قانون بها / رازی که والدین برای همیشه باید بدانند/ پسر 27 ساله ام 17سالگی پراید براش خریدم و 3 تا موتور – پور علیزاده #سایت 👇👇👇 https://pouralizade.ir/6-%d8%b1%d8%a7%d8%b2-%d8%b2%d9%88%d8%ac-%d9%87%d8%a7%db%8c%db%8c-%da%a9%d9%87-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%87%d9%85%db%8c%d8%b4%d9%87-%d8%a8%d8%a7-%d9%87%d9%85-%d9%85%db%8c%d9%85%d8%a7%d9%86/

سلام دوستان عزیزم صبح زیباتون به خیر و شادی👌 #ارسالی مهناز خانم

┄┅┅✹🌺✹┅┅┄ پرسش از استاد پورعلیزاده موضوع: دوست پسرم ازدواج کرد ، الان خواستگار دارم ولی دلم باهاش نیست چکار کنم؟ سوال شما عزیزان🌹👇 ┄┅┅✹🌺✹┅┅┄ سلام اقای دکتر پورعلیزاده من ۲۱ سالمه و در شرف ازدواج هستم یعنی کمتر از یک ماه دیگه عقدمه و الان تو این شرایط خیلی پشیمونم از اینکه نسبتا بی منطق خواستم ازدواج کنم راستش ماجرای من از اینجا شروع میشه که متاسفانه پارسال تو یک عشق بی منطق و بی دلیل قرار گرفتم و بارها و بارها با یاد اومدن اشتباهاتم گریه میکنم و خودم رو سرزنش میکنم. چون خیلی اشتباهی وارد یک عشق نادرست شدم و بدون اینکه حواسم باشه به اینکه سنم سنی هست که باید زودتر به ازدواجم ختم شه به خاطر اون آدم خواستگارهای خیلی خوبم که مورد پسند خودم هم بود رو رد کردم. تا اینکه این مسئله تقریبا برای من ۱۰ ماه کمتر یا بیشتر طول کشید اما اون شخص متاسفانه سر یه مسائلی که خودم هم هیچ وقت نفهمیدم ازدواج کرد و من وقتی متوجه شدم شب و روزم شده بود گریه کردن قبل از این که اون شخص ازدواج کنن برادرهام در جریان این مسئله بودن بعد از ازدواج اون شخص این مسئله رو با مادرم مطرح کردم و کلا خیلی داغون شدم و همچنان نسبتا هستم و همش گریه میکنم و تو طول این مدت خواستگارهایی میومدن ولی از نظر من مورد پسند زیاد نبودن و اون خاستگارها رو با اون شخص و خاستگارهای قبلیم هی مقایسه میکردم و خودخوری میکردم در صورتی که من هم خاستگارهام رو زیاد قبول نداشتم اما از ترس تنهایی و بالا رفتن سنم سعی می‌کردم کوتاه بیام و برای ازدواج بهشون فکر میکردم حتی اگه قبول هم نداشتم اون ها رو در صورتی که قبل از اون اتفاق ناخوشایند من ملاک های ازدواج زیادی برای همسر آیندم داشتم اما همونطور که گفتم بعد از این اتفاق خیلی اعتماد به نفسم پایین اومد که خیلی قانع شدم به هر ازدواجی و حتی پیش میومد تو صحبت‌ها طرف مقابلم بهم بی احترامی می‌کرد اما من راه میومدم چون ترس از رد شدن خاستگار و بالا رفتن سنم من رو تو فشار قرار داده بود. اما به دلایلی رد میشدن و به ازدواج ختم نمیشد حالا نظرات خانواده هم مطرح بود تو بحث ازدواجم و... ولی این توخوری که چرا عشقی که پارسال برام اتقاق افتاد و به ازدواج ختم نشد یا چرا خاستگارهایی که خیلی مورد پسندم از همه لحاظ بودن به دلایل بی معنی رد شدن و ... من و نابود کرده بود اما به این امید که شاید همسر آیندم ملاک هایی داشته باشه که از همشون سر تر و بهتر باشه کمی من رو آروم می‌کرد چون متاسفانه مقایسه برام خیلی پیش اومده بود و من تمام تلاشم رو کردم که عشقی که پارسال برام اتفاق افتاده بود رو فراموش کنم و بهش فکر نمیکردم گذشت تا اینکه یک خاستگاری اومد خاستگاریم ایشون آدم خوب و مورد پسند خانوادم بودن و هستن اما بخاطر یه سری شرایط من اصلا ایشون رو نمی‌پسندیدم و الان هم هنوز نتونستم با این قضیه ‌کنار بیام به خاطر شغلشون و فاصله سنی نسبتا کم که اصلا دوست نداشتم اما خانوادم اول دوست داشتن و من هم تنها دلیلی که دوست داشتم به خاطر این بود که از تنهایی درآم و سنم بیشتر از این نشه در صورتی که خود شخص رو اصلا نپذیرفته بودم و وقتی این رو میگفتم بهم میگفتن که بری تو زندگی میتونی درستش کنی یا میتونی تغییرش بدی و... یا میگفتم هیچ حسی ندارم و نه تنها خوشحال نیستم بلکه بعضی روزا فکر میکنم بهش گریم میگیره و فکر می‌کنم که قراره باهاش زندگی کنم اعصابم خورد میشه و مخصوصا چون این شخص بازم میگم ملاک های خوبی دارن اما اون ملاک هایی رو که من به عنوان همسر میخواستم رو به هیچ وجه نداره کارم شده مقایسه کردن ایشون با خاستگار های قبلیم و مخصوصا با آدم پارسالی که باهاش آشنا شدم ... جوری شده که همش تو گذشته زندگی میکنم و تقریبا حالم رو فراموش کردم و همش میگم چرا گذشته این شکلی شد چرا گذشتم انقدر الکی خراب شد میدونم اشتباه بزرگی کردم زندگیم شده مقایسه با آدم های دور و اطراف، حتی یک لحظه هم لذت نمیبرم از هیچ چیز اصلا ذوق عقد و مراسمش رو ندارم همش این آقا رو با مردهای دور و اطرافم مقایسه میکنم مخصوصا بدتر از همه چون ملاک هاش اون چیزی که من میخواستم نیست و دلم باهاش نیست تو ذهنم همش به آدمی که بهش وابسته شدم هست. پارسال فکر میکنم بعضی اوقات باهاش هستم یاد اون آدم پارسالی میفتم و نزدیکه که گریم بگیره با وجود اینکه بعد از فهمیدن من از ازدواج اون آدم تقریبا ۹ ماه کمتر میگذره نتونستم فراموش کنم. همش بهش فکر میکنم و باهاش تو ذهنم حرف میزنم. و چون فکر میکنم این خاستگارم رو که تقریبا نزدیکه یک ماه باهاشون صیغه شدم الویت های مورد پسند من رو نداشتن این فکرا تو ذهنم دوباره برگشته و دیگه اصلا از زمان لذت نمی‌برم چطور از همه این اتفاقات بد زندگیم بگذرم چطور با این آدم که قراره کمتر از یه ماه دیگه ازدواج کنم باهاش کنار بیام؟! من حتی سر سوزنی بهش علاقه ندارم و الویت هایی هم که تو زندگی میخوام رو هم نداره...

