چقدر بزدلی است که انسان بهدلیل خاصی از محدودهی خرافات تأسف بخورد و چقدر تأسفبار است که انسان خواستار باور کردن چیزی است که از مغز استخوان میداند حقیقت ندارد.
-دختر کشیش، جورج اورل
2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نه بابا مگه خرم با معلم دهن به دهن بشم-
هدایت شده از نـون خـامـه اے
- نکند میخواهم بمیرم؟ من که هنوز خودم را به جایی آویزان نکردهام. باید قبل از مرگ در چیزی چنگ بیندازم. باید قبل از مردن ناخنهایم را در خاک فرو ببرم تا وقتی مرا به زور روی زمین میکشند به یادگار شیارهایی بر زمین حفر کرده باشم. باید قبل از رفتن خودم را جا بگذارم. اگر امروز چیزی از خودم باقی نگذارم چه کسی در آینده از وجود من در گذشته باخبر خواهد شد؟ اگر جای پای مرا دیگران نبینند، من دیگر نیستم. اما من نمیخواهم نباشم. نمیخواهم آمده باشم و رفته باشم و هیچ غلطی نکرده باشم. نمیخواهم مثل بیشتر آدمها که میآیند و میروند و هیچ غلطی نمیکنند، در تاریخ بیخاصیت باشم. نمیخواهم عضو خنثای تاریخ بشریت باشم.
هدایت شده از Me.
+صبر کن! دوباره میبینمت؟
-اوه حتما. تو رویاهات و کابوس های من
یا بهتر از اون، چطوره صبر کنیم تا جفتمون کشته بشیم و اون دنیا همو ببینیم؟