[ عکس ]
▪️ این روزها انتظار را به سرنوشتمان گره زدهاند. نه پایمان به اربعین میرسد و نه دستمان به ضریح شما...
انگار تمام عالم یکجا به غیبت رفته است!
🏴 شهادت #امام_رضا علیهالسلام را تسلیت میگوییم
@pshahidbeheshtikhoor
بسم رب الشهدا و الصدیقین
امیر المومنین علی علیه السلام : إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِیهِ فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّیهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ
هر گاه از کارى ترسیدى خود را در آن افکن، زیرا سختى حذر کردن و پائیدن بزرگتر است از آنچه از آن ترس دارى
دوباره جنگی به ما تحمیل شده
و می دانیم اگر سربازان برای دفاع به رویارویی دشمن نروند به ناچار باید در خانه هایشان با آن دست و پنجه نرم کنند
بخاطر طولانی شدن این جنگ نیاز به نیروهای تازه نفس شده
عزیزانی که تمایل به همکاری با کادر درمان در بیمارستان های درگیر با کووید ۱۹ ، کرونا ویروس در اصفهان را دارند باید آموزش ببینید و مجهز شوند و آزمون بدهند ، در صورت قبولی در آزمون برای توجیه عملی در بیمارستان با آن ها تماس گرفته می شود .
https://jahade-salamat.blogsky.com
🇮🇷 @pshahidbeheshtikhoor
بلیت شما برای سفر به مشهدالرضا صادر شد.
با تماشای پویانمایی جذاب و دوست داشتنی "نامه ای برای آفتاب" حال خونتون رو امام رضایی کنید.
🔰دانلود و تماشای رایگان
نامهای برای آفتاب
https://b2n.ir/795214
نماهنگ شاه پناهم بده
https://b2n.ir/458192
شهر هزار کبوتر
https://b2n.ir/340903
پخش زنده حرم مطهر امام رضا(ع)
https://tv.razavi.ir/fa
به 8 نفر از کسانی که بعد از تماشای خانوادگی این فیلمها اطلاعات زیر را ارسال نمایند به قید قرعهکشی یک دوره از آثار اکران مردمی جشنواره دهم فیلم عمار هدیه داده میشود.
✅ شماره تماس
✅ یک خاطره کوچیک از تماشای فیلمها
✅ حرف شما با تولیدکنندگان این آثار
شما میتونید این بازخوردها را به آی دی ایتا @ammarqom ارسال نمایید.
✉️ این پیام را برای کسانی که دوست دارید حال دلشون امام رضایی بشه بفرستید.
#شهادت_امام_رضا
#زیارت_آنلاین
#جشنواره_مردمی_فیلم_عمار
جشنواره مردمی فیلم عمار خوروبیابانک
🏴 @pshahidbeheshtikhoor
✨﷽✨
▪️بر در دوست به امید پناه آمدهایم
▪️همره خیل غم و حسرت و آه آمدهایم
▪️چون ندیدیم پناهى به همه مُلک جهان
▪️لاجرم سوى رضا بهر پناه آمده ایم
⚫️شهادت ثامن الحجج حضرت علی بن موسی الرضا المرتضی علیه السلام تسلیت باد.
🏴 @pshahidbeheshtikhoor
انا لله و انا الیه راجعون
بسیجی گرامی:
جناب آقای سید حسین آلداوود
⚫ با نهایت تأسف و تأثر ضایعه در گذشت پدربزرگ گرامیتان را خدمت شما و خانواده محترم آلداوود تسلیت عرض میکنیم.
بقای عمر با عزت برای شما و همچنین رحمت واسعه برای آن مرحوم را از خداوند متعال خواستاریم.
ما را در غم خود شریک بدانید.
پایگاه مقاومت بسیج شهید بهشتی خور
🏴 @pshahidbeheshtikhoor
🌹من جسمم را به خاک،روحم را به خدا و راهم را به شما آیندگان می سپارم.
🌷شهید ۱۳ ساله بهنام محمدی راد🌷
۲۸ مهرماه سالگرد شهادت یکی از کوچکترین و مشهور ترین شهدای زمان جنگ،شهید بهنام محمدی که در سن ۱۳ سالگی به کاروان شهدا پیوست گرامی باد.
🌹تاریخ شهادت:۱۳۵۹/۷/۲۸
🌹مکان شهادت:خرمشهر
#سردار کوچک،اسوه مقاومت
🥀 @pshahidbeheshtikhoor
🍃🌹خلاصهای از زندگینامه شهید بهنام محمدی 🌹🍃
🍃🌹 بهنام در تاریخ ۱۲/۱۱/۱۳۴۵ در منزل پدر بزرگش در خرمشهر بهدنیا آمد. ریزه بود و استخوانی اما فرز چابک بازیگوش و سرزبان دار.
🍃🌹شهریور ۵۹ بود که شایعه حمله عراقیها به خرمشهر قوت گرفته بود؛ خیلیها داشتند شهر را ترک میکردند. باور نمیکرد که خرمشهر دست عراقیها بیفتد، اما جنگ واقعاً شروع شده بود. بهنام تصمیم گرفت بماند؛ بمباران هم که میشد بهنام ۱۳ ساله بود که میدوید و به مجروحین میرسید.
🍃🌹از دست بنیصدر آه میکشید که چرا وعده سر خرمن میدهد؛ مدافعین شهر با کوکتل مولوتف و چند قبضه سلاح (کلاش و ژ۳) مقابل عراقیها ایستاده بودند، بعد رئیسجمهور گفته بود که سلاح مهمات به خرمشهر ندهید.
🍃🌹به سقوط خرمشهر چیزی نمانده بود. بهنام میرفت شناسایی. چند بار او گفته بود: «دنبال مامانم میگردم، گمش کردم.» عراقیها فکر نمیکردند بچه ۱۳ ساله برود شناسایی؛ رهایش میکردند.
🍃🌹یکبار رفته بود شناسایی، عراقیها گیرش انداختند و چند تا سیلی آبدار به او زدند؛ جای دست سنگین مأمور عراقی روی صورت بهنام مانده بود.
🍃🌹وقتی بر میگشت دستش را روی سرخی صورتش گرفته بود؛ هیچچیز نمیگفت فقط به بچهها اشاره میکرد عراقیها کجا هستند و بچهها راه میافتادند.
🍃🌹 یک اسلحه به غنیمت گرفته بود؛ با همان اسلحه ۷ عراقی را اسیر کرده بود. احساس مالکیت میکرد. به او گفتند که باید اسلحه را تحویل دهی؛ میگفت به شرطی اسلحه را تحویل میدهم که به من حداقل یک نارنجک بدهید یا این یا آن. دست آخر به او یک نارنجک دادند. یکی گفت: «دلم برای عراقیهای مادر مرده میسوزد که گیر بیفتند.» بهنام خندید.
🍃🌹برای نگهبانی داوطلب شده بود؛ به او گفتند: «به تو اسلحه نمیدهیمها» بهنام هم ابرو بالا انداخت و گفت: «ندهید خودم نارنجک دارم.» با همان نارنجک دخل یک جاسوس نفوذی را آورد.
شهر دست عراقیها افتاده بود. در هر خانه چند عراقی پیدا میشد که کمین کرده بودند یا داشتند استراحت میکردند. خودش را خاکی میکرد. موهایش را آشفته میکرد و گریهکنان میگشت خانههایی را که پر از عراقی بود بهخاطر میسپرد. عراقیها هم با یک بچه خاکی نق نقو کاری نداشتند. گاه میرفت داخل خانهها پیش عراقیها مینشست مثل کرولالها از غفلت عراقیها استفاده میکرد و خشاب و فشنگ و کنسرو برمیداشت.
🍃🌹نحوه شهادت🌹🍃
🍃🌹خمپارهها امان شهر را بریده بودند و درگیری در خیابان آرش شدت گرفته بود. مثل همیشه بهنام سر رسید، اما نارحتی بچهها دیگر تأثیری نداشت؛ او کار خودش را میکرد. کنار مدرسه امیر معزی (شهید آلبو غبیش) اوضاع خیلی سخت شده بود؛ ناگهان بچهها متوجه شدند که بهنام گوشهای افتاده است و از سر و سینهاش خون میجوشید. پیراهن آبی و چهار خونه بهنام غرق خون شده بود. چند روز قبل از سقوط خرمشهر، شیر بچه دلاور خوزستانی بالاخره در ۲۸/مهر/۱۳۵۹ پر کشید و امروز آشیانه بهنام، این کبوتر خونین بال، در قطعه شهدای کلگه شهرستان مسجد سلیمان شهر آبا و اجدادش مدفون است.🌹🍃
🕋 @pshahidbeheshtikhoor