من دستم تو پوست گردو گیر کرده نه میتونم بهم بزنم نه میتونم ادامه بدم چون اگه بهم بزنم بخاطر اسم در رفتن تو محل و آشنا و فامیل و تبریک گفتن ها و شیرینی خریدن ها به هیچ وجه اگه بهم بزنم نه من و نه اون آقا نمیتونیم بعد از این ازدواج کنیم یا اگه ازدواج کنیم نمیتونیم ازدواج خوب و موفقی داشته باشیم. مخصوصا من به عنوان یک دختر اصلا نمیتونم ازدواج خوبی کنم چون هم اینکه اسمم در رفته و الان اگه بهم بزنم آبروم و آیندم به خطر میفته و اینکه ممکنه اصلا خاستگاری برام پیش نیاد .( این یک مسئله) مسئله دوم اینکه عذاب وجدانم نسبت به این آقا که بی معنی و بی دلیل بخوام باهاش عقد نکنم من و میکشه درسته خانوادم گفتن اگه نمیخوام عقد نکنم (بخاطر اینکه دیدن اصلا دوست ندارم )ولی نمیتونم به این راحتی قبول کنم چون بحث آینده خودم و ایشون و بحث وجدانی که نامردی میشه درمیون هست. من با این آقا صحبت کردم و بار ها بهشون گفتم که مثلا من اینطور دوست دارم بپوشید یا اینطور باشید یا اینکار رو کنید اما ایشون یا زیر گوش میندازه یا اون لحظه میگه باشه ولی عمل نمیکنه یا کلا بحث رو عوض میکنه . من خیلی تو زندگیم متاسفانه نظرات بقیه رو مهم دونستم و خواستم همیشه ظواهر زندگیم از نظر دیگران قشنگ باشه اما الان که به این جا رسیدم حتی گفتم اگه این آقا رو از نظر چیزایی که دوست دارم به ظاهر دیگران خوب درستش کنم. خودم ولی از ته دلم ازش راضی نیستم و دلم باهاش نیست این قطعا چیز عادیه...شاید اما من از اینکه این همه گریه میکنم بابت این ازدواج و همش میگم مثلا کاشکی ۲ ماه پیش بود زمانی که هنوز صیغه نکرده بودم و رد میکردم یا کاشکی مثلا هیچ وقت جواب مثبت نمیدادم این پشیمونی من رو داره نابود میکنه ... میگم اگه مثلا ۲۳ یا ۲۴ سالگی ازدواج میکردم با شرایطی که خودم دوست داشتم خیلی بهتر از این بود که الان تو ۲۲ سالگی با کسی که اصلا دوست ندارم ازدواج کنم... و من با این آقا خیلی به صورت کمرنگ در مورد این مسئله صحبت کردم انگار ناراحت شدن اما احساس کردم بخاطر دو دلیل اول اینکه انگار ایشون هم چون این مسئله در رفته و تو فامیل و آشنا خبر دار شدن نمیخوان کنسل شه و دومی اینکه به مسائل روابط زناشویی که خیلی فکر میکنن و متاسفانه چند بار هم صحبت شد بینمون نمیخواد کنار بکشه با وجود اینکه من یسری چیزها رو اصلا در ایشون دوست ندارم و با گفتن بهش انگار اونه که تصمیم گرفته تو زندگی که وارد شدیم بهم تحمیل کنه و ... و کاری کنه که من شرایطش رو بپذیرم. ببخشید که متنم خیلی طولانی شد لطفا کمکم کنید چیکار باید کنم ؟! آیا عقد کنم یا کنسل کنم ؟! اگر به کنسل کردن ختم شه با عوارض بعدش چیکار کنم ؟! با بی خواستگار شدن و اذیت های بقیه با عذاب وجدان بعدش ؟! من عقدم نزدیکه و حتی واقعا یک لحظه هم آرامش ندارم واقعا لطف میکنین که کمکم کنید و براتون دعای خیر میکنم 🦋لطفا پاسخ استاد #پور_علی_زاده #روانشناس_اصفهان را در صوت زیر بشنوید و برای دوستانتان ارسال کنید💞💞💞👇👇👇 ┄┅┅✹🌺✹┅┅┄ https://eitaa.com/pouralizadeh

