#تفکر_ناب 📚
#حکایت_ناب
شخصی از خدا دو چیز خواست…
یک گل و یک پروانه…
اما چیزی که به دست آورد
یک کاکتوس و یک کرم بود.
غمگین شد.با خود اندیشید شاید خداوند من را دوست ندارد و به من توجهی ندارد.
چند روز گذشت.
از آن کاکتوس پر از خار گلی زیبا روییده شدو آن کرم تبدیل به پروانه ای زیباشد.
راه بزرگ شدنت #خراب_کردن
دوستات نیست رفیق!
سکوت ما از ندونستن نیست !!
از نون و نمکه🙌
بعضی وقت ها #سکوت...
خطرناک تر از حرف های کنایه دار است
کسی که سکوت می کند...
روزی حرف هایش...
تقدیر سرنوشت به تو خواهد گفت...