خطبه 25 نهج البلاغه؛ بخش اول: شکایت از سستی کوفیان
(اين خطبه را در سال 40 هجرى زمانى ايراد فرمود كه گزارش هاى پياپى از شكست ياران امام عليه السّلام به كوفه مى رسيد و عبيد اللّه بن عباس و سعيد بن نمران، فرمانداران امام در يمن از بسر بن ابى ارطاة، شكست خورده به كوفه برگشتند. امام براى سرزنش ياران جهت كندى و ركود در جهاد، و مخالفت از دستورهاى رهبرى، خطبه را ايراد فرمود كه آخرين سخنرانى امام است):
1. علل شكست ملّت ها (علل شكست كوفيان، و پيروزى شاميان):
اكنون جز شهر كوفه در دست من باقى نمانده است، كه آن را بگشايم يا ببندم اى كوفه اگر فقط تو براى من باشى، آنهم برابر اين همه مصيبت ها و طوفان ها چهره ات زشت باد. آنگاه به گفته شاعر مثال آورد: (به جان پدرت سوگند اى عمرو(1)، كه سهم اندكى از ظرف و پيمانه داشتم).
_______________________________________
(1). شخص مورد نظر شاعر ابو جندب هذلى است.
◇◇◇◇◇◇◇
@Qassed
www.qassed.ir
خطبه 25 نهج البلاغه؛ بخش دوم: نافرمانی از امام حق
سپس ادامه داد: به من خبر رسيده كه بسر بن ارطاة(1) بر يمن تسلّط يافته، سوگند به خدا مى دانستم كه مردم شام به زودى بر شما غلبه خواهند كرد.(2) زيرا آنها در يارى كردن باطل خود، وحدت دارند، و شما در دفاع از حق متفرّقيد شما امام خود را در حق نافرمانى كرده و آنها امام خود را در باطل فرمانبردارند.
آنها نسبت به رهبر خود امانت دار و شما خيانتكاريد، آنها در شهرهاى خود به اصلاح و آبادانى مشغولند و شما به فساد و خرابى، (آنقدر فرومايه ايد) اگر من كاسه چوبى آب را به يكى از شماها امانت دهم مى ترسم كه بند آن را بدزديد.
____________________________
(1). بسر بن ارطاة از فرماندهان خون ريز و سفّاك معاويه بود كه به كسى رحم نمى كرد، به كاروان حاجيان خانه خدا حمله كرد، هر جا شيعيان امام على عليه السّلام را مى يافت مى كشت، به شهر يمن حمله برد و كودكان ابن عبّاس را سر بريد و سر انجام ديوانه شد و مرد.
(2) اشاره به: پاتولوژى PATHOLOCGY ( آسيب شناسى اجتماعى) كه چگونه جامعه اى به كمال مى رسد يا سقوط مى كند.
◇◇◇◇◇◇◇
@Qassed
www.qassed.ir
خطبه 25 نهج البلاغه؛ بخش سوم: نفرین یاران بی وفا
2. نفرين به امّت خيانتكار:
خدايا، من اين مردم را با پند و تذكّرهاى مداوم خسته كردم و آنها نيز مرا خسته نمودند، آنها از من به ستوه آمده، و من از آنان به ستوه آمده، دل شكسته ام، به جاى آنان افرادى بهتر به من مرحمت فرما، و به جاى من بدتر از من بر آنها مسلّط كن. خدايا، دل هاى آنان را، آنچنان كه نمك در آب حل مى شود، آب كن. به خدا سوگند، دوست داشتم، به جاى شما كوفيان، هزار سوار از بنى فراس بن غنم(1) مى داشتم كه: «اگر آنان را مى خواندى، سوارانى از ايشان نزد تو مى آمدند مبارز و تازنده چون ابر تابستانى». آنگاه امام از منبر فرود آمد.
مى گويم: «ارميه» جمع «رمىّ» به معناى ابر است، و «حميم» گرماى تابستان، كه شاعر ابر تابستانى را ياد كرده است از آن رو كه سبكبار و زود گذر است، و بارانى ندارد زيرا ابرهاى سنگين به جهت تراكم بخار و پر آب بودنشان به كندى حركت مى كنند كه چنين ابرهايى بيشتر در فصل زمستان يافت مى شود. در اينجا شاعر، سواران قبيله را به جهت شتاب آنان در پذيرفتن دعوت به هنگام فرياد رسى، به ابر تابستانى تشبيه كرده است كه گفت: «هنا لك لو دعوت، أتاك منهم».
__________________________
(1) قبيله بنى فراس به دلاورى و جرأت مشهور بوده اند.
◇◇◇◇◇◇◇
@Qassed
www.qassed.ir
نامه 52 نهج البلاغه: اوقات نمازهای پنجگانه
(نامه به فرمانداران شهرها در باره وقت نماز).
وقت هاى نماز پنجگانه:
پس از ياد خدا و درود نماز ظهر را با مردم وقتى بخوانيد كه آفتاب به طرف مغرب رفته، سايه آن به اندازه ديوار آغل بز گسترده شود، و نماز عصر را با مردم هنگامى بخوانيد كه خورشيد سفيد است و جلوه دارد و پاره اى از روز مانده كه تا غروب مى توان دو فرسخ راه را پيمود. و نماز مغرب را با مردم زمانى بخوانيد كه روزه دار افطار، و حاجى از عرفات به سوى منى كوچ مى كند. و نماز عشاء را با مردم وقتى بخوانيد كه شفق پنهان، و يك سوّم از شب بگذرد، و نماز صبح را با مردم هنگامى بخوانيد كه شخص چهره همراه خويش را بشناسد، و نماز جماعت را در حد ناتوان آنان بگزاريد، و فتنه گر مباشيد.
◇◇◇◇◇◇◇
@Qassed
www.qassed.ir
حکمت 73 نهج البلاغه: خودسازی قبل از تربیت دیگران
ضرورت خودسازى رهبران و مديران (اخلاقى، تربيتى، مديريّتى):
و درود خدا بر او، فرمود: كسى كه خود را رهبر مردم قرار داد، بايد پيش از آن كه به تعليم ديگران پردازد، خود را بسازد، و پيش از آن كه به گفتار تربيت كند، با كردار تعليم دهد، زيرا آن كس كه خود را تعليم دهد و ادب كند سزاوارتر به تعظيم است از آن كه ديگرى را تعليم دهد و ادب بياموزد.
◇◇◇◇◇◇◇
@Qassed
www.qassed.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فضیلتی زیبا از امیرالمؤمنین علی علیه السلام