eitaa logo
به رنگ مهدویت🎨
1.7هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
211 فایل
کانون مهدویت زمینه سازان ظهور حضرت مهدی ع ✅برگزاری دوره‌های مهدویت ✅دعای ندبه آنلاین ✅پرسش و پاسخ مهدوی لینک حمایت مالی: https://zarinp.al/qaeb12 شماره ۶۰۳۷۹۹۱۶۴۲۶۳۱۵۶۲ به نام فاطمه کره‌جانی ارسال پرسش‌های مهدوی با ما در ارتباط باشید @Mahdaviat_admin313
مشاهده در ایتا
دانلود
5.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 استاد 🩸 ماجرای بیعت ابن ملجم با مولا امیرالمومنین علیه السلام... چطور باید با امام زمانمون بیعت کنیم؟ 🤝 @qaeb12
۱۱ بهمن ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۱ بهمن ۱۴۰۲
1_9251825037-1706438417915.m4a
799.2K
🎧 استاد 🩸 ماجرای بیعت ابن ملجم با مولا امیرالمومنین علیه السلام... چطور باید با امام زمانمون بیعت کنیم؟ 🤝 @qaeb12
۱۱ بهمن ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۱ بهمن ۱۴۰۲
2️⃣0️⃣ 🔴ارسال پرسش‌های شما از استاد 🟢🎙پاسخ از: استاد @qaeb12
۱۱ بهمن ۱۴۰۲
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
2️⃣0️⃣ 🔴چطور ممکنه کسی خدا رو داشته باشه ولی امام زمان رو نداشته باشه❓ 🟢🎙پاسخ از: استاد @qaeb12
۱۱ بهمن ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۱ بهمن ۱۴۰۲
خدا بدون امام_1.mp3
1.89M
2️⃣0️⃣ 🔴چطور ممکنه کسی خدا رو داشته باشه ولی امام زمان رو نداشته باشه❓ 🟢🎙پاسخ از: استاد @qaeb12
۱۱ بهمن ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۲ بهمن ۱۴۰۲
✨✨✨✨✨✨✨✨ دعای ندبه هرهفته جمعه‌ها، راس ساعت ۷ آنلاین باش که داریم😍 از نشانی زیر،کانال کانون مهدویت👇 @qaeb12 @qaeb12 ✅سرباز امام زمان بیکار نمیشینه تا میتونه این پیام رو توی گروه‌ها نشر میده .
۱۲ بهمن ۱۴۰۲
❣این معرفت است که انسان را وادار می‌کند در فراق او اشک بریزد ندبه، گریه، سوز و عشق به نیاز دارد یعقوب آشنا به یوسف است ؛ که از سوز دوری او نابینا می‌شود ❤️ قرار عاشقی : شنبه ها کلاس معارف مهدویت با تدریس استاد ⛺️ قرارگاه عاشقی: دفتر کانون مهدویت @qaeb12
۱۲ بهمن ۱۴۰۲
✵✨❈﷽❈✨✵ ‌‌ قسمت:اول در با صداى خشكى روى پاشنه چرخيد و باز شد.👣 پا به حياط گذاشت و در را پشت سرش بست و به طرف چاه آب رفت. از چاه آب💧 كشيد و وضو گرفت. حليمه متوجه آمدنش شد. به سختى از زمين بلند شد و به حياط آمد: - سلام، چه شده به خانه آمده ‏اى؟🤔 - سلام، نبايد به خانه مى ‏آمدم؟ - نه... منظورم اين است تو كه نمازت را هميشه در مسجد می خواندى و بعد به خانه می آمدى. - اگر ناراحتى برگردم؟!🙄 - اين چه حرفى است؟ مى ‏گويم چه اتفاقى افتاده; با اين حرفهاى سربالا از جواب دادن طفره می روى؟ - نه... حليمه جلوتر رفت: اسحاق... تو گريه كرده ‏اى؟😳 دلش فرو ريخت. مردش را هيچ وقت اين همه پريشان حال نديده بود. محاسن سياه مرد خيس اشك بود.😢 - ببين اگر می خواهى نمازت را بخوانى بعد برايم تعريف كنى,جانم به لب می رسد. حرف بزن. چه شده؟ اسحاق آهى كشيد: قرار بود خبرى شود؟ - سؤال مرا با سؤال پاسخ می ‏دهى؟ - باور كن خبرى نشده. كار در نخلستان🌴 در اين هواى گرم آدم را خسته می كند. 🔍كنجكاوانه به او خيره شد; كار در نخلستان آدم را خسته می كند، اما اشك آدم را در نمی ‏آورد! من نمی ‏گويم كه چرا خسته اى؟ می گويم چرا گريه كرده ‏اى؟🥺 - خيلى خب، با اين حال سر پا نمانم. بيا برويم به اتاق برايت بگويم. هر دو به اتاق رفتند. حليمه به زحمت نشست و به ديوار تكيه داد: خب بگو! 👆ادامه دارد..... ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ @qaeb12
۱۲ بهمن ۱۴۰۲