نامه 60 نهج البلاغه: نهی سپاهیان از آزار مردم
(نامه به فرماندارانى كه لشكر از شهرهاى آنان عبور مى كند).
جبران خسارتها در مانورهاى نظامى:
از بنده خدا، على امير مؤمنان، به گرد آوران ماليات و فرمانداران شهرهايى كه لشكريان از سرزمين آنان مى گذرند. پس از ياد خدا و درود همانا من سپاهيانى فرستادم كه به خواست خدا بر شما خواهند گذشت، و آنچه خدا بر آنان واجب كرده به ايشان سفارش كردم، و بر آزار نرساندن به ديگران، و پرهيز از هر گونه شرارتى تأكيد كرده ام، و من نزد شما و پيمانى كه با شما دارم از آزار رساندن سپاهيان به مردم بيزارم، مگر آن كه گرسنگى سربازى را ناچار گرداند، و براى رفع گرسنگى چاره اى جز آن نداشته باشد. پس كسى را كه دست به ستمكارى زند كيفر كنيد، و دست افراد سبك مغز خود را از زيان رساندن به لشكريان، و زحمت دادن آنها جز در آنچه استثناء كردم باز داريد.
من پشت سر سپاه در حركتم، شكايت هاى خود را به من رسانيد، و در امورى كه لشكريان بر شما چيره شده اند كه قدرت دفع آن را جز با كمك خدا و من نداريد، به من مراجعه كنيد، كه با كمك خداوند آن را بر طرف خواهم كرد. ان شاء الله.
◇◇◇◇◇◇◇
@Qassed
www.qassed.ir
حکمت 34 نهج البلاغه: ترک آرزو و تمنّا
راه بى نيازى (اخلاقى):
و درود خدا بر او، فرمود: بهترين بى نيازى، ترك آرزوهاست.
◇◇◇◇◇◇◇
@Qassed
www.qassed.ir
خطبه 206 نهج البلاغه: نهی از دشنام دادن به دشمن
(در جنگ صفّين شنيد كه ياران او شاميان را دشنام مى دهند(1) فرمود):
اخلاق در جنگ:
من خوش ندارم كه شما دشنام دهنده باشيد، اما اگر كردارشان را تعريف، و حالات آنان را باز گو مى كرديد به سخن راست نزديك تر، و عذر پذيرتر بود.
خوب بود بجاى دشنام آنان مى گفتيد: خدايا خون ما و آنها را حفظ كن، بين ما و آنان اصلاح فرما، و آنان را از گمراهى به راه راست هدايت كن، تا آنان كه جاهلند، حق را بشناسند، و آنان كه با حق مى ستيزند پشيمان شده به حق باز گردند.
_____________________________
(1). دشنام دهندگان، حجر بن عدى و عمرو بن حمق بودند. (پاورقى شرح خويى، ج 13، ص 83 و 94)
◇◇◇◇◇◇◇
@Qassed
www.qassed.ir