eitaa logo
🧏‍♀️🧏تربیت هوشمند💕کودک ونوجوان
5.1هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1هزار ویدیو
161 فایل
اصول روانشناسی وتربیت👨‍👩‍👧‍👦 هوش ویادگیری 🧠 خلاصه هر آنچه برای تربیت فرزند شاد وموفق لازم داری اینجاست😍 خدمات #مشاوره #کارگاههای_تربیتی #تست_هوش #تست_استعداد_سنجی #تفسیر_نقاشی_کودک تبلیغات ارزان پذیرفته میشود ارتباط با ما👇 @Psch_ad
مشاهده در ایتا
دانلود
در مورد کودکان و نوجوانان باید گفت: در یک مقطع سنی، بچه ها یک مرتبه قد می کشند در حالی که هنوز مغزشان به نسبت قدشان رشد نکرده است. بنابراین فرزند ما در این حالت به حدود 20 سانتی متر از بدنش را کنترل ندارد. مرتب به در و دیوار می خورد. بشقاب و لیوان و چنگال از دستش می افتد. چون به بدنش تسلط کامل پیدا نکرده. در این جور مواقع جیغ و داد نکنید و به آن ها نگویید کوری؟ مثل شتر راه نرو...حواست کجاست؟؟ حتی دست کودک را ببوسید چون او در حال رشد است❤️ @primaryschool
یکی دیگه از راهکارهای مقابله با تنبلی در نوشتن تکالیف ،تقدیم به شما💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜 ✅️عزیزان اگر تازه به کانال پیوستید،حتما مطالب پیشین کانال را هم مطالعه فرمایید... @primaryschool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Ahang kodakaneh [ musicmedia.ir ] 33.mp3
3.6M
سپاسگزاری از مامان و باباهای عزیزمون💑❤️🧡💛💚💙💜❤️🧡💛💚💙💜❤️🧡 @primaryschool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توپ تیغ تیغی موکی، میمون کوچولویی بود. توی جنگل راه می رفت که چشمش به یک توپ عجیب افتاد. یک توپ که روی آن پُر از خارهای تیز بود. موکی به توپ خاردار دست زد. خارها به دستش فرو رفتند. موکی دستش را عقب کشید و با پایش به آن توپ ضربه ای زد. خارها به پایش فرورفتند و او جیغ کشید. موکی خیلی دلش می خواست توپ خاردار را با دست هایش بگیرد. او باز هم به توپ دست زد. خاری از توپ جدا شد و در دستش فرو رفت و او باز هم جیغ کشید. مادرش که روی درختی مشغول چرت زدن بود، صدای او را شنید. از درخت پایین آمد و به سوی موکی رفت. موکی هنوز کنار توپ ایستاده بود. می خواست با پا به آن ضربه بزند. مادر موکی او را دید. با تعجب پرسید: «موکی جان، چه کار می کنی؟ جوجه تیغی را اذیت نکن! بگذار به خانه اش برود!» موکی گفت: «مامان! این یک توپ است، می خواهم با آن بازی کنم. اما تیغ دارد و اذیتم می کند.» مادر موکی با خنده گفت: «نه عزیزم! این توپ نیست. این یک جوجه تیغی است که از ترس تو به شکل گلوله خار در آمده. اگر به او دست بزنی، خارهایش جدا می شوند و به دستت فرو می روند و زخمی می شوی.» موکی از جوجه تیغی دور شد و کنار مادرش ایستاد. جوجه تیغی به آرامی حرکت کرد و به راهش ادامه داد. موکی و مادرش آن قدر به جوجه تیغی نگاه کردند تا رفت و از آن ها دور شد. آن وقت مادر موکی گفت: «تیغ های جوجه تیغی خیلی شُل هستند. وقتی حیوانی بخواهد او را چنگ بزند، تیغ ها از پوست جوجه تیغی جدا می شوند و به بدن آن حیوان فرو می روند. گاهی وقت ها هم جوجه تیغی با چرخاندن دمش، چند تا از تیغ هایش را به طرف آن ها پرتاب می کند.» آن روز موکی فهمید که جوجه تیغی برای دفاع از خودش، از تیغ های بدنش استفاده می کند. نویسنده:مهری طهماسبی دهکردی @primaryschool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدف:تقویت دقت و تمرکز بگرد و ۱۰ تفاوت عکس ها رو پیدا کن @primaryschool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا