eitaa logo
🌹 حس زیبا 🌹
18.2هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
1.9هزار فایل
╰⊱♥⊱╮ღ꧁ به نام خالق هستی ꧂ღ╭⊱♥≺ 🧡 سلام دوستم.به کانال حس زیبا،خوش آمدی🧡 اینجا پروفایل هایی بهت میدم که همه دوستات انگشت به دهن بمونن😍🤗 🔴تبلیغات ارزان🔴 👈🏻 @tabziba
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸💜🌱🌈 ❤🍂💋 🌺🦋 ✍ سید طاها ایمانی 💠 قدم نو رسیده * اسمش رو گذاشت آرتا ... وقتی فهمیدم آرتا، یه اسم زرتشتیه خیلی ناراحت شدم ... - چطور تونستی روی پسر مسلمان من، یه اسم زرتشتی بزاری؟ ... یعنی اینقدر بی هویت شدی که برای ابراز وجود، دنبال یه هویت باستانی می گردی؟ ... یا اینکه تا این حد از اسلام و خدا جدا شدی که به جای خدا ... که به جای افتخار به چیزهایی که داری ... یه مشت سنگ باستانی، هویت تو شده؟ ... دلم می خواست تک تک این حرف ها رو بهش بزنم و اعتراض کنم اما فایده ای داشت؟ ... عشقی که در قلبم نسبت بهش داشتم، به خشم و نفرت تبدیل می شد ... و فقط آرتا بود که من رو توی زندگی نگه می داشت ... غریب و تنها ... در کشوری که هیچ آشنا و مونسی نداشتم ... هر روز، تنها توی خونه ... همدم من، کتاب هام و یه بچه یه ساله بود ... کم کم داشتم با همه چیز غریبه می شدم... و حسی که بهم می گفت ... ایران دیگه کشور من نیست ... و انتخابات 88، تیر خلاص رو توی زندگی ما زد ... اون به شدت از موسوی حمایت می کرد ... رویاهایی رو در سر داشت که به چشم من کابوس بود ... اوایل سعی می کردم سکوت کنم ... تحمل می کردم اما فایده نداشت ... آخر، یه روز بهش گفتم ... - متین تو واقعا متوجه نمیشی یا این چیزهایی که میگی انتخاب توئه؟ ... * ┈┈┈┈••✾🌿🌺🌿✾••┈┈┈┈ رمان را در کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/3357934062Cc36566009f •••••❥•Jσιη👇🏻🐼🍓 💟 @proziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💞ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞 تا⟅ بی‌نَهــ∞ــٰایَت‌ ⟆ می‌خواهَمَت‌، آرامِشِ‌‌قَلبِ‌بی‌قَرارَم ♥💍💖 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ •••••❥•Jσιη 👉🏼 @proziba
Babak Jahanbakhsh - Asheghetam Ke.mp3
9.18M
🎙 🎼 عاشقتم که❣️ ●━━━━━━───────⇆ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ㅤ دنیا بعد عشقت با من مهربون شد💗 ☞🎵🎶 @proziba 🎶🎵☜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞 تو که دیدی رگ خوابم توی دستته 💗 •••••❥•Jσιη 👉🏼 @proziba
💞ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞 وقتي میگم دوستت دارم منظورم اینه که میخوام باهات پیر شم میخوام خوشحالت کنم میخوام باعث پیشرفتت بشم میخوام باهم آیندمونو بسازیم میخوام تو روزای سخت و بد کنارت بمونم تا همه چی و باهم درست کنیم میخوام اونقد همه چی خوب باشه که همه بهت حسودی کنن میخوام دستتو بگیرم باهم به آرزوهامون برسیم میخوام تا آخر زندگیت بهت انرژی مثبت بدم و خوشحالیت و ببینم میخوام وقتی حالت بده انقدر بخندونمت تا حتی دلیل حال بدت یادت نیاد میخوام تا آخر عشق باهات زندگی کنم👫🏻♥️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ •••••❥•Jσιη 👉🏼 @proziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸💜🌱🌈 ❤🍂💋 🌺🦋 ✍ سید طاها ایمانی 💠 قتلگاهی به نام ایران * دیگه هیچ چیز برام مهم نبود ... با صراحت تمام بهش گفتم... - واقعا می خوای به افرادی رای بدی که با دشمن کشورشون هم پیمان شدن؟... کسی که به خاکش خیانت می کنه ... قدمی برای مردمش برنمی داره ... مگه خون ایران توی رگ های تو نیست؟ ... من با تمام وجود نگران بودم ... ایران، خاک من نبود که حس وطن پرستی داشته باشم ... اما ایران، و مرزهای ایران برای من حکم مرزها و آخرین دژهای اسلام رو داشت ... حسی که با مشت محکم متین، توی دهن من، جواب گرفت ... دهنم پر از خون شده بود ... این مشت، نتیجه حرف حق من بود ... پاسخ صبر و سکوت من در این سه سال ... به تمام رفتارهای زشت و بی توجهی ها ... پاسخ تلخی که با حوادث بعد از انتخابات، من رو به یه نتیجه رسوند ... باید هر چه سریع تر از ایران می رفتم ... وقتی آلمان ها به لهستان مسلط شدن، نزدیک به دو سوم از جمعیت لهستان رو قتل عام کردند ... یکی از بزرگ ترین فجایع بشر ... در کشور من رقم خورد ... فاجعه ای که مادربزرگم با اشک و درد ازش تعریف می کرد ... و حالا مردم ایران، داشتند با دست های خودشون درها رو برای دشمن قسم خورده شون باز می کردن ... مطمئن بودم با عمق دشمنی و کینه اونها ... این روزها ... آغاز روزهای سیاه و سقوط ایرانه ... و این آخرین چیزی بود که منتظرش بودم ... باید به هر قیمتی جون خودم و پسرم رو از این قتلگاه نجات می دادم ... * ┈┈┈┈••✾🌿🌺🌿✾••┈┈┈┈ رمان را در کانال زیر دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/3357934062Cc36566009f •••••❥•Jσιη👇🏻🐼🍓 💟 @proziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💞ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞 امشب برایت مینویسم "دوستت دارم" با تمام "احساسم" "دوستت دارم"💗 به اندازه ی "دلتنگی های" عاشقانه ام "دوستت دارم" عمیق تر از بی قراری هایم شبت بخیر عشقم💞🦋💋 •••••❥•Jσιη 👉🏼 @proziba
💞ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞 خدای لحظه‌های تلخ زندگیت تیکه‌های پازلِ لحظه‌های شیرین زندگیت دستشه ، پس بیتابی نکن اون میدونه چیو کجا بزاره✨🌚 شبتون بهشت ✨🌚 •••••❥•Jσιη 👉🏼 @proziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞 ❤️😍"صبح یعنی با صدایش ❤️😍"باز بیدارت کند ❤️😍"خنده بررویت زند ❤️😍"با بوسه هشیارت کند ❤️😍"صبح یعنی چشم ❤️😍"بگشایی ببینی یار را ❤️😍"در تب آغوش خود ❤️😍"از عشق بیمارت کند 💋😘💋 ‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌ •••••❥•Jσιη 👉🏼 @proziba
💞ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞 اگر قرار است خوشبخت باشی همین امروز شروع کن⛅ منتظرِ هیچ معجزه‌ ی عجیب و غریبی نباش رویِ پای خودت بایست و لحظه ‌هایت را زیباتر از همیشه بساز . . .☘️ روزتون پر انرژی و شاد❤️🌱 •••••❥•Jσιη 👉🏼 @proziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💞ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞 •• عزیزترینِ‌من : تو ابدی ترین عشقی برای قلب من🫀؛ تو قشنگ‌ترین حسی برای تمام وجود من؛ تو مثل یک معجزه رخ دادی و قشنگ‌ترین اتفاق زندگیم شدی ❤️ •••••❥•Jσιη 👉🏼 @proziba
Ali Zand Vakili - Raz.mp3
9M
🎙 🎼 راز💕 ●━━━━━━───────⇆ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ㅤ مرا رازیست اندر دل💖 ☞🎵🎶 @proziba 🎶🎵☜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸💜🌱🌈 ❤🍂💋 🌺🦋 قاطی کرده بود؛ خیلی بد قاطی کرده بود لباسم چهارتا دکمه‌ی گنده بیشتر نداشت. تا به خودم بیایم، تمام دکمه هایم باز شده بودند؛ بلوزم روی پارکت های چوبی این محوطه پرت شده بود؛ و من تنها یک تاپ بندی سفید و نازک به تن داشتم؛ با یقهای بیضی شکل و بسیار باز؛ بدون ❌. هنوز هم امیدوار بودم؛ امیدوار بودم کاری کند؛ توقع داشتم ازم معذرت خواهی کند. منتظر بودم به هر شکلی که شده، ابراز پشیمانی کند. او اما نه تنها اظهار پشیمانی نکرد؛ بلکه نگاهم کرد خیره ،خیره به من به بالاتنه‌ی نیمه بر. ه. نه ام زل زد چشمهایش کمی درشت تر از حد معمول به نظر میرسیدند و طرزِ نگاه کردنش! آن نگاه تازه ی وقیحانه اش! باورم نمیشد که بردیا هم بتواند تا این حد بیشرم باشد؛ که این طور شیطنت آمیز رفتار کند. طوری که به وضوح و با تفریح، روی اندام من زوم کند. میان لبهایش اندکی فاصله افتاده بود؛ و زبانش را اطراف دهانش می چرخاند. آن جا بود که از فرط غضب، به خودم آمدم. همزمان که کف جفت دستهایم را تختِ سینه ی سرسختش می گذاشتم و با تمام توان او را به عقب هل میدادم جیغ بلندی کشیدم -پسره‌ی هیز عوضی شاید فقط به اندازه‌ی چند میلی متر تکان خورد با کلافگی چرخیدم؛ و این بار بی آنکه حتی نیم نگاهی به طرفش بیندازم یا خم شوم و بلوزم را از روی زمین بردارم شتاب زده از پلکان بالا رفتم. به داستی که پشت سرم در حال قدم برداشتن و تعقیب من بود، اهمیتی ندادم •✓•✓•✓•✓•✓•✓•✓•✓•✓ [بخاطر قوانین ایتا رمان با حذفیات و تغیرات داخل کانال گذاشته میشه] @hosseinzade_s •••••❥•Jσιη👇🏻🐼🍓 💟 @proziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞 من خودم تنهایی روزای خوبتو میسازم 🩷 •••••❥•Jσιη 👉🏼 @proziba
💞ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞 وقتی تو هستی همه‌چیز قشنگتره هوایه بارونی دلنشین تره شبای تاریک روشن تره چشمای خستم شاد تره لحظه های کوتاه طولانی ترن استرس و اضطراب قبل از دیدنت هیجان انگیز تره جای خالی دستات تو دستم سبز تره تو باش ، تو اگه باشی بدترین چیزام قشنگ ترن . 💞🦋💋 •••••❥•Jσιη 👉🏼 @proziba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا