16.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐 کشف پیکرهای مطهر ۷ شهید در منطقه عملیاتی والفجر ۱
🕊گروههای تفحص شهدا موفق شدند ۲۹ فروردین ماه امسال پیکرهای مطهر ۷ شهید دوران دفاع مقدس را در منطقه عملیاتی والفجر ۱ تفحص نمایند
💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
16.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تیزر
#وعده_صادق
#جهت_انتشار
🔆اجتماع عظیم وعده صادق
مشهد مقدس منطقه شهید اصلانی🔆
💠 باحضور ارشد سپاه پاسداران خراسان رضوی 💠
🔻در حمایت از اقدام شجاعانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
✨سخنران: حجت الاسلام والمسلمین حسن زاده (مدیر کل بنیاد شهید استان خراسان رضوی)
✨با حضور: حاج ابوذر روحی
❇️همراه با اجرای جشن و سرود
،قرعه کشی کربلا،دوچرخه و دیگر جوایز نفیس
🌀جهت ثبت نام در جشن بزرگ وعده صادق وارد دیجی فرم زیر شوید:
https://digiform.ir/w098228c1
وعده ما🔰
🕞زمان:پنجشنبه ۶اردیبهشت ماه
ساعت ۱۵:۳۰
📍مکان: منطقه شهید اصلانی چهارراه بیست متری(خلج ۱۷
هدایت شده از گلسرای نسرین
▪️اگرچه مُثله شد آقا تنِ تو
▪️نشد دعوا سرِ پیراهنِ تو
▪️کفن دارد تنت الحمدلله
▪️نبرد انگشترت را دشمنِ تو
شهادت حضرت #حمزه تسلیت باد
⚫️🥀⚫️🥀⚫️🥀⚫️🥀⚫️
▪️ای دامن مدینه ری ، کربلای تو
▪️ای اهل فیض تشنه ی جام ولای تو
▪️ریحانه امام حسن ، سیدالکریم
▪️ای اوفتاده جود و کرامت به پای تو
▪️مدح تو را امام زمان تو گفته است
▪️من کیستم که مدح بگویم برای تو
▪️نجل کریم آل محمّد(ص) تویی تویی
▪️تنها نه اهل ری همه عالم گدای تو
▪️جسم مطّهر تو و آغوش خاک ری
▪️بردار سر که در دل ما هست جای تو
شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا و حضرت عبدالعظیم حسنی (علیهم السلام) را خدمت همه دوستان واهل معرفت به ائمه اطهار علیهم السلام تسلیت عرض مینمایم .
ان شاء الله مشمول شفاعت ائمه باشیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
هدایت شده از گلسرای نسرین
بنام خدا
سلام صبحتون با موفقیت و شادابی
زندگیتون پر برکت
فرجامتان نیکو
قلبتون مملو از ایمان و عشق
در پناه خدا
در زمانهاى قدیم، مردی مطرب و خواننده ای بود؛ بنام “بردیا ” که با مهارت تمام می نواخت و همیشه در مجالس شادی و محافل عروسی، وقتی برای رزرو نداشت…
بردیا چون به سن شصت سال رسید روزی در دربار شاه می نواخت که خودش احساس کرد دستانش دیگر می لرزند و توان ادای نت ها را به طور کامل ندارد و صدایش بدتر از دستانش می لرزید و کم کم صدای ساز و صداى گلویش ناهنجار می شود.
عذر او را خواستند و گفتند دیگر در مجالس نیاید.
بردیا به خانه آمد، همسر و فرزندانش از این که دیگر نمی توانست کار کند و برایشان خرجی بیاورد بسیار آشفته شدند .
بردیا سازش را که همدم لحظه های تنهاییش بود برداشت و به کنار قبرستان شهر آمد.
در دل شب در پشت دیوار مخروبه قبرستان نشست و سازش را به دستان لرزانش گرفت و در حالی که در کل عمرش آهنگ غمی ننواخته بود،
سازش را برای اولین بار بر نت غم کوک کرد و این بار برای خدایش در تاریکی شب، فقط نواخت.
بردیا می نواخت و خدا خدا می گفت و گریه می کرد و بر گذر عمرش و بر بی وفایی دنیا اشک می ریخت و از خدا طلب مرگ می کرد.
در دل شب به ناگاه دست گرمی را بر شانه های خود حس کرد،
سر برداشت تا ببیند کیست.
شیخ سعید ابو الخیر را دید در حالی که کیسه ای پر از زر در دستان شیخ بود.
شیخ گفت :
این کیسه زر را بگیر و ببر در بازار شهر دکانی بخر و کارى را شروع کن.
بردیا شوکه شد و گریه کرد.
پرسید ای شیخ :
آیا صدای ناله من تا شهر می رسید که تو خود را به من رساندی؟
شیخ گفت هرگز.
بلکه صدای ناله مخلوق را قبل از این که کسی بشنود خالقش می شنود
و خالقت مرا که در خواب بودم بیدار کرد
و امر فرمود کیسه زری برای تو در پشت قبرستان شهر بیاورم.
به من در رویا امر فرمود برو در پشت قبرستان شهر،مخلوقی مرا می خواند برو و خواسته او را اجابت کن.
بردیا صورت در خاک مالید
و گفت خدایا :
عمری در جوانی و در شادابی ام با دستان توانا سازهایی زدم براى مردم این شهر اما چون دستانم لرزید مرا از خود راندند.
اما یک بار فقط برای تو زدم و خواندم.
اما تو با دستان لرزان و صدای ناهنجار من، مرا خریدی و رهایم نکردی و مشتری صدای ناهنجار ساز و گلویم شدی و بالاترین دستمزد را پرداختی.
خدایا تو تنها پشتیبان ما در این روزگار غریب و بی وفا هستی.
به رحمت و بزرگیت سوگندت میدهیم که ما را هیچ وقت تنها نگذار و زیر بار منت ناکسان قرار نده
«اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»