eitaa logo
سازمان‌پرونده‌خورها؛
334 دنبال‌کننده
105 عکس
4 ویدیو
0 فایل
𝖵𝖎𝖼𝗍𝖎𝗆𝗌 𝗈𝖿 𝖺 𝖼𝖺𝗇𝗇𝖎𝖻𝖺𝖑 𝗈𝖑𝖽 𝗋𝗈𝖺𝖉 𝄢 https://daigo.ir/secret/9655296540 Sub: https://eitaa.com/joinchat/4238869578C7161c276d9 Podcast: https://eitaa.com/truecrimepod
مشاهده در ایتا
دانلود
𝄡 𝖬𝗈𝗇𝗌𝗍𝖾𝗋 𝖭𝗈.47
سلام بچه‌ها چهارشنبه سوریتون خیلی خیلی مبارک باشه، امروز با یه قاتل سریالی دیگه همراهتونیم. آشنایی با قاتل دانیل کامارگو توی بیست و دوم ژانویه سال ۱۹۳۰ توی یه خانواده ثروتمند ساکن آند کلمبیا به دنیا اومد. اگه درمورد خانوادش بپرسید پدرش یه تاجر محلی و مادرش، ترزا باربوسا همسر دوم پدرش بود. اون یه خواهرناتنی بزرگتر هم داشت. وقتی دانیل سه ساله بود مادرش از دنیا رفت و پدرش کمی بعد دوباره با یه زن دیگه ازدواج کرد. دانیل از اون قاتلای باهوش بود توی مدرسه خوب عمل میکرد.(میگن ضریب هوشیش ۱۱۶ بود ولی خب) پدرش خیلی به اون تو سری میزد و بهش میگفت تو بی فایده‌ای که در نهایت باعث شد دانیل علاقش به تعامل با پدرش رو از دست بده و از طرف دیگه اون توانایی دروغ گفتنش رو قوی کنه. دنیل از نظر عاطفی چندان قوی نبود و بیشتر از خانوادش به تجارت علاقه داشت. بچگیاش تحت تاثیر نامادریش دیوسلینا فرناندز بود. دیوسلینا زمان ازدواجش یه نووجوون بود و ارزوی داشتن یه دختر رو داشت که متوجه شد نمیتونه بچه دار بشه. به خاطر همین کلا به هم خورد و بچه های ناتنیش رو مجبور میکرد تا لباسای پایین تنش رو در بیارن و این هم با یه چیز شلاق مانند میزد بهشون تا تنبیه بشه. همین رفتارا باعث شده بود تا دانیل هم تمایلات خشونت امیز پیدا کنه و توی مدرسه درگیر بشه اما وقتی درگیر شد دیوسلینا با همین روش تنبیهش کرد. دیوسلینا اونو مجبور کرد تا لباس دخترونه بپوشه و به همکلاسیاش گفت تا بیان اونو ببینن همین باعث شد که اون همه محبوبیتش رو از دست بده.
توی اوایل دهه چهل دانیل به یه مدرسه شبانه روزی پسرونه رفت و اونجا هم از نظر اکادمیک خوب عمل کرد تا اینکه خانوادش درگیر مشکلات اقتصادی شدن و اون دیگه نتونست درسشو ادامه بده. دانیل درسش رو رها کرد و به عنوان فروشنده خونه وارد بازار کار شد. توی این روند اون متوجه شد که چقدر متقاعد کردن و فریب دادن مردم پایتخت راحته. توی سال ۱۹۵۷ اون با یه مشتری جوون رابطه برقرار میکنه و راضیش میکنه تا بعد از چند بار قرار گذاشتن باهم یه خونه رو اجاره کنن. با این حال هزینه‌ها بیشتر از انتظارش بوده و اون با سرقت تونسته هزینه ها رو حل کنه. یه بار هم دستگیر میشه که فرار میکنه. توی سال ۱۹۶۲ اون با یه زن دیگه اشنا میشه و با وجود اینکه اون دوتا بچه داشت بازم عاشقش میشه و باهم نامزد میکنن اما دنیل بعد از نامزدی متوجه میشه زنش باکـ ره نیست و بیخیالش میشه. جنایات به گفته خود دانیل اون از روسپیا متنفر بود و اونا هم از اون بیزار بودن. دانیل میگفت اون از بیماریای اونا میترسید. دانیل در ابتدا میخواست به نامزدیش با اون زن پایان بده اما فهمید که نمیتونه پس یه حرکت کاملا هوشمندانه(🤣) زد و همسرش رو متقاعد کرد تا دخترای خوشگل باکـ ره رو واسش بیاره تا کمبود خودشو جبران کنه، اونم قبول کرد و پنج تا دختر رو فریب داد تا بیان خونشون بعدشم اونا رو بیهوش کرد تا دانیل در حالی که اونا بیهوشن بهشون تـ جاوز کنه. این تا سال ۱۹۶۴ ادامه پیدا میکنه تا اینکه پنجمین قربانیش متوجه میشه و به پلیس گزارش میکنه. این زوج هم دستگیر میشن. دانیل ابتدا به سه سال حبس محکوم شد و بعد به هشت سال تغییر کرد. دانیل بعد از اینکه ازاد شد به برزیل رفت. توی سال ۱۹۷۴ دانیل در حال قدم زدن توی خیابون بود که یه دختر نه ساله رو دید و اونو به یه منطقه خلوت کشوند و بهش تـ جاوز کرد. در اخر اون رو خفه کرد و جسدش رو همونجا رها کرد. به خاطر این جرم دستگیر شد و به سی سال گوشه نشینی توی گورگونا، جزیره ای که توی سی و پنج کیلومتری سواحل اقیانوس ارام محکوم شد. دانیل باز هم با دست و پا زدن و شنا کردن فرار کرد
توی هیجدهم دسامبر دانیل یه دختر نه ساله دیگه رو توی اکوادور دزدید و اون رو کشت. اون در طول دو سال حداقل پنجاه و پنج مورد تـ جاوز و قتل دخترای جوون رو از خودش به جا گذاشت. دانیل توی بیست و ششم فوریه ۱۹۸۶ توسط دو پلیس کیتو دستگیر شد. دلیل دستگیریش هم این بود که لباسایی که خون الیزابت تلپس، اخرین قربانیش، روی اون بود توسط پلیسا دیده شده بود. اتفاقا چمدونی که دستش بود هم گشتن و توش یه نسخه از کتاب جنایات و مکافات داستایفسکی رو پیدا کردن که وقتی تو حبس بود اونو دزدید(؟) دانیل بعد از اینکه یه زن به نام ماریا الکساندرا اعلام کرد از حمله اون جون سالم به در برده اون دوباره بازداشت شد و به گوایاکیل منتقل شد. دانیل اونجا اعتراف کرد که بعد از اخرین فرار از زندانش هفتاد و یک نفر رو به قتل رسونده. توی سال 1989 اون مجرم شناخته شد و حکمش شد شونزده سال حبس که بیشترین حکم برای قتل در اکوادوره. متود قتل‌ها هدف مورد علاقه دانیل خانمایی از قشر عادی جامعه بودن. معمولا هم خدمتکارا و دانش اموزایی که دبستان یا کالج میرفتن. اون خودش رو یه کشیش جا میزد و از اونا درخواست پول میکرد. به قربانیای جوون هدیه هایی مثل ابنبات و به بزرگترا پیشنهاد کار توی کلیسا رو میداد. اگه نقشش خوب پیش میرفت اون قربانیا رو با تیغ تهدید میکرد تا اجازه بدن بهشون تـ جاوز کنه. یه بار هم یه زن حین تـ جاوز با سنگ زد به سرش که اونو خیلی عصبانی کرد و در اخر دانیل سرش رو از بدنش جدا کرد. اون معمولا ریه، کلیه و قلب قربانیا رو از بدنشون بیرون میاورد و قبل از اینکه اونا رو رها کنه لباس یا وسایل گرون قیمتشون رو ازشون میگرفت. اون همیشه یه دست لباس همراه خودش داشت تا لباسای خونیشو عوض کنه و هروقت هم دستاش خونی میشد روش ادرار میکرد تا تمیز بشن. اون همه جزئیات قربانیاش رو حفظ میکرد، حتی موارد ریز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
𝄡 𝖬𝗈𝗇𝗌𝗍𝖾𝗋 𝖭𝗈.48
سلام بچه‌ها شب عیدیتون خیلییی مبارک باشه. آشنایی با قاتل یانگ شینهای که توسط رسانه ها به عنوان "قاتل هیولا" هم شناخته میشه، یه قاتل زنجیره ای چینی بود که از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۳ فعال بود. او به دلیل ۶۷ قتل و ۲۳ تجـ اوز جـ نسی که اغلب خانواده های روستایی رو هدف قرار میداد، محکوم شد و بخاطر اعمال خشونت آمیز و وحشیانه خود بدنام بود. یانگ در سال ۲۰۰۴ با تیراندازی اعدام شد.یانگ شینهای در ۲۹ ژانویه ۱۹۶۸ در استان روستایی هنان چین به دنیا امد. دوران کودکی یانگ که در خانواده‌ای فقیر و ناکارآمد بزرگ شد، با سختی و رنج همراه بود. پدرش رفتار خوبی نداشت و مادرش برای تامین مخارج خانواده تلاش می‌کرد. یانگ از همان دوران کودکی تمایلات رفتاری آزاردهنده ای را از خود نشون میداد که بعد ها در قتلهای او نمایان شد. در کودکی، یانگ به عنوان فردی تنها شناخته میشد که به ندرت با همسن و سالهای خودش ارتباط میگرفت. او سادیست بود، حیوانات رو مورد آزار قرار میداد و هیچوقت همدلی ای