تصویر زیبای تلسکوپ فضایی جیمزوب از ۶۸۲۲ با فاصله ی حدود ۱.۵ میلیون سال نوری از زمین
@poyesh_farda
10.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اختصاصی #دانش_آموزی
🎥 دیوِ هفت سرِ دلشوره!
اگه تو هم مدام نگرانِ نظر آدما در مورد خودتی، از دعوتکردن و دعوتشدن اصلاً خوشت نمیاد، وقتی میخوای نظرتو بگی دلشوره میگیری و موقع حضور تو جمع، تپش قلب دست از سرت برنمیداره و از چار ستون بدنت عرق سرازیر میشه، وقتشه بیای بشینی پای #خودمتراپی که خیلی باحوصله، سرهای این دیوِ هفتسرِ «اضطراب اجتماعی» رو قطع کنیم با هم؛ البته دیوِ پلاستیکی!
♾ @beheshteshahr
#دانش_آموزی
تعریفش از یه آدمِ خوب و موفق خوندنی بود..
@poyesh_farda
🌹امام على عليه السلام:
تندىِ زبانت را در برابر كسى كه به تو سخن آموخته است قرار مده و سخنورى ات را عليه كسى كه به تو راه نیکو سخن گفتن آموخت، به کار مگیر.
📕حکمت ۴۱۱ نهج البلاغه
@poyesh_farda
بعضی آدما تا فکر می کنند یه اطلاعاتی یا علمی تو یه زمینه ای به دست آوردند خیلی راحت میتونن شخصیت دیگران رو تجزیه و تحلیل کنند..
خب به حدیث بالا دقت کنید آیا این از نظر دین کار درستیه؟ یا اصلا مسئولیت این کار متوجه ماست؟👆👆👆
تا جایی که دین اسلام حتی از بسیاری گمان ها ما رو بر حذر داشته..
@poyesh_farda
💠 دوره تابستانه دانش آموزی کانون معراج شهر امیرکلا
✔️ کلاس های علمی
✔️ کارگاه های مهارتی و خلاقیت
✔️برنامه های اردویی و ورزشی
🔹برگزاری کلاس ها
در مدارس و مساجد شهر امیرکلا
🔻با استفاده از مربیان مجرب عرصه علمی و تربیتی ، همچنین مربیان جوان دانشگاه فرهنگیان
مسئول ثبت نام ورودی پایه های ابتدایی
۰۹۱۱۷۳۷۹۷۲۶
مسئول ثبت نام ورودی هفتم تا نهم
۰۹۳۳۴۱۷۱۴۲۳
💠مدرسه کانون تربیت محله💠
ثبت نام👇
@poyesh_admin
لینک کانال👇
@poyesh_farda
#تلنگر
🪓مردی ﺩﺭ ﭼﻮﺏ ﺑُﺮﯼ، ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ ﺷﺪ.
🌳ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻝ ۱۸ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺮﯾﺪ. ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺑﺎ ﺍﻧﮕﯿﺰه ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩ، ﻭﻟﯽ ۱۵ ﺩﺭﺧﺖ ﺑُﺮﯾﺪ. ﺭﻭﺯ ﺳﻮﻡ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩ، ﺍﻣﺎ ﻓﻘﻂ ۱۰ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺮﯾﺪ.
❗️رئیسش گفت: ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﮐﯽ ﺗﺒﺮﺕ ﺭو ﺗﯿﺰ ﮐﺮﺩﯼ؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﻭﻗﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ، ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺪﺕ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﺮﯾﺪﻥ ﺩﺭخت ها ﺑﻮﺩﻡ!
📌ﺭﺍﺯ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ، ﻫﻤﻴﻦ ﻧﻜﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﻇﺮیفه، ﻓﻜﺮ، ﺟﺴﻢ و ﺭﻭﺡ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ بشن،
✳️با تفریح، مطالعه، وقت گذراندن با خانواده و…
هر چند وقت تبر فکر و زندگیتو تیز کن!
@poyesh_farda
#جشن_دانش_آموزی_عید_غدیر
◉ امشب دوشنبه ساعت ۲۰
▣ امیرکلا.بوستان شهدای گمنام.معراج الشهدا
+ همراه با مداحی و کلی هدیه🎁📩
𝐣𝐨𝐢𝐧↴
«@poyesh_farda»
کارستون 1
جرقه در تابستان
هادی نفسنفس میزد و بریدهبریده میگفت: پ...پ...پیدا کردم! گرمای ظهر تابستان، با آتش شور و شوق درونی او همراه شده بود؛ اما بالاخره لیوان آبی که پوریا برایش آورد، کمی آرامش کرد!
سعید گفت: حالا درستوحسابی حرف بزن تا بفهمم چی میگی!
@poyesh_farda
دریافت کامل داستان کارستون ۱
@poyesh_admin