. ناصر مکارم شیرازی مفاتیح نوین  ، مدرسه امام علی بن ابی طالب ،قم،چاب اول ص 510
2. توبه‌،33. 3. صف‌، آیة 9 و فتح‌، آیه 28.  4. ، ناصر مکارم ودیگران ، تفسیر نمونه‌  ، دار الکتب الإسلامیة ، تهران‏ ،سال چاپ1374 ش‏. ج 7، ص 373. 5ـ طبرسی فضل بن حسن‏، مجمع البیان فی تفسیر القرآن‏ ، ناصر خسرو، تهران ، 1372 ش‏ ، ج 5-6 ، ص25 6. صافی گلپایگانی منتخب الاثر،ص192 ، قم،موسسه حضرت معصومه،چاب اول،سال 1419ه ، ص598 7. شیخ صدوق‏ اکمال الدین و تمام النعمة، اسلامیه، ص317  8. آیت الله صافی ، نوید امن و امان، قم ، انتشارات حضرت معصومه سلام الله علیها ،‌ 1375 هـ . ش ص238 9. شیخ کلینی ، کافی، تهران ، دارالکتب الاسلامیه ، 1365 هـ . ش ، ج 1، ص 329 . _______________________________________________ 🔰 ارسال پرسمان به : https://eitaa.com/hosein_asghari ✅ کانال پاسخ به سوالات : https://eitaa.com/porseshvpasokh110 🌐 سایت : https://khorshidhayat.com
📩 سوال: 🔸 چرا خداوند تبارک و تعالی- با اینکه قادر بود - تمامی خلق را اهل توحید و اطاعت نیافرید؟ ✅ پاسخ: 🔹 لازم است بدانیم : برترین لذت و سرور، در احساس کمال و یافتن لياقت و شایستگی است. لذیذ ترین نعمت، پاداشِ عمل نیکو می باشد. استفاده و بهره مندی از نعمتی که پاداش عملِ اختیاریِ انسان نباشد، دارای لذت و سرور حقیقی و کامل نیست به عبارتی دیگر کمال حقیقی، منحصر است در کمال اختیاری و ارادی، فراترین نعمت نعمتی است که در نتیجه استحقاق و تحمل آلام بدست آید. و استحقاق مدح و ثواب، هرگز بدون اختیار و تحمل زحمت و بَلا، تحقق پیدا نمی‌کند. و الله تبارک و تعالی اراده نموده که انسان را به بالاترین حد کمال برساند نه حد نازل آن . بنابراین خداوند عز وجل از ابتداء بندگان را اهل توحید و اطاعت نیافرید بلکه انسان را خلق نمود و به طاعت خود، امر و از معصیت نهی کرد تا انسان با شایستگی خود و انجام طاعات الهی به کمال حقیقی دست یابد. ✔️ 💠 زندیقی از امام صادق علیه السلام پرسید : «بفرمایید که چرا خداوند عزوجل با اینکه قدرت هم داشت تمامی خلق را اهل توحید و اطاعت نیافرید!؟» ▫️ امام علیه السلام فرمودند : «لو خلقهم مطيعين لم يكن لهم ثواب لان الطاعة إذا ما كانت فعلهم لم تكن جنة ولا نار ، ولكن خلق خلقه فأمرهم بطاعته ، ونهاهم عن معصيته ، واحتج عليهم برسله ، وقطع عذرهم بكتبه ليكونوا هم الذين يطيعون ويعصون ، ويستوجبون بطاعتهم له الثواب ، وبمعصيتهم إياه العقاب.» ترجمه :  « اگر ایشان را مطيع خلق می فرمود دیگر ثواب و پاداشی نداشتند چرا که در اینصورت دیگر طاعت فعل ایشان نبود، و بهشت و دوزخی در کار نمی ماند، 👈🏻 بلکه او خلق خود را آفریده و به طاعت خود امر نمود، و از معصیت و نافرمانی خویش نهی فرمود، و به واسطهٔ پیامبران خود حجت را بر ایشان تمام نموده و با فرستادن کتاب های خود عذر ایشان را قطع کرد👉🏻 تا اینکه خود ایشان باشند که اطاعت و یا معصیت و نافرمانی می نمایند و به طاعت خود مستوجب ثواب، یا به نافرمانی خویش درخور عقاب او می گردند.» 📖 بحار الانوار جلد ۵ صفحه ۱۸ ____________________________________________ 🔰 ارسال پرسمان به : https://eitaa.com/hosein_asghari ✅ کانال پاسخ به سوالات : https://eitaa.com/porseshvpasokh110 🌐 سایت : https://khorshidhayat.com
📩 سوال: 🔸 شرط قبولی اعمال چیست؟ ✅ پاسخ: 🔹 ما وقتی هدیه ای به یک بزرگی می بریم مثلا به یک حاکم و سلطان و پادشاه... یک عمل این است که هدیه را در کاغذ کادو مناسب و هیئت خوبی در آورده و پیشکش سلطان کند. مرحله دوم و بعدی اینست که سلطان هدیه ما را بپذیرد و مورد قبول ایشان واقع شود. این مهمتر است چراکه انجام کار خوب یک چیز و مقبول شدن در درگاه خدا چیز دیگری است. ما چه بسا خیرات و عبادات اعم از مستحب و واجب را به صورت صحیح انجام دهیم لیکن باید دید که مورد قبول خدا هم واقع میشود یا نه؟!!! دغدغه اصلی افراد متدین باید این باشد و هست ؛ که نذورات و احسانها و زیارات و خیرات و قرائت قرآن و نماز شب و ...که میکنند مورد قبول خدا واقع شده یا نه؟؟ 👌در روایات معصومین ع شرائطی برای قبولی اعمال نیک بیان شده است. از جمله آنها مال حلال-عدم اذیت دیگران بخصوص شوهر و والدین و همسایه – بی ا حترامی به فقراء- غیبت –بد خواهی برای مسلمانان- قطع رابطه با برادر دینی.-سبک‌شمردن نماز-شرب خمر-ندادن زکات... به طور کلی گناهان مانع میشوند و ما به صورت قطع نمی دانیم که چه عمل زشتی مانع قبولی می باشد لذا باید از همه آنها پرهیز نمود ⭕️قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم : الطاعة بعد الطاعة علامة قبول الطاعة والمصية بعد الطاعة علامة رد الطاعة ، والطاعة بعد المعصیة علامة غفران المعصية ، و المعصية بعد المعصية علامة خذلان العبد. اطاعت انجام دادن بعد از اطاعت ، نشانه قبول شدن اطاعت است ، و گناه انجام دادن بعد از اطاعت ، نشانه مقبول واقع نشدن اطاعت است ، و اطاعت پس از معصيت نشانه آمرزش گناهان است ، و معصيت انجام دادن بعد از معصيت ، علامت گمراهى و هلاكت بنده است ! 📕عوالي اللآلي ج : 1 ص : 284 فردی به امام صادق علیه السلام گفت دوست دارم که بدانم کارهایم را خدا قبول کرده و یا قبول نکرده است. «عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ أَنَّهُ قَالَ لِلصَّادِقِ علیه السلام أُحِبُّ أَنْ أَعْرِفَ عَلَامَةَ قَبُولِی عِنْدَ اللَّهِ فَقَالَ لَهُ عَلَامَةُ قَبُولِ الْعَبْدِ عِنْدَ اللَّهِ أَنْ یُصِیبَ بِمَعْرُوفِهِ مَوَاضِعَهُ فَإِنْ لَمْ یَكُنْ كَذَلِكَ فَلَیْسَ كَذَلِكَ» 📙(أعلامالدین، ص283) «فَقَالَ لَهُ» علامت قبولی عمل این است که : «عِنْدَ اللَّهِ أَنْ یُصِیبَ بِمَعْرُوفِهِ مَوَاضِعَهُ فَإِنْ لَمْ یَكُنْ كَذَلِكَ فَلَیْسَ كَذَلِكَ» علامت کار قبول این است که آدم بجا کار کند. ____________________________________________ 🔰 ارسال پرسمان به : https://eitaa.com/hosein_asghari ✅ کانال پاسخ به سوالات : https://eitaa.com/porseshvpasokh110 🌐 سایت : https://khorshidhayat.com
📩 سوال: 🔸 آیا انسان از جاودانگی در بهشت خسته نمی‌شود و برایش یکنواخت نیست؟ ✅ پاسخ: 🔹 شهید مطهری چنین پاسخ میدهد: "در اینجا خستگی ودلزدگی وملال خصوصا از یکنواختی است وانسان حالت گم کرده ای دارد که در پی گمشده خویش است وبه هر چیزی می رسد می پندارد آن را یافته است وبه او دل خوش می کند اما پس آز چندی احساس می کند که "او"نیست خسته ودلزده میشود وبه دنبال چیزی دیگر می رود. این است که در دنیا انسان همیشه طالب چیزی است که ندارد ودلزده از چیزی است که دارد اما در جهان آخرت به حکم آنکه به آنچه در اعماق فطرت وشعور شخصی خود دلبستگی داشته وگمشده واقعی او بوده است یعنی حیات جاوید در جوار رب العالمین رسیده است به هیچ وجه خستگی وملال ودل زدگی برایش پیدا نمیشود. قرآن می گوید: "در انجا انسان ها طالب دگرگونی ووضع جدید نیستند"کهف 108 این است که اهل بهشت با آنکه الی الابد در بهشت بسر می برند نه هرگز دلزده وسیر نمیگردند. بعلاوه نظر به اینکه در آنجا هرچه بخواهند به اراده الهی برایشان پیدا میشود ارزوی آنچه ندارند آزارشان نمیدهد" 📚مجموعه اثار، ج2 ص531 ایت الله مکارم پاسخ میدهد: ( خستگی از یک نواختی ایجاد میشود)  اما هیچ مانعی ندارد ( در بهشت)  تحول وتکامل تداوم داشته باشد یعنی اسباب تکامل در آنجا جمع است وانسان ها درست در  پرتو اعمالی که در آین جهان انجام داده اند ومواهبی که خدا در آن جهان به آنها عنایت کرده در مسیر تکامل دائما پیش می روند ( وهیچگاه حالت سکون آنان را فرا نمی گیرد تا بحث خستگی ودلزدگی پیش آید) 📚تفسیر نمونه ج12 ص568 ____________________________________________ 🔰 ارسال پرسمان به : https://eitaa.com/hosein_asghari ✅ کانال پاسخ به سوالات : https://eitaa.com/porseshvpasokh110 🌐 سایت : https://khorshidhayat.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا