هدایت شده از ادعیه و مناجات صوتی 🎧 زیارت عاشورا دعای کمیل عهد توسل ندبه عرفه امین الله حدیث کسا آل یاسین امام زمان
دعایگشایشدرکارهاو رزق۩امامزمان.mp3
793K
💠 سه سفارش امام زمان (عج)
برای گشایش در کارها و رزق و روزی
1️⃣ بعد از فجر صبح دست بر سینه گذارد و هفتاد مرتبه بگوید👈"یا فَتّاح"
2️⃣ بعد از نماز صبح این دعا را بخواند:
❇️ وَ أُفَوِّضُ أَمرِي إِلَى اللَّهِ
❇️ إنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالعِبَادِ
❇️فوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَامَكَرُوا لاَإِلَهَإِلاَّ أَنتَ
❇️ سُبحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ
❇️ فَاستَجَبنَا لَهُ وَ نَجَّينَاهُ مِنَ الغَمِّ
❇️ و كَذَلِكَ نُنجِي المُؤمِنِينَ
❇️ حَسبُنَا اللَّهُ وَ نِعمَ الوَكِيلُ
❇️ فانقَلَبُوابِنِعمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضلٍ
❇️ لم يَمسَسهُم سُوءٌ
❇️ مَا شَاءَ اللَّهُ لاَ حَولَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ
❇️ مَا شَاءَ اللَّهُ لاَ مَا شَاءَ النَّاسُ
❇️ مَا شَاءَ اللَّهُ وَ إِن كَرِهَ النَّاسُ
❇️ حَسبِيَ الرَّبُّ مِنَ المَربُوبِينَ
❇️ حسبِيَ الخَالِقُ مِنَ المَخلُوقِينَ
❇️ حَسبِيَ الرَّازِقُ مِنَ المَرزُوقِينَ
❇️ حسبِيَ اللَّهُ رَبُّ العَالَمِينَ
❇️ حَسبِي مَن هُوَ حَسبِي
❇️ حسبِي مَن لَم يَزَل حَسبِي
❇️حَسبِي مَنكَانَ مُذكُنتُ لَم يَزَل حَسبِي
❇️ حسبِيَ اللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ
❇️علَيهِ تَوَكَّلتُ وَهُوَ رَبُّ العَرشِ العَظِيمِ
3️⃣ مواظبت کن به خواندن این دعا👇
لاحَولَ وَلاقُوَّهَ اِلاّ بِاللهِ تَوَکَّلتُ عَلَی الحَیِّ الَّذی لایَمُوتُ وَ اَلحَمدُللِهِ الَّذی لَم یَتَّخِذ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً وَ لَم یَکُن لَهُ شَریکٌ فِی المُلکِ وَ لَم یَکُن لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرهُ تَکبیرا
#امام_زمان عج
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
دلنشین ترین ادعیه و مناجات صوتی👇
@ppt_doa
هدایت شده از ادعیه و مناجات صوتی 🎧 زیارت عاشورا دعای کمیل عهد توسل ندبه عرفه امین الله حدیث کسا آل یاسین امام زمان
AUD-20220212-WA0003.mp3
5.96M
🌅 دعای صباح امیرالمومنین (ع)
🎙 با نوای احمد الفتلاوی
لینک دسترسی به متن و ترجمه دعا👇
✅🔝 eitaa.com/doa1357/205
بسیار دلنشین 👌 و پر محتوا
صبح تون را با این دعا و نوای دلنشین شروع کنید و روح تون را با شنیدن ش جلا بدهید
سعی کنید با معنی مرور کنید تا کلمات این دعا به جان تان بنشیند
حسوحال معنوی: ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️عالی
64BitR📀6MB⏰Time=12:18
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
برای عضویت و دسترسی به صوت تمام ادعیه و مناجات ها در«ایتا»از این👇لینک وارد شوید
🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
هدایت شده از ادعیه و مناجات صوتی 🎧 زیارت عاشورا دعای کمیل عهد توسل ندبه عرفه امین الله حدیث کسا آل یاسین امام زمان
دعایعهد۩حسینحقیقی.mp3
3.08M
📜 دعای عهد امام زمان (عج)
🎙 با نوای حسین حقیقی
متن و ترجمه دعای عهد 👇
✅🔝 eitaa.com/ppt_doa/12886
با مرور سریع
هر روز صبح فقط و فقط 6 دقیقه از وقت خود را برای امام زمان (عج) خرج کنید
64BitR🚀3MB⏰Time=6:18
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
صوت تماااااام دعا و مناجاتها اینجا
👇
🌍 eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
ًَ 👇تقویم نجومی یکشنبه👇
✴️ یکشنبه👈30 بهمن/ دلو1401
👈 28 رجب 1444👈19 فوریه 2023
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌹اولین نماز جماعت در اسلام توسط پیامبر و علی علیهما السلام.
🐪 خروج امام حسین علیه السلام از مدینه به سوی مکه "۶۰ هجری ".و آغاز نهضت حسینی😭
⭐️احکام دینی و اسلامی.
❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است:
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅خواستگاری و عقد و ازدواج.
✅خرید کردن.
✅فروش اجناس.
✅دیدار روسا و مسئولین.
✅و تهیه مایحتاج منزل خوب است.
👼مناسب زایمان و نوزاد زیبا و دوست داشتنی و روزی دار خواهد بود.
🚘سفر: مسافرت در صورت ضروت همراه صدقه باشد.
🔭 احکام نجوم.
🌓امروز :قمر در برج دلو است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است:
✳️ختنه نوزاد.
✳️نام گذاری کودک.
✳️معامله خانه و ملک.
✳️رفتن به مکان جدید.
✳️کندن چاه و کانال.
✳️و امور شراکتی و مشارکت نیک است.
🔵 امور مربوط به کتابت ادعیه و حرز و نماز حرز خوب است.
💇♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات ، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،خوب نیست.
💉🌡حجامت.
#خون_دادن یا #حجامت #فصد #زالو انداختن در این روز، از ماه قمری، موجب قوت دل می شود.
💑مباشرت:
مباشرت امشب : فرزند ممکن است مواجب بگیر ظالمان شود.
😴😴تعبیر خواب:
خوابی که شب " دوشنبه " دیده شود طبق آیه ی 29 سوره مبارکه " عنکبوت" است.
قال رب انصرنی علی القوم المفسدین...
و چنین استفاده میشود که خواب بیننده مامور شود به اصلاح گروهی که اگر با آنها جنگ و ستیز کند پیروز شود و همه احوالات او شاید نیک شود. ان شاءالله و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید..
💅 ناخن گرفتن:
یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕👚 دوخت و دوز:
یکشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود( این حکم شامل خرید لباس نیست)
✴️️ استخاره:
وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد .
💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
@taghvimehmsaran
🌸بامید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸
📚 منابع مطالب.
کتاب تقویم همسران:نوشته حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهما السلام
💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_نحل آیات 55 تا 64
📄#صفحـہ_273
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
صوت تماااااام دعا و مناجاتها اینجا
👇
🌍 eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
273-nahl-ar-menshawi.mp3
1.03M
🎙#تلاوت_ترتیل_روزانه
📄#صفحه273
📖#سوره_مبارڪہ_نحل
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
صوت تماااااام دعا و مناجاتها اینجا
👇
🌍 eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
4_6023684803642001645.m4a
8.75M
🎙#ترجمه_روان
📄 امروز #صفحه_273
📖#سوره_مبارڪہ_نحل
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
صوت تماااااام دعا و مناجاتها اینجا
👇
🌍 eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
273-nahl-ta-1.mp3
4.74M
#صوت_تفسیر_صفحه_273
#بخش_اول
📖#سوره_مبارڪہ_نحل
🎙 حجت الاسلام قرائتی
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
صوت تماااااام دعا و مناجاتها اینجا
👇
🌍 eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
273-nahl-ta-2.mp3
4.81M
#صوت_تفسیر_صفحه_273
#بخش_دوم
📖#سوره_مبارڪہ_نحل
🎙 حجت الاسلام قرائتی
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
صوت تماااااام دعا و مناجاتها اینجا
👇
🌍 eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
هدایت شده از ادعیه و مناجات صوتی 🎧 زیارت عاشورا دعای کمیل عهد توسل ندبه عرفه امین الله حدیث کسا آل یاسین امام زمان
یکشنبهزیارتامامعلی(ع)وفاطمه(س)۩صدقی1.mp3
2.16M
🕌 زیارت امام علی (ع) و حضرت زهرا 💠
در روز یکشنبه 1️⃣📆
🎙 با صدای مهدی صدقی
☀️ بسمِ اللَّهِ الرَّحمَنِ الرَّحِيم ☀️
❇️ السَّلاَمُ عَلَى الشَّجَرَةِ النَّبَوِيَّةِ وَ الدَّوحَةِ الهَاشِمِيَّةِ المُضِيئَةِ المُثمِرَةِ بِالنُّبُوَّةِ
❇️ المُونِقَةِ (المُونِعَةِ) بِالإِمَامَةِ وَ عَلَى ضَجِيعَيكَ آدَمَ وَ نُوحٍ عَلَيهِمَا السَّلاَم
❇️ السَّلاَمُ عَلَيكَ وَ عَلَى أَهلِ بَيتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِين
❇️ السَّلاَمُ عَلَيكَ وَ عَلَى المَلاَئِكَةِ المُحدِقِينَ بِكَ وَ الحَافِّينَ بِقَبرِكَ
❇️ يَا مَولاَيَ يَا أَمِيرَ المُؤمِنِينَ هَذَا يَومُ الأَحَدِ وَ هُوَ يَومُكَ وَ بِاسمِكَ وَ أَنَا ضَيفُكَ فِيهِ وَ جَارُكَ
❇️ فَأَضِفنِي يَا مَولاَيَ وَ أَجِرنِي فَإِنَّكَ كَرِيمٌ تُحِبُّ الضِّيَافَةَ وَ مَأمُورٌ بِالإِجَارَة
❇️ فَافعَل مَا رَغِبتُ إِلَيكَ فِيهِ وَ رَجَوتُهُ مِنكَ بِمَنزِلَتِكَ وَ آلِ بَيتِكَ عِندَ اللَّهِ وَ مَنزِلَتِهِ عِندَكُم
❇️ وَ بِحَقِّ ابنِ عَمِّكَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ عَلَيهِم أَجمَعِين
🕌 زیارت حضرت زهرا (س)
❇️ السَّلاَمُ عَلَيكِ يَا مُمتَحَنَةُ امتَحَنَكِ الَّذِي خَلَقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امتَحَنَكِ صَابِرَةً
❇️ أنَا لَكِ مُصَدِّقٌ صَابِرٌ عَلَى مَا أَتَى بِهِ أَبُوكِ وَ وَصِيُّهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيهِمَا
❇️ و أَنَا أَسأَلُكِ إِن كُنتُ صَدَّقتُكِ إِلاَّ أَلحَقتِنِي بِتَصدِيقِي لَهُمَا لِتُسَرَّ نَفسِي
❇️ فاشهَدِي أَنِّي ظَاهِرٌ بِوِلاَيَتِكِ وَ وِلاَيَةِ آلِ بَيتِكِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيهِم أَجمَعِينَ
@ppt_doa
رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت صد و بیست و هفتم
مجید از چشمان دل شکستهام دل نمیکَند و با نگاهی که از طعنههای تلخ پدر همچون شمع میسوخت، به پای دردِ دل نگاه مظلومانهام نشسته و از جراحت جان خودش دم نمیزد. ابراهیم سری جنباند و با عصبانیت رو به محمد کرد: «نخلستونهاش کم بود که حالا همه زندگی شو به باد داد! فقط همین ارث خور اضافی رو کم داشتیم!»
لعیا با دلسوزی به من نگاه میکرد و از چشمان عطیه پیدا بود چقدر دلش برایم سوخته که محمد در حالی که از جا بلند میشد، با پوزخندی عصبی عقدهاش را خالی کرد: «خُب ما بریم دیگه! امشب میخوان عروس خانم رو بیارن!» و با اشارهای عطیه را هم بلند کرد و پیش از آنکه از خانه خارج شود، دستی سر شانه مجید زد و با لحنی خیرخواهانه نصیحت کرد: «شما هم از اینجا بری بهتره! دست الهه رو بگیر، برو یه جای دیگه رو اجاره کن! میخوای زندگی کنی، باید راحت باشی، اسیر که نیستی داداش من!» مجید نفس عمیقی کشید و دست محمد را که به سمتش دراز شده بود، به گرمی فشرد و با هم خداحافظی کردند.
لعیا میخواست پیش من بماند که ابراهیم بلند شد و بیآنکه از ما خداحافظی کند، از خانه بیرون رفت و لعیا هم فقط فرصت کرد به چند کلمه کوتاه دلداریام بدهد و بلافاصله با ساجده به دنبال ابراهیم رفتند. عبدالله مثل اینکه روی مبل چسبیده باشد، تکانی هم نمیخورد و فقط به نقطهای نامعلوم خیره مانده بود. مجید کنارم نشست و آهسته صدایم کرد: «الهه جان...» چشمانم به قدری سیاهی میرفت که حتی صورت مجید را به درستی نمیدیدم، شاید هم فشار سر درد و حالت تهوع، تمرکز ذهنم را از بین برده بود که حتی نمیفهمیدم چه میگوید و فقط چشمان مضطربش را میدیدم که برای حال خرابم بیقراری میکرد. به پیراهن سیاهش نگاه میکردم و مانده بودم با این عشقی که در سینه دارد، چطور میتواند شیعه بودن خود را پنهان کند و چه خوب ردّ نگاهم را خواند که با لبخندی دلنشین زیر گوشم زمزمه کرد: «الهه جان! غصه نخور! من ناراحت نیستم!» و چطور میتوانست ناراحت نباشد که باید همین امشب پیراهن عزایش را عوض میکرد.
عبدالله هنوز به دیوار روبرویش خیره مانده بود که مجید نگاهش کرد و پرسید: «امشب کجا میری؟» با این حرف مجید مثل اینکه تازه به خودش آمده باشد، آهی کشید و با گفتن «نمی دونم!» جگرم را آتش زد و دردِ دلم را دو چندان کرد. مجید لحظهای مکث کرد و بعد با لحنی جدی جواب داد: «خُب امشب بیا پیش ما.» در برابر پیشنهاد برادرانه مجید، لبخندی کمرنگ بر صورتش نشست که من هم پشتش را گرفتم: «حالا امشب بیا بالا، تا سرِ فرصت یه جایی رو پیدا کنیم.» نگاه غمگینش را به زمین دوخت و زیر لب جواب داد: «دیگه دلم نمیخواد تو این خونه بمونم. فکر کنم من نباشم بابا هم راحتتره!» سپس از جا بلند شد و با حالتی درمانده ادامه داد: «امشب میرم مدرسه پیش حاج سلیم میخوابم، تا فردا هم خدا بزرگه.» و دیگر منتظر پاسخ ما نشد و با قامتی خمیده از خانه بیرون رفت.
دستم را به دسته مبل گرفتم و به سختی بلند شدم که مجید گفت: «الهه جان! همین جا وایسا، برم چادرتو بیارم، بریم دکتر.» همانطور که دستم را به دیوار گرفته بودم تا بتوانم قدمهای سُستم را روی زمین بکشم، با صدایی آهسته پاسخ دادم: «میخوام بخوابم.» دستش را پیش آورد، انگشتان سردم را از دیوار جدا کرد و میان دستان گرمش گرفت. به خوبی حس میکرد که حاضرم دستم را به تن سرد دیوار بکشم، ولی به گرمای محبت او نسپارم و آفتاب عشقش پُر شورتر از آنی بود که به سردی رفتار من، دست از سخاوت بردارد و همچنان به جانم می تابید.
❤️.
I #رمان_جان_شیعه_اهل_سنت
برای مشاهده قسمت های قبل روی👆# بزنید
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
برایعضویت و دسترسی به صوت تمام ادعیه ومناجاتهادر«ایتا»از👇واردشوید
🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
هدایت شده از ادعیه و مناجات صوتی 🎧 زیارت عاشورا دعای کمیل عهد توسل ندبه عرفه امین الله حدیث کسا آل یاسین امام زمان
دعایروزیکشنبه۩سماواتی.mp3
1.95M
📆 دعای روز یکشنبه
🎙 با صدای حاج مهدی سماواتی
لینک دسترسی به متن و ترجمه دعا👇
✅ eitaa.com/ppt_doa/19201
56BitR📀2MB⏰Time=4:31
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
برایعضویت و دسترسی به صوت تمام ادعیه ومناجاتهادر«ایتا»از👇واردشوید
🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
هدایت شده از ادعیه و مناجات صوتی 🎧 زیارت عاشورا دعای کمیل عهد توسل ندبه عرفه امین الله حدیث کسا آل یاسین امام زمان
زیارتعاشورا۩سماواتی2.mp3
8.55M
🕌 زیارت عاشورا
🎙 با نوای حاج مهدی سماواتی
صوت شماره 3⃣
لینک دسترسی به 📖 متن 👇
✅🔝 eitaa.com/ppt_doa/2915
64BitR📀8MB⏰Time=23:36
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
برای عضویت و دسترسی به صوت تمام ادعیه و مناجات ها در«ایتا»از این👇لینک وارد شوید
🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
هدایت شده از ادعیه و مناجات صوتی 🎧 زیارت عاشورا دعای کمیل عهد توسل ندبه عرفه امین الله حدیث کسا آل یاسین امام زمان
السَّلاَمُعَلَيكَيَاأَبَاعَبدِاللَّهِوَعَلَىالأَروَاحِالَّتِيحَلَّتبِفِنَائِكَ.mp3
5.46M
🖐 السَّلاَمُ عَلَيكَ يَا أَبَا عَبدِ اللَّه
❇️ و عَلَى الأَروَاحِ الَّتِي حَلَّت بِفِنَائِك
❇️ علَيكَ مِنِّي سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ
🔶 و بَقِيَ اللَّيلُ وَ النَّهَار
❇️ولاَ جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَالعَهدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُم
❇️ السَّلاَمُ عَلَى الحُسَين
❇️ و عَلَى عَلِيِّ بنِ الحُسَين
❇️ و عَلَى أَولاَدِ الحُسَين
❇️ و عَلَى أَصحَابِ الحُسَين
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
برای عضویت و دسترسی به صوت تمام ادعیه و مناجات ها در«ایتا»از این👇لینک وارد شوید
🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
📖 داستانهاي شگفت انگیز از زیارت عاشورا 🕌
🖌 قسمت اول
📜 سفارش مؤ كّد امام زمان (عج) به خواندن زيارت عاشورا
سيد احمد رشتي مي گويد :
تاريخ 1280 هجري قمري به عزم زيارت بيت الله از رشت به تبريز رفتم و از آنجا مركبي كرايه كرده و روانه شدم ، در منزل اول سه نفر ديگر با من رفيق شدند .
در يكي از منازل بين راه خبر دادند كه قدري زودتر روانه شويم كه منزل آينده خطرناك و مخوف است كوشش كنيد كه از كاروان عقب نمانيد .
از اين جهت دو سه ساعت به صبح مانده راه افتاديم هنوز يك فرسخ نرفته بوديم كه هوا منقلب شد و برف باريدن گرفت به طوري كه رفقا هر كدام سرهاي خود را به پارچه پيچيدند و تند رفتند من هم هر چه كردم كه بتوانم با آنها بروم ممكن نبود سرانجام از آنها عقب ماندم و ناچار از اسب پياده شده و در كنار راه نشسته و متحير بودم مخصوصا به خاطر ششصد تومان پولي كه براي هزينه سفر همراه داشتم نگراني بيشتري داشتم .
با خود گفتم : همين جا تا صبح مي مانم و به منزل قبلي بر مي گردم و از آنجا چند نفر مستحفظ به همراه داشته خود را به قافله مي رسانم .
در اين انديشه بودم كه در برابر خود باغي ديدم كه باغباني با بيلش برف درختان را مي ريخت تا مرا ديد جلو آمد و گفت : كيستي ؟
گفتم : رفقايم رفتند و من مانده ام و راه را نمي دانم .
به زبان فارسي فرمود : نافله ( 2 ) بخوان تا راه را پيدا كني . من مشغول نافله شدم نماز شب تمام شد باز آمد و فرمود : نرفتي ؟
گفتم : والله راه را نمي دانم .
فرمود : جامعه بخوان . ( 3 )
من زيارت جامعه را از حفظ نداشتم و اكنون هم از حفظ ندارم از جا بلند شدم و زيارت جامعه را تماما از حفظ خواندم .
باز آمد و فرمود : نرفتي و هنوز اينجايي ؟
بي اختيار گريه ام گرفت ، گفتم : آري راه را نمي دانم .
فرمود : عاشورا ( 4 ) بخوان .
زيارت عاشورا را نيز از حفظ نداشتم و اكنون هم از حفظ ندارم از جا بلند شدم و مشغول زيارت عاشورا شدم و همه اش را حتي لعن و سلام و دعاي علقمه را از حفظ خواندم .
بار سوم آمد و فرمود : نرفتي و هستي ؟
گفتم : آري نرفتم هستم تا صبح .
فرمود : من هم اكنون تو را به قافله مي رسانم . سپس رفت و بر الاغي سوار شد و بيل خود را به دوش گرفت و آمد .
فرمود : رديف من بر الاغ سوار شو . من هم پشت سر او سوار شدم و افسار اسبم را كشيدم ، اسب اطاعت نكرد .
فرمود : جلو اسب را به من بده . عنان اسب را به دست راست گرفت و راه افتاد . اسب در نهايت تمكين پيروي كرد .
سپس دست مباركش را بر زانوي من گذاشت و فرمود : شما چرا نافله نمي خوانيد ؟
نافله ، نافله ، نافله ، سه بار تكرار كرد .
آنگاه فرمود : شما چرا عاشورا نمي خوانيد ؟
عاشورا ، عاشورا ، عاشورا .
سپس فرمود : شما چرا جامعه نمي خوانيد ؟
جامعه ، جامعه ، جامعه .
دقت كردم ديدم در وقت پيمودن راه به نحو دايره راه طي مي كرد يك مرتبه برگشت و فرمود : اينها رفقاي شمايند كه كنار نهر آبي فرود آمده و براي نماز صبح وضو مي گيرند .
پس من از الاغ پياده شدم و خواستم سوار اسبم شوم نتوانستم آن آقا پياده شد و بيل را در برف فرو كرد و به من كمك كرد تا سوار شدم و سر اسب را به طرف رفقايم بر گردانيد من در اين هنگام با خود گفتم اين شخص كي بود كه به زبان فارسي حرف مي زد و حال آنكه زباني جز تركي و مذهبي جز عيسوي در آن نواحي نبود و چگونه با اين سرعت مرا به قافله رساند ؟
برگشتم پشت سر خود را نگاه كردم ديدم كسي نيست
📚 #داستانهای_شگفت_انگيز_زيارت_عاشورا
┄🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼┄
صوت تمااااااام ادعیه و مناجاتها اینجا
👇
🌍 http://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
🤲 نماز دو رکعتی مشترک هر شب ماه رجب 🌙
🔅 از حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم روایت شده است کسی که
▫️در تمام ماه رجب شصت رکعت نماز اقامه کند، به این طریق که در هر شب آن دو رکعت بجا آورد و بخواند در هر رکعت:
▪️سوره #حمد یک 1⃣ مرتبه
▪️سوره #کافرون سه 3⃣ مرتبه
▪️سوره #توحید یک 1⃣ مرتبه
▫️بعد از نماز دستها را بلند کند و بگوید:
▪️لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ لَهُ المُلكُ وَ لَهُ الحَمدُ يُحيِي وَ يُمِيتُ وَ هُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ بِيَدِهِ الخَيرُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَي ءٍ قَدِيرٌ وَ إِلَيهِ المَصِيرُ وَ لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ العَلِيِّ العَظِيمِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ الأُمِّيِّ وَ آلِهِ
▪️و دستها را به صورت خود بکشد.
هر کس این عمل را بجا آورد، حق تعالی دعای او را مستجاب گرداند و ثواب شصت حج و شصت عمره به او عطا فرماید.
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
صوت تماااااام ادعیه ماه رجب شعبان و رمضان
👇
🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
🤲 نماز شب بیست و نهم ماه رجب 🌙
✍ در کتاب شریف و ارزشمند اقبال الاعمال مرحوم سید ابن طاوس به نقل از پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلّم آمده است :
هركس در شب بيست و نهم رجب دوازده ركعت نماز بخواند(شش نماز دو رکعتی)
در هر ركعت :
1⃣ حمد، 🔟 سوره الاعلی و 🔟 سوره قدر بخواند و هنگامى كه نماز تمام شد :
💯 صد بار صلوات بفرستد و
💯 صد بار به درگاه خداوند متعال استغفار كند(استغفر الله ربی و اتوب الیه)
در اين صورت خداوند سبحان و متعال ثواب عبادت فرشتگان را براى او مىنويسد
❇️اگر کسی نتوانست این۱۲رکعت را بخواند به هر اندازه که بخواند ثواب خاص خودش را دارد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الأعْلَى ﴿١﴾ الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّى ﴿٢﴾ وَالَّذِی قَدَّرَ فَهَدَى ﴿٣﴾ وَالَّذِی أَخْرَجَ الْمَرْعَى ﴿٤﴾ فَجَعَلَهُ غُثَاءً أَحْوَى ﴿٥﴾ سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسَى ﴿٦﴾ إِلا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا یَخْفَى ﴿٧﴾ وَنُیَسِّرُکَ لِلْیُسْرَى ﴿٨﴾ فَذَکِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّکْرَى ﴿٩﴾ سَیَذَّکَّرُ مَنْ یَخْشَى ﴿١٠﴾ وَیَتَجَنَّبُهَا الأشْقَى ﴿١١﴾ الَّذِی یَصْلَى النَّارَ الْکُبْرَى ﴿١٢﴾ ثُمَّ لا یَمُوتُ فِیهَا وَلا یَحْیَا ﴿١٣﴾ قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى ﴿١٤﴾ وَذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى ﴿١٥﴾ بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿١٦﴾ وَالآخِرَةُ خَیْرٌ وَأَبْقَى ﴿١٧﴾ إِنَّ هَذَا لَفِی الصُّحُفِ الأولَى ﴿١٨﴾ صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى ﴿١٩﴾
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
صوت تماااااام ادعیه ماه رجب شعبان و رمضان
👇
🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت صد و بیست و هشتم
قدم به خانه خودمان گذاشتیم و کمک کرد تا روی کاناپه دراز کشیدم و تازه در آن لحظه بود که با قرار گرفتن سرگیجه و سردرد، درد کمرم خودنمایی کرد و زبانم را به ناله گشود. کنارم نشست و مثل اینکه دیگر چشم نامحرمی در میان نباشد، شبنم اشک پای مژگانش نَم زد و با بغضی که راه گلویش را بسته بود، صدایم کرد: «الهه! با من حرف بزن! با من درد دل کن!» و چقدر دلم میخواست نه درد دل، که تمام رنجهایم را در حضورش زار بزنم، ولی دل سنگ و سردم اجازه نمیداد که پیش نگاه عاشقش حتی از دردهای بدنم شکایت کنم چه رسد به اینکه از زخمهای عمیق قلبم چیزی بگویم.
از درد کمر و احساس حالت تهوع، صورت در هم کشیده و لبهایم از بغضی که در سینهام سنگینی میکرد، به لرزه افتاده بود که من هنوز مصیبت مادرم را فراموش نکرده و داغش را از یاد نبرده بودم و چه زود باید زنی دیگر را در جای خالیاش میدیدم و شاید خودم نفهمیدم چشمانم هوای باریدن کرده که سرانگشتان مجید به هوای جمع کردن قطرات اشکم، روی گونهام دست کشید و باز با آهنگ آرام صدایش، نجوا کرد: «الهه جان! نمیخوای با من حرف بزنی؟» گلویم از فشار بغض به تنگ آمده و قلبم دیگر گنجایش حجم سنگین غم را نداشت که شیشه سکوتم را شکستم و با بیقراری ناله زدم: «دلم برای مامانم خیلی تنگ شده...» که هجوم گریه زبانم را بند آورد و بعد از روزها باز نغمه نالههای بیمادریام در خانه پیچید.
مجید با هر دو دستش سر و صورتم را نوازش میکرد، عاشقانه دلداریام میداد و باز هم حریف بیقراریهای قلبم نمیشد که صدای اذان مغرب بلند شد؛ گویی حالا خدا میخواست آرامم کند که با نام زیبای خود به یاری دل بیتابم آمده بود تا در آغوش آرامش نماز، دردهایم التیام یابد، هر چند زخم تازهای در راه بود که هنوز نمازم تمام نشده، صدای توقف اتومبیل پدر را شنیدم. سجادهام را پیچیدم و خواستم از جا بلند شوم که احساس حالت تهوع در سینهام چنگ انداخت و وادارم کرد تا همانجا روی زمین بنشینم. دلم از طنین قدمهای زنی که میخواست به خانه مادرم وارد شود، به تب و تاب افتاده و حالم هر لحظه آشفتهتر میشد که صدای پدر تنم را لرزاند: «الهه! کجایی الهه؟» شاید منتظر کمکی از جانب مجید بودم که نگاهی کردم و دیدم تازه نماز عشاء را شروع کرده است.
مانده بودم چه کنم که نه سرگیجه و حالت تهوع، توانی برایم باقی گذاشته و نه تحمل دیدن همسر تازه پدر را داشتم که باز صدای بلندش در راه پله پیچید: «پس کجایی الهه؟» با بدنی لرزان از جا بلند شدم و همچنانکه با یک دست سرم را فشار میدادم و با دست دیگرم کمرم را گرفته بودم، از خانه بیرون رفتم. میشنیدم که مجید با صدای بلند «تکبیر» میگفت و لابد میخواست مرا از رفتن منع کند تا نمازش تمام شده و به یاریام بیاید، ولی فریادهای پدر فرصتی برای ماندن نمیگذاشت.
