🌹 یادی از شهیدان ایمانیان و عامری
🔸علی تنها پسر آقا شیخ مرتضی عامری بیدگلی بودند .
آقای عامری اصالتا بیدگلی ولی ساکن شهر کاشان بودند . از شاگردان یثربی بزرگ ، آقاسیدعلی آقا بودند . امام جماعت مسجد رباط در ابتدای بازار مسگرها .
ساده - بی آلایش - متقی و مومن و بسیار مورد علاقه نمازگزاران و مردم کاشان .
🔸آذر ماه سال ۱۳۵۷ با فرمان حضرت امام مبنی بر ترک خدمت سربازان از پادگان ها ، مادر شهید علی حسین ایمانیان دلواپس و نگران می شود که علی حسین هر طور شده فرار خواهد کرد و در حین فرار کشته خواهد شد .
🔸مادر به برادران علی حسین می گوید هرطور شده به زنجان بروید و خودتان علی حسین را بیاورید .
🔸برادران خدمت حاج آقا عامری می رسند برای استخاره . بعد از باز کردن قران مجید ایشان می فرمایند قبل از اینکه شما بروید خودش می آید .
🔸نگرانی مادر رفع نمی شود و اصرار به رفتن برادران می کند . برادران بعد از فراهم کردن مقدمات و لباس پوشیدن از منزل خارج می شوند . هنوز از شهر بیرون نرفته علی حسین را می بینند که آمد . برادران فورا به یاد استخاره روحانی پاک طینت و مومن می افتند .
🌹 علی حسین ایمانیان - شهادت سال ۶۱ در عملیات رمضان - گلزار شهدای امامزاده هادی بیدگل
🌹 روحانی شهید علی عامری - شهادت سال ۶۲ عملیات والفجر۴ - گلزار شهدای دارالسلام کاشان
قم -سال 1358 - دیدار جمعی از روحانیون شهرستانهای کاشان و آران و بیدگل با حضرت امام خمینی (قدس سره)
۱- مرحوم حجت الاسلام آقا سید محمود امام
۲ - حجت الاسلام خبازی
۴ - آقای خدامی
۶ - مرحوم ابوالشهیدین آیت الله اسلامی تبار
۸ - شهید حسین حمدیان
۱۰ - مرحوم آیت الله خراسانی
۱۴ - مرحوم ابوالشهید حاج آقا سید فضل الله طاهایی
۱۷ - آقای سمیع الله مردان
📷 گرو ه اعزامی ۵ اسفند ۱۳۵۹ به مریوان
این گروه در تاریخ ۵ اسفند ۱۳۵۹ از کاشان به تهران - – پادگان امام حسن علیه السلام (اسبدوانی سابق) اعزام و از تاریخ ۹ اسفند از تهران به طرف مریوان اعزام می شوند .
دو تن از اعضای این گروه اعزامی از ابوزیدآباد 🌹شهیدان غلامعلی اناری و مهدی عرب ابوزیدآبادی🌹 در ۵ خرداد ۱۳۶۰ در محور – مریوان – دزلی – ارتفاعات پیررستم و شهید محسن مازوساز در ۱۰ خرداد ۱۳۶۰ به شهادت رسیدند .
❇️ قسمتی از خاطرات آقای ابوالفظل پوربرات از نیروهای ابوزیدآبادی از روز اعزام :
🔸دوشنبه ۴ اسفند۵۹ :
به کاشان آمدم . کاغذ اعزام به جبهه را به محل بسیج در چهل جریب بردم .
در ساعت ۲ در زمین ورزش چل جریب حاضر شدیم و تا ساعت ۵ ورزش کردیم و بعد در اتاقی که پرونده ها را تکمیل می کردند رفتیم و ضمن تکمیل کردن پرونده ما آقای پارچه باف نیز به محل حضور یافتند.
ساعت ۶ ما از آقای پارچه باف خداحافظی کردیم و از چل جریب خارج شدیم و به بازار کاشان رفتیم و هر کدام از دوستان (اناری-عرب) دو لیوان آب پرتقال صرف کردیم .
🔸۵ اسفند ۵۹ :
در ساعت ۸ به چل جریب آمدم . جمعیت زیادی به این محل آمده بودند تا ما که به جبهه می رویم را تشویق و بدرقه کنند. ساعت ۹ آیت الله یثربی به محل حضور یافتند و بعد از سخنرانی؛ ما زیر قرآن عبور کردیم و قرآن را بوسیدیم. ساعت ۱۱ حرکت کردیم به تهران.
خیابان های کاشان پر از جمعیت بود و خیلی از افراد تا مدخل شهر کاشان برای بدرقه آمدند. ساعت ۱ به قم رسیدیم و در آنجا نهار صرف کردیم. ناگفته نماند در راه به قم ما نماز را برپا کردیم. بعد از نهار به تهران آمدیم و مدت سه روز در تهران ماندیم.
📷 پیکر شهدا و مجروحین نیست .
خواب خستگی بعد از عملیات است . ظهر چهارشنبه سوم اسفند ۱۳۶۲ - پاسگاه زید -موقعیت یا مهدی(عج)
🔸 شب اول عملیات خیبر ، لشکر ۱۴ حضرت امام حسین (ع) برای فریب دشمن ، در پاسگاه زید ، عملیات ایذایی انجام داد .
صبح عقب نشینی کردیم البته با شهدای مفقود زیاد .
فداکاری گردان های لشکر امام حسین (ع)جواب داد . همه آتش های منطقه جنوب آمد روی پاسگاه زید و شب اول عملیات خیبر در جزیره مجنون نیروها با کمترین آتش و مقاومتی وارد جزیره شدند .
لشکر امام حسین(ع) که مخصوصا خودش را به دشمن نشان داده بود ، ۱۳ ساعت از غروب شب عملیات تا صبح روز بعد زیر آتش دشمن بود .
📷 اینجا موقعیت یا مهدی (عج) لشکر در خط زید بعد از عقب نشینی است . نیروها با لباس و پوتین روی خاک ها خوابشان برده .
سردار حاج اکبر احسن زاده که آنشب فرمانده گروهان ما (حبیب ابن مظاهر) از گردان امام محمدباقر (ع) بود ، از دیشب چندین برابر نیروها دوندگی و تلاش کرده بود ، در تصویر با شلوار پلنگی به خوابی عمیق رفته است .
🌹 یادداشت های شهید امیرحسین نیکروش از نیروهای اطلاعات عملیات لشکر :
پشت خط دوم با برادران علی آقا اربابی – نعمت الله فرمانیان – برادر شاطر پور و برادر راحتی هستیم . نمی دانید تا صبح چقدر آتش ریختند . تا صبح نخوابیدیم . صبح شد دیدیم برادران عقب می آیند . فهمیدیم عقب نشینی شده است .
🖌 وقتی قیافه ها قابل شناسایی نبود
🔸در پست قبلی از فشارهای زیاد ، خسته کننده و سرسام آور اولین شب عملیات خیبر نوشتم . نه تنها خیبر بلکه همه عملیات های ۸ ساله دفاع مقدس اینچنین بود .
🔸جوانانی که ۸ سال سخت ترین شب ها و روزها را فقط با توکل به خدا استقامت کردند .
📷 برای اینکه خوب متوجه شدت فشار و التهاب در میدان خون و آتش را متوجه شویم یک عکس ترکیبی با فاصله چند روز از همان عملیات پاسگاه زید .
برادر رزمنده حاج عباس رئیسی در عکاسخانه لشکر امام حسین علیه السلام و چند روز بعد در قاب عکسی بازگشته از میدانی سخت .
🔸خاطره آقای رئیسی :
من وعلی اکبر طاهریان ودونفر دیگر توی خط اول دشمن توی محاصره گیرکردیم .
با لطف خدا زیر رگبار تیربارها وگلوله تانک ها از محاصره فرارکردیم . موقع فرار ازخط دشمن تاخط خودمان دونفراز دوستان ما هرکدام دو سه گلوله خوردند . یه گلوله هم پوتین من را شکافت . با انفجارخمپاره دست هایم چند ترکش ریز خورد وحسابی خونی مالی شدم .
موقع طلوع آفتاب بعد از یک شب تا صبح دویدن و جنگیدن . وقتی به خط اول خودمان رسیدیم . هیچ وانت وماشینی نبو د . چون آتش دشمن روی خط و پشت خط ما زیاد بود . من وعلی اکبرطاهریان تا جاده اهواز . خرمشهر حدود پانزده کیلومتر دویدیم تاخودمان را به جمع بچه های گردان امام محمدباقر رساندیم . وقتی به جمع گردان رسیدیم نزدیک ظهربود . همه بی هوش افتاده بودند احتمالا عکاس سیف الله باغ شیخی بود . چون وقتی من رسیدم . دوربین دستش بود .
🖌 حادثه ای شوک آور و بی سابقه
🔸در کارنامه عملیاتی سپاه پاسداران استان سیستان وبلوچستان ، در مبارزه با ضدانقلاب و کاروان های بین المللی مواد مخدر ، شهادت ۳۶ تن از نیروهای گروه عملیاتی سپاه زاهدان ، در منطقه سهراب کشته و رود ماهی ، در ۱۲ آبان ۱۳۶۶ واقعه شوک آور و سنگینی بود .
در سالگرد تنها شهید سپاه پاسداران کاشان در این واقعه 🌹شهید اسدالله خشت زرین 🌹در پست بعدی توضیحات مختصری در خصوص کمین سهراب کشته خواهم آورد .
🖌 در سالگرد ۳۶ تن از شهدای گروه عملیاتی سپاه زاهدان - قسمت دوم
🔸جغرافیای طبیعی محل شهادت
یک سلسله ارتفاعات با طول حدود ۳۰۰ کیلومتر محدوده شهرهای زاهدان و خاش را از مرکز کشور و همچنین کویر لوت جدا می کند .
در محدوده زاهدان و در حدود ۱۰۰ کیلومتر غربی این کوهها معروف به کوه کلات و پیرسوران هستند .
🔸تنگه استراتژیک نصرت آباد ، از گذشته های دور تنها گذرگاهی بوده که مناطق شرقی و غربی این رشته ارتفاعات را به هم متصل می کرده و جاده زاهدان - بم - کرمان را تشکیل می داده .
این جاده توسط انگلیسی ها برای ارتباط مستعمره هند با مرکز ایران ، در زمان قاجار احداث شده .
🔸این رشته ارتفاعات ، اصلی ترین بارانداز کاروان های مواد مخدر بوده که بعد از بارگیری در پاکستان و افغانستان برای ادامه مسیرهای بعدی در داخل کشور در آن مستقر می شدند .
🔸دهها کیلومتر مناطق بکر و دست نخورده و دور از دسترس مامورین حکومت از زمان قاجار تا جمهوری اسلامی.
🔸این رشته ارتفاعات به غیر از بارانداز مواد مخدر ، پایگاه مسلحین و محل مخفی شدن سارقین مسلح و عناصر راه بندی و گردنه گیری بوده است .
📷 نمای خروجی غربی تنگه نصرت آباد به طرف بم وکرمان
عملیات آورتین – قسمت اول
خیلی به محله و بچه محل و خصوصا هیئت ابوالفضلی محله تعصب داشت . برنامه ها را طوری تنظیم می کرد و اگر اضطرار عملیاتی در منطقه نبود ، خودش را برای تاسوعا و عاشورا به بیدگل می رساند . غیر از هیئت ، روز تاسوعا در منزل پدری سفره نذری هم برای عزاداران پهن می شد .
سال 63 غیر از هیئت و محرم ، مریضی پدر هم او را به بیدگل کشاند . محرم این سال حاج رستم در تهران بستری بود .
10 مهر63 – ششم محرم – ساعت 1 بعدازظهر از ایرانشهر حرکت کردم
11 مهر 63 – ساعت 9 صبح رسیدم کاشان و همان موقع به همراه برادر برای عیادت پدرم به طرف تهران رفتیم .
محمد بعد از ایام محرم به امید بهبودی سریعتر پدر ، به منطقه برگشت ، اما نمی دانست که خیلی زود باید برگردد و در عزای پدر شرکت کند .
25 مهر 63 – با تلفن متوجهوخامت اوضاع پدر شدم . معطلی جایز نبود . برگه مرخصی را گرفتم و آمدم ایران پیما بلیط و سوار شدم .
26 مهر 63 – ساعت 5/12 و ظهر رسیدم بیدگل . شوکه شدم . تمام خیابان سیاه پوش بود و عکس پدرم را درب خانه دیدم . از حالت خودم خارج شدم .
عملیات آورتین – قسمت دوم
در سال های آغازین دهه 70 روزی نبود که چندین گزارش از چندین نقطه استان کرمان درباره شرارت های مختلف نرسد . سرقت مسلحانه – زورگیری – گروگانگیری – قتل – راهبندان – قاچاق مواد مخدر از عمده ترین موارد در گزارش ها بود .
در سال 71 حاج قاسم سلیمانی فرمانده لشکر 41 ثارالله به فرماندهی قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه منصوب و ماموریت برقراری امنیت در جنوب شرق کشور به این قرارگاه سپرده شد . از این بعد یک پای حاج قاسم در کرمان و پای دیگر در زاهدان بود . با بچه های عملیاتی منطقه خیلی صمیمی شد و از این پس بیشتر وقتش را در زاهدان بود و می گفت اینجا که می آیم یاد دوران دفاع مقدس می افتم و در لشکر این حالت را ندارم . تمام مناطق را برای بررسی شخصا حضور می یافت . از نوار مرزی زابل گرفته تا جالق در سراوان . چند ماموریت شناسایی هم در مناطقی از استان کرمان با بچه های اطلاعات و عملیات تیپ سلمان رفت که خاطرات خودش را دارد . فرصت شد سر موقع ذکر خواهد شد .
از این به بعد حوزه عملیاتی نیروهای سیستان و بلوچستان ، تا مناطق آلوده استان کرمان هم کشیده شد .
عملیات آورتین – قسمت سوم
نمونه هایی از صدها گزارش امنیتی
سال 1370
فشار بر اشرار و تغییر سکونت از بلوچستان به کرمان
کرمان درگیری با 5 کاروان در چند نقطه و شهادت1نفر و مفقودی9نفر
به کمین افتادن نیروی انتظامی در راین و قهرود و شهادت تعدادی توسط شه بخش ها
عملیات فاطمه زهرا(5-9-70) بر علیه شمس الدین سالارزهی در حوالی منطقه کورین زاهدان– شهادت عباس ردانی پور و شهید ابوالفضل جهانزاده
گزارشات آدم ربایی و راهبندی و قتل در کهنوج-بم-راین
شهادت 4 نفر پرسنل نیروی انتظامی در راین به تاریخ 18-9-70 توسط شرور عباس نارویی
شرور گرگین نارویی در 22-9-70 به همراه زن و برادرش توسط 2 افغانی در کوهپایه کرمان به هلاکت رسیدند
عیدوک بامری در حمله به بسیجیان در روستای حسین آباد ایرانشهر ، 2 نفر را شهید و 4 نفر را مجروح کرد
خدابخش و شوکت نارویی در کرمان کارمند بانک را به اسارت گرفته و برای رهایی او درخواست مبالغ هنگفتی نموده اند . همچنین خواستار آزادی جمیل نارویی از زندان شده اند.
سال 1371
شرور عباس ناروئی در 19 فروردین طی عملیاتی در روستای پور سلطانی در 50 کیلومتری سیرجان طی یک درگیری دستگیر شد . در این درگیری سه نفر از اشرار از جمله پسر قبزرگ عباس ناروئی کشته شدند .
متلاشی شدن باند قاچاق مواد مخدر در رودان و میناب – انتقال محموله از کهنوج به میناب و رودان و از آنجا بارگیری در کامیون
افزایش قاچاق سلاح جنگی
هلاکت شرور کرامت ابراهیمی در گلباف
شهادت رئیس ارشاد کهنوج در مهرماه
هلاکت هوشنگ جلالی در اطراف جیرفت
منطقه کوهستانی داراب فارس به دالان عبور مواد مخدر مشهور است . این مواد از بلوچستان و کرمان عبور و وارد استان فارس می شود .
افزایش تحرکات اشرار در بلوچستان و کرمان
درگیری در منطقه چاه زیارت کهنوج و شهادت یک پرسنل انتظامی – شرور مجید شهریاری
شنود مکالمه بی سیمی نورمحمد شهلی بر با چنگیز نارویی درباره وعده کمک گلبدین حکمتیار به آنها از افغانستان
شهادت 21 تن از نیروی انتظامی کرمان توسط رحمان نارویی
سال 1372
به اسارت گرفتن 82 نفر پرسنل نیروی انتظامی توسط حمید نهتانی در منطقه لار در شمال زاهدان
عملیات در منطقه زرند بر علیه عبدالرحمان نارویی
درگیری در شهرک امام کرمان
عملیات در منطقه تکاب شهداد
شهادت فرمانده انتظامی زنگی آباد در 20 کیلومتری جنوب کرمان
هلاکت شرور علی زارع در منطقه جیرفت و کهنوج
هلاکت جلال نارویی در بردسیر
شرور رحمان نارویی با حمله به روستای حسین آباد داراب فارس 17 روستایی را به قتل رساند
عملیات بر علیه رحمان نارویی در نوکن جنوبشرقی سیرجان
شرور کامخان نارویی که عامل شهادت 35 پاسدار در سال 70 بود در کمین 45 کیلومتری شرق سیرجان به هلاکت رسید
ده تن از پرسنل انتظامی هرمزگان که در اسارت اشراری از طایفه نارویی بودند آزاد شدند
عملیات آورتین – قسمت چهارم
14 آبان ماه 1373 – آغاز عملیات پاکسازی منطقه آورتین
دیروز در قرارگاه روستای ده بکری (بم) جلسه نهایی و بررسی آخرین وضعیت برگزار شد . به دلیل برگزاری جلسه هفت معدوم بهمن کامرانی پسر جلال ( در درگیری چاه شور به همراه عیدوک زخمی و بعد از انتقال به آورتین به درک واصل می شود) در 14 آبان در آورتین و ظن اینکه همه اشرار منطقه در جلسه شرکت خواهند کرد ، زمان آغاز عملیات برای روز چهاردهم قطعی گردید .
سپیده دم صبح چهاردهم ، و با اولین روشنایی صبحگاهی ، پایگاه هوانیروز کرمان دستور پرواز بالگردها را صادر کرد . 5 فروند 214 – 2 فروند شنوک – یک فروند 206 به همراه یک تیم آتش کبرا ، پرواز 400 کیلومتری خود تا هدف را آغاز کردند . در وهله اول در مزرعه لشکر 41 بین جیرفت و کهنوج سوخت گیری کردند و در توقف بعدی نیروهای عملیاتی تیپ مالک (مازندرانی ها) را برای انجام عملیات هلی برن سوار نمودند .
هماهنگی بین نیروهای هلی برن و محور زمینی (تیپ سلمان) در جنوب سخت بود . اصل غافلگیری و ورود هماهنگ شده هر دو محور کار را سخت می کرد .