صوت استاد پور علیزاده🌹روانشناس اصفهان ┄┅┅✹🌺✹┅┅┄ موضوع: دوست پسرم ازدواج کرد ، الان خواستگار دارم ولی دلم باهاش نیست چکار کنم؟ ┄┅┅✹🌺✹┅┅┄ 🌸 با ارسال این صوت برای دوستانتان در ثواب عظیم کمک به دیگران و گره گشایی از انسان ها شریک شوید👌 👇👇👇 https://eitaa.com/pouralizadeh ┄┅┅✹🌺✹┅┅┄

🌿🌺🌿•✾•••┈┈• اظهار نظر و بذل محبت یکی از همراهان با معرفت کانالمون)🌹 همه ما هم از اینکه شما کانال خودتان را همراهی می کنید مسروریم 🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

┄┅┅✹🌺✹┅┅┄ پرسش از استاد پورعلیزاده موضوع: خواستگارم ۱۵ سال از بنده بزرگترند و دو #ازدواج_ناموفق داشتند، خصوصیات یک مرد که من انتظارش را داشتم داره اما میترسم به خاطر #فاصله_سنی زیاد نتونیم هم دیگه را درک کنیم به نظر شما چه مواردی را من در نظر بگیرم؟ سوال شما عزیزان🌹👇 ┄┅┅✹🌺✹┅┅┄ ✅️ مشخصات پرسشگر محترم حذف شده است 👈 به سوالات بدون مشخصات پاسخ داده نمیشود سلام جناب پور علیزاده خسته نباشید دختری مجرد هستم حدود چهل سال سن فوق لیسانس و کارمند اداره بهداشت هستم خواستگاران زیادی داشتم که متاسفانه شرایط اون جور نبود که به ازدواج منجر بشه الان خواستگاری دارم که حدود ۱۵ سال از بنده بزرگتر هستند و دو ازدواج ناموفق داشته و هر دو ازدواج ایشون منجر به طلاق شده یک پسر ۱۸ ساله و یک پسر ۷ ساله داره تمام خصوصیات یک مرد که من انتظارش را داشتم داره اما میترسم به خاطر فاصله سنی زیاد نتونیم هم دیگه را درک کنیم به نظر شما چه مواردی را من در نظر بگیرم که نه ایشون دیگه شکست بخوره تو زندگی و نه من ممنون میشم راهنمایی کنید اصلا با چنین شرایطی ایشون را قبول کنم یا نه ؟ 🦋لطفا پاسخ استاد #پور_علیزاده #روانشناس_اصفهان را در صوت زیر بشنوید و برای دوستانتان ارسال کنید💞💞💞👇👇👇 ┄┅┅✹🌺✹┅┅┄ https://eitaa.com/pouralizadeh

صوت استاد پور علیزاده🌹روانشناس اصفهان ┄┅┅✹🌺✹┅┅┄ موضوع: خواستگارم ۱۵ سال از بنده بزرگترند و دو #ازدواج_ناموفق داشتند،

🌿🌺🌿•✾•••┈┈• اظهار نظر و بذل محبت یکی از همراهان با معرفت کانالمون)🌹 همه ما هم از اینکه شما کانال خودتان را همراهی می کنید مسروریم 🌿🌺🌿•✾•••┈┈•