هرچی بیشتر میگذره بیشتر دل"م میخواد سا"کت باشم و درمورد هیچی با هیچک"س حر"ف نزنم.
ازتمتنفرم،ازصدات،ازرفتارت،ازحرفزدنت،
ازقیافت،ازهرچیزیکهبهتومربوطمیشهحالم
بهممیخوره.نهازاونتنفراکهدوستداشتن
پشتشهها،ازاوناییکهکلیکینهوعصبانیتو
ناراحتیپشتشه،ازاوناییکهاگهواقعاکارما
وجودداشتهباشهبخاطرشدهنتسرویس
میشه،ازاوناکهحتیاگهجلومبمیریازکنار
جنازتبیتفاوتردمیشم.
باگِدوستداشتنیهنفر،اینهکهاگهاونبهت
توجهنکنه؛فکرمیکنیهمهدنیاازتمتنفرن.
اگهاونازتناراحتباشه؛انگارباهمهیدنیا مشکلداری.اگهاونازتدورباشهانگارتنها
ترینایندنیایی،اگهاونحالشخوبنباشه
انگارسلولبهسلولسلولتنتدردداره،اگه
اونخوشحالباشهانگارتمومدنیاتبهشته.