نگاه تارم را به راه پله دوخته بودم تا تعادلم را از دست ندهم و پلهها را یکی یکی طی میکردم که در تاریکی پله آخر، هیبت خشمگین پدر مقابلم ظاهر شد: «پس کجایی؟ خودت عقلت نمیرسه بیای خوش آمد بگی؟» سرم به قدری کرخ شده بود که جملاتش را به سختی میفهمیدم که دستم را کشید تا زودتر از پله پایین بیایم و با لحن تندی عتاب کرد: «بیا خوش آمد بگو، ازش پذیرایی کن!» و برای من که تازه مادرم را از دست داده بودم، پذیرایی از این زن غریبه، چه نمایش تلخی بود که پدر همچنانکه دستم را میکشید، در را گشود و مرا به او معرفی کرد.
❤️.
I #رمان_جان_شیعه_اهل_سنت
برای مشاهده قسمت های قبل روی👆# بزنید
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
برایعضویت و دسترسی به صوت تمام ادعیه ومناجاتهادر«ایتا»از👇واردشوید
🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
هدایت شده از ادعیه و مناجات صوتی 🎧 زیارت عاشورا دعای کمیل عهد توسل ندبه عرفه امین الله حدیث کسا آل یاسین امام زمان
زیارتحضرتزهرا۩سماواتی.mp3
4.66M
🕌 زیارت حضرت فاطمه زهرا (س)
🎙 با نوای حاج مهدی سماواتی
لینک دسترسی به 📖 متن زیارت👇
✅🔝 eitaa.com/ppt_doa/1628
64BitR📀4MB⏰Time=9:36
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
برای عضویت و دسترسی به صوت تمام ادعیه و مناجات ها در«ایتا»از این👇لینک وارد شوید
🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
هدایت شده از ادعیه و مناجات صوتی 🎧 زیارت عاشورا دعای کمیل عهد توسل ندبه عرفه امین الله حدیث کسا آل یاسین امام زمان
زیارتامینالله۩علیفانی.mp3
2.97M
🕌 زیارت امین الله
🔊 با نوای علی فانی
لینک دسترسی به 📖 متن 👇
✅🔝 eitaa.com/ppt_doa/6861
حسوحال معنوی: ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️عالی
64BitR📀3MB⏰Time=5:50
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
برای عضویت و دسترسی به صوت تمام ادعیه و مناجات ها در«ایتا»از این👇لینک وارد شوید
🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید سنگر سردار شهید محمد حسین یوسف الهی را و نماز شب شهید یوسف الهی در باران شدید
هوا بارانی بود من و مهدی شفازند و حسین یوسف الهی طبق معمول داخل یک سنگر خوابیده بودیم نیمه های شب باران خیلی شدید شد به طوری که آب به داخل سنگر نفوذ کرده بود.
خواستم بچه ها را بیدار کنم دیدم حسین نیست فکر کردم حتما حسین زودتر از من متوجه شده و تنهایی برای درست کردن آن بیرون رفته با عجله خارج شدم اما او را ندیدم.
باران آنقدر شدید بود که چیزی نگذشت لباسم کاملا خیس شد.
همونطور که داشتم اطراف را نگاه میکردم یکدفعه احساس کردم پشت تانکر آب چیزی تکان خورد.
سعی کردم با احتیاط عمل کنم آهسته و با احتیاط جلو رفتم و خودم را پشت تانکر رساندم.
صحنه ای دیدم که سرجایم خشکم زد حسین داخل یکی از چاله های پشت تانکر به نماز ایستاده بود آنهم در آن باران شدید.
واقعا چه چیز باعث شده بود که او نیمه های شب زیر باران خواب را رها کند و در آن شرایط سخت به نماز بایستد.؟
راوی محمد رضا مهدی زاده
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
صوت تماااااام دعا و مناجاتها اینجا
👇
🌍 eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7
هدایت شده از ادعیه و مناجات صوتی 🎧 زیارت عاشورا دعای کمیل عهد توسل ندبه عرفه امین الله حدیث کسا آل یاسین امام زمان
دعایصباح۩اباذرحلواجی.mp3
6.74M
🌅 دعای صباح امیرالمومنین (ع)
🎙 با نوای اباذر حلواجی
لینک متن و ترجمه دعا👇
✅🔝 eitaa.com/doa1357/205
64BitR🚀6/4MB⏰Time=13:56
┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
برای عضویت و دسترسی به صوت تمام ادعیه و مناجات ها در«ایتا»از این👇لینک وارد شوید
🌍 https://eitaa.com/joinchat/4293591059Cbf2d1beda7