❇️ اضطرار به حضرت حجت (عج) (1)
دیگر برای من چارهای نمانده ...
❎ چیزی که ما تصور نداریم و در سویدای دلمان چنین باوری نداریم، «اضطرار الی الحجة» است. در حالیکه عالَم، #مضطر به حضرت (عج) است و ما هم باید درکی از این حالت داشته باشیم و در ذهنمان مرور کنیم که ما مضطر به حضرت هستیم. خدا و حضرت، جواب مضطر را میدهند. «أمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ».
✋ وقتی میخواهیم به #حضرت_حجت (عج) سلام بدهیم، دستمان را روی سرمان میگذاریم؛ این علامتی است بر #بیچارگی؛ یعنی دیگر برای من چارهای نمانده. نه اینکه حالا حضرت هست، دیگران هم هستند! اینطور نه. شخص باید به حالت #اضطرار بیفتد که من دیگر بیچاره شدم.
📜 میگویند نادر شاه یک موقعی داشت به زیارت #حضرت_رضا (ع) میرفت، دید یک افلیجی پشت در نشسته،. از او پرسید: تو چند وقت است که اینجایی و شفا نگرفتی؟ گفت: 6 سال. نادرشاه گفت: من میروم زیارت و برمیگردم، اگر شفایت را نگرفته باشی گردنت را میزنم! الکی اینجا نشستهای و آبروی امام رضا را بردهای! اگر گدایی 6 سال دم در بنشیند، آبروی صاحبخانه میرود!
◾️ خلاصه این افلیج بدبخت تازه میشود گدا. به امام رضا (ع) میگوید: این یکی دیگر شوخی ندارد، شما باید شفای من را همین الان بدهید، و نادر میرود و برمیگردد این افلیج شفایش را میگیرد. این حال اضطرار است.
#گزیده #منبر #شب_قدر 23رمضان97 (ادامه دارد)
#حجت_الاسلام_قاسمیان
✅@qasemian_ir