از خودش نشون نداد. این علائم هشداردهنده ی اولیه توسط اطرافیانش نادیده گرفته شد، موضوعی رایج در زندگی بسیاری از قاتلان سریالی. اولین قتل و شروع جنایات در سال ۱۹۸۵، در سن ۱۷ سالگی، یانگ شینهای اولین قتل شناخته شده خود را انجام داد. اولین قربانی او زنی روستایی بود که هنگام قدم زدن در یک جاده ی روستایی با او رو به رو شد. جزئیات این قتل وحشتناک است، زیرا یانگ زن را تا حد مرگ کتک زد و جسد او را زیر پا گذاشت. این سرآغاز جنایات هولناکی بود که نزدیک به یک دهه ادامه داشت. طی چند سال بعد، یانگ به خشم خود ادامه داد و زنان و زوج های آسیب پذیر را در خانه هایشان هدف قرار داد. شیوه کار او معمولا حمله به خانه ها در شب بود، جایی که قربانیان خود را با چکش، تبر یا سایر سلاح ها به قتل میرسوند. او سپس به اجساد قربانیان مونث خود ... می‌کردیکی از مهم ترین اثرات پرونده یانگ شینهای این بود که اگاهی مردم و امنیت چین بیشتر از قبل شد. دولت تدبیرای امنیتی مختلفی رو روی کار اورد و قوانین سفت و سختی رو اجرا کرد تا همچین جنایاتی توی اینده کمتر اتفاق بیفته.
کشتار یانگ در اواخر دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ شدت گرفت و تعداد قربانیان به طور چشمگیری زیاد شد. جنایات او ترس و وحشت را در همه جای استان هنان گسترش داد، زیرا مقامات محلی در صدد دستگیری قاتل فراری بودند. این واقعیت که قتلها هیچ شاهدی نداشت، این کار رو برای اونها چالش برانگیز تر کرده بود. یکی از جنبه های نگران کننده ی ماجرا، انگیزه ی پنهانی او بود. به نظر میرسید که او هیچ ارتباط شخصی ای با قربانیان نداشت و به همین دلیل تصادفی بودن قتلها مردم را به وحشت وا داشته بود. پیش بینی این که قتل بعدی کجا صورت خواهد گرفت هم برای مجریان قانون و هم برای عموم مردم دشوار بود. تحقیقات قتلای یانگ شینهای به عنوان اولویت اصلی مردای قانون چین قرار گرفت و حتی یه گروه ویژه هم برای پیدا کردنش ساختن اما با این‌حال یانگ باهوش تر از این حرفا بود. یکی از بزرگ ترین پیشرفتا توی جریان این پرونده توی سال 2003 رخ داد، زمانی که بازرسا از صحنه جنایت تعداد زیادی DNA یکسان متعلق به مجرم پیدا کردن که اونا رو به یانگ میرسوند اما دستگیری اون همچنان یه چالش بود. اوج یانگ توی همون سال با دستگیری اون در استان هبی به پایان رسید. دستگیری اون یه بازرسی عادی پلیس بود که در اون مشخص شد یانگ داره مشکوک رفتار میکنه. هنگام بازرسی اون عصبی بود که در نهایت به اعتراف کردنش منجر میشه. دستگیری یانگ ارامش رو برای چین به وجود اورد اما همچنان برای همه عجیب بود که انگیزه اون چی بوده. محاکمه محاکمه یانگ خیلی حرکت تبلیغاتی‌ای بود که البته، کل کشور منتظر جزئیات کارای اون بودن. اون به 67 فقره قتل، 23تا تـ جاوز و پنج فقره سرقت متهم شد و خودش هم اتهاماتشو قبول کرد.محاکمه یانگ یکی از سریع ترین محاکمه‌های دنیای جنایت بود که در فوریه سال 2004 به اعدام محکوم شد. توی چهاردهم فوریه همون سال یانگ توسط جوخه تیراندازی اعدام شد و به جنایات خودش پایان داد. اعدام اون احساسات مختلفی رو بر انگیخت. بعضیا میگفتن اون به خاطر رنج زیادی که کشید دست به همچین کاری کرد و بعضیا(خانواده قربانیا) میگفتن اون مستحق مجازات وحشتناکتری بود.
مرسی از تیم پشتیبانی بابت اینکه امشب من نبودم و اونا کامل کمکم کردن تا پرونده امشب و فرداشب رو بنویسیم(نیلوفر، آیدا، کیث😭)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا