🖌 وقتی قیافه ها قابل شناسایی نبود
🔸در پست قبلی از فشارهای زیاد ، خسته کننده و سرسام آور اولین شب عملیات خیبر نوشتم . نه تنها خیبر بلکه همه عملیات های ۸ ساله دفاع مقدس اینچنین بود .
🔸جوانانی که ۸ سال سخت ترین شب ها و روزها را فقط با توکل به خدا استقامت کردند .
📷 برای اینکه خوب متوجه شدت فشار و التهاب در میدان خون و آتش را متوجه شویم یک عکس ترکیبی با فاصله چند روز از همان عملیات پاسگاه زید .
برادر رزمنده حاج عباس رئیسی در عکاسخانه لشکر امام حسین علیه السلام و چند روز بعد در قاب عکسی بازگشته از میدانی سخت .
🔸خاطره آقای رئیسی :
من وعلی اکبر طاهریان ودونفر دیگر توی خط اول دشمن توی محاصره گیرکردیم .
با لطف خدا زیر رگبار تیربارها وگلوله تانک ها از محاصره فرارکردیم . موقع فرار ازخط دشمن تاخط خودمان دونفراز دوستان ما هرکدام دو سه گلوله خوردند . یه گلوله هم پوتین من را شکافت . با انفجارخمپاره دست هایم چند ترکش ریز خورد وحسابی خونی مالی شدم .
موقع طلوع آفتاب بعد از یک شب تا صبح دویدن و جنگیدن . وقتی به خط اول خودمان رسیدیم . هیچ وانت وماشینی نبو د . چون آتش دشمن روی خط و پشت خط ما زیاد بود . من وعلی اکبرطاهریان تا جاده اهواز . خرمشهر حدود پانزده کیلومتر دویدیم تاخودمان را به جمع بچه های گردان امام محمدباقر رساندیم . وقتی به جمع گردان رسیدیم نزدیک ظهربود . همه بی هوش افتاده بودند احتمالا عکاس سیف الله باغ شیخی بود . چون وقتی من رسیدم . دوربین دستش بود .
🖌 حادثه ای شوک آور و بی سابقه
🔸در کارنامه عملیاتی سپاه پاسداران استان سیستان وبلوچستان ، در مبارزه با ضدانقلاب و کاروان های بین المللی مواد مخدر ، شهادت ۳۶ تن از نیروهای گروه عملیاتی سپاه زاهدان ، در منطقه سهراب کشته و رود ماهی ، در ۱۲ آبان ۱۳۶۶ واقعه شوک آور و سنگینی بود .
در سالگرد تنها شهید سپاه پاسداران کاشان در این واقعه 🌹شهید اسدالله خشت زرین 🌹در پست بعدی توضیحات مختصری در خصوص کمین سهراب کشته خواهم آورد .
🖌 در سالگرد ۳۶ تن از شهدای گروه عملیاتی سپاه زاهدان - قسمت دوم
🔸جغرافیای طبیعی محل شهادت
یک سلسله ارتفاعات با طول حدود ۳۰۰ کیلومتر محدوده شهرهای زاهدان و خاش را از مرکز کشور و همچنین کویر لوت جدا می کند .
در محدوده زاهدان و در حدود ۱۰۰ کیلومتر غربی این کوهها معروف به کوه کلات و پیرسوران هستند .
🔸تنگه استراتژیک نصرت آباد ، از گذشته های دور تنها گذرگاهی بوده که مناطق شرقی و غربی این رشته ارتفاعات را به هم متصل می کرده و جاده زاهدان - بم - کرمان را تشکیل می داده .
این جاده توسط انگلیسی ها برای ارتباط مستعمره هند با مرکز ایران ، در زمان قاجار احداث شده .
🔸این رشته ارتفاعات ، اصلی ترین بارانداز کاروان های مواد مخدر بوده که بعد از بارگیری در پاکستان و افغانستان برای ادامه مسیرهای بعدی در داخل کشور در آن مستقر می شدند .
🔸دهها کیلومتر مناطق بکر و دست نخورده و دور از دسترس مامورین حکومت از زمان قاجار تا جمهوری اسلامی.
🔸این رشته ارتفاعات به غیر از بارانداز مواد مخدر ، پایگاه مسلحین و محل مخفی شدن سارقین مسلح و عناصر راه بندی و گردنه گیری بوده است .
📷 نمای خروجی غربی تنگه نصرت آباد به طرف بم وکرمان
عملیات آورتین – قسمت اول
خیلی به محله و بچه محل و خصوصا هیئت ابوالفضلی محله تعصب داشت . برنامه ها را طوری تنظیم می کرد و اگر اضطرار عملیاتی در منطقه نبود ، خودش را برای تاسوعا و عاشورا به بیدگل می رساند . غیر از هیئت ، روز تاسوعا در منزل پدری سفره نذری هم برای عزاداران پهن می شد .
سال 63 غیر از هیئت و محرم ، مریضی پدر هم او را به بیدگل کشاند . محرم این سال حاج رستم در تهران بستری بود .
10 مهر63 – ششم محرم – ساعت 1 بعدازظهر از ایرانشهر حرکت کردم
11 مهر 63 – ساعت 9 صبح رسیدم کاشان و همان موقع به همراه برادر برای عیادت پدرم به طرف تهران رفتیم .
محمد بعد از ایام محرم به امید بهبودی سریعتر پدر ، به منطقه برگشت ، اما نمی دانست که خیلی زود باید برگردد و در عزای پدر شرکت کند .
25 مهر 63 – با تلفن متوجهوخامت اوضاع پدر شدم . معطلی جایز نبود . برگه مرخصی را گرفتم و آمدم ایران پیما بلیط و سوار شدم .
26 مهر 63 – ساعت 5/12 و ظهر رسیدم بیدگل . شوکه شدم . تمام خیابان سیاه پوش بود و عکس پدرم را درب خانه دیدم . از حالت خودم خارج شدم .
عملیات آورتین – قسمت دوم
در سال های آغازین دهه 70 روزی نبود که چندین گزارش از چندین نقطه استان کرمان درباره شرارت های مختلف نرسد . سرقت مسلحانه – زورگیری – گروگانگیری – قتل – راهبندان – قاچاق مواد مخدر از عمده ترین موارد در گزارش ها بود .
در سال 71 حاج قاسم سلیمانی فرمانده لشکر 41 ثارالله به فرماندهی قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه منصوب و ماموریت برقراری امنیت در جنوب شرق کشور به این قرارگاه سپرده شد . از این بعد یک پای حاج قاسم در کرمان و پای دیگر در زاهدان بود . با بچه های عملیاتی منطقه خیلی صمیمی شد و از این پس بیشتر وقتش را در زاهدان بود و می گفت اینجا که می آیم یاد دوران دفاع مقدس می افتم و در لشکر این حالت را ندارم . تمام مناطق را برای بررسی شخصا حضور می یافت . از نوار مرزی زابل گرفته تا جالق در سراوان . چند ماموریت شناسایی هم در مناطقی از استان کرمان با بچه های اطلاعات و عملیات تیپ سلمان رفت که خاطرات خودش را دارد . فرصت شد سر موقع ذکر خواهد شد .
از این به بعد حوزه عملیاتی نیروهای سیستان و بلوچستان ، تا مناطق آلوده استان کرمان هم کشیده شد .
عملیات آورتین – قسمت سوم
نمونه هایی از صدها گزارش امنیتی
سال 1370
فشار بر اشرار و تغییر سکونت از بلوچستان به کرمان
کرمان درگیری با 5 کاروان در چند نقطه و شهادت1نفر و مفقودی9نفر
به کمین افتادن نیروی انتظامی در راین و قهرود و شهادت تعدادی توسط شه بخش ها
عملیات فاطمه زهرا(5-9-70) بر علیه شمس الدین سالارزهی در حوالی منطقه کورین زاهدان– شهادت عباس ردانی پور و شهید ابوالفضل جهانزاده
گزارشات آدم ربایی و راهبندی و قتل در کهنوج-بم-راین
شهادت 4 نفر پرسنل نیروی انتظامی در راین به تاریخ 18-9-70 توسط شرور عباس نارویی
شرور گرگین نارویی در 22-9-70 به همراه زن و برادرش توسط 2 افغانی در کوهپایه کرمان به هلاکت رسیدند
عیدوک بامری در حمله به بسیجیان در روستای حسین آباد ایرانشهر ، 2 نفر را شهید و 4 نفر را مجروح کرد
خدابخش و شوکت نارویی در کرمان کارمند بانک را به اسارت گرفته و برای رهایی او درخواست مبالغ هنگفتی نموده اند . همچنین خواستار آزادی جمیل نارویی از زندان شده اند.
سال 1371
شرور عباس ناروئی در 19 فروردین طی عملیاتی در روستای پور سلطانی در 50 کیلومتری سیرجان طی یک درگیری دستگیر شد . در این درگیری سه نفر از اشرار از جمله پسر قبزرگ عباس ناروئی کشته شدند .
متلاشی شدن باند قاچاق مواد مخدر در رودان و میناب – انتقال محموله از کهنوج به میناب و رودان و از آنجا بارگیری در کامیون
افزایش قاچاق سلاح جنگی
هلاکت شرور کرامت ابراهیمی در گلباف
شهادت رئیس ارشاد کهنوج در مهرماه
هلاکت هوشنگ جلالی در اطراف جیرفت
منطقه کوهستانی داراب فارس به دالان عبور مواد مخدر مشهور است . این مواد از بلوچستان و کرمان عبور و وارد استان فارس می شود .
افزایش تحرکات اشرار در بلوچستان و کرمان
درگیری در منطقه چاه زیارت کهنوج و شهادت یک پرسنل انتظامی – شرور مجید شهریاری
شنود مکالمه بی سیمی نورمحمد شهلی بر با چنگیز نارویی درباره وعده کمک گلبدین حکمتیار به آنها از افغانستان
شهادت 21 تن از نیروی انتظامی کرمان توسط رحمان نارویی
سال 1372
به اسارت گرفتن 82 نفر پرسنل نیروی انتظامی توسط حمید نهتانی در منطقه لار در شمال زاهدان
عملیات در منطقه زرند بر علیه عبدالرحمان نارویی
درگیری در شهرک امام کرمان
عملیات در منطقه تکاب شهداد
شهادت فرمانده انتظامی زنگی آباد در 20 کیلومتری جنوب کرمان
هلاکت شرور علی زارع در منطقه جیرفت و کهنوج
هلاکت جلال نارویی در بردسیر
شرور رحمان نارویی با حمله به روستای حسین آباد داراب فارس 17 روستایی را به قتل رساند
عملیات بر علیه رحمان نارویی در نوکن جنوبشرقی سیرجان
شرور کامخان نارویی که عامل شهادت 35 پاسدار در سال 70 بود در کمین 45 کیلومتری شرق سیرجان به هلاکت رسید
ده تن از پرسنل انتظامی هرمزگان که در اسارت اشراری از طایفه نارویی بودند آزاد شدند
عملیات آورتین – قسمت چهارم
14 آبان ماه 1373 – آغاز عملیات پاکسازی منطقه آورتین
دیروز در قرارگاه روستای ده بکری (بم) جلسه نهایی و بررسی آخرین وضعیت برگزار شد . به دلیل برگزاری جلسه هفت معدوم بهمن کامرانی پسر جلال ( در درگیری چاه شور به همراه عیدوک زخمی و بعد از انتقال به آورتین به درک واصل می شود) در 14 آبان در آورتین و ظن اینکه همه اشرار منطقه در جلسه شرکت خواهند کرد ، زمان آغاز عملیات برای روز چهاردهم قطعی گردید .
سپیده دم صبح چهاردهم ، و با اولین روشنایی صبحگاهی ، پایگاه هوانیروز کرمان دستور پرواز بالگردها را صادر کرد . 5 فروند 214 – 2 فروند شنوک – یک فروند 206 به همراه یک تیم آتش کبرا ، پرواز 400 کیلومتری خود تا هدف را آغاز کردند . در وهله اول در مزرعه لشکر 41 بین جیرفت و کهنوج سوخت گیری کردند و در توقف بعدی نیروهای عملیاتی تیپ مالک (مازندرانی ها) را برای انجام عملیات هلی برن سوار نمودند .
هماهنگی بین نیروهای هلی برن و محور زمینی (تیپ سلمان) در جنوب سخت بود . اصل غافلگیری و ورود هماهنگ شده هر دو محور کار را سخت می کرد .
عملیات آورتین – قسمت پنجم
نگاهی به ویژگیهای منطقه عملیاتی
منطقه عملیاتی آورتین در تقسیمات کشوری حال حاضر ، جزو استان کرمان - شهرستان قلعه گنج و شامل دهستان های چاه دادخدا – رمشک و مارز می باشد اما در زمان عملیات (1373) این منطقه جزو شهرستان کهنوج ، و قلعه گنج از توابع آن بوده است .
این منطقه کوهستانی از لحاظ جغرافیایی – اجتماعی و امنیتی ، اختصارا دارای ویژگیهایی به شرح ذیل می باشد :
نقطه اتصال سه استان کرمان – هرمزگان و سیستان و بلوچستان .
نقطه اتصال قوم فارس و بلوچ .
نقطه اتصال مذهب شیعه و سنی .
نقطه اتصال دشت و کوهستان .
منطقه ای در اوج محرومیت های اجتماعی و خدماتی با کمترین امکانات و خدمات دولتی
منطقه ای دورافتاده از مراکز و جاده های مواصلاتی اصلی ، بدون انتظامات و کنترل دولتی
وجود فرهنگ عشیره و قبیله و خان بازی در مناسبات اجتماعی
منطقه عملیاتی آورتین محل سکونت طایفه کامرانی بوده که در زمان عملیات ، شرور جلال کامرانی نقش رهبری طایفه را به عهده داشته داست .
منطقه ای امن - مستحکم و حفاظت شده برای اشرار و کاروان های مواد مخدر
وجود فرهنگ مختلط فارس و بلوچ – عقاید مختلط شیعه و سنی در منطقه
عملیات آورتین – قسمت ششم
منطقه آورتین از سال های بسیار دورتر از انقلاب اسلامی ، محلی امن برای اشرار و فراریان از حکومت بوده است . طایفه سالار که بعدها و در زمان اخذ شناسنامه به کامرانی (کامران از بزرگان و اشرار منطقه که در زمان پهلوی معدوم شده بود) تغییر نام داده بودند ، به صورت مداوم به مناطق پیرامونی خود تا جبال بارز و جیرفت و کرمان برای غارت و چپاول رفته و بعد به مناطق امن خود باز می گشتند .
تنها حرکت نظامی برای سرکوب اشرار این منطقه در زمان رضاشاه پهلوی صورت گرفته و بعد از آن طی حدود بیش از 50 سال منطقه شاهد حضور جدی قوای نظامی و انتظامی نبوده است .
قدمت ناامنی و شرارت حاصله از اقدامات اشرار ، تجاوز و زورگیری و اعمال خلاف را در منطقه تبدیل به یک فرهنگ حاکم نموده بود . جوانان در اولین سال های رشد خود با مسلح شدن به جمع تفنگچی های خان می پیوستند و تجارت مواد مخدر به عنوان منبع درآمد سرشار همه را به خود جذب می کرد .
عملیات آورتین – قسمت هفتم
طایفه بامری ، از حوزه شهرستان ایرانشهر، طایفه ای پر افتخار با شهدای زیاد و رزمندگان دلاوری می باشند که در انقلاب و دفاع مقدس و امنیت بخشی در بلوچستان فداکاری های فراوانی نموده اند .
با پیروزی انقلاب ، برخی افراد فریب خورده از این طایفه به دلیل درگیر بودن با قاچاق مواد مخدر ، در مسیری خلاف امنیت و ثبات منطقه وارد شدند . از جمله آنها دو برادر به نام های آسا و غلامحسین بامری که با شرارت های خود و درگیری با نیروهای نظامی و انتظامی علاوه بر ناامن کردن منطقه ، موجب کندی و یا توقف برنامه های عمرانی در این منطقه محروم می شدند . این اشرار وقتی مجبور به فرار از منطقه می شدند ، منطقه کوهستانی آورتین را برای مخفی شدن انتخاب می کردند . شرور عیدمحمد بامری فرزند غلامحسین نیز که تا کلاس پنجم ابتدایی دانش آموز مدرسه در دلگان بود ، از سن 12 سالگی وارد باند جنایتکار پدر شد . در سال 66 با هلاکت آسا و غلامحسین ، عیدوک بامری جانشین پدر در شرارت شد و کوهستان های آورتین مخفیگاه او گردید . عیدوک در ازدواج دوم خود ، دختر شرور جلال کامرانی را به همسری گرفت و این باعث نفوذ بیشتر او در منطقه شد.
عملیات آورتین – قسمت هشتم
با آغاز عملیات در صبح شنبه 14-8-1373 نیروهای هلی برد ، روی ارتفاعات مسلط منطقه پیاده می شوند . بلافاصله تیم آتش پروازی مناطق مشخص شده در 2 روستای آورتین و زحمت آباد را زیر آتش می گیرند . عیدوک بامری که هدف اصلی عملیات است ، و امروز روز هفتم است که در منطقه حضور دارد ، در هر دو روستا خانه دارد ولی صبح امروز در روستای زحمت آباد حضور داشته . برآورد 100 نفری اشرار حاضر ، در وهله اول ، فرار و مخفی شدن از آتش بالگردها بوده . در این آتشباری اولیه تعدادی از اشرار به درک واصل ، تعدادی مجروح و مابقی در چند گروه به اطراف پراکنده می شوند . آگی بامری عموی عیدوک که در آورتین است به عیدوک در زحمت آباد ملحق می شود . گروه زمینی تیپ سلمان که از طریق چاه هاشم و دهانه سولان در حال ورود به منطقه بوده است با تعدادی از اشرار درگیر و فرمانده تیپ سردار حاج عباس ییلاقی در این درگیری مجروح می شود . عیدوک که از این درگیری با خبر می شود ، چون راه فرارش هم از همان دهانه بوده ، با رفتن بالگردها از آسمان ، به وسیله 5 دستگاه خودرو به طرف دهانه سولان